تقویت سبک زندگی با گفتمان تقویت ایمان به غیب

Mandegari_L_135307 استاد حوزه علمیه قم و عضو اتاق فکر  تبلیغ اظهار داشت: اگر ایمان به غیب زیاد شود نیاز انسان به دین افزایش پیدا می‌کند، در نتیجه سبک زندگی مردم دینی می‌شود.

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار پرشور جوانان خراسان شمالی، یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى را مقوله‌ سبک زندگى، رفتار اجتماعى و شیوه‌ زیستن دانستند و بخش نرم‌افزاری تمدن نوین اسلامی را بُعدی مهم ارزیابی کردند؛ بنابراین اگر ملت‌های اسلامی و به طور خاص ملت ایران از منظر معنویت به سبک زندگی اسلامی که هدف انسان، رستگارى و فلاح است، نگاه کنند به اهمیت سبک زندگى اسلامی مورد نظر رهبر معظم انقلاب پی خواهند برد. اما اگر بخواهیم به سبک زندگی اسلامی از منظر معنویت و رستگارى معنوى نگاه نکنیم و اعتقادى هم نداشته باشیم، باز هم به این نکته پی خواهیم برد که انسان براى داشتن زندگى راحت و همراه امنیت روانى و اخلاقى، باید به سبک زندگى توجه کند.

ایشان همچنین در سخنانشان در خصوص نحوه شکل‌گیری این بخش از تمدن نوین اسلامی فرمودند: «براى ساختن این بخش از تمدن نوین اسلامى، به شدت باید از تقلید پرهیز کنیم؛ تقلید از کسانى که سعى دارند روش‌ها و سبک و سلوک زندگى را به ملت‌ها تحمیل کنند؛ امروز مظهر کامل و تنها مظهر این زورگوئى و تحمیل، تمدن غربى است».

حجت‌الاسلام محمدمهدی ماندگاری، استاد برجسته حوزه و دانشگاه است که به تبیین سبک زندگی اسلامی به عنوان بخش نرم‌افزاری و اصلی تمدن نوین اسلامی پرداخته است:

ویژگی‌های سبک زندگی دینی چیست؟

سبک زندگی دینی سه ویژگی بارز دارد، نخست؛ سبک زندگی دینی به اعتقاد شیعه مطابق با فطرت انسان است، چرا که دین ما الهی است و خداوند متعال نیز خالق فطرت انسان‌ها است، بنابراین سبک زندگی دینی مطابق فطرت است، از این رو هر انسانی که بر اساس دین زندگی می‌کند، مورد تأیید فطرتش قرار می‌گیرد. به عنوان مثال اگر انسان در زندگی‌اش دروغ نگوید، ظلم نکند، خدا را بپرستد و به مردم خدمت کند مورد تأیید فطرتش قرار می‌گیرد و نیز کسی که دزدی می‌کند دچار عذاب وجدان می‌شود و کسی که دروغ می‌گوید و یا ظلم می‌کند دچار عذاب وجدان خواهد شد، البته اگر فطرتش از بین نرفته باشد.

هر انسانی در هر کاری اگر ببیند دچار عذاب وجدان شده است، باید بداند که دینی عمل نکرده است، برای نمونه پسر و دختری که بر اساس روابط گناه آلود با یکدیگر دوست می‌شوند، عذاب وجدان، ترس و به یکدیگر سوء ظن دارند ولی اگر این دو با ازدواج با یکدیگر آشنا شوند دچار عذاب وجدان، ترس و سوء ظن نمی‌شوند، بنابراین اولین ویژگی سبک زندگی دینی آرامش فطری است.

ویژگی دوم استدال عقلی و از جنس عقل است، زیرا دین مبین اسلام با عقل مطابق است؛ «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع، حکم به العقل» و دین و عقل را خدا خلق نموده و فرموده است: «اول ما خلق الله العقل» و در جای دیگر می‌فرماید: «ان الدین عندالله الاسلام»، بنابراین اگر دو چیز محصول یک خالق باشد حتما با یکدیگر در حالت تعادل قرار می‌گیرد.

ویژگی سوم سبک زندگی دینی تطابق آن با سعادت است؛ چرا که سعادت و دین، مخلوق خداوند متعال است: «اولئِکَ عَلی هُدَیً مِن رَبِّهِم وَاُولئِکَ هُمُ المُفلِحُونَ»، یعنی آن خالقی که سعادت و روند دنیا را خلق کرده است، او خالق دین و نقش راه زندگی آدمی است، پس خداوند متعال آگاه‌تر به این است که انسان از کدام راه به سعادت خواهد رسید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «اگر در محیط اجتماعی ما گفتمانی به وجود بیاید که ناظر به رفع آسیب‌ها در زمینه سبک زندگی باشد، می‌توان مطمئن بود که ما در این بخش پیشرفت‌های خوبی خواهیم کرد»، به نظر شما چگونه می‌توان در محیط‌های اجتماعی گفتمانی ناظر به آسیب‌ها ایجاد کرد؟

قرآن کریم به ما می‌گوید: «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین، الذین یؤمنون بالغیب»، مردم تا زمانی که در این عالم به غیب ایمان پیدا نکنند، به سراغ دین نمی‌آیند، فرمول چیزهایی که با چشم دیده می‌شوند، از طریق علم و تجربه به دست می‌آید، اما این در خصوص مادیات و ظواهر دنیایی است؛ وقتی انسان باور کرد که معنویات، غیب‌ها و باطنی‌ها وجود داشته و این غیب‌ها در دست خدا و از طریق دین به ما رسیده است، به سراغ دین می‌آید.

این که مردم کمتر به سراغ دین می‌آیند به جهت ضعف ایمانشان است، بنابراین باید گفتمان تقویت ایمان به غیب را ایجاد کرد، اگر ایمان به غیب زیاد شود نیاز انسان به دین افزایش پیدا می‌کند و در نتیجه سبک زندگی مردم دینی می‌شود.

امروز ملاحظه می کنیم که دشمن در تهاجم فرهنگی‌اش دارد ایمان به غیب را تضعیف می‌کند و ایمان به دنیا را افزایش می‌دهد. غفلت نسبت به غیب و شهوت نسبت به دنیا سبب می‌شود که سبک زندگی ما، غربی، مادی و دنیوی شود.

یکی از مسائلی که در تحقق بحث زندگی اسلامی پدید می‌آید، بحث تضاد دین و غرب زدگی (مدرنیته) است، به نظر شما چگونه می‌توان این دو را از یکدیگر تفکیک کرد و یا جمع بست؟

دین با علم و پیشرفت مادی تضادی ندارد، دین به انسان گوشزد می‌کند که مادیات و معنویات را با یکدیگر در نظر بگیرد؛ هر انسان عاقلی زمانی که مادیات و معنویات را در نظر می‌گیرد، در پاسخ به این‌که کدام یک در اولویت هستند، بیان می‌کند: «همان که جاودانه‌تر است»، زمانی که مادیات جاودانه نیست، پس معنویات در اولویت هستند. ما نمی‌گویم مادیات مناسب و مطلوب نیست، بلکه بیان می‌کنیم وقتی در تزاحم واقع شدند، معنویت در اولویت است؛ به عنوان مثال آن‌چه در ازدواج‌ از اولویت بالاتری برخوردار است، دیانت دختر و پسر و خانواده‌هایشان است، البته مادیات آن‌ها هم باید متناسب با یکدیگر باشد، اما اگر هیچ اثری از مادیات دیده نشد، باز هم دیانت مهم‌تر است.

وقتی در خصوص اهمیت جسم و روح سؤال می‌شود، گفته می‌شود که هر دو مهم هستند ولی کدام مهم‌تر است؟ قطعا روح به علت جاودانگی مهم‌تر است، بنابراین ما در تضاد دین و مدرنیته، چیزی به عنوان تضاد نداریم، بلکه تزاحم وجود دارد، البته آنجایی که مدرنیته و غرب زدگی می‌خواهد آخرت و غیب را از یادها بیرون کند ما با او در تضاد هستیم، زیرا غیب حقیقتی واقعی است.

راهکار شما برای عملیاتی شدن سبک زندگی اسلامی در جوامع اسلامی و جامعه خودمان چیست؟

راهکار عملی سبک زندگی دینی این است که مردم و جوانان ما به طور عام و خاص پیوندشان را با مسجد، قرآن و عترت، مرجعیت، امامت و ولایت محکم کنند، مردم ابتدای هر کاری از دین در خصوص آن سؤال نمایند، خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «فَاسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»، اگر ما هر کاری می‌خواهیم انجام دهیم، ابتدا آن را از دین سؤال کنیم قطعا سبک زندگی ما دینی خواهد شد، چرا که دین هم راهنما و هم دست‌گیر است؛ امروز مردم بیشتر دوست دارند از دستگیری دین استفاده کنند تا راهنمایی از دین، در حالی که دستگیری پس از راهنمایی است.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


7 + = 15