آیت الله رجبعلی رضازاده، استاد خارج فقه و اصول خراسان در درس اصول خود گفت: دشمنان اسلام، مرجعیت شیعه را محور مقاومت می دانند برای همین در فکر ضربه زدن به این جایگاه و نیز جدا کردن شیعه از مرجعیت هستند.

آیت الله رضازاده ابراز داشت: یکی از مسؤولان امریکایی سال ها قبل گفته است که با ترفند «تفرقه بیانداز و حکومت کن» انگلیس نمی‌توان از پس شیعه برآمد بلکه باید این‌ها را نابود کنیم تا مزاحمتی برای ما نداشته باشند. با اینها رو در رو نمی شود مقابله کرد ضرر جانی زیادی برای ما دارد. اعتقاد به انتظار و امام حسین (ع) در آنها، کارهای شگفتی می‌کند. بنابر این باید عده‌ای از وهابی‌ها را با عقیده کشتن شیعه تربیت کنیم و از طرفی ارتباط شیعه با مراجعشان را که نقش محوریت مقاومت در مقابل ما دارند کمرنگ کنیم.

وی با اشاره به تاریخ طبری جلد ۵  در حوادث سال ۵۱ پیرامون حجربن عدی گفت: عایشه وقتی حجر را به سمت معاویه فرستاد با ارسال پیکی به سمت  معاویه پیغام داد نسبت به حجر و افرادش اقدامی نکند وقتی قاصدش رسید حجر و افرادش شهید شده بود. و معاویه زود اقدام به قتل آنها کرده بود آن هم به دلیل تحریک اطرافیانش همچون زیاد بن ابی که معاویه خود اقرار داشت.

استاد عالی حوزه خراسان گفت: معاویه بعد از حج پیش عایشه رفت و او اجازه  ورود و ملاقات داد وقتی معاویه نشست، عایشه گفت نترسیدی که اینجا کسی را گماشته باشیم که قصد جانت را کند، او در جواب گفت خانه امن وارد شدم بدون ترس. عایشه گفت از خدا نترسیدی که حجر و اصحابش را کشتی که باز او گفت من نکشتم، آنها که مرا سعایت و وادار به این کار کردند باعث این موضوع شدند.

وی در ادامه همین نقل ها از تاریخ طبری گفت: ابی اسحاق گفت به جماعتی از مردم که به  کوفه رفتند برخوردم که می گفتند سه بد بختی برای کوفه بود اولین ذلت و ظلم کوفه، قتل حسین بن علی بود بعدی قتل حجربن عدی و بعدی حکومت زیاد بن ابی برآنها بود.

وی افزود: نقل شده معاویه نزدیک مرگش گفت، روزی طولانی در پیش من است با ادبر. که مراد حجربن عدی است که پدرش در جنگی از پشت ضربه خورده بود به او می گفتند ادبر و برهمین اساس حجربن عدی ادبر نام گرفته بود.

آیت الله رضازاده در ادامه بیان داشت: چهار خصلت در معاویه بود که یکی از این ها برای بد بختی او کفایت می کرد. یکی این که برگردن مردم سوار شد به عنوان خلیفه. خصلت دوم اینکه جانشین خودش را یزیدی قرار داد که دائم الخمر بود و حریر می پوشید و اهل لهو و لعب بود. سوم اینکه زیاد را برادر خود دانست برخلاف دستور پیامبر و چهارم شهادت حجر بود که از همه خطرناک تر و بدتر همین شهادت حجر بود.

استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان در ادامه با اشاره به نبش قبر حجربن عدی گفت: در بین اهل سنت کسی قائل به نبش قبر نیست ولی این تکفیری ها با این شخصیت بزرگ و صحابی پیامبر چنین کردند.

وی افزود: در زمان یکی از خلفای بنی عباس که گفت شما شیعه معتقد هستید که بدن امامتان نمی پوسد پس نبش قبر کنید تا ببینیم شما بر حق هستید یا دروغ می گویید. علمای آن زمان شیعه برای جلوگیری از نبش قبر امام گفتند ما معتقدیم بدن علمای ما هم سالم است قبر کلینی را می شکافیم اگر سالم بود به طریق اولی بدن امام ما سالم است. بعد از نبش قبر، سلامت جسد کلینی را مشاهده کردند که در کنار او هم کودکی دفن شده بود و آن جسد هم به احترام کلینی بعد از سال ها سالم مانده بود که این ها هم دلیل بر حقانیت شیعه می شود.

آیت الله رضازاده در پایان گفت: حجر موقع شهادت اول درخواست کرد پسرش را بکشند بعد خودش را، دلیلش را پرسیدند گفت ترسیدم بعد از کشتن من او از این صحنه بترسد و دست از ولایت علی بردارد برای اینکه ثابت قدم باشد چنین خواستم