قرآن و اندیشمندان مغرب زمین

quran3_45380جایگاه سترگ قرآن مجید باعث شده حتی برخی از اندیشمندان مغرب زمین و شرق شناسان غیر متعصب به عظمت آن اذعان کنند

اشاره
جایگاه سترگ قرآن مجید باعث شده حتی برخی از اندیشمندان مغرب زمین و شرق شناسان غیر متعصب به عظمت آن اذعان کنند و توصیفات قابل توجهی نسبت به آن ارائه نمایند. طرح نظریات آنان در تقویت و تثبیت باورهای دینی در میان غیر مسلمانان – از جمله این باور که قرآن، کتابی فوق بشری است – تأثیر شایان ذکری خواهد داشت. در ذیل، پاره ای از آنها را بر می شماریم. البته نباید فراموش کرد که نقل آرای آنان در این زمینه، به معنای صحت کامل آنها نیست. بنابراین، ممکن است برخی از نظریات مستشرقین مذکور در این مقاله قابل نقد باشد.
۱٫ ادوارد براون می گوید: “تاریخ نشان می دهد که ملت ایران دین زردشت را از روی رضا رها کرد و با کمال رغبت دین اسلام را انتخاب نمود… ما که یک نفر خارجی هستیم و نه مسلمانیم [و] نه زردشتی، وقتی قرآن را مطالعه می کنیم و با کتاب زند و یازند و آثار زردشت که می گویند مال زردشت است… مقایسه می کنیم، می بینیم اصلاً با قرآن طرف نسبت نیست… .
ایرانیان که کور نبودند؛ از یک طرف، قرآن را می دیدند و از طرف دیگر، کتاب زردشت را مشاهده می کردند که این دو قابل مقایسه نیستند. قهراً قرآن را انتخاب می کردند.” (۱)
وی در جایی دیگر می گوید: “هر چه بیشتر به مطالعه قرآن می پردازم و هر چه بیشتر برای درک روح قرآن کوشش می کنم، بیشتر متوجه قدر و منزلت آن می شوم.” (۲)
۲٫ لودویکو ماراکسی (مارکچی) در سال ۱۶۹۸ قرآن را به زبان لاتین ترجمه کرد. او در مقدمه مفصل خود می گوید: “من یقین دارم که اگر قرآن و انجیلی را که در دست مسیحیان است، به یک فرد غیر متدین (غیر مسیحی) ارائه دهند، او بدون تردید اولی را بر خواهد گزید؛ زیرا کتاب محمد[صلی الله علیه وآله ]در ظاهر، افکاری را به خواننده می آموزد که به اندازه کافی بر موازین عقلی منطبق است.” (۳)
۳٫ ولتر به یکی از مفسران تورات که قرآن را افسانه نامیده است، سخت می تازد که: “قرآن در واقع مجموعه ای از پندهای اخلاقی، دستورهای دینی، راز و نیاز به درگاه خدا، تحذیر و تشویق جهانیان و شرح سرگذشت فرستادگان خداست که بنا بر روایات عرب نقل شده است. آیا می توان چنین کتابی را افسانه نامید!” (۴)

لودویکو ماراکسی (مارکچی) در سال ۱۶۹۸ قرآن را به زبان لاتین ترجمه کرد. او در مقدمه مفصل خود می گوید: “من یقین دارم که اگر قرآن و انجیلی را که در دست مسیحیان است، به یک فرد غیر متدین (غیر مسیحی) ارائه دهند، او بدون تردید اولی را بر خواهد گزید؛ زیرا کتاب محمد[صلی الله علیه وآله ]در ظاهر، افکاری را به خواننده می آموزد که به اندازه کافی بر موازین عقلی منطبق است.”

جالب اینکه ولتر معتقد است که همه ادیان روی زمین با عوام فریبی و زبان بازی رواج یافته اند، به جز دین اسلام که از میان همه ساخته های دست بشر، تنها دین خدایی به نظر می رسد؛ زیرا قوانین آن پس از قرنها، هنوز در سراسر دنیا اجرا می شود. (۵)
ولتر در کتاب “Letmbeau du Fanatism” وقتی به اسلام می رسد، می گوید: “دینی که محمد [صلی الله علیه وآله ]آورد، بی گمان از مسیحیت برتر بود. در آیین او هرگز یک مرد یهودی را به خدایی نگرفتند و یک زن یهودی را مادر خدا نپنداشتند… در آیین او هرگز به کفر جنون آمیز مسیحیان دچار نشدند و یک خدا را سه خدا و سه خدا را یک خدا ندانستند… ایمان به خدایی یگانه و خالق کائنات، تنها اصل بزرگ آیین محمد[صلی الله علیه وآله ]است.” (۶)
۴٫ کارلایل می گوید: “هنگامی که ما قرآن مجید را مطالعه می کنیم، می بینیم این کتاب علاوه بر آنکه وحی آسمان است، از نظر کلمات و ترکیب، بلیغ ترین کتاب است.
هیچ کس قرآن را با دقت نمی خواند، مگر آنکه می بیند حقایقی اصیل در برابر وی آشکار است و در می یابد که این کتاب به اصلی حقیقی وابسته و به یک مبدأ عالی و مقدس پیوسته است و تردیدی نیست که گفتار حقیقی و درست، نفوذ خاصی بر دلها دارد و حق آن است که تمام کتابها در برابر قرآن، ناچیز و کوچک اند و این کتاب از هر گونه عیب و نقص و اصول ناپسندیده، پاکیزه و مبرّاست.” (۷)

 

۵٫ هرتویگ هیر چفلد (H.H.CHFLD): “از اینکه قرآن را سرچشمه علوم می یابیم، نباید تعجب کنیم… و توسعه شگفت انگیز جهان اسلام در تمام شُعَب علوم، غیر مستقیم مدیون آن است… به همین ترتیب، قرآن تحولی در مطالعات طبی ایجاد کرد و دستور بررسی عالم طبیعت را به طور کلی داد.” (۸)
۶٫ رو. ج. مارگولوت (R.J.MARGOLOT): “قرآن به طور مسلم در بین کتب بزرگ آسمانی جهان، مقام ارجمندی دارد. …قرآن سبک جدید تفکر انسانی و اخلاقی نوین را به وجود آورده است.” (۹)
۷٫ سر ویلیام مویر (C.W.MOYER): “قرآن شاهکار اسلام است. دامنه تسلطش بر تمام مطالب مذهبی، گسترده شده است. … قرآن، عالی است و با کمال دقت آن چنان طرح ریزی شده است که سؤال بردار نیست (کامل و روشن است).” (۱۰)
۸٫ ادوارد منتیت (A.MNTEAT): “تمام آنها که با قرآن در زبان عربی آشنا هستند، در ستودن لطافت و زیبایی این کتاب مذهبی، اتفاق دارند. طرح عالی قرآن آن چنان بلند و با شکوه است که هیچ ترجمه ای به هیچ زبان اروپایی نمی تواند حق آن را ادا کند.” (۱۱)
۹٫ جیمز. ا. میچز (J.A.MECHZ): “قرآن محتملاً بیش از همه کتابها در دنیا خواننده دارد. مطمئناً بیش از همه کتابها حفظ می شود… قرآن مثل انجیل نیست، بلکه در سبک قابل ستایشی نوشته شده است؛ نه شعر است و نه نثر معمولی.
هنوز آن قابلیت را دارد که شنوندگان را به لذت و وجد ایمان برانگیزاند… قرآن در بحثهایی که درباره یک زندگی خوب می کند، به خوبی خود را به عموم مردم می فهماند (روشن و بی تکلف صحبت می کند).” (۱۲)

۱) مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲۱، ص ۱۸۰٫
۲) تاریخ ادبی ایران، ادوارد براون، ترجمه علی پاشا صالح، ص ۱۱۵، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب و اسلام، ص ۳۵۷٫
۳) p . 87و vol 1 و et patarii Selninarii و Alcorani textusو Lodrico Marracci به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، جهانبخش ثواقب، ص ۳۴۰٫
۴) pp. 435 _ 835و Vol42وop.utو Voltair به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویا رویی غرب و اسلام، ص ۳۵۱٫
۵) ر. ک: همان.
۶) همان، حاشیه ص ۳۵۱ و ۳۵۲٫
۷) قرآن و کتابهای دیگر آسمانی، عبد الکریم هاشمی نژاد، صص ۲۹۹ – ۳۰۰، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، ص ۳۵۴٫
۸) تحقیقات جدید درباره انشاء و تفسیر قرآن، لندن، ۱۹۰۲، ص ۹، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، صص ۲۰۹ – ۲۱۰ .
۹) در معرفی قرآن، لندن، ۱۹۱۸، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، ص ۲۱۱٫
۱۰) زندگی محمد، لندن، ۱۹۰۳، ص ۷، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، ص ۲۱۱٫
۱۱) ترجمه فرانسه قرآن، پاریس، ۱۹۲۹، ص ۵۳، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، ص ۲۱۱٫
۱۲) اسلام مذهبی که درست شناخته نشده، ریدرز دایجست، ماه مه ۱۹۵۵، به نقل از: نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، صص ۲۱۱ – ۲۱۲٫






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 3 = 5