نگاهی به آرزوهای جبرئیل

نگاهی به آرزوهای جبرئیل (آرزوی اول)
حدیثى را حضرت آیت الله مشکینى از «مواعظ العددیه» نقل کرده که پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام)فرمود: اى على جبرئیل به من گفت: آرزو داشتم بخاطر انجام هفت کار از جنس بشر باشم تا بتوانم آنها را انجام دهم.نگاهی به آرزوهای جبرئیل (آرزوی اول)
حدیثى را حضرت آیت الله مشکینى از «مواعظ العددیه» نقل کرده که پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام)فرمود: اى على جبرئیل به من گفت: آرزو داشتم بخاطر انجام هفت کار از جنس بشر باشم تا بتوانم آنها را انجام دهم.
۱ـ در نماز جماعت شرکت کردن.
۲ـ همنشینى با علما.
۳ـ اصلاح و آشتى برقرار کردن بین دو نفر که با هم قهر هستند.
۴ـ محبت و نوازش نمودن نسبت به یتیمان.
۵ـ عیادت مریض نمودن.
۶ـ تشییع جنازه کردن.
۷ـ در موسم حجّ به حاجیان در مکه آب دادن.
بعد پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) مى فرماید: یا على در انجام این امور جدّى و کوشا باش.
بخش اول شرکت در نماز جماعت
اولین آرزوى جبرئیل
نخستین آرزوى جبرئیل شرکت درنماز جماعت است که در روایات اسلامى به قدرى مورد تأکید قرار گرفته که واقعاً جاى آن دارد که جبرئیل از این جهت آرزوى بشر بودن را بنماید. چنانکه در جاى خود بدان اشاره خواهد شد.
اما قبل از اینکه وارد بحث نماز جماعت شویم بهتر است که قدرى درباره خود نماز و اهمیت آن از جهات گوناگون صحبت کنیم تا بدین مناسبت از نماز بحث کاملى کرده باشیم.
ابتدا درباره فلسفه نماز، بعد اهمیت آن از جهت اوّل وقت و عقوبت ترک آن، سپس در اهمیت نماز جماعت سخن را آغاز مى کنیم.
فلسفه نماز
نخست از فلسفه نماز شروع مى کنیم، زیرا انسان طبعاً کنجکاو و خواهان فلسفه و علل احکام است پس چه بهتر که فلسفه این عبادت بزرگ را بدانیم و حقیقت آن را نیز از زبان معصومین از اهل بیت(علیهم السلام)جویا شویم.
۱ـ محمد بن سنان از امام هشتم على بن موسى الرّضا(علیه السلام)روایت مى کند که حضرت در جواب مسائلى که از او پرسیده بودند از جمله علت نماز فرمود:
بدرستى که (فلسفه و علت) نماز، عبارت است از اقرار و اعتراف نمازگزار به ربوبیّت خداوند متعال و شریک و مانند قرار ندادن براى او و ایستادن در مقابل خداوند از روى ذلت و نهایت تواضع، و طلب آمرزش کردن از گناهان گذشته و نهادن صورت بر روى زمین در هر روز به جهت بزرگى و عظمت خداوند.
دیگر اینکه نماز باعث تداوم یاد خدا است در شبانه روز، تا اینکه بنده هیچگاه خالق و مدبّر خویش را فراموش نکند، و این یاد خدا و ایستادن عاجزانه در برابر او موجب ترک معصیت و مانع از هرگونه فساد مى گردد.(۱)
۲ـ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: هنگامى که آدم(علیه السلام) از بهشت بیرون شد خط سیاهى در بدن او پدید آمد که سرتاپاى او را فرا گرفت، پس آدم بسیار گریست و محزون گردید بر آنچه ظاهر شده بود در او، پس جبرئیل به نزد او آمد و گفت براى چه گریه مى کنى؟ آدم جواب داد: بخاطر سیاهى که در بدنم پیدا شده جبرئیل گفت برخیز و نماز بخوان که الآن وقت نماز اول (یعنى نماز صبح) است. آدم چون نماز صبح را به جاى آورد سیاهى صورتش تا به سینه برطرف شد پس در وقت نماز دوم (ظهر) آمد و گفت اى آدم برخیز و نماز بگذار که الآن وقت نماز دوم است. چون نماز دوم را به جاى آورد سیاهى فرود آمد تا به نافش رسید. پس از آن در وقت نماز عصر آمد و گفت اى آدم برخیز و نماز بگذار که الآن وقت نماز سوم است. آدم نماز سوم را هم به جاى آورد سیاهى فرود آمد تا رسید به زانوهایش. آنگاه در وقت نماز چهارم (مغرب) آمد و گفت اى آدم برخیز و نماز بخوان که این هنگام وقت نماز چهارم است آدم برخاست و نماز مغرب را بجاى آورد. سیاهى آمد تا به پاهایش رسید. سپس در وقت نماز پنجم آمد و گفت اى آدم برخیز و نماز بگذار که الآن وقت نماز پنجم است. چون نماز پنجم را نیز به جاى آورد همه سیاهى از بدنش برطرف شد، پس آدم به حمد و سپاس خدا پرداخت.
سپس جبرئیل گفت اى آدم مَثَل فرزندان تو در این نماز مانند مَثَل تو است در این سیاهى، هر که از فرزندان تو در هر روز و شب پنج  نماز بخواند بیرون مى آید از گناهانش همچنانکه تو از این سیاهى  بیرون آمدى.(۲)
ترک نماز یا بزرگترین نشانه تکبر
در خطبه حضرت زهرا(علیها السلام) که در مسجد مدینه ایراد گردیده فلسفه نماز را تطهیر انسان از تکبر بیان داشته، مى فرماید:
«فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک و الصّلاه تنزیهاً لکم عن الکبر…».
یعنى خداوند متعال ایمان (به مبدأ و معاد و پیامبران) را باعث پاکى انسان از شرک قرار داد و فریضه نماز را به جهت پاکى از تکبر مقرر فرمود.
بنابر این از دیدگان حضرت زهرا(علیها السلام) فلسفه نماز دور شدن انسان از صفت تکبر و خودخواهى است و اهمیت نماز از این شعر به خوبى روشن مى شود که شاعر مى گوید:
شیطان که رانده شد به جز از یک خطا نکرد *** خود را براى سجده آدم رضا نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بى نماز *** آن سجده بهر آدم و این بر خدا نکرد
و همچنین در نهج البلاغه آمده که على(علیه السلام) فلسفه نماز را چنین بیان کرده:
«نماز را به پا دارید، و محافظت آن را بر عهده گیرید (زیاد به آن توجه کنید) و بسیار نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرّب جوئید، زیرا نماز به عنوان فریضه واجب در اوقات مختلف شبانه روز بر مؤمنان مقرّر شده است».
مگر جواب اهل جهنم را که در برابر این پرسش قرار مى گیرند که: «چه چیز شما را به جهنم کشانید؟» نشنیده اید که مى گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم…».(۳)
نماز گناهان را همچون برگهاى پائیزى مى ریزد و غل و زنجیرهاى معاصى را از گردنها مى گشاید.
پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) «نماز را به چشمه آب گرمى که بر در خانه کسى باشد و شبانه روزى پنج بار خود را در آن شستشو دهد تشبیه کرده است» که بدون تردید چرک و آلودگى در بدن چنین کسى باقى نخواهد ماند (خاصیت نماز نیز چنین است که با اداى آن در پنج وقت هیچگونه گناهى براى انسان باقى نخواهد ماند. کنایه از اینکه از هر نمازى تا نماز دیگر مصونیّتى از گناه براى انسان به وجود مى آید).
قدر نماز را آن کسانى مى دانند که زینتهاى دنیا و متاع اندک آن آنها را (فریب ندهد و) به خود مشغول نسازد و مال و اولادشان که نور چشمشان محسوب مى شود، آنها را از یاد خدا غافل نکند.
چنانکه در این باره خداوند متعال مى فرماید:
«مردانى هستند که تجارت و داد و ستد آنان را، از یاد خدا، و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمى دارد.(۴)
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بعد از بشارت به بهشت، خود را در مورد نماز به زحمت انداخته بود، زیرا خداوند به او فرموده بود: خانواده خویش را به نماز فرمان ده، و در اجراى آن شکیبا باش. زیرا آن حضرت پى در پى اهل بیت خود را به نماز امر مى کرد و خود نیز در انجام آن کوشا و مقاوم بود.(۵) این بود قسمت کوتاهى از فلسفه نماز.
* * *
فضیلت و اهمیت نماز
اکنون که با فلسفه نماز آشنا شدیم و فهمیدیم که نماز بزرگترین عامل انسان سازى است ببینیم چگونه و به چه صورت باید انجام داد زیرا نماز هر چه با توجّه و اهمیّت بیشتر خوانده شود قطعاً اثر سازندگى آن بیشتر خواهد بود چرا که نماز مهمترین عاملى است که انسان را از زشتیها باز مى دارد(۶) ولى اگر نمازى نتواند انسان را از زشتیها باز دارد قطعاً آن نماز، نماز واقعى نیست و نماز واقعى آن نمازى است که علاوه بر قرائت صحیح و لباس و مکان پاک و حلال، و خلوص نیّت، در اوّل وقت فضیلت آن ادا گردد که در این باره روایاتى چند از معصومین(علیهم السلام)رسیده که ما به قسمتى از آنها اشاره خواهیم کرد.
لیکن به جاست که در ابتداء، فضیلت و اهمیت خود نماز را مورد بررسى قرار دهیم سپس در اهمیت و فضیلت نماز اوّل وقت وارد شویم.
۱ـ معاویه بن وهب مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردم کدام عمل است که باعث تقرّب بنده به سوى خدا مى شود و نزد خدا (از هر عملى) محبوبتر است؟
فرمود: عملى را بعد از معرفت اصول دین، بهتر از نماز نمى دانم. آیا نمى دانى که بنده صالح (خدا) عیسى بن مریم(علیه السلام)گفت: خدا مرا وصیت کرده است به نماز و زکات تا مادامى که زنده هستم.
۲ـ و باز در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: محبوبترین عملها نزد خداوند متعال نماز است که آخرین وصیت پیامبران است.
۳ـ امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند که فرمود: نماز نسبت به ایمان مانند عمود خیمه است نسبت به خیمه، یعنى همانطور که اگر عمود خیمه برپا باشد طنابها و میخهاى خیمه فایده دارد ولى اگر عمود خیمه شکسته شود آنها هیچ نفعى نخواهند داشت نماز هم بمنزله عمود خیمه دین است که اگر ناقص شود و یا بطور کلى از میان برود هیچ عملى فایده اى نخواهد داشت و با وجود نماز سایر اعمال به جا و با قبولى آن سایر اعمال نیز قبول خواهد شد.(۷)
۴ـ و باز در اهمیت نماز روایتى از امام باقر(علیه السلام) رسیده که فرمود: هرگاه یکى از شیعیان ما به نماز بایستد دور او را به عدد مخالفین از مذهب، فرشتگان احاطه مى کنند و در پشت سر او صف بسته براى نماز به او اقتدا مى نمایند و براى او دعا مى کنند تا از نماز فارغ شود(۸)
۵ـ پیامبر اکرم(علیه السلام) مى فرماید: کسى که رکوع و سجود و سایر واجبات نمازش را صحیح انجام دهد آن نماز بالا مى رود در حالیکه نورانى است و درخشندگى دارد و درهاى آسمان برایش باز مى شود و مى گوید: از من مواظبت کردى خدا تو را محافظت کند پس فرشتگان مى گویند صلوات و رحمت خداوند بر صاحب این نماز باد ـ ولى اگر واجبات نماز را درست انجام ندهد نماز بالا مى رود در حالى که تاریک است و درهاى آسمان بر او بسته مى شود و مى گوید: مرا ضایع ساختى خدا تو را ضایع کند و آن نماز بر صورتش زده مى شود.(۹)
درباره فضیلت نماز همین چند روایت کافى است اکنون به اهمیت نماز اول وقت توجه فرمائید.
فضیلت نماز اوّل وقت
روایت وارده درباره لزوم مواظبت اوقات نماز و به جا آوردن آن در اوّل وقت بسیار است، و زیاد سفارش شده که نماز در اوّل وقت بجا آورده شود و بدون عذر از اوّل وقت تأخیر نیفتد، چنانکه پیشوایان ما در اوّل وقت نماز را به جاى مى آوردند تا جائیکه در سخت ترین حالات، نماز اوّل وقت را ترک نمى کردند.
على(علیه السلام) و نماز اوّل وقت در جنگ
در ارشاد القلوب مرویست که حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در جنگ صفین یک روز مشغول جنگ بودند و در آن حال بین دو صف به آفتاب مى نگریستند، ابن عباس پرسید یا امیرالمؤمنین چرا به آفتاب مى نگرید؟ فرمود: مى خواهم زوال را (که اوّل وقت نماز ظهر است) بشناسم تا نماز بخوانم. ابن عباس گفت: آیا در این گیر و دار جنگ هنگام نماز خواندن است؟ آن حضرت فرمود: ما براى چه با این قوم مى جنگیم؟ جنگ ما با اینها براى این است که نماز به پا شود.(۱۰)
ابن عباس مى گوید: آن حضرت هیچگاه نماز شب را ترک نفرمود حتى در لیله الهریر (که سخت ترین شبهاى جنگ صفین بود).
امام حسین(علیه السلام) و نماز اوّل وقت در ظهر عاشورا
مرحوم مجلسى در جلد دهم بحار مى نویسد: روز عاشورا یکى از اصحاب امام حسین(علیه السلام)به نام ابوثمامه صیداوى هنگام ظهر خدمت سیدالشهداء(علیه السلام) عرض کرد: اى مولاى من حال که ما همگى سرانجام کشته مى شویم و وقت نماز هم داخل شده (پس چه خوب است که) نماز جماعت بخوانیم زیرا من یقین دارم که این آخرین نماز ما خواهد بود…
امام(علیه السلام) سر به سوى آسمان بلند کرد و فرمود: «ذکرت الصّلوه جعلک الله من المصلّین نعم هذا اوّل وقتها».
یعنى : اى ابوثمامه یاد نماز کردى (و ما را بیاد نماز انداختى) خدا تو را از نمازگزاران محسوب بدارد! اینک اول وقت نماز است.
آنگاه حضرت به ابوثمامه فرمود: اذان بگو خدا تو را رحمت کند. ابوثمامه از اذان فارغ شد، امام(علیه السلام) خطاب به عمر سعد فرمود: اى پسر سعد آیا فراموش کردى شرایع اسلام را، آیا دست از جنگ برنمى دارى تا نماز گزاریم آنگاه مشغول جنگ شویم؟
پس آن حضرت با اصحاب خود نماز خوف را به جاى آورد در حالى که زهیربن القین و سعید بن عبدالله حنفى مقابل آن حضرت ایستادند. و از هر طرف تیر با نیزه به آن حضرت مى رسید ولى این دو صحابى بزرگوار خود را سپر قرار داده تا اینکه سیزده تیر جداى از زخمهاى نیزه و شمشیر به بدن سعیدبن عبدالله وارد آمد و دیگر تاب ایستادن نیاورد ناگاه بر زمین افتاد و به شهادت رسید.(۱۱)
و باز در حدیث دیگرى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمود: بشفاعت من نمى رسد کسى که نماز واجبى را پس از داخل شدن وقتش تأخیر بیاندازد تا وقت آن بگذرد.(۱۲)
و نیز فرمود: تا وقتیکه شخص مواظب باشد و نمازهاى پنجگانه شبانه روزى را در وقت خود به جاى آورد شیطان از او ترسناک مى شود و نزدیکش نمى شود، و هرگاه آنها را ضایع ساخت شیطان بر او جرأت پیدا مى کند تا او را داخل در گناهان بزرگ کند.(۳)
حضرت باقر(علیه السلام) مى فرماید: کسى که نماز واجب را در وقتش بخواند در حالى که حق آن را بشناسد و چیزى را بر آن مقدم ندارد خداوند برایش خلاصى از عذاب را مى نویسد (یعنى او را عذاب نمى کند) و کسى که نماز را در غیر وقت آن بخواند و کار دنیا را بر نماز مقدم بدارد، پس امر او با خدا است اگر خواست او را مى آمرزد و اگر خواست او را عذاب مى فرماید.(یعنى نجات قطعى برایش نیست).(۱۴)
و نیز در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: فضیلت نماز اوّل وقت، نسبت به آخر وقت براى مؤمن بهتر است از مال و اولاد  او.(۱۵)
و باز در حدیث دیگرى مى فرماید:
براى هر نمازى دو وقت است: اوّل وقت و آخر وقت. و با فضیلت تر آن نماز اوّل وقت است. و وقت نماز صبح موقعى است که طلوع فجر ظاهر شود، تا اینکه به وسیله این روشنائى صبح، آسمان روشن شود، این مدّت، اوّل وقت فضیلت نماز صبح است. و سزاوار نیست که از این موقع عمداً تأخیر بیفتد، ولى براى کسى که مشغول کارى باشد و یا آنکه فراموش نماید و یا خواب بماند، بعد از وقت اشکال ندارد و اما وقت فضیلت مغرب موقعى است که خورشید پنهان شود و ستاره ها طلوع کنند. و نباید احدى اول وقت را رها کرده نماز را در آخر وقت بخواند مگر از روى عذر و یا علتى باشد.(۱۶)
کلینى از زهرى روایت مى کند که گفت از عمرى (که یکى از نائبان خاص امام زمان(عج) بود) خواستم که مرا به آن حضرت برساند پس او مرا رسانید و آن سؤالهایى که داشتم خدمت آن حضرت عرضه داشت، حضرت هم یکایک آنها را جواب فرمود. سپس برخاست و داخل حجره خود گردید. من رفتم تا اینکه (مجدداً) سؤالى کنم، دیگر حضرت از این بیشتر سخنى نگفت و حرفى نشنید. فرمود: ملعون است ملعون است کسى که نماز عشاء را آنقدر تأخیر بیندازد که تمام ستاره ها طلوع کنند و ملعون است، ملعون است کسى که نماز صبح را آنقدر تأخیر بیندازد که تمام ستارگان غروب کنند. این چند جمله را فرمود: و سپس داخل حجره گردید.(۱۷)
مرحوم شیخ حر عاملى در توضیح بیان حضرت که فرمود: ملعون است کسى که نماز عشاء را آنقدر تأخیر بیندازد که تمام ستاره ها طلوع کنند، مى فرماید: شاید مراد حضرت از عشاء، مغرب باشد چنانچه در حدیث امام صادق(علیه السلام) هم به همین معنا اشاره گردید.
اسحاق بن عمّار گوید: به امام صادق(علیه السلام) گفتم: مرا از با فضیلت ترین وقت نماز صبح آگاه فرما فرمود: هنگام طلوع فجر بهترین وقت نماز صبح است چون خداوند مى فرماید: «انّ قرآن الفجر کان مشهوداً» یعنى نماز صبح را در اوّل طلوع فجر هم فرشته روز و هم فرشته شب هر دو مشاهده مى کنند، پس هرگاه بنده اى نماز صبح را اوّل فجر بخواند دو مرتبه براى او نوشته مى شود به این معنى که هم فرشته شب و هم فرشته روز آن را ثبت خواهند کرد.(۱۸)
فضیلت نماز شب
بعد از بیان فضیلت نماز اوّل وقت، بجاست که اشاره اى هم به فضیلت نماز شب داشته باشیم. چرا که به تعبیر بعضى از روایات شرافت و ارزش معنوى مؤمن بخواندن نماز شب او است، و نیز همین نماز شب است که پیامبر عظیم الشأن اسلام را به مقام محمود نائل مى سازد.
اکنون با مراجعه به روایات اسلامى به اهمیت آن آشنا شده توفیق خواندن آن را از خداوند متعال مسئلت مى نمائیم.
۱ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: دروغ مى گوید: کسى که گمان کند نماز شب خواندن گرسنگى در پى خواهد داشت بلکه بعکس نماز شب ضامن روزى در روز مى شود.(۱۹)
۲ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: به درستیکه خانه هائیکه در آن تلاوت قرآن مى شود و نماز شب بپا مى گردد براى اهل آسمان نور بخش است همچنانکه ستارگان آسمان براى اهل زمین نور بخشند.(۲۰)
۳ـ معاویه بن عمّار مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: از وصایاى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) این بود که فرمود: اى على من تو را درباره خودت بخصلتهائى چند سفارش مى کنم. پس (در فراگیرى و عمل به آنها) مواظبت کن سپس درباره او دعا کرده فرمود: خدایا على را در این امور کمک کن تا اینکه فرمود: (یا على در میان این خصلتها بیش از همه) تو را به نماز شب دعوت مى کنم. و بر تو باد به نماز شب و مواظبت کن به نماز شب.(۲۱)
۴ـ از عایشه روایت شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) از خواب برمى خواست و نماز شب و قرآن مى خواند و گریه مى کرد و بعد مى نشست قرآن و دعا مى خواند و اشک مى ریخت به طورى که محاسن و صورتش از اشک دیدگانش تر مى شد.
عایشه گفت عرض کردم: اى رسول خدا آیا خدا گناه گذشته و آینده تو را نیامرزیده؟
حضرت فرمود: آیا بنده سپاسگذار نباشم؟
و نیز از آن حضرت روایت شده که فرمود: زمستان بهار مؤمن است. زیرا که روزهایش براى روزه گرفتن کوتاه و شبهایش براى شب زنده دارى بلند است.
و نیز فرمود: کسى که مى ترسد از خواب بیدار نشود براى نماز شب باید بخواند هنگام خوابیدن آخر آیه سوره کهف را «قل انّما انا  بشر…».(۲۲)
۵ـ عبدالله بن سنان، از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: شرافت مؤمن به نماز شب او است و عزّتش در خوددارى کردن از آزار مردم است(۲۳) یعنى مؤمن موقعى عزیز و شریف است که نماز شبش ترک نشود و به کسى آزارش نرسد.
۶ـ و نیز در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه که: «بدرستى که حسنات و خوبیها ، بدیها را از بین مى برد» فرمود : مراد از حسنات نماز شب است که گناه روز را زایل مى کند.(۲۴)
۷ـ حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: هر کس هنگام سحر هفتاد بار استغفرالله بگوید در شمار کسانى خواهد بود که خداوند درباره آنها فرموده: «و بالاسحار هم یستغفرون».
۸ـ و نیز فرمود: هر کس شبى هفتاد آیه از قرآن بخواند از بى خبران شمرده نمى شود. و گروهى از بزرگان گفته اند: شب را تا صبح بخوابى و صبح پشیمان شوى که چرا دیشب تا صبح خوابیدم و نماز نخواندم بهتر است از اینکه تا صبح مشغول نماز باشى و بخود عُجب کنى.
۹ـ حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: چشمتان را زیاد به خواب عادت ندهید زیرا که کمتر شکرگذارى مى کنند و روایت شده مردى که دروغ بگوید از نماز شب محروم مى شود پس هرگاه از نماز شب محروم شد از گشادى روزى هم محروم مى شود و نیز فرمود: دروغ گفته کسى که نماز شب بخواند و بگوید روزش گرسنه مانده. یعنى نماز شب ضامن روزى است.
۱۰ـ شخصى آمد خدمت على(علیه السلام) و عرض کرد یا على: من (مدتى است) از توفیق نماز شب محروم گشته ام (علت آن چیست؟) حضرت فرمود: تو کسى هستى که گناهانت تو را بسته است.(۲۵)
۱۱ـ از ابن مسعود روایت شده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود، در ناامیدى مرد همین بس که شب را بیدار باشد و دو رکعت نماز نخواند و در آن شب به یاد خدا نباشد تا اینکه سحر شود.(۲۶)
این بود پاره اى از فضائل نماز شب حال ببینیم کیفر سبک شمردن نماز چگونه است.
کیفر کسى که نماز را سبک شمارد
در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمود: از ما نیست کسى که نماز را خوار و سبک شمارد.(۲۷)
و در حدیث دیگرى چنین روایت شده که وقتى هنگام وفات امام صادق(علیه السلام)فرا رسید تمام بستگان خویش را به دور خود جمع کرد پس از آنکه از تجمّع تمام بستگان خود اطلاع یافت خطاب به آنها فرمود: به شفاعت ما اهل بیت نمى رسد کسى که نماز را سبک شمارد.(۲۸)
یعنى مبادا شما بستگان من به امید اینکه به ما منصوب هستید تقوا را از دست بدهید و نماز را سبک بشمارید و از ما امید شفاعت داشته باشید.
امورى که منجر به سبک شمردن نماز مى شود به قرار زیر است:
۱ـ در اول وقت نخواندن.
۲ـ با لباس پاک و حلال بجا نیاوردن.
۳ـ تند و با عجله خواندن.
۴ـ با قرائت صحیح بجا نیاوردن و امورى از این قبیل.
حضرت باقر(علیه السلام) مى فرماید: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) در مسجد نشسته بود که مردى وارد شد و مشغول نماز گردید و رکوع و سجود نمازش را تمام نکرد (ذکر واجب را در آنها ترک کرد یا درست نخواند) پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: سر خود را بر زمین مى گذارد مانند کلاغ که منقارش را به زمین مى زند و بر مى دارد. اگر این شخص بمیرد در حالى که نمازش این باشد بر دین من نمرده است.(۲۹)
و نیز پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود دزدترین دزدها کسى است که از نمازش بدزد، گفته شد یا رسول الله چگونه از نمازش مى دزدد؟ فرمود: رکوع و سجود نماز را تمام انجام نمى دهد.(۳۰)
مجازات کسى که نمازش را در خارج وقت بخواند
۱ـ هشام جوالیقى گوید: امام صادق(علیه السلام) روایت کرد که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: هر کس نماز واجب خود را نخواند تا وقت آن بگذرد آنگاه آن را قضا کند آن نماز تیره و تار بالا رود و گوید: خدا تو را ضایع کند همچنانکه مرا ضایع ساختى، بعد فرمود: اوّلین چیزى که در ایستگاه قیامت در پیشگاه خداوند متعال درباره آن از انسان سؤال شود نماز است، و هرگاه نماز در آن روز، پاک (و شایسته) بود باقى اعمال نیز پاک و شایسته باشد، و چنانچه نماز شایسته نبود باقى اعمال نیز پاک و شایسته نخواهد بود.(۳۱)
نماز اگر قبول نشود بر فرق صاحبش کوبیده مى شود
۲ـ ابوبصیر گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: براى نماز فرشته اى گمارده شده که کارى جز آن ندارد، هنگامى که بنده اى از نماز فارع شود آن فرشته آن را برگیرد و به آسمان برد و هرگاه از قبول شدنیها باشد پذیرفته گردد، و گر نه فرشته را گویند: آن را به صاحبش بازگردان، پس فرشته با آن نماز فرود آید، و آن را بر روى صاحبش بکوبد، و گوید: اف بر تو باد که همواره از تو عملى صادر مى شود که مرا به زحمت مى اندازد.(۳۲)
بخش دوم آرزوی اول جبرئیل
کیفر آنکه نماز عصر را تأخیر بیندازد
۱ـ ابوسلام عبدى گوید: بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدم و عرض کردم: چه مى فرمائید درباره کسى که نماز عصر خویش را عمداً تأخیر اندازد؟ فرمود: روز قیامت بى کس و تنها و بى اهل و مال محشور گردد، گوید: عرض کردم: اگر چه از بهشتیان باشد؟ فرمود: اگر چه از اهل بهشت باشد، گوید: پرسیدم رتبه اش در بهشت چیست؟ فرمود: یکه و تنها بى زن و فرزند و مال و منال در بهشت بماند، و از مردم بهشت خواهش کند که از او پذیرایى کنند. چون خود او در آنجا منزل و مأوایى ندارد.(۱)
۲ـ ابوبصیر گوید: امام باقر(علیه السلام) به من فرمود: در هر چه تو را فریب دادند، در مورد فریضه عصر فریبت ندهند، و آن را هنگامى که آفتاب کاملاً روشن و صاف است به جاى آر، زیرا رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است: فقیر و بى کس (در بهشت) کسى خواهد بود که نماز عصر خود را ضایع سازد.
ابوبصیر گوید: پرسیدم مراد از بى کس و مال چیست؟ فرمود: آن است که براى او در بهشت اهل و مال نیست، پرسیدم ضایع کردن نماز عصر چگونه است؟
فرمود: به خدا (سوگند) آن است که آن را تأخیر اندازد تا آفتاب زرد شود یا خورشید پنهان گردد.(۲)
کیفر کسى که نماز را عمداً ترک کند
یکى از گناهان کبیره (یعنى بزرگ) ترک کردن نماز است عمداً، و این ترک نماز دو حالت دارد یکى اینکه شخصى نماز را ترک مى کند به این معنى که اعتقاد ندارد و آن را دستور خدا و پیغمبر نمى داند و اعتقاد به کیفر آن ندارد، چنین شخصى کافر و نجس و از اهل جهنّم نیز خواهد بود و در این باره دو روایت از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) و امام صادق(علیه السلام)رسیده که مى فرمایند: من ترک الصلوه متعمّداً فقد کفر یعنى کسى که نمازش را عمداً ترک کند کافر است. و امام صادق(علیه السلام) فرمود: ان تارک الصلوه کافر یعنى من غیر عِلَّه یعنى کسى که نمازش را بى جهت ترک کند کافر است.(۳)
این دو روایت ناظر به معنى ترک نماز ار روى بى اعتقادى است.
و اما معنى دومِ ترکِ عمدى این است، که انسان به نماز اعتقاد دارد ولى از روى تنبلى و بى عارى نماز را ترک مى کند چنین کسى به جهنم مى رود ولى در دنیا از نظر مردم نجس نیست (هر چند احتیاط کردن از افراد بى نماز و نشست و برخاست نداشتن با آنها مطلوب است).
پس کسى که از روى انکار و بى اعتقادى نماز نخواند کافر و از دین اسلام بیرون است. زیرا انکار نماز، انکار رسالت و قبول نداشتن قرآن مجید است و البته چنین کسى کافر است و اگر منکر وجوب نماز نباشد و حق بودن قرآن و رسالت خاتم الانبیاء(صلى الله علیه وآله وسلم)را قبول دارد و معتقد است که نماز از طرف خدا واجب شده لیکن از روى تنبلى و مسامحه کارى ترک مى کند چنین شخصى فاسق است.
حضرت صادق(علیه السلام) مى فرماید: مردى خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)عرض کرد مرا وصیتى فرما، حضرت فرمود: نماز را از روى عمد ترک مکن زیرا کسى که از روى عمد نماز را ترک کند از ملت اسلام بیرون است.(۴)
منکر نماز کافر است
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید:
چیزى که مسلمان را کافر مى کند ترک کردن نماز است عمداً، و هیچ فاصله اى بین ایمان و کفر نیست مگر ترک نماز.(۵)
مرحوم صدوق در علل الشرایع نقل مى کند که از امام صادق(علیه السلام)پرسیده شد که چرا زناکار و شرابخوار کافر خوانده نمى شوند ولى تارک نماز کافر محسوب مى شود؟ امام(علیه السلام)فرمود: براى اینکه زنا و امثال آن بر اثر غلبه شهوت مى شود ولى نماز نخواندن جز از روى بى اعتنایى و سبک شمردن آن نیست چرا که شرابخوار و زناکار از این گناهان لذّت مى برد ولى بى نماز از ترک نمازش لذّتى نمى برد.(۶)
شفاعت شامل حال بى نماز نمى شود
ترک نماز از گناهانى است که در قرآن مجید بر آن وعده عذاب داده شده چنانچه در سوره مدثر مى فرماید: «بهشتیان از جهنمیان مى پرسند چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟ جهنمیان در پاسخ گویند: ما از نمازگذاران نبودیم و بیچارگان را طعام نمى دادیم (یعنى وجوهات مالى از قبیل خمس و زکات را ادا نمى کردیم) و با اهل باطل نشست و برخاست داشتیم و با آنها در باطل فرو مى رفتیم و به روز قیامت اعتقاد نداشتیم. تا اینکه (به وسیله مرگ) به قیامت یقین پیدا کردیم.
پس در این صورت شفاعت شفعاى قیامت نفعى به حالشان نخواهد داشت.
بدترین نقطه جهنم جایگاه بى نماز است
در سوره مریم مى فرماید: «پس از انبیاء و صالحین از امتهاى آنها جماعتى روى کار آمدند که به علت غفلت و نادانى نماز را ضایع و آن را ترک کردند و پیرو شهوات شدند، پس به زودى این جماعت به مجازات خود خواهند رسید در غىّ.
غىّ چیست؟
مفسرین مى گویند: غى نام وادى است در جهنم که عذابش از سایر طبقات جهنم شدیدتر است و اهل جهنم از عذاب آن به خدا پناه مى برند.(۷)
پانزده اثر دنیایى و آخرتى بر ترک نماز
رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مى فرماید: کسى که نماز خود را سبک شمارد و در به جا آوردنش سستى نماید خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مى فرماید: شش بلا در دنیا و سه بلا در موقع مرگ و سه در قبر و سه در قیامت و هنگامى که از قبرش بیرون مى آید، اما شش بلاى دنیایى:
۱ـ خداوند برکت از عمرش برمى دارد
۲ـ برکت از روزى اش برداشته مى شود
۳ـ قیافه مردمان خوب از او گرفته مى شود
۴ـ اگر کار خیرى انجام داد از او پذیرفته نخواهد شد و براى آن اجرى ندارد
۵ـ دعایش مستجاب نخواهد شد
۶ـ از دعاى نیکوکاران بهره اى نخواهد برد.
و امّا آن سه بلایى که هنگام مردنش به او مى رسد آن است که
۱ـ با ذلت و خوارى مى میرد
۲ و ۳ـ اینکه با تشنگى و گرسنگى از دنیا مى رود، و شدت تشنگى او به حدى است که اگر از تمام نهرهاى دنیا بنوشد سیراب نخواهد شد.
و اما آن سه بلایى که در قبر به او مى رسد.
۱ـ فرشته اى در قبر مأمور زجر و شکنجه او مى شود.
۲ـ اینکه قبرش برایش تنگ مى شود
۳ـ اینکه قبرش تاریک مى شود.
و اما آن سه بلائى که در قیامت به او مى رسد آن است که
۱ـ فرشته اى او را بر صورتش مى کشاند تا به محکمه حساب حاضر شود و مردمان به او مى نگرند
۲ـ اینکه در حسابش سخت گیرى مى شود
۳ـ اینکه خداوند نظر رحمت به او نمى فرماید و او را پاکیزه نمى کند و برایش عذاب دردناکى خواهد بود.(۸)
کیفر کمک کردن به بى نماز
روایات بسیارى در شدت عقوبت کمک به ترک کننده نماز رسیده است از آن جمله پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)مى فرماید: کسى که بى نمازى را بدادن طعام یا لباسى یارى کند مثل این است که هفتاد پیغمبر را کشته که اوّل آنها آدم و آخر آنها محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)است.
و نیز فرمود: کسى که جرعه آبى به بى نمازى بدهد مثل این است که با من و جمیع پیغمبران طرف شده و جنگ کرده است.
و نیز فرمود کسى که به روى بى نمازى بخنند مثل این است که هفتاد مرتبه خانه کعبه را خراب کرده است.(۹)
ظاهراً مراد از این قبیل روایات در موردى است که اعانت و احسان به او سبب جرأت او بر ترک نماز شود و شکى نیست در اینکه احسان به معصیت کار هرگاه موجب جرى شدن او بر گناه گردد حرام است و از باب نهى از منکر ترک آن واجب است.
بنابراین اگر کمک کردن به بى نماز موجب جرأتش بر ترک نماز نشود به طورى که اعانت کردن و نکردن در ترک نمازش تأثیرى نداشته باشد معلوم نیست مورد این روایات باشد و گاه مى شود که اعانت و احسان سبب ترک گناه و موجب نماز خواندنش مى شود، که در این مورد شکى نیست که اعانتش بسیار خوب بلکه در پاره اى موارد واجب نیز مى باشد.(۱۰)
فضیلت نماز جماعت
اکنون که با فلسفه نماز و اهمیت آن آشنا شدیم، وارد بحث اصلى کتاب یعنى اهمیّت نماز جماعت که اوّلین آرزوى جبرئیل است مى شویم و اهمیت آن را ابتداء با حدیثى که خود جبرئیل براى پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) نقل کرده آغاز مى کنیم.
۱ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: جبرئیل بر من وارد شد با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر، و گفت یا محمد خدایت سلام مى رساند و دو هدیه به سویت فرستاده که تا اکنون براى احدى از پیامبران پیشین نفرستاده، گفتم کدامند آن دو هدیه؟ جبرئیل گفت: سه رکعت نماز شب (که یک رکعت آن وتر و دو رکعت آن شفع است) و نماز پنجگانه با جماعت. گفتم: اى جبرئیل این نماز جماعت براى امتانم چه خاصیتى دار؟
جبرئیل گفت یا محمد هرگاه دو نفر براى نماز جماعت بایستند براى هر یک از آنها بعدد هر رکعتى ثواب ۱۵۰ نماز (که به تنهایى خوانده باشند) نوشته مى شود.
و هرگاه عدد جماعت به ۳ نفر رسید براى هر یک به عدد هر رکعت ۶۰۰ نماز.
و براى هر ۴ نفر هر کدام ۲۲۰۰ نماز.
و ۵ نفر هر کدام ۲۴۰۰ نماز.
و ۶ نفر ۴۸۰۰ نماز.
و ۷ نفر ۹۶۰۰ نماز.
و ۸ نفر ۱۹۲۰۰ نماز.
و ۹ نفر ۳۶۴۰۰ نماز.
و ۱۰ نفر براى هر یک به عدد هر رکعت ثواب ۷۲۸۰۰ نماز که هر کدام به تنهایى خوانده باشند نوشته مى شود.
اما اگر عدد افراد از ده نفر گذشت. اگر آسمانها کاغذ و دریاها مرکّب و درختان قلم و جن و انس همراه با فرشتگان نویسنده گردند نمى توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.(۱۱)
از این حدیث به خوبى اهمیت نماز جماعت فهمیده مى شود. و نیز معناى گفتار جبرئیل که مى گوید: اى کاش من بشر بودم تا بتوانم به نماز جماعت شرکت کنم به وضوح روشن مى شود.
۲ـ و باز در حدیث دیگرى آمده است که جبرئیل خطاب به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)مى گوید: اى پیامبر هرگاه کسى (از مؤمنین) به نماز جماعت شرکت کند و بتواند تکبیره الاحرام را درک کند، (ثواب آن) بهتر است از شصت هزار حج و عمره، و نیز بهتر است از دنیا و هرچه در آن است به هفتاد هزار برابر. و یک رکعت نماز جماعت بهتر است از صد هزار دینار طلا که در راه خدا به بینوایان داده شود. و دو سجده اى که در نماز جماعت به جاى آورده شود بهتر است از آزاد کردن یک صد بنده.(۱۲)
این دو حدیث از جبرئیل بیانگر عمق اهمیت نماز جماعت است که جبرئیل به جهت آن آرزوى بشر بودن مى کند.
۳ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که نمازش را به جماعت بخواند، درباره او هر خوبى را گمان داشته باشید و اگر شهادت داد شهادت او را بپذیرید.(۱۳)
شاید منظور از این حدیث این باشد که کسى که به نماز جماعت مقید باشد حتى المقدور بقیه کارهاى خیر را هم انجام مى دهد و از شهادت نا حق پرهیز مى کند.
۴ـ و باز در حدیث دیگرى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فضیلت و کیفیت نماز جماعت را چنین بیان مى کند:
بدانکه نماز با جماعت بهتر است از بیست و چهار نماز که به غیر جماعت خوانده شود. و سزاوارترین و شایسته ترین مردم به پیشوایى و امامت جماعت کسى است که قرائتش در قرآن خواندن از همه بهتر باشد و اگر عده اى هستند که همه آنها در قرآئت قرآنشان با هم مساوى هستند، نوبت به عالم ترین آنها مى رسد. و اگر عده اى هستند که در این جهت هم با هم مساوى هستند نوبت به کسى مى رسد که در هجرت (از دار کفر و یا در راه خدا) از دیگران مقدم باشد. و اگر در این جهت هم همه با هم مساوى بودند نوبت به سالخورده ترین آنها مى رسد واگر در سن هم همه با هم مساوى باشند نوبت به زیباترین و خوش گِل ترین افراد مى رسد.(۱۴)
و نیز با فضیلت ترین صفهاى جماعت صف اوّل و در صف اوّل نیز بهترین جاى آن جائى است که به امام جماعت نزدیکتر باشد. و با فضیلت ترین نماز انسان آن نمازى است که با جماعت خوانده شود.(۱۵)
۵ـ از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمود: مردى از قبیله جهنیّه آمد خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و عرض کرد اى رسول خدا من از بادیه نشینان هستم و به همراه من زن و فرزند و نوکرانم نیز سکونت دارند (به هنگام نماز) من اذان و اقامه مى گویم و با آنها دسته جمعى نماز مى گذارم، آیا این نماز ما جماعت محسوب مى شود؟ حضرت فرمود: بلى.
آنگاه عرض کرد: گاهى اتفاق مى افتد که نوکرانم در پى شتران (به دنبال کارى) مى روند، و من در این هنگام با خانواده ام (در موقع نماز) اذان و اقامه مى گویم و با آنها نماز مى خوانم. آیا این نماز دسته جمعى ما جماعت محسوب مى شود؟ حضرت فرمود: آرى.
بعد گفت: بعضى از اوقات فرزندانم نیز در پى کارى مى روند که در این صورت من و همسرم مى مانیم چنانچه (موقع نماز) اذان و اقامه بگویم و با اونماز بخوانم (این نماز ما دو نفر) جماعت به حساب مى آید؟ حضرت فرمود: بلى.
آنگاه عرض کرد: اى رسول خدا گاهى اتفاق مى افتد که همسرم نیز در پى کارى مى رود، که فقط من در خانه هستم (در این صورت اگر موقع نماز شد و) من اذان و اقامه بگویم و نماز بخوانم (آیا این نماز تنهایى) جماعت محسوب مى شود؟! حضرت فرمود: مؤمن اگر به تنهایى نماز بخواند خود جماعت به حساب مى آید.(۱۶)
۶ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که چهل روز (در نماز جماعت شرکت کند و بتواند) تکبیره الاحرام را درک کند، براى او دو برات امان و آزادى خواهد بود، یکى برات آزادى از آتش و دیگرى در امان بودن از نفاق.(۱۷)
۷ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که بدون جهت نماز جماعت را ترک کند نمازش نماز کاملى نخواهد بود.(۱۸)
توضیح: البته منظور از روایت این نیست که نمازش باطل است بلکه منظور اینست که نمازش نماز کامل و عالى نخواهد بود.
۸ـ در حدیث دیگرى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمود: هر گاه از چگونگى حالات کسى که به جماعت شرکت نمى کند از تو سؤال شد، بگو من او را به واقع نمى شناسم.(۱۹)
یعنى او را نه به خوبى تعریف کن چون به علت ترک جماعت شایسته تعریف نیست و نه از بدى او چیزى بگو که شاید غیبتش باشد.
۹ـ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که روانه مسجد شود براى شرکت در نماز جماعت، به هر قدمى که بر مى دارد هفتاد هزار حسنه در نامه عملش ثبت و هفتاد هزار درجه براى او منظور مى شود، و اگر با این حالت بمیرد خداوند هفتاد هزار ملک را مأمور مى کند که او را در قبر عیادت کرده مژده (رحمت) دهند و انیس تنهایى او باشند و از براى او طلب مغفرت مى کنند تا روزى که محشور مى شود و از قبر بر مى خیزد.(۲۰)
۱۰ـ عبدالله بن سنان از امام صادق(علیه السلام) روایت مى کند که فرمود: (روزى) پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)نماز صبح را (در مسجد به جماعت) به جاى آورد، سپس رو به صحابه کرده و از حالت عده اى جویا شد تا جائیکه آنها را با نامشان یاد کرد، فرمود: آیا اینهاییکه نامشان را بردم در نماز شرکت کرده اند؟
بقیه اصحاب گفتند: نه اى رسول خدا به نماز نیامده اند، فرمود: آیا حاضر هستند یا غایب؟ (یعنى در شهر هستند و نیامده اند یا اینکه اصلاً در شهر نیستند؟) گفتند: چرا اى رسول خدا در شهر هستند، فرمود: آگاه باشید که نماز صبح و نماز عشا بر منافقین خیلى سنگینى مى کند و اگر مردم بدانند که چه فضیلتى براى (جماعت) این دو نماز هست هرآینه جهت شرکت در آن اقدام مى کردند ولو (مانند بچّه) افتان و خیزان باشد.(۲۱)
۱۱ـ امام صادق(علیه السلام) از پدرانش و از رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرده که فرمود: کسى که نماز مغرب و عشاء و صبح را در مسجد به جماعت بخواند همچنان است که تمام شب را به نماز ایستاده است.(۲۲)
۱۲ـ حسین صیقل مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردم کمترین عدد جماعت چقدر است؟
فرمود: یک مرد و یک زن.(۲۳)
۱۳ـ از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: شبى امیرالمؤمنین(علیه السلام)تا به صبح به نماز ایستاد، تا وقتى که سفیده صبح طالع شد، آنگاه نماز صبح را به جاى آورده (ولى بعلّت بى خوابى شب) او را چرتى عارض شد، (و به جماعت صبح حاضر نشد) پس از آنکه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) نماز صبح را به جماعت اداء کرد، على(علیه السلام)را در مسجد ندید. (از این رو با حالت نگرانى) تشریف فرماى منزل فاطمه(علیها السلام)گردید. و از دخترش جویاى حال على(علیه السلام)شد. که چرا پسر عمویت على(علیه السلام) به نماز جماعت صبح شرکت نکرده بود؟
فاطمه زهرا(علیها السلام) جریان را به عرض پدر رسانید. (که على(علیه السلام) تا صبح به نماز مشغول بود و بعد از نماز صبح او را چرتى عارض شد و خواب ماند).
پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در جواب فاطمه(علیها السلام) فرمود: آن اجرى که به وسیله نماز جماعت صبح از او فوت شده بهتر است از تمام نمازهایى که در شب خوانده و بیدارى کشیده.
على(علیه السلام) بر اثر شنیدن کلام رسول خدا از خواب بیدار شد آنگاه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)خطاب را متوجّه على(علیه السلام) کرده فرمودند: اى على کسى که نماز صبح را به جماعت بخواند مثل این است که تمام شب را به نماز ایستاده است. اى على آیا نمى دانى که زمین از خواب عالمى بر روى او قبل از طلوع آفتاب چگونه به درگاه خدا فریاد مى کند.(۲۴)
۱۴ـ جمیل بن صالح از امام صادق(علیه السلام) پرسید از این دو کدام افضل است؟ یکى اینکه مردى نماز خود را به تنهایى در اوّل وقت بخواند، یا اینکه قدرى تأخیر بیندازد تا اینکه در مسجد به جماعت بخواند؟ حضرت فرمود: تأخیر بیندازد تا اینکه به جماعت بخواند بهتر است؟(۲۵)
فضیلت نماز وحدت
در خلال روایات نماز جماعت و فضیلت آن نمازى بنام نماز وحدت (بین شیعه و سنى) به چشم مى خورد که دانستن آن خالى از لطف نیست، و ما از جهت اهمیت آن به قسمتى از آنها اشاره مى کنیم.
۱ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: (شما شیعیان و پیروان ما موظفید براى حفظ وحدت اسلامى، برادران اهل سنت خود را اگر مریض شدند) عیادت کنید آنها را و در هنگام مرگ براى تجهیزشان حاضر شوید و در مساجد آنها جهت نماز (جماعت و غیر جماعت) شرکت کنید.(۲۶)
۲ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: کسى که (از شیعیان ما به نماز برادران اهل سنّت خود حاضر شود و) در صف اوّل به آنها اقتدا کند. (در اجر و ثواب) همانند آن است که به رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در صف اوّل اقتدا کرده.(۲۷)
۳ـ در تفسیر امام(علیه السلام) روایت شده که امام باقر(علیه السلام) دید یکى از شیعیانش به جماعت برادران اهل سنّت خود شرکت کرد. لیکن او احساس کرد که امام باقر(علیه السلام)او را دیده و شناخته. از این رو به خدمت امام(علیه السلام) رفت و عذرخواهى کرد و گفت: یابن رسول الله از این که من شرکت کردم به نماز اینها عذر مى خواهم. این امر از روى تقیه بود و الاّ نمازم را فرادا مى خواندم.
امام(علیه السلام) فرمود: اى برادر، تو زمانى باید عذر خواهى کنى که (این شرکت در نماز برادران اهل سنت را) ترک مى کردى. اى بنده خدا (به خاطر این عمل که موجب حفظ وحدت شماست) پیوسته فرشتگان آسمانها و زمین بر تو (و امثال تو) درود مى فرستند. و خداوند نیز امر مى کند (به فرشتگان خود) که این نماز تو را (که به منظور حفظ وحدت انجام شد) به هفتصد برابر نماز فرادا ثبت کنند. (پس بر تو باد به حفظ وحدت).(۲۸)
۴ـ عبدالله بن سنان از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: هرگاه کسى نمازش را در اوّل وقت فضیلتش بخواند و پس از خاتمه آن برود به جماعت اهل سنّت مجدداً بجا آورد، در صورتى که با وضو باشد خداوند براى او بیست و پنج درجه ثبت نماید.(۲۹)
۵ـ اسحاق بن عمار مى گوید: امام صادق(علیه السلام) به من فرمود: یا اسحاق آیا به نماز جماعت اهل سنّت در مسجدشان شرکت مى کنى؟ گفتم آرى.
فرمود: با آنها نماز بخوان که نماز خواندن با آنها در صف اوّل  مانند کسى است که شمشیرش را براى جنگ در راه خدا کشیده  باشد.(۳۰)
۶ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: کسى که در مسجد خود نماز بخواند آنگاه برود در مسجدى از مساجد اهل سنّت و به جماعت آنها نیز نماز بخواند وقتى که از مسجد بیرون مى آید با تمام ثواب آنها خارج مى شود.(۳۱)
متفرقات
بعد از آنکه بحث نماز به پایان رسید به نظر آمد که درباره موضوعات متفرقه اى که مربوط به نماز مى شود سخن به میان آید تا کمال نتیجه به دست آمده و بحث مورد نظر از هر جهت تمام باشد.
در این بخش از گفتار، از امور متعددى سخن خواهد رفت مانند:  اذان و اقامه، تعقیب نماز، مسجد رفتن و آداب آن و از این قبیل !مسائل.
امید است که این مجموعه بحث نماز مطلوب شارع مقدّس اسلام و قابل استفاده همگان قرار گیرد و توفیق عمل کردن به یکایک آن به همه مخصوصاً نویسنده عاصى نصیب گردد.
ثواب کسى که نماز را با اذان و اقامه بخواند
مفضّل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) روایت مى کند که فرمود هر کس با اذان و اقامه به نماز بایستد دو صف از فرشتگان پشت سر او نماز مى خوانند، و هر کس با اقامه تنها به نماز بایستد یک صفّ از ملائکه به او اقتدا مى کنند، راوى گوید: پرسیدم مقدار و اندازه هر صفّ چقدر است؟ فرمود کمتر آن از مشرق تا مغرب، و بیشتر آن مابین آسمان و زمین است.
ثواب کسى که ده سال براى رضاى خدا اذان بگوید
سعد بن طریف از امام باقر(علیه السلام) روایت کند که فرمود: هر کس ده سال براى رضاى خدا اذان بگوید خداوند به شماره آنچه چشم او مى بیند، و آن مقدار که آواز او به جانب آسمان بالا مى رود گناهان او را مى آمرزد و هر تر و خشکى که صداى اذان او را بشنود تصدیق او را مى نماید، و بعدد هر کس که به اذان او با او در مسجدش نمازگزارد سهمى از ثواب آن نماز به او هم مى دهند، و از براى او به عدد آن افرادى که با صداى اذان او به نماز مى ایستند حسنه اى خواهد بود.
در ابتدا ممکن است این همه ثواب براى یک مؤذن بعید به نظر برسد اما با توجه به ظرافت در حدیث نه تنها بعید نیست بلکه به جا و سزاوار آنست. زیرا مى فرماید کسى که ده سال براى رضاى خدا اذان بگوید اینهمه اجر دارد پس اگر کسى کمتر از ده سال بگوید اجر او باینمقدار نخواهد بود بلکه اجرش به مقدارى که اذان گفته است خواهد
بود و ثانیاً از همه مهمتر اینکه مى فرماید براى رضاى خدا بگوید پس اگر کسى براى اینکه به او کمکى کنند و یا به او سلام و احترام نمایند و یا اینکه اگر کسى به او توجهى نکرد ناراحت شود و با خود بگوید به من که مؤذن هستم چرا توجهى نشد همه این امور جهت رضاى خدا را از بین مى برد.
ثوابى که در میان اذان و اقامه به مؤذن مى دهند
عیسى بن عبدالله از پدرش از جدش از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت مى کند که پیغمبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: از براى شخص اذان گو در میان اذان و اقامه ثوابیست مانند ثواب شهیدى که در راه خدا در خون خود مى غلطد. مى گوید گفتم یابن رسول الله اکنون مردم براى گفتن اذان و اقامه با یکدیگر رقابت خواهند کرد فرمود چنین نیست، زمانى خواهد آمد که اذان و اقامه را به ضعیفان خود واگذار مى کنند، پس گوشت بدن این ضعیفان است که خدا بر آتش جهنّم حرام کرده است.(۳۲)
ثواب گفتن رضیت بالله
على بن جعفر از برادرش موسى بن جعفر از پدرش امام صادق(علیه السلام)نقل کرده که پیغمبرخدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: هر کس دعاء رضیت بالله ربّاً را تا به آخر بخواند بر خداست که روز قیامت او را خشنود سازد.(۳۳)
ثواب نافله مغرب
ابوالعلاء خفّاف از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت کند که فرمود: هر کس پس از نماز مغرب تعقیب بخواند و بدون اینکه با کسى تکلّم کند دو رکعت نماز به جاى آورد آن دو رکعت در علّیین که از مقامات عالیه بهشت است نوشته مى شود و چنانچه چهار رکعت نمازگزارد ثواب یک حجّ مقبول در نامه عملش ثبت مى گردد.
در روایت وهب بن وهب آمده است که امام صادق(علیه السلام) از پدارنش از پیامبر خدا(علیه السلام)روایت کرده که فرمود: در ساعت غفلت نافله به جاى آورید ولو به دو رکعت مختصر باشد که سبب خانه کرامت و بهشت پرنعمت است، گفتند: یارسول الله ساعت غفلت کدام است؟ فرمود وقت ما بین نماز مغرب و نماز عشاء.(۳۴)
ثواب تعقیبات
جابر جعفى از امام باقر(علیه السلام) روایت کرده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: خداوند جلّ جلاله اولاد آدم را چنین خطاب نموده گوید اى پسر آدم پس از فریضه صبح مقدارى به ذکر ما بپرداز و پس از فریضه عصر نیز ساعتى به ذکر ما مشغول باش تا همه مهمّات تو را کفایت کنم.(۳۵)
ثواب رفتن مساجد
کلیب صیداوى از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت کند که فرمود در تورات نوشته شده است که خانه هاى من در روى زمین مسجدها است، پس خوشا به حال آن بنده اى که در خانه خود وضو بگیرد و تطهیر نماید، و سپس در خانه من مرا زیارت کند، آگاه باش که احترام زیارت کننده و میهمان بر صاحب خانه لازم است.(۳۶)
کراهت ترک کردن نماز در مسجد براى همسایگانش
شیخ طوسى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند که فرمود: لاصلوت لجار المسجد الاّ فى المسجد.
یعنى کسى که همسایه مسجد است نمازش جز در مسجد فایده اى ندارد (شیخ طوسى مى گوید منظور از این حدیث این است که نماز همسایه مسجد در خانه خودش با بودن مسجد چندان ثوابى ندارد).
و در حدیث دیگرى از على(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: نمازهاى یومیه همسایه مسجد بدون عذر و در حالى که سالم باشد در غیر مسجد فایده اى ندارد. (کنایه از اینکه ثواب آن کمتر است).(۳۷)
حریم و همسایه مسجد چقدر است؟
شیخ صدوق از امام صادق(علیه السلام) از آباء گرامش از امیرالمؤمنین(علیه السلام)روایت مى کند که فرمود: حریم مسجد چهل زراع است و همسایگى مسجد تا چهل خانه است از چهار طرف.(۳۸)
ثواب نماز خواندن در مسجدالحرام و مسجدالنّبى(صلى الله علیه وآله وسلم)
امام صادق(علیه السلام) از آباء گرامش از رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند که فرمود: نماز در این مسجد من در نزد خدا برابر است با ده هزار نماز در مساجد دیگر الاّ مسجدالحرام که یک نماز در آن برابر است با صد هزار نماز که در غیر مسجدالحرام باشد.(۳۹)
شیخ طوسى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت مى کند که فرمود: نماز در بیت المقدس برابر هزار نماز و در مسجد جامع برابر صد نماز و در مسجد محله برابر بیست و پنج نماز و در مسجد بازار برابر دوازده نماز است (که درخانه خود یا جاهاى دیگر غیر از مسجد خوانده شود) و اگر کسى در خانه نماز بخواند همان یک نماز است (که به حساب او نوشته مى شود).(۴۰)
ثواب نماز مسجد قبا در مدینه
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که دو رکعت نماز در مسجد قبا بخواند مانند آن است که عمره اى به جاى آورده باشد.(۴۱)
فضیلت نماز در مسجد خیف
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: در مسجد خیف نماز بخوانید که آن مسجدى است در منى و در زمان رسول خدا مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)بود. پس اگر توانستى نماز خود را در آنجا قرار دهى چنین کن (تا زمانى که در منى هستى نماز خود را در آنجا بجاى آر) زیرا در مسجد خیف هزار پیغبمر نماز خوانده اند. و علت اینکه آنجا را خیف گفته اند آن است که مسجد در بلندترین جاى منى قرار گرفته است و مرتفعترین جاى آبادى را خیف مى گویند.(۴۲)
ثواب نماز در مسجد کوفه
در حدیثى عایشه از پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند که فرمود شبى که به معراج رفتم در مسجد کوفه فرود آمدم و دو رکعت نماز در آن به جاى آوردم سپس فرمود: نماز واجب در آن برابر حج مقبول و نافله در آن برابر عمره مقبوله است.(۴۳)
و باز در روایتى دیگر مى خوانیم که امام صادق(علیه السلام) فرمود: نماز در مسجد کوفه برابر هزار نماز است که در جاى دیگر به جاى آورده شود.(۴۴)
مرحوم شیخ عباس قمى در مفاتیح نقل مى کند که مسجد کوفه یکى از چهار مسجدى است که مسافر بدون قصد ده روز مى تواند نماز خود تمام بخواند یعنى بین قصر و اتمام مخیّر است.
و نیز در کتاب مذکور مى نویسد در روایات وارد شده که مسجد کوفه محل نماز پیامبران بوده و حضرت مهدى(عج) نیر در آن نماز خواهد خواند و در روایتى وارد شده که هزار پیغبر و هزار وصى پیغمبر در آن نماز خوانده اند و از بعضى روایات استفاده مى شود که مسجد کوفه از مسجد اقصى که در بیت المقدس است افضل است.(۴۵)
ثواب نماز خواندن در مسجد سهله
بدانکه بعد از مسجد کبیر کوفه مسجدى به فضیلت مسجد سهله در آن سرزمین نمى رسد، زیرا آن خانه حضرت ادریس و حضرت ابراهیم(علیه السلام) و محل ورود حضرت خضر(علیه السلام) و مسکن آن حضرت است.
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: مسجد سهله منزل امام زمان(عج) است و هرگاه قیام کند با خانواده اش در آن منزل مسکن مى گزیند و در آن مسجد سنگى است که در آن صورت هر پیغمبرى نقش بسته تا آنجا که مى فرماید: اگر من نزدیک آن مسجد بودم همه نمازم را در آن انجام مى دادم. آنگاه حضرت به یکى از اصحاب خود به نام ابوبصیر فرمود: اى ابا محمد آنچه وصف نکردم در فضیلت این مسجد بیشتر است از آنچه توصیف کردم.(۴۶)
اهمیت مسجد براثا و فضیلت نماز در آن
جابربن عبدالله انصارى مى گوید: ما به همراه على(علیه السلام) از جنگ با اشرار برگشته در براثا به امامت آن حضرت نماز خواندیم و ما (در حدود) صدهزار رزمنده بودیم (که در براثا فرود آمدیم) در این هنگام مردى نصرانى از صومعه خویش به نزد ما آمده پرسید فرمانده لشکر شما کیست؟ گفتیم این آقا و اشاره به حضرت على(علیه السلام)کردیم، نصرانى رو به جانب حضرت نموده سلام کرد، سپس گفت اى آقا شما پیامبر هستید؟ حضرت فرمود: نه، پیامبر آقاى من بود که از دنیا رفت. گفت پس وصى او هستى؟ حضرت فرمود: آرى آنگاه فرمود بنشین (و بگو) چطور شد این سؤالها را کردى؟ عرض کرد من این صومعه(۴۷) را به خاطر همین مکان (مقدس) یعنى براثا سراپا کرده ام و در کتابهاى آسمانى خوانده بودم که در این موضع کسى با چنین جمعیتى نماز نمى خواند مگر اینکه او یا پیغمبر است یا وصى پیغمبر. از این جهت آمدم که مسلمان شوم. پس مسلمان شد و با ما به مقصد کوفه حرکت کرد. آنگاه على(علیه السلام) به او فرمود: چه کسى در اینجا نماز خوانده؟ تازه مسلمان گفت: عیسى بن مریم و مادرش، پس از آن على(علیه السلام)به او فرمود: منهم بگویم چه کسى در اینجا نماز خوانده؟ تازه مسلمان گفت بفرمائید. حضرت فرمود: ابراهیم خلیل(علیه السلام).(۴۸)
احترام مساجد لازم است
پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: کسى که در مسجد باشد و آب دهان خود را براى تعظیم مسجد فرو ببرد و در مسجد نیندازد خداوند هماه آب دهان فرو برده را مایه سلامت او قرار مى دهد و مرض او را صحت مى بخشد.(۴۹)
ثواب کسى که مسجد را جاروب کند
موسى بن جعفر(علیه السلام) از جدش پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى کند که فرمود: هر کسى مسجدى را جاروب کند در روز پنجشنبه و یا شب جمعه و به اندازه سرمه چشم خاک از مسجد بیرون برد گناهانش آمرزیده خواهد شد.(۵۰)
اجر آن کسى که چراغى را در مسجدى بیفروزد
انس بن مالک گوید رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود هر کس در مسجدى از مسجدهاى خدا چراغى روشن کند همواره حاملین عرش الهى و فرشتگان از براى او طلب آمرزش کنند تا وقتى که روشنى آن چراغ باقى است.(۵۱)
ثواب پیاده رفتن به سوى مساجد
امام صادق(علیه السلام) فرمود: هر کس پیاده به سوى مسجد روانه شود، پاى خود را به هر تر و خشکى که بگذارد، آنجایى که پا گذاشته تا زمین هفتم براى او پروردگار را تسبیح مى نمایند.(۵۲)
و در حدیث دیگرى مى فرماید:
آگاه باشید و به آنانکه در تاریکیهاى شب به طرف مسجدها روانند مژده دهید که در قیامت با نورى درخشان خواهند بود.(۵۳)
این بود پاره اى از متفرقات این بخش از حدیث به امید اینکه خداوند توفیق عمل به آنها را عطا بفرماید.
________________________________________
پى‏نوشتهای بخش اول:
۱ـ وسائل الشیعه ج ۲ ص ۴
۲ـ وسائل الشیعه جلد ۲ ص ۹ ۳ ـ مدثر آیه ۴۲ و ۴۳
۴ ـ نور آیه ۳۷
۵ ـ نهج البلاغه خطبه ۱۹۹ ـ صبحى صالح ص ۳۱۶ ۶ ـ ان الصّلاه تنهى عن الفحشاء و المنکر آیه ۴۵ سوره ۲۹
۷ ـ عین الحیات ص ۲۰۰
۸ ـ عین الحیات ص ۲۰۱
۹ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۴
۱۰ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۲
۱۱ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۳
۱۲ و ۱۳ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۲ ۱۴ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۲
۱۵ ـ الفقیه: جلد ۱ ص ۱۴۰
۱۶ ـ وسائل جلد ۲ ص ۱۵۲
۱۷ ـ وسائل جلد ۲ ص ۱۴۷ ۱۸ ـ ثواب الاعمال ص ۸۵
۱۹ ـ وسائل جلد ۳ ص ۲۷۷ ۲۰ ـ وسائل جلد ۳ ص ۲۷۷
۲۱ ـ وسائل ج ۳ ص ۲۶۸
۲۲ ـ ارشاد القلوب دیلمى جلد ۱ ص ۲۲۳
۲۳ ـ وسائل جلد ۳ ص ۲۶۸ ۲۴ ـ وسائل جلد ۳ ص ۲۶۹
۲۵ ـ وسائل ج ۳ ص ۲۷۹ ۲۶ ـ ارشاد القلوب دیلمى ج ۱ ص ۲۱۹
۲۷ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۲
۲۸ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۴
۲۹ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۴
۳۰ ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۴
۳۱ ـ عقاب الاعمال ص ۵۱۸
۳۲ ـ عقاب الاعمال ص ۵۱۸

________________________________________
پى‏نوشتهای بخش دوم:
۱ـ عقاب الاعمال ص ۵۲۲
۲ـ عقاب الاعمال ص ۵۲۲
۳ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۳
۴ و ۵ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۳
۶ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۴
۷ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۶
۸ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۱۹۷
۹ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۰
۱۰ـ گناهان کبیره ج ۲ ص ۲۰۰
۱۱ـ بحار ج ۸۵ طبع جدید ص ۱۵
۱۲ـ بحار ج ۸۵ طبع جدید ص ۱۵
۱۳ـ بحار ج ۸۵ طبع جدید ص ۱۷
۱۴ و ۱۵ـ بحار ج ۸۵ ص ۱۰۵
۱۶ـ بحار ج ۸۵ ص ۱۸
۱۷ و ۱۸ـ بحار ج ۸۵ ص ۴
۱۹ـ بحار ج ۸۵ ص ۵
۲۰ـ وسائل ج ۳ ص ۳۲۲
۲۱ و ۲۲ـ وسائل ج ۵ ص ۳۷۸
۲۳ـ وسائل ج ۵ ص ۳۸۰
۲۴ـ وسائل ج ۵ ص ۳۸۷
۲۵ـ وسائل ج ۵ ص ۳۸۸
۲۶ـ بحار جل ۸۵ ص ۹۶
۲۷ـ بحار ج ۸۵ ص ۹۷
۲۸ـ بحار جلد ۸۵ ص ۸۹
۲۹ـ الفقیه ج ۱ ص ۲۶۵
۳۰ـ وسائل ج ۵ ص ۳۸۲
۳۱ـ الفقیه ج ۱ ص ۲۶۵
۳۲ـ ثواب الاعمال ص ۷۸ و ۷۹
۳۳ـ ثواب الاعمال ص ۶۵
۳۴ـ ثواب الاعمال ص ۱۰۴ و ۱۰۵
۳۵ـ ثواب الاعمال ص ۱۰۶
۳۶ـ ثواب الاعمال ص ۶۶
۳۷ـ وسائل ج ۲ ص ۴۷۸
۳۸ـ وسائل ج ۲ ص ۴۸۴
۳۹ـ وسائل ج ۲ ص ۵۳۶
۴۰ـ وسائل ج ۲ ص ۵۵۱
۴۱ـ وسائل ج ۲ ص ۵۴۸
۴۲ـ وسائل ج ۲ ص ۵۳۴
۴۳ـ وسائل ج ۲ ص ۵۲۸
۴۴ـ وسائل ج ۲ ص ۵۲۸
۴۵ـ مفاتیح الجنان ص ۳۸۶
۴۶ـ مفاتیح الجنان ص ۴۰۴
۴۷ـ صومعه = عبادتگاه مسیحیان را گویند.
۴۸ـ وسائل ج ۲ ص ۵۴۹
۴۹ـ وسائل ج ۲ ص ۴۹۹
۵۰ـ ثواب الاعمال ص ۷۵
۵۱ـ ثواب الاعمار ص ۷۱
۵۲ـ ثواب الاعمال ص ۶۷
۵۳ـ ثواب الاعمال ص ۶۶
 






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


4 + = 5