آیت‎الله جوادی آملی: تکیه کردن به درس و بحث برای سعادت کافی نیست

 آیت الله جوادی آملی
ضرت آیت‎الله جوادی آملی با اشاره به این‎که عقل عملی انسان را بهشتی یا جهنمی می‎کند، ایمان را همان گره زدن علم با جان انسان برشمرد و گفت: روی درس نباید خیلی تکیه کرد بلکه به عقل باید تکیه کرد.


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی در درس خارج تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار میشود در ادامه تفسیر سوره مبارکه زمر با اشاره به برخی از مباحث باقیمانده از جلسات گذشته گفت: سوره زمر در مکه نازل شد و خطوط کلی به ویژه مسأله توحید را با صور گوناگون بیان میکند، گاه برخی آیات برای خواص است، خطبههای حضرت امیر(ع) کاری با مردم ندارد که آنان بفهمند، ادعیه آنان نیز همین طور است، ۲۰ جلد وسائل اصلا شبیه خطبههای حضرت امیر(ع) نیست، کسی که میخواهد نهجالبلاغه را مطالعه کند دو جلد کتاب لغت لازم است، دعاهای امام سجاد(ع) نیز همین طور است، نالههایی که با خدا دارند کاری به فهم مردم و بنای عقلا ندارند.

وی با اشاره به آیه ۲۹ ابراز کرد: آن جا که خطابهای آنان به مردم است، بنای عقلا است، بخشی از آیات قرآن کریم هم همین طور است، بخشی برای فهم توده مردم است و روانتر و راحتتر است و این کم است و براهینی که برای توده مردم است در آیه محل بحث وجود دارد، اگر دو خدا وجود داشته باشد یک ذره را نمیتوان با دو خدا آفرید، چه نفسالامر چه مجموعه نظام و چه یک کار کوچک را دو خدا نمیتوانند بیافرینند.

حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: یک جا خداوند در سوره روم آیه ۲۷ مثل زد، همان جا بلافاصله فرمود برای خداوند مثل نزنید، انسان یک مرحله لیس تامه بود، معدوم محض بود و یک مرحله لیس ناقصه بود که نطفه و امثال آن بود و چیزی قابل ذکر نبود، بعد به این صورت درآمد که صدها دانشمند در حال بررسی بدن انسان هستند که هنوز نفهمیدهاند، بسیاری از بیماریها کشف نشده بسیاری از مسائل بدن انسان کشف نشده است چه برسد به روح او که علمی درباره آن ندارند، اینها چگونه میگویند خداوند انسان را چگونه زنده میکند؟ این برای توده مردم است، روحش که نمرده و بدنش که در ذرات عالم است.  

قیامت جایی برای انجام عمل صالح ندارد

وی با بیان اینکه خداوند در سوره روم میفرماید احیای موجودی که مرده است آسانتر است از اینکه دوباره انسان را ایجاد کند و این مطلب برای توده است، ابراز کرد: اما یک محقق که نمیپذیرد که اگر خداوند قدرت نامتناهی دارد یک عمل آسان باشد و یک عمل آسان تر باشد، ما الان در ذهنمان یک قطره را به آسانی تصور میکنیم، اقیانوس آرام را هم به همان راحتی تصور میکنیم، چون فرمود این برای خداوند راحتتر است بلافاصله فرمود «وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ»، یعنی اینکه این چنین نیست که یک کاری برای خداوند آسانتر باشد، خداوند هر مثلی که میزند سطح مثل را پایین میآورد و فرموده است که خداوند مثل ندارد، در سوره نور هم برای خداوند مثل نزد، بلکه برای نور خداوند مثل زد.

وی اظهار کرد: در جریان تمثیل درست است برای اینکه تمثیل برای این است که به فهم مخاطب نزدیک شود، اما همه تمثیلها یکسان نیست، «اللَّـهُ نُورُ‌ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ مَثَلُ نُورِ‌هِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ» تمثیل معقول به محسوس است، بالاخره در فهم بعضی از مسائل توحیدی آیه سوره مبارکه نور سهم تعیینکنندهای دارد، خدا خداوند مثل ندارد، لذا در سوره مبارکه نور درباره نور خداوند مثل زد و این مثل درست است که نازل شده است اما در فهم برخی از مسائل کمک است که مخاطبان برخی از ظهورات ذات اقدس اله را انکار کنند.

مفسر برجسته قرآن کریم درباره موضوع اراده انسان در عالم آخرت خاطرنشان کرد: در بهشت اراده هست، اراده این که چه بخورند و چه بنوشند وجود دارد، اما اراده این که عمل صالح یا عمل طالح انجام دهند، کسی بخواهد معصیت انجام دهد، ممکن نیست، کسی بخواهد عبادت انجام دهد ممکن نیست، در قیامت علم انسان کامل میشود اما تمام دشواریهای قیامت این است که حق برای کفار روشن میشود اما نمیتوانند ایمان بیاورند، میگویند ما را به جایی برگردانید که بتوانیم ایمان بیاوریم، چون قیامت جای ایمان آوردن نیست.

عقل عملی نجاتبخش انسان از جهنم است

وی ادامه داد: ایمان یعنی عصاره علم را به جان گره زدن، یک مسأله به دست آوردن علم است که کار حوزه و دانشگاه است، اما کار مسجد و حسینیه و نماز شب این است که عصاره آن علم را با جان خود گره میزند، تصدیق ایمانی غیر از تصدیق منطقی است، یعنی من عقیده پیدا کردم، بین علم و جان خودم گره زدم که این گره به دست عقل عملی است نه به دست عقل نظری، آن که انگیزه را هدایت میکند، علم را با جان خود گره میزند و با ایمان میشود و این ایمان آوردن در قیامت راهش بسته است.

حضرت آیتالله جوای آملی گفت: خدا مرحوم کلینی که کتاب عقل و جهل را نوشت را غریق رحمت کند، در کتاب دوم کتاب العلم را نوشته است، عصاره نظم این دو فصل این است که انسان یا وارد بهشت میشود یا وارد جهنم، وارد بهشت که میشود یا درس خوانده است، یا درس نخوانده، بین علم و جهل فرق نگذاشت، اما بین عقل و جهل فرق گذاشت، یعنی انسان یا وارد بهشت میشود یا وارد جهنم، آن که انسان را به بهشت میبرد، عقل است و آن که انسان را جهنمی میکند جهل است، روی درس نباید خیلی تکیه کرد به عقل باید تکیه کرد.

وی با قرائت حدیث امام علی(ع) «کم من عقل اسیر تحت هوی امیر» افزود: خیلی از مواقع است که انسان در جنگ داخلی پیروز میشود و جهالت را به بند میکشد، امیر بیان نه یعنی اینکه بیان را به بند کشیدهاند، یعنی اینکه امیر سخن گفتن خود هستند، میفهمند که کجا سخن بگویند، معناش این نیست که سخنران خوبی هستند، میفهمند کجا سخن بگویند، کجا باید ۲۵ سال ساکت باشند، البته در فصاحت و بلاغتش حرفی نیست، فرمودند ما درخت پرور بیان هستیم اما ما میفهمیم که کجا باید سخن بگویند، ابنزیاد هم خطبه قرائی دارد که برخی نمیتوانند آن را با خطبههای امام علی(ع) فرق بگذارند، در تاریخ کسی نامه جعل کرده است به نام حضرت امیر(ع)، برخی فصحا چیزهایی به نام حضرت جعل میکردند بلکه امیر بیان یعنی این که فرمانده حرف و سکوت است. 

تفویض یعنی مستهلک شدن اراده انسان در اراده خداوند

مؤلف کتاب مفاتیح‌الحیاه با اشاره به آیه «وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ لَیَقُولُنَّ اللَّـهُ قُلْ أَفَرَ‌أَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ إِنْ أَرَ‌ادَنِیَ اللَّـهُ بِضُرٍّ‌ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّ‌هِ أَوْ أَرَ‌ادَنِی بِرَ‌حْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَ‌حْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّـهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ» گفت: آیه محل بحث جدال احسن است، مقدمات هم باید معقول باشد و هم باید مقبول دو طرف باشد، فرمود اینها که به غیر از خداوند میخوانید چه کاری ازشان ساخته است، میفرماید بگو خداوند برای من بس است، انسان خودش را به خداوند بسپارد، اگر خداوند لطف خود را از انسان بردارد، اضلال میشود، یعنی خداوند در فیض جدید را از انسان برمیدارد و انسان بیراهه میرود، از این به بعد در غضب شروع میشود.

وی اظهار کرد: مورد غضب قرار گرفتن خداوند غیر از بستن در رحمت خاص خداوند است، در رحمت رحمانیه خداوند تا آخر عمر برای انسان وجود دارد، عقل و فطرت هست، انبیا و کتابهای آسمانی هست اینها رحمت رحمانیه است اما لطف خاص خداوند که چندین بار مهلت دادن است و راه توبه برای انسان گذاشتن است، اگر از انسان گرفته شد، تنها راهنماییهای عمومی هست و انسان بیراهه میرود و وقتی بیراهه رفتند عذاب الهی شروع میشود.

حضرت آیتالله جوادی آملی خاطرنشان کرد: بالاخره انسانی که جاهل است باید وکیل بگیرد، معنای وکیل گرفتن این نیست که انسان خودش را رها کند و کار را به دیگری بسپارد، تفویض حساب دیگری است، یعنی ارادهام در اراده ذات اقدس اله مستهلک است، یعنی چیزی بخواهم که خداوند آن را بخواهد، اسراری که در قرآن کریم برای خود انبیا است، در داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) شما همه کتابهای تفسیر را بگردید، نمیتوانید این نکته را بیابید که حضرت خضر(ع) جواب موسی کلیم را نداد، اصلا پاسخ او ربطی به پرسش حضرت موسی(ع) نداشت، وجود حضرت مهدی(عج) را میگویند میآید و طرزی قرآن را معنا میکند که برای همگان بکر و تازه است این مطلب به دلیل اسراری است که در قرآن وجود دارد.






یک نظر برای آیت‎الله جوادی آملی: تکیه کردن به درس و بحث برای سعادت کافی نیست

  1. احمدي گفت:

    باسلام واحترام میخواستم نظرعلامه را درموردفلسفه آمادگی جهان برای میلادحضرت محمد(ص) رابدانم باتشکرفراوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 5 = 14