نقش رزق حلال در اقتصاد مقاومتی

مفهوم شناسی و تبیین جایگاه اقتصاد و اقتصاد مقاومتی….اقتصاد از قصد و در لغت به معناى میانه روى آمده است. مفردات راغب.
و در اصطلاح علوم اجتماعى دانشى است که به بررسى فعّالیّت‏هاى فردى و جمعى مربوط به تولید، مبادله و مصرف کالا و خدمات مى‏پردازد. تئورى اقتصاد خرد، ص ۹٫
مفهوم مزبور در دین اسلام جایگاه پر اهمّیّتى دارد، که با اندک مراجعه‏اى به متون دینى معلوم مى‏شود؛ امیر مؤمنان على‏علیه السلام هنگامى که زندگى فردى مؤمن را زمان بندى مى‏کند، در کنار عبادت و ارزشهاى اخلاقى، اقتصاد را نیز مطرح مى‏کند؛ چنانکه در سخنى از او روایت شده است که فرمود: مؤمن باید شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم کند: زمانى براى نیایش و عبادت پروردگار، زمانى براى تامین هزینه زندگى، و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هاى حلال و زیبا. نهج البلاغه: حکمت ۳۹۰٫
این جمله نورانى از رهبر جامعه دینى تشیّع، بیانگر اهمّیّت و ضرورت رشد اقتصادى فرد و جامعه مى‏باشد، که انسان بایستى براى همه امور از جمله امور اقتصادى برنامه ریزى صحیح انجام دهد.
اما واژه ای که از سوی مقام معظم رهبری حضرت آیه الله العظمی خامنه ای در سال ۱۳۹۱ به عنوان واژه جدید در حوزه ی اقتصاد وارد گردید و هم مورد اقبال کارشناسان مسایل اقتصادی واقع شد و هم اعجاب برخی ها را در مواجهه با آن بر انگیخت ، واژه پر معنا و مفهوم اقتصاد مقاومتی بود.
اگر چه آنچه به ذهن آدمی درمواجهه اولیه با این واژه در میان سایر واژگان همراه با پسوند مقاومت ، تبادر می کند مفهوم عامیانه وبرداشت عمومی از اصطلاح مقاومت است که می تواند عبارت باشد از صبر ، شکیبایی، تحمل مشکلات و ایستادگی در برابر تحریمها .
اما در حوزه اقتصاد جای اندیشیدن به مفاهیم والا و بالاتر نیز وجود دارد که انقلاب اسلامی ایران با وارد ساختن واژگان جدید در فرهنگ اصطلاحات گوناگون این مرحله از اندیشه را برا ی جامعه و نخبگان فکری آن فراهم نمود و رقم زد.
مقاومت تنها ایستادگی بدون برنامه در مقابل تحریمها و مشکلات جامعه نیست بلکه حرکت به سوی جلو همراه با ایستادگی بر ارزش ها و فضیلت ها و خط قرمز ها است یعنی در همه حوزه های زندگی اعم از سیاست ، فرهنگ و اقتصاد برای تحصیل پیشرفت های لازم د رعین مقاومت بر اصول و ارزش ها و مبانی دینی و انقلابی ، تلاش کنیم.
در اقتصاد نیز همین موضوع مورد نظر می تواند باشد که همراه با تلاش های فراوان برای دستیابی به قله های توانمندی اقتصادی ، به اصول و ارزش های اقتصاد اسلامی نیز پای بند بوده و باشیم تا بتوانیم تحریمها و موانع ایجاد شده از سوی دشمن را در هم بشکنیم و به اوج اقتدار بر سیم.
از این رو اقتصاد مقاومتی به اقتصادی گفته می‌شود که در آن، حوزه‌های فشار به اقتصاد در اثر تحریم‌ها شناسایی شده و نسبت به کنترل و بی‌اثر کردن آن فشارها از سوی مراکز تصمیم‌گیر اقدام لازم به‌عمل می‌آید.
در حقیقت اقتصاد مقاومتی سدی نفوذناپذیر در مقابله با هجمه دشمن نسبت به تهدیدات و از میان‌بردن زیرساخت‌های اقتصادی کشور است.
مقام معظم رهبری در تبیین اقتصاد مقاومتی می فرمایند: اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهای تدافعی باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّی در شرائط فشار هم رشد و شکوفائی خودشان را داشته باشند. (۱۶/۵/۹۱)
پس با این توجه می توان اقتصاد مقاومتی را همان اقتصاد مقتدر اسلامی دانست یعنی اقتصادی که هم بر مبانی اسلام تاکید د ارد و هم برای پیشرفت و توسعه و رفاه تلاش می کند.
با این بیان به تبیین ویژگی هایی خواهیم پرداخت که اقتصاد مقاومتی و مقتدر بایستی داراى آن ویژگى‏ها ‏باشد اما به جهت رعایت اختصار در این نوشتار ، تنها به بررسی دو ویژگی مهم آن که عبارت باشد از پویایی و سلامت، کفایت می کنیم.

ویژگی های اقتصاد مقتدر و مقاوم:
۱) پویایى:
یکى ویژگى‏هاى مهمّ اقتصاد مقتدر، پویایى و حیات و رونق داشتن فعّالیّت‏هاى اقتصادى است، و این امر محصول برنامه‏ریزى صحیح اقتصادى از سوى دولتمردان و سردمداران امور اقتصادى جامعه مى‏باشد، که بتوانند با برنامه ریزى زمینه حیات اقتصادى را فراهم آورند؛
چنانکه امیر مؤمنان به والیان حکومت خود در بعضى از مناطق نسبت به رشد اقتصادى و رونق و آبادانى آن منطقه سفارش فراوانى مى‏کند، بطور مثال به مالک اشتر والى و حاکم مصر مى‏نویسد: »باید تلاش تو در آبادانى زمین بیشتر از جمع آورى خراج و مالیّات باشد، چرا که مالیّات جز با آبادانى فراهم نمى‏گردد، و آن کس که بخواهد خراج را بدون آبادانى مزارع به دست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود، و حکومتش جز اندک مدّتى دوام نخواهد آورد. نهج البلاغه: نامه ۵۳٫
حیات اقتصادى در هر جامعه‏اى وقتى فراهم مى‏آید، که زمینه اشتغال به اندازه‏ى کافى فراهم باشد، این مساله در دین اسلام نیز مورد توجّه قرار گرفته است، چرا که مجموع ادیان الهى با بیکارى و تن پرورى مخالف بوده‏اند، و به کار و تلاش توصیه کرده‏اند، زیرا بیکارى زمینه بسیارى از گناهان را فراهم مى‏کند، ولى اشتغال و کار علاوه بر آنکه زمینه گناه را از بین مى‏برد، خود نوعى عبادت محسوب مى‏شود، چنانکه پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم فرمود: الکادّ على عیاله کالمجاهد فى سبیل اللّه. عدّه الداعى: ۷۲٫
کسى که خود را براى تامین مخارج خانواده‏اش، به زحمت مى‏اندازد، مانند کسى است که در راه خدا با دشمن جهاد مى‏کند.
از جهت دیگر نیز مسلمانان را به فراوانى نعمت و غناى منابع تولید اعم از کشاورزى، صنعت و تجارت، گوشزد مى‏کند، و آنان را به کار و تلاش فرا مى‏خواند، چنانکه حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: »تجارت کنید و به کار و تولید روى بیاورید، چرا که از آنچه در دست دیگران است بى نیاز مى‏شوید. کافى: ۱۴۹/۵، ح ۹٫
البتّه توجّه دادن به کارهاى مفید تولیدى و فراهم کردن زمینه آن و تشویق براى صرف نقذینگى‏ها در مسیر تولید، و از بین بردن زمینه تجمّع نقدینگى در بانکها و مؤسسات مالى اعتبارى، که موجبات تجارت‏هاى کاذب را فراهم مى‏آورد، همه از نمونه‏هاى پویایى اقتصاد به شمار مى‏آید.
امام على‏علیه السلام به عنوان رهبر جامعه به مسؤلیّت خود عمل کرده و براى رونق یافتن سفرهاى دریایى و ایجاد اشتغال براى مردم، دستور ساختن کارگاه کشتى سازى را صادر فرمود تا از در آمد عمومى، مخارج آن تامین و به خطّ تولید برسد، و پس از اتمام کارگاه کشتى سازى، شخصاً آن را افتتاح نمود. و به وسیله مهندسین ایرانى در شهر بندرى جدّه نیز اسکله‏اى ساختند، تا رفت و آمدهاى دریایى به آسانى انجام گیرد.
امام على‏علیه السلام و اقتصاد، محمّد دشتى: ۳۷۱، به نقل از کتاب خداوند علم و شمشیر.
همچنان براى ایجاد اشتغال به فرماندار خود (قرظه بن کعب) نوشت که چنانچه مردم تمایل دارند که کار کنند، براى اصلاح نهرها زمین‏هاى کشاورزى خودشان به کار گرفته شوند، و فرمانداران نیز مزد آنها را بپردازند.
امام على و اقتصاد، محمّد دشتى: ۳۶۸، به نقل از کتاب انقلاب بزرگ ترجمه الفتنه الکبرى. ×××.
آرى همه این فعّالیّت‏ها در راستاى پویایى اقتصاد جامعه انجام مى‏گیرد تا اقتصادى مقتدر بسازد.

۲) سلامت اقتصادی
دومین ویژگى‏ اقتصاد مقتدر و مقاوم برخورداری از سلامت اقتصادی است، زیرا اقتصاد بیمار همچون انسان بیمار دوران عمر کوتاهى دارد، و باید از سوى طبیب حاذق معالجه گردد.
سلامت اقتصادى در گرو برنامه ریزى‏هاى صحیح اعمّ از بلند مدّت و کوتاه مدّت، و استفاده از اصول و برنامه‏هاى پیشرفته علمى روز با به کارگیرى کارشناسان متخصص مى‏باشد، زیرا بیمارى‏هاى اقتصادى در بسیارى از جوامع متاثّر از عدم بکارگیرى صحیح نیروهاى متخصّص و کارشناس مى‏باشد.
لکن سلامت اقتصادی به خودی خود یک عنوان کلی است که با تحقق افراد آن تحقق خواهد یافت و بدون آنها هیچ اثری از آن مشاهده نخواهد شد.
لذا بر برخی از عناوین موثر در سلامت اقتصاد جامعه اشاره می نماییم.

الف) امنیّت اقتصادى:
ویژگى مهم اقتصاد مقتدر و مقاوم ،برخورداری از امنیّت است، زیرا امنیّت در این بخش نیز همچون بخش‏هاى دیگر سخن اوّل را مى‏گوید، چرا که منبع اصلى اقتصاد سرمایه است و چنانچه امنیّت نباشد، سرمایه‏ها جذب نخواهد شد تا اقتصاد فعّال گردد.
اقتصاد سالم در حقیقت همان اقتصادی است که از امنیت مناسب برخوردار باشد هیچ کدام از مسایل اقتصادی و فعالان اقتصادی احساس نا امنی نکنند.
همانطورى که امروزه در دنیا شاهد بررسى درصدهاى خطر سرمایه گذارى در بسیارى از کشورها از سوى سازمان‏هاى جهانى هستیم، دفاع از مالکیّت خصوصى و مراقبت بر عدم تعرّض افراد به حقوق و اموال دیگران، تشکیل بیمه‏هاى متنوّع با تسهیلات فراوان، همه از عوامل امنیّت اقتصادى محسوب مى‏شود.
خداوند در قرآن کریم نیز به موضوع امنیّت اقتصادى تصریح کرده و قدرت خود را ضامن تامین آن دانسته است آنجا که چنین مى‏فرماید:
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * لِإِیلَفِ قُرَیْشٍ * إِى‏لَفِهِمْ رِحْلَهَ الشِّتَآءِ وَ الصَّیْفِ * فَلْیَعْبُدُواْ رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ * الَّذِى أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَ ءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ‏) . قریش: ۴ – ۱/۱۰۶٫
براى الفت‏دادن قریش، الفتشان هنگام کوچ زمستان و تابستان، خدا پیلداران را نابود کرد. پس باید خداوندِ این خانه را بپرستند؛ همان خدایى که در گرسنگى غذایشان داد، و از بیم دشمن آسوده خاطرشان کرد.
مقصود از ایجاد امنیّت براى قریش، امنیّت در بخش بازرگانى و تجارت به صورت امن و آرام است، یعنى بتوانند با آرامش به تجارت و مسایل اقتصادى بپردازند و از امنیّت اقتصادى بهره‏مند گردند.

ب) عدم وابستگى:
اقتصاد مقتدر و توانمند برای مقاومت، آن است که هرگز وابسته به دولت‏هاى بیگانه نباشد، چرا که وابستگى در هیچ موردى مطلوب نیست، بلکه جامعه بایستى طورى عمل کند که بتواند استقلال خود را در همه جوانب حفظ نماید؛ مقصود از عدم وابستگى اقتصادى این نیست که یک کشور بتواند همه‏ى احتیاجات خود را تولید نماید و هیچ چیزى را از دیگر کشورها خریدارى نکند، زیرا امروزه فناورى برخى از تولیدات و صنایع فقط در دست چند کشور مخصوص مى‏باشد، بلکه مقصود ما از این مفهوم آنست که یک ملّت و جامعه بتواند با اتّکا بر نیروى متخصص داخلى، امکانى را فراهم آورد که چنانچه برخى از کشورها از روى دشمنى تصمیم به محاصره اقتصادى آن ملّت گرفتند، براى رفع نیازهاى خود مجبور نشود تن به خواسته‏هاى آنها بدهد و در مقابل پیش شرطهاى آنها تسلیم شود، بلکه بتواند با اتکا بر تولیدات داخلى خود حدّاقل نیازهاى جامعه را تامین سازد، و یا از امکانى برخوردار باشد که او هم بتواند در مقابل از دادن امکانات دراختیار خود به آنها جلوگیرى نموده و آنها را مجبور به برقرارى رابطه متقابل و دوستانه کند، چنانچه این موقعیّت براى کشور اسلامى و یک جامعه فراهم آید، همیشه مقتدر خواهد بود و هیچگاه تن به وابستگى نخواهد داد.

ج) آموزش و نظارت:
یکى دیگر از ویژگى‏هاى اقتصاد مقتدر و مقاوم ، بهره مندى از آموزش صحیح و نظارت دقیق بر عملکردها است تا از مفاسد اقتصادى پیشگیرى شود؛ تزریق فرهنگ دینى از راه آموزش‏هاى مذهبى و دینى، بیان احکام شرعى مناسب، و تبلیغات در میان آنان، همه و همه از وظایف متولّیان امور اقتصادى در بخش اقتدار اقتصادى مى‏باشد.
امیرمؤمنان على‏علیه السلام مطابق نقل امام باقرعلیه السلام در زمان حکومت خویش هر روز صبح از منزل بیرون آمده و در حالى که شلاقى در دست داشت در بازار کوفه قدم میزد و مردم را نصیحت مى‏کرد و با صداى بلند آنان را رهنمود مى‏داد، مردم نیز تا صداى على‏علیه السلام را مى‏شنیدند هر چه در دست داشتند بر زمین مى‏نهادند و گوش مى‏دادند. کافى: ۵/۱۵۱٫
و همچنان گاهى در بازار راه مى‏رفت و آیاتى از قرآن را براى بازاریان مى‏خواند. کنز العمّال: ۱۵/۱۶۰٫
امام على‏علیه السلام در بخش نظارت نیز گاهى بطور مستقیم بر همه اصناف، قسمت به قسمت از نزدیک نظارت مى‏کرد، و به همه آنها متناسب با شغلشان اندرز مى‏داد، و چنانچه تخلّفى از آنها سر مى‏زد تنبیه شان مى‏کرد، و به همه بخش‏هاى اقتصادى اعمّ از قصّاب‏ها، خرمافروش‏ها، ماهى فروش‏ها، خیّاطها، و … سر کشى مى‏کرد، و از عملکرد آنان کسب اطّلاع مى‏نمود.
و گاهى بطور غیر مستقیم بویژه در شهرهایى که خود حضور نداشت، از نمایندگان خود مى‏خواست که همان نظارت را اجرا کنند، و گاهى با نیروهاى اطّلاعاتى آنان را زیر نظر مى‏گرفت، ابن هرمه از نیروهاى اطّلاعاتى امام على‏علیه السلام در بازار اهواز بود که چون اسیر نفس شد و از بازاریان رشوه گرفت، از کارش برکنار شد و به مجازات سخت رسید؛ ابن عبّاس متولّى کنترل و نظارت بازار بصره بود، على بن اصمع بر بازار دیگر بصره نظارت مى‏کرد، سلمان فارسى بر بازار سلمانى‏ها و قنبر بر بازار دامداران بطور دائم نظارت مى‏کردند. امام على‏علیه السلام و اقتصاد، محمّد دشتى: ۱۹۵ – ۱۸۰٫

د) مبارزه با مفاسد اقتصادى وسخت‏گیرى نسبت به بیت المال:
مبارزه با مفاسد اقتصادى و حراست از بیت المال و حقوق عمومى مردم، یکى از ویژگى‏هاى مهمّ اقتصاد مقتدر و مقاوم است، چرا که مفاسد اقتصادى از آسیب‏هاى مهمّ در بخش اقتصاد محسوب مى‏شود و چنانچه با آن مبارزه نشود، موجب بیمارى اقتصاد خواهد شد و در نتیجه مانع اقتدار آن مى‏شود.
این مساله یکى از برنامه‏ها و دستور العمل‏هاى کلّى حکومت امام على‏علیه السلام بود، زیرا هرگاه با فساد و یا تقلّب و تخلّف اقتصادى مواجه مى‏شد، و یا اطّلاع پیدا مى‏کرد، بدون هیچگونه اغماض و گذشت، بطور شدید برخورد مى‏کرد و عامل آن را به مجازات مى‏رساند.
امام‏علیه السلام در نامه‏اى به زیاد بن ابیه که یکى از استانداران حکومت وى بود، نوشت و مجازات سوء استفاده مالى را گوشزد کرد: »همانا من به راستى به خدا سوگند مى‏خورم اگر به من گزارش شود که در بیت المال خیانت کردى، کم یا زیاد، چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده، و در هزینه‏ى عیال درمانده شوى، و خوار و سرگردان گردى.
وَ إِنِّی أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صَادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَیْ‏ءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً لَأَشُدَّنَّ عَلَیْکَ شَدَّهً تَدَعُکَ قَلِیلَ الْوَفْرِ ثَقِیلَ الظَّهْرِ ضَئِیلَ الْأَمْرِ وَ السَّلَامُ. نهج البلاغه: نامه ۲۰٫
همچنان در قسمتى از نامه‏اى که امام على‏علیه السلام به یکى از فرمانداران خود که به بیت المال و حقوق عمومى مردم دست درازى کرده بود نوشت، آمده است: »از خدا بترس! و اموال آنان را بازگردان، و اگر چنین نکنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم نمود، که نزد خدا عذر خواه من باشد، و با شمشیرى تو را مى‏زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید، سوگند به خدا اگر حسن و حسین چنان مى‏کردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمى‏دیدند تا آنکه حقّ را از آنان باز پس ستانم.
فَاتَّقِ اللَّهَ وَ ارْدُدْ إِلَى هَؤُلاءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِی اللَّهُ مِنْکَ لَأُعْذِرَنَّ إِلَى اللَّهِ فِیکَ وَ لَأَضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِی الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَداً إِلَّا دَخَلَ
النَّارَ وَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَعَلَا مِثْلَ الَّذِی فَعَلْتَ مَا کَانَتْ لَهُمَا عِنْدِی هَوَادَهٌ وَ لا ظَفِرَا مِنِّی بِإِرَادَهٍ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُمَا وَ أُزِیحَ الْبَاطِلَ عَنْ مَظْلَمَتِهِمَا. نهج البلاغه: نامه ۴۱٫
ابن هرمه یکى از نیروهاى اطلاعاتى و از افرادى بود که از جانب امیر مؤمنان متولّى و مراقب بازار اهواز شده بود، او متاسفانه به جهت پیروى از هواى نفس از بازاریان رشوه گرفت، و چون این خبر به على‏علیه السلام رسید، او را عزل نمود و به حاکم اهواز نوشت: »او را زندانى کن، موهاى سرش را بتراش، و روزهاى جمعه ۳۵ تازیانه بر او بزن و او را در شهر بگردان، و هر کس از او شکایتى دارد رسیدگى کن و از اموال ابن هرمه بپرداز، و چون زندانیان را براى هواخورى بیرون مى‏برى، او را نبر، فقط هنگام نماز زنجیر از پاهاى وى باز کن«؛ و دستور فرمود تا حقوق ابن هرمه را از دیوان دولتى قطع کند. مستدرک الوسایل: ۲۰۷/۳٫

ه) ایستادگى مسؤلان در برابر تطمیع احزاب و گروه‏ها:
وجود بیمار دلان و انسان‏هاى فرصت طلب و سود جو، که با اندک فرصتى براى مسؤلان جامعه توطئه ریزى مى‏کنند تا آنان را در کشاکش امور اقتصادى، با تطمیع و وعده‏هاى پوشالى، به لغزش انداخته و به ورطه سقوط بکشانند؛ موجب مى‏شود آنان به مسؤلیّت خطرناک خود توجّه داشته و در برابر تطمیع اشخاص، گروه‏ها و احزاب مقاومت کرده و در دامن فساد مالى آنان نیافتند.
روایت شده که معاویه سالى به مکّه‏ى معظّمه رفت، در آن سال امام حسین‏علیه السلام نیز براى زیارت خانه‏ى خدا به مکّه رفته بود، معاویه براى آن حضرت مال فراوانى از قبیل درهم و دینار، پارچه و لباس‏هاى رنگارنگ به عنوان هدیه فرستاد، امّا امام حسین‏علیه السلام با متانت طبع همه آن هارا برگرداند و هیچ کدام‏شان را قبول نکرد. دخیّل، ائمّتنا: ۱۹۱/۱٫
در تداوم حرکت ارتش امام على‏علیه السلام به سوى صفّین، وقتى نزدیک شهر انبار رسیدند مشاهده کردند که مردم با هدایاى فراوان به استقبال آمدند، که هر چه دارند به حضرت على‏علیه السلام و لشکریان او ببخشند.
امام على‏علیه السلام پرسید: چرا مردم انبار اینگونه به استقبال آمدند؟
پاسخ دادند که رسم و عادت مردم این منطقه اینگونه است.
امام فرمود: حال که اینچنین است، هدایا را مى‏پذیریم، امّا قیمت آنها را به شما پرداخت مى‏نماییم و یا از مالیات و خراج شما کسر مى‏کنیم. امام على‏علیه السلام و اقتصاد، محمّد دشتى: ۲۰۷٫
در حکومت اسلامى هر گاه فردى بخواهد با هدیه یکى از مسئولان حکومت را فریب دهد، باید از آن پرهیز کرد.
اشعث بن قیس چون در یک مشکل قضائى درمانده بود، هدیه‏اى براى امیرمؤمنان على‏علیه السلام برد تا افکار آن حضرت را به نفع خود تغییر دهد، امّا آن حضرت هدیه او را نپذیرفت و چنین فرمود: »ازاین حادثه شگفت آور اینکه شب هنگام کسى به دیدار ما آمد و ظرفى سر پوشیده پر از حلوا داشت، معجونى در آن ظرف بود که از آن تنفّر داشتم، گویا آن را با آب دهان مار سمّى، یا قى کرده آن مخلوط کردند، به او گفتم: هدیه است؟ یا زکاه یاصدقه؟ که این دو بر ما اهل بیت پیامبرعلیهم السلام حرام است.
گفت:نه، نه زکاه است نه صدقه، بلکه هدیه است.
گفتم: زنان بچه مرده بر تو بگریند، آیا از راه دین وارد شدى که مرا بفریبى؟ یا عقلت آشفته شده، یا جن زده شدى؟ یا هذیان مى‏گویى؟
به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان‏هاست به من دهند تا خدا را نافرمانى کنم که پوست جوى را از مورچه‏اى به ناروا بگیرم، چنین نخواهم کرد. نهج البلاغه: خطبه ۲۲۴٫

و) ترویج و فرهنگ سازی برای استفاده از رزق حلال و درآمد مشروع:
از جمله و مهمترین گزینه موثر در اقتصاد مقتدر و مقاوم از نگاه اسلام ، آن است که مردم و متولیان امور همگی بر درآمد حلال و تامین رزق حلال برا ی خود و جامعه پای بند باشند ، چرا که روزی حلال قانون الهی است و جامعه اسلامی زمانی به اقتدار و توانمندی اقتصادی خواهد رسید که بر قانون خداوند پای بندی عمیق خود را در عمل نشان دهد.
تفاوت اقتصاد اسلامی با اقتصاد غیر اسلامی و غیر دینی در این نکته مهم و اساسی است که در اسلام علاوه بر علوم و دانش اقتصاد، بر مبانی دینی و اسلامی نیز تاکید ورزیده می شود و در حقیقت غیر از تاثیر اراده انسان بر پویایی اقتصاد جامعه ، برای اراده خداوند و خالق این جهان نیز تاثیر ماروایی در همه امور بویژه در اقتصاد قایل می باشند. یعنی هر آنچه ما انجام دهیم ولی در آن رعایت حریم خداوند و رضایت حضرت حق ملاحظه نشده باشد ، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید و به آن اقتدار و توانمندی دست نخواهد یافت.
بنابر این فعالان اقتصادی در جامعه اسلامی و همه مردم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی همر اه با پویایی بایستی به سلامت آن از نگاه اسلام نیز توجه نمایند که عمده راهکار رسیدن به سلامت اقتصادی، تمرکز بر درآمد های حلال و رزق حلال است، چرا که خداوند تضمین نموده روزی انسانها را برمبنای حلال و قانون الهی.
کسب حلال توفیق آدمی است:
عن أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) ، أنه قال: من توفیق المرء اکتسابه المال من حله . مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۶۶٫
امام علی(ع) فرمود: از توفیقات انسان این است که مال را از راه حلال کسب نماید.
رزق حلال همان طیبات قرآن است:
أبان بن تغلب قال : سألت جعفر بن محمد علیه السلام عن قول الله تعالى : یا أیها الرسل کلوا من الطیبات قال : الرزق الحلال . بحار الأنوار ج ۱۱ ص ۵۸
ابان بن تغلب می گوید: از امام صادق در باره آیه شریفه فوق پرسیدم ؟
امام فرمود: مقصود از طیبات همان روزی حلال است.
طلب حلال بر هرفرد مسلمان واجب است:
رسول خدا(ص) فرمودند: طلب الحلال فریضیه علی کل مسلم و مسلمه؛ کسب درآمد حلال بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است.
ایمان و حلال خوری برترین اعمال:
قیل لسلمان رحمه الله علیه : أی الأعمال أفضل ؟ قال : الایمان بالله وخبز حلال. بحار الأنوار – العلامه المجلسی – ج ۱۰۰ – ص ۱۷
به سلمان فارسی گفته شد: برترین اعمال کدام است؟ فرمود: ایمان به خدا و نان حلال به دست آوردن.

علاقه مندی خداوند به طالب حلال:
عن رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : إن الله یحب أن یرى عبده تعبا فی طلب الحلال . میزان الحکمه ج ۲ ص ۱۰۷۰٫
پیامبر اعظم فرمود: همانا خداوند دوست می دارد که بنده اش را در حال زحمت کشیدن و تلاش کردن در طلب حلال مشاهده کند.
ارزشمند ترین لحظه آدمی لحظه طلب حلال است:
الإمام الصادق ( علیه السلام ) : أکرم ما یکون العبد إلى الله أن یطلب درهما فلا یقدر علیه . میزان الحکمه ج ۲ ص ۱۰۷۵٫
امام صادق(ع) فرمود: بهترین وضعیت بنده به سوی خداوند آن است که در حال طلب درهمی از راه حلال تلاش کند ولی قدرت رسیدن به آن را نداشته باشد.
و جامعه بی توجه به درآمد های حلال دچار شکست د رامور اقتصادی خواهد شد و به جامعه فقیر و تنگدست تبدیل خواهد گشت چنانکه پیامبر اعظم فرموده است:
قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) فی حدیث : ومن کسب مالا من غیر حله ، أفقره الله تعالى. مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۶۴٫
هرکسی که مالی از غیر راه حلال به دست آورد خداوند او را به فقر و ناداشتی منجر خواهد نمود.
در روایتی دیگر نیز از وجود مقدس امام (ع) نقل شده که فرمود: من یکتسب مالا من غیر حله ، یصرفه فی غیر حقه . مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۵۵٫
هر کسی مالی را ار اره غیر حلال بهخ دست آورد ، درآمد آنرا نیز در غیر حق مصرف خواهد نمود.
این رواین نیز بیانگر آنست که جامعه بی توجه به روزی و درآمد حلال ، دچار مصرف گرایی بی حد و مرز و بی حساب خواهد شد که در نتیجه اقتداری برای آن باقی نخواهد ماند.
در آمد های بی توجه به حلال بودن آن برکتی در زندگی و جامعه نخواهد داشت واثر مثبتی در اقتصاد جامعه به جا نخواهد گذاشت.
امام …(ع) فرمود: در وجود کسی که علاقه مند به درآمد حلال نیست تا با آن آبروی خود را نگه دارد و یا بدهی خود را ادا نماید ، خیر و برکتی وجود نخواهد داشت .
عنه ( علیه السلام ) : لا خیر فیمن لا یحب جمع المال من الحلال فیکف به وجهه ، ویقضی به دینه . میزان الحکمه ج ۲ ص ۱۰۷۵٫
و در مقابل توجه به درآمد حلال و کسب حلال موجب برکاتی در جامعه می شود که پیامبر اسلام به این چنین جامعه و افرادی بشارت داده است.
قال : قال رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) فی حدیث طویل : ” طوبى لمن اکتسب من المؤمنین مالا من غیر معصیه . مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۶۳٫
خوشا به حال کسی از مومنین که مالی را ا زراه غیر گناه و غیر حرام کسب نماید.
از این رو برای سلامت اقتصاد در یک جامعه اسلامی و رساندن به حد و اندازه اقتدار و مقاومت بایستی برای ترویج رزق حلال و پای بندی به قاون حلال و حرام خداوند به دنبال راهکارهای عملی و اجرایی بود تا به تحقق آن هدف متعالی رسید.

راهکارهای ترویج رزق حلال:
۱ – تشویق به تلاش و کار برای درآمد حلال:
یکی از راهکارهایی که می توان برای ترویج رزق حلال در اقتصاد اسلامی بکار گرفت تشویق و ترغیب افراد جامعه به کار و تلاش برای درآمد حلال است یعنی مردم را تشویق به فعالیت و کار برای تامین زندگی و کسب در آمد حلال نمود، چرا که هرچه کار و فعالیت بیشتر شود مردم کمتر به دنبال درآمد های حرام می روند.
امام علی(ع) فرمود: لا یشغلک رزق مضمون ، عن عمل مفروض . تحف العقول : ۳۶۸ .
رزق ضمانت شده تو را از کار و تلاش واجب روی گردان نکند.
ومثل ما روی فی بعض الکتب : ان الله یقول : یا بن آدم حرک یدک أبسط لک فی الرزق. نهج السعاده ج ۷ ص ۳۳۶٫
و همانند آنچه که در بعضی کتب روایت شده که خداوند می فرماید: ای انسان! دست خود را به حرکت در آور تا روزی تو را بیشتر نمایم.
عن علی بن عبد العزیز قال قال أبو عبد الله علیه السلام : ما فعل عمر بن مسلم ؟ قلت : جعلت فداک ، اقبل على العباده وترک التجاره . فقال : ویحه ، أما علم أن تارک الطلب لا یستجاب له دعوه . نهج السعاده ج ۷ ص ۳۳۳ .
علی بن عبدالعزیز روایت می کند: امام صادق(ع) فرمود: عمر بن مسلم چه کرده است؟
گفتم: فدایتان شوم، تجارت را ترک کرده و به عبادت و بندگی روی آورده.
فرمود: وای بر او ! مگر نمی داند کسی که طلب روزی را ترک نماید دعایش مستجاب نمی شود؟
عن أبی عبد الله علیه السلام قال : انی لأرکب فی الحاجه التی کفانیها الله ، ما ارکب فیها الا لالتماس ان یرانی الله أضحى فی طلب الحلال ، اما تسمع قول الله عز وجل : ” فإذا قضیت الصلاه فانتشروا فی الأرض وابتغوا من فضل الله ” .
امام صادق(ع) فرمود: من به دنبال حاجت و نیازی که خداوند کفایت و ضمانت کرده می روم و تنها علت این کار این است که خداوند مرا ببیند که در طلب در آمد حلال تلاش می کنم ، مگر نشنیده ای که خداوند فرموده است: وقتی نماز پایان پذیرفت در زمین پراکنده شوید برای طلب فضل الهی.
عن أبی بصیر قال : سمعت أبا عبد الله ( علیه السلام ) یقول : إنی لأعمل فی بعض ضیاعی حتى أعرق وإن لی من یکفینی لیعلم الله عز وجل إنی أطلب الرزق الحلال . الکافی ج ۵ ص ۷۷٫
امام صادق (ع) فرمود: من در باغ خود آنقدر کار می کنم تا بدنم به عرق می نشیند در حالی که می دانم کسی هست که روزی مرا کفایت کند ، و این کار برای این است که خداوند بداند من به دنبال طلب رزق حلال تلاش می کنم.

۲ – تبیین رازقیت خداوند.
راهکار مهم دیگر این است که رازقیت خداوند برای جامعه به عنوان یک باور معرفی شود و مورد تبیین قرار گیرد زیرا وقتی افراد جامعه به این اعتقاد باور اجتماعی و عمومی داشته باشند ، این باور در روند زندگی و درآمد هایشان نیز تاثیر خواهد گذاشت
جامعه باید باور داشته باشند که آفرینش روزی حلال به همراه آفرینش انسان انجام شده است و کسی بدون روزی نخواهد ماند و خداوند رازق و روزی دهنده همگان است.
چنانچه امام صادق (ع) فرمود: إن الله عز وجل خلق الخلق وخلق معهم أرزاقهم حلالا طیبا فمن تناول شیئا منها حراما نقص به من ذلک الحلال . الکافی ج ۵ ص ۸۱٫
خداوند مخلوقات را آفرید و به همراه آنان روزی حلالشان را نیز آفرید ، پس هر کس چیزی از این روزی را به صورت حرام بستاند از سهمیه حلال وی کسر خواهد شد
خداوند در همه حالات روزی دهنده است و هیچگاه بندگانش را بدون رزق حلال رها نساخته است ، پس چگونه ما به ما رازقیت خداوند توجه نداریم و دوباره در اقتصاد برای تحصیل درآمد و روزی به حرام روی می آوریم.
امام علی(ع) از مواعظ لقمان حکیم روایت می کند که به فرزندش این چنین نصیحت نموده است:
عن أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) أنه قال : ” فیما وعظ به لقمان ابنه ، أنه قال : یا بنی لیعتبر من قصر یقینه وضعف تعبه فی طلب الرزق ، ان الله تعالى خلقه فی ثلاثه أحوال من رزقه ، وآتاه رزقه ولم یکن فی واحده منها کسب ولا حیله ، ان الله سیرزقه فی الحاله الرابعه ، أما أول ذلک فإنه کان فی رحم أمه یرزقه هناک فی قرار مکین ، حیث لا برد یؤذیه ولا حر ، ثم أخرجه من ذلک وأجرى له من لبن أمه یربیه من غیر حول به ولا قوه ، ثم فطم من ذلک فاجرى له من کسب أبویه برأفه ورحمه من قلوبهما ، حتى إذا کبر وعقل واکتسب ، ضاق به امره فظن الظنون بربه ، وجحد الحقوق فی ماله ، وقتر على نفسه وعیاله ، مخافه الفقر. مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۳۳٫
ای فرزندم! انسانی که از باور ضعیف برخودار است بایستی در طلب رزق دقت کند ، چرا که خداوند او را در سه حالت که آفریده روزی اش را به او رسانده است در حالی که در هیچ کدام از سه حالت مزبور او اهل کسب و در آمد نبوده و چاره ای نمی اندیشیده ، پس به طور قطع و یقین در حالت چهارم نیز روزی او را از اره حلال تامین خواهد نمود.
اما حالت اول زمانی بود که در رحم مادر بود و خداوند در همان قرار مکین که نه سرمایی و نه گرمایی او را آزار نمی داد روزی او را تامین نمود و سپس وی را از آنجا خارج نمود و از شیر مادر غذا و روزی اش را به جریان انداخت در حالی که او هیچ قدرت و توانی نداشت، سپس او را از شیر مادر جدا ساخت و از در آمد پدر و مادرش همراه با رافت و مهربانی قلبی آنها به او روزی د اد تات اینکه بزرگ شد و عاقل گشت و به دنبال کسب و کار رفت و چون دست او در تامین زندگی تنگ شد به خدایش سوء ظن پیدا کرد و گمان برد که روزی اش تامین نمی شود از این رو حقوق الهی را منکر شد و ادا نکرد و به خاطر ترس از فقر و ناداشتی ، بر خود و عیالش سخت گرفت.
آنگونه انسان بایستی به رازقیت خداوند ایمان و باور داشته باشد که در صورت تاخیر روزی انسان ، هرگز به خداوند بدبین و بد گمان نشود.
امام کاظم(ع) فرمود: ینبغی لمن عقل عن الله أن لا یستبطئه فی رزقه ولا یتهمه فی قضائه. میزان الحکمه ج ۲ ص ۱۰۷۰٫
برای کسی عاقلانه در باره خداوند باور داشته باشد، شایسته است که با تاخیر روزی آنحضرت را متهم نکند .

۳ – حمایت از پاکترین مشاغل د رجامعه:
یکی دیگر ازعوامل ترویج رزق حلال برای تقویت اقتصاد مقتدر و مقاوم این است که مشاغل پاک و برخوردار از طهارت مالی و در آمد سالم را با حمایت ها و تشویق ها رونق ببخشیم و مردم را به روی آوری به آنها ترغیب نماییم و در یک جمله آنها را به عنوان محور اصلی و محور مادر در اقتصاد اسلامی معرفی نماییم.
چرا که هرچه بیشتر د رجامعه شغلهای سالم و پاکیزه رواج یابد به طور طبیعی از آلودگی های اقتصادی و ابتلای به حرام کاهش خواهد یافت.
به طور نمونه کشاورزی به معنای اعم یکی از مشاغلی است که در اسلام به عنوان عام المنفعه ترین و پاکترین نوع درآمد در روایات اسلامی معرفی شده است.
عن أبی عبد الله ( علیه السلام ) ، قال : سأله رجل وانا عنده ، فقال : جعلت فداک ، اسمع قوما یقولون: ان الزراعه مکروهه.
فقال : ازرَعُوا وَ اغرِسُوا فَلا وَ اللهِ مَا عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً أحَلَّ وَ لا أطیَبَ مِنهُ. مستدرک الوسائل ج ۱۳ ص ۲۵٫
شخصی از امام صادق پرسید در حالی که من نیز در کنار وی بودم و گفت: فدایتان شوم! از بعضی ها می شنوم که می گویند: زراعت مکروه است.
امام صادق فرمود: زراعت کنید و بکارید (که) به خدا قسم عملی حلال تر و پاک تر از آن نیست.
وعن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال : کان أبی یقول : خیر الاعمال زرع یزرعه فیأکل منه البر والفاجر ، اما البر فما اکل منه وشرب یستغفر له ، واما الفاجر فما اکل منه من شئ یلعنه ، ویأکل منه السباع الطیر.
امام باقر(ع) روایت می کند که پدرم می فرمود: بهترین اعمال زراعت است چرا که از محصول زراعت هم انسان ها یخوب و هم انسان های فاجر بهره مند می شوند.
اما خوبان که از محصول ان می خورند و می آشامند برای تولید کننده آن استغفار می کنند و فاجر که از آن استفاده می کند خودش مورد لعن قرار می گیرد و بعلاوه حیوانات و درندگان و پرندگان نیز از آن می خورند.

۴ – ترویج زندگی مقتصدانه و همراه با میانه روی ، قناعت و روحیه کفاف:
یکى از عوامل معاشرتى و رفتارى که موجب ترویج و توسعه رزق حلال می شود ، قناعت کردن آدمى در زندگى و تحصیل روحیه کفاف است، پیش از آنکه به متون دینى بپردازیم و از آنها براى مدّعاى خودمان دلیل بیاوریم، بایستى مفهوم و معناى قناعت را روشن نماییم، ارباب لغت مى‏گویند: قناعت عبارت است از اکتفاء و بسنده کردن انسان به مقدار کم از هر چیزى که بدان نیازمند است. مفردات راغب.
با توجّه به مفهومى که ارائه شد، پر واضح است که مقصود از واژه قناعت مصرف نکردن نیست، بلکه مصرف بجا و استفاده‏ى بهینه از امکانات و نعمتهاى در اختیار انسان است آن هم در حدّ و مقدارى که بدان محتاج و نیازمند است.
چنانچه در یک تحلیل اجتماعى به این مفهوم بنگریم، و آن را با مصداق‏هاى واقعى زندگى تطبیق دهیم به اقتدار آفرینى آن پى خواهیم برد، زیرا آدمى با رعایت قناعت با مفهوم ارائه شده، نیازمند درخواست و التماس از دیگران نخواهد شد، و در نتیجه به آنچه خداوند براى وى مقدّر نموده است اکتفاء مى‏کند، و با آرامش و اطمینان خاطر به زندگى خود ادامه خواهد داد، که محصول این حالت چیزى جز سربلندى و اقتدار نیست.
حالا با تحلیل و بررسى فوق به متون دینى باز مى‏گردیم و مى‏بینیم که خداوند در قرآن مى‏فرماید: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ اُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیوهً طَیِّبَهً. نحل: ۹۷/۱۶٫ یعنى هر کسى کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد ویا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم؛ وپاداش او را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند خواهیم داد.
در باره آیه مزبور از امام على‏علیه السلام پرسیدند که مراد از حیات طیّبه چیست؟ فرمود: قناعت کردن. نهج البلاغه حکمت: ۲۲۹٫
حال که به تصریح امام على‏علیه السلام قناعت حیات طیّبه و زندگى گوارا مى‏باشد، به سخن دیگرى از این امام همام توجّه مى‏کنیم که فرمود: اَلْقَناعَهُ تُؤَدِّى اِلى الْعِزِّ. عیون الحکم والمواعظ: ۴۵٫
یعنى قناعت انسان و جامعه را به سربلندى مى‏کشاند، و یا در سخن دیگرى فرمود: ثمره و میوه قناعت سربلندى واقتدار است. عیون الحکم والمواعظ: ۲۰۸٫
پس باید بدانیم آنانى که براى دست یابى به اقتدار و سربلندى به جمع آورى اموال فراوان مى‏پردازند و خود را به زحمت مى‏اندازند، بسى در اشتباه‏اند زیرا خداوند متعال به داودعلیه السلام وحى کرد و فرمود: من بى‏نیازى که زمینه‏ى سربلندى و اقتدار است را در قناعت قرار داده‏ام، ولى مردم در زیادى ثروت جستجو مى‏کنند، که هرگز به آن نخواهند رسید. بحار الانوار: ۴۵۳/۷۸٫
کفاف موجب راحتی زندگی خواهد شد:
الإمام علی ( علیه السلام ) : من اقتصر على بلغه الکفاف فقد انتظم الراحه ، وتبوأ خفض الدعه . میزان الحکمه ج ۲ ص ۱۰۷۵٫
امام علی (ع) فرمودند: آن کس که به اندازه کفاف بسنده کرد، به آسایش دست یافت و از زندگی آسان و خوشی برخوردار شد.
روزی کم و کفاف بسیار بهتر از روزی فراوان و بی کفاف است:
رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : ما قل وکفى خیر مما کثر وألهى . میزان الحکمه ج ۲ ص ۱۰۷۵٫
پیامبر اسلام فرمود: هر آنچه که کم باشد و کفایت کند بهتر از آن است که زیاد باشد و موجب حرص شود.

۵ – توجه به نقش بی نظیر تجارت و بازار در ترویج در آمد حلال:
تجارت و بازار در حوزه اقتصاد از نقش بی نظیری برخوردار است و در نگاه اسلام نیز به آن توجه داده شده و یکی از مهمترین محورهای فعالیت های اقتصادی برشمرده شده است تا جایی که نه دهم از فعالیت های اقتصادی برای درآمد صحیح و تامین روزی را بر پایه تجارت دانسته اند.
از این جهت سالم سازی بازار و تجارت از راه حلال در نه بخش از زندگی مردم تاثیر گذار است و می تواند گردونه زندگی مردم و افراد جامعه متحول سازد.
زید بن علی عن أبیه علی بن الحسین ، عن أبیه ، عن جده علیه السلام ، عن النبی صلى الله علیه وآله أنه قال : تسعه أعشار الرزق فی التجاره ، والجزء الباقی فی السائبات یعنی الغنم . بحار الأنوار ج ۱۰۰ ص ۵
امام سجاد از پدرش از جدش از پیامبر روایت کرده که فرمود: نه دهم روزی در تجارت و یک دهم باقیمانده در گوسفنداری است.

۶ – تامین شغل و برخورداری مردم از حرفه مناسب:
روى ابن عباس قال : کان رسول الله صلى الله علیه وآله ، إذا نظر إلى الرجل فأعجبه قال : هل له حرفه فان قالوا لا قال : سقط من عینی قیل : وکیف ذاک یا رسول الله ؟ قال : لان المؤمن إذا لم یکن له حرفه یعیش بدینه . بحار الأنوار ج ۱۰۰ ص ۹٫
ابن عباس روایت می کند که پیامبر اسلام هرگاه به مردی نگاه می کرد با تعجب از او می پرسید: آیا شغلی دارد و حرفه ای می داند؟
چنانچه پاسخ می دادند که خیر، می فرمود: از چشمم افتاد.
گفته می شد: چرا یا رسول الله!
می فرمود: زیرا مومن هر گاه حرفه ای نداند به ناچار با دین خود زندگی دنیایی می کند یعنی از دین خود برای دنیایش هزینه خواهد کرد!
اولیای گرامی اسلام، به قدری به کار کردن مسلمانان و ایجاد اشتغال در جامعه مُصِرّ بودند و می خواستند زندگانی آنان با عزت بگذرد که اگر در مواقعی افراد نقص عضوی داشتند باز هم به آنان تأکید می کردند که از عضو سالم خود استفاده نموده و به کار اشتغال یابند. در این باره از امام صادق ـ علیه السّلام ـ حدیثی نقل شده که می فرماید:
أنّ رَجُلاً اتاهُ فقالَ: انّی لا أحسِنُ أن أعمَلَ عَمَلاً بِیَدی و لا اُحسِنُ أن أتجرؤ و أنا محارِفٌ محتاجٌ، فقالَ: اعمَل و احمِل عَلی رأسِکَ و استغنِ عَن الناس؛ مردی به حضور امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمد و گفت: یابن رسول الله من نمی توانم با دستم کار کنم ـ شاید دستش عیبی داشته که فاقد قدرت کار بوده است ـ و سرمایه ای هم ندارم که تجارت کنم و نیازمند هستم. حضرت ـ علیه السّلام ـ (دید که سر و گردن او سالم است( فرمود: کار کن و کالا را با سر خود حمل نما و از مردم بی نیاز باش.

۷ – آموزش و تعلیم مسایل و احکام حلال و حرام در جامعه:
از جمله نکات مهم و موثر در ترویج رزق حلال آگاه نمودن مردم با احکام حلال و حر ام بویژه احکام تجارت و خرید و فروش در جامعه و زندگی شان است چرا که بسیاری از بی مبالاتی ها و عدم تقید به حلال و حرام ها و آسیب پذیری ها ، پی آمد جهل و نادانی است.
عن محمد بن مسلم ، عن أبی جعفر ( علیه السلام ) قال : تفقهوا فی الحلال والحرام وإلا فأنتم أعراب. المحاسن ج ۱ ص ۲۲۷٫
امام باقر(ع) فرمود: حلال و حرام خدا را بیاموزید و چنانچه ندانید بیگانه به شمار می آیید.
یادگیری حلال و حرام ارزشمند تر از گنجهای دنیایی:
عن أبی عبد الله ( علیه السلام ) ، قال : حدیث فی حلال وحرام تأخذه من صادق خیر من الدنیا وما فیها من ذهب أو فضه. المحاسن ج ۱ ص۲۲۹٫
امام صادق(ع) فرمود: یاد گرفتن یک سخن در باره حلال و حرام خدا که از فرد راستگویی باشد بهتر از دنیا و همه دارایی های آن اعم ا زطلا و نقره خواهد بود.
برترین پرسشها ، پرسش از حلال و حرام است:
یونس بن یعقوب ، عن أبیه قال : قلت لأبی عبد الله ( علیه السلام ) : إن لی ابنا قد أحب أن یسألک عن حلال وحرام ، لا یسألک عما لا یعنیه ، قال : فقال لی : وهل یسأل الناس عن شئ أفضل من الحلال والحرام ؟ !
یونس بن یعقوب از پدرش روایت می کند که به امام صادق(ع) گفتم: فرزندی دارم که دوست دارد از شما در باره حلال و حرام الهی بپرسد نه از مسایلی که فایده ای برایش ندارد.
امام (ع) فرمود: آیا سوال از چیزی با فضلیت تر از پرسش از حلال و حرام وجود دارد؟






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


6 + 7 =