سیر معرفتی در عهد اربعینی

آیت الله مکارم مطرح کرد؛
سیر معرفتی در عهد اربعینی
آیین تشیّع یک «نهضت اسلامى محمدى» است که ازعواطف و علایق خاص مسلمانان نسبت به پیامبر اسلام نشأت می گیرد.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بزرگ ترین سنت را که آیین اسلام است در میان جامعه بشریت قرار داده است، [۱]لذا  آیین تشیّع یک «نهضت اسلامى محمدى» است که ازعواطف و علایق خاص مسلمانان نسبت به پیامبر اسلام نشأت می گیرد[۲]

لیکن پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام ، حضرت محمد صلى الله علیه و آله، و انحراف خلافت از مسیر اصلى اش، ارزش هاى اخلاقى که پیامبر صلى الله علیه و آله براى رواج آن خون دل خورده بود، توسط بنى امیّه و بازماندگان دوران جاهلیّت به  تدریج کمرنگ شد و جاى خود را به بعضى از مفاسد زمان جاهلیّت داد؛[۳] بنى امیّه خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت هاى فراوانى در دین ایجاد کرده، و سنّت پیامبر صلى الله علیه و آله را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بود.[۴]

در این میان امام حسین علیه السلام به منظور اصلاح امّت جدّش و جامعه اسلامى قیام کرد[۵] و سنّت پیامبر عالیقدر اسلام، حضرت محمّد صلى الله علیه و آله را احیاء نمود.[۶]لذا همه ساله در ایام منتهی به اربعین حسینی، انبوهى از جمعیّت عاشقان و دلدادگان امام حسین علیه السلام در کربلا جمع مى شوند[۷]و بر مبنای آیۀ« وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَلا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها؛ و هنگامى که با خدا عهد بستید به عهد او وفا کنید، و سوگندها را بعد از محکم ساختن نشکنید».[۸]،[۹] نشان می دهند  همچون کوه، ثابت و استوار ایستاده اند، و عهدى که با آن حضرت بستند هرگز گسستنى نیست![۱۰].

«عهد» در لغت و اصطلاح

«عهد» در لغت به معنای پاسداری و سرکشی کردن و حفظ چیزی است[۱۱]، در اصطلاح به قراردادها و پیمان‌هایی که باید آنها را حفظ کرد و دقیقاً رعایت نمود عهد گفته می‌شود.[۱۲]

تبیین مفهوم «عهد»

بعضى گفته اند: «عهد» همان ایمان به پروردگار، اقرار به یگانگى او و تصدیق پیامبران خدا است. بعضى دیگر گفته اند:«عهد»  به معناى شهادت به وحدانیت حق و بیزارى از کسانى است که در برابر خدا پناهگاه و قدرتى قائلند و همچنین امید نداشتن به غیر «اللّه».[۱۳]

«عهد» در قرآن کریم مفهوم وسیعى دارد که هم عهدهاى مردمى را شامل مى شود و هم عهدها و پیمان هاى الهى را؛ زیرا «عهد» هرگونه التزام و تعهدى است که انسان نسبت به دیگرى مى دهد، و بدون شک، کسى که ایمان به خدا و پیامبر او مى آورد، با این ایمان تعهدات وسیعى را پذیرفته است.[۱۴]،[۱۵]

اقسام عهد و پیمان

عهد انواع و اقسامی دارد که از یک نظر می‌توان آن را به سه قسم تقسیم کرد:[۱۶]

۱٫ عهد با خدا

۲٫ عهد با مردم

۳٫ عهد با خویشتن[۱۷]

در عهد با خداوند بسیاری از فقهاء در کتب فقهی خود در کنار مباحث نذر، بحث عهد را عنوان کرده‌اند ، عهد با مردم نیز هر گونه قرارداد و پیمانی را شامل می‌شود. و چنانچه در قالب شرع و عقل درآید عمل به آن واجب است. اما عهدهایی که انسان با خودش کند به هنگام خودسازی و در طریق تکامل از صفات نیک و بسیار مؤثر و سازنده است.[۱۸]

عهد امام(علیه السلام) و عهد با امام(علیه السلام)

بدیهی است امام (رهبر معصوم همه جانبه مردم) باید از سوى خدا تعیین گردد، زیرا امامت یک نوع عهد و پیمان الهى است و چنین کسى را باید خداوند که او طرف پیمان است، تعیین کند.[۱۹]

لذا در قرآن کریم می خوانیم:«وَ اذ اْبتَلى ابراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَاتَمَّهُنَّ قَالَ انِّى جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ امَاماً قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتى قَالَ وَلَایَنالُ عَهْدِى الظَّالِمینَ [۲۰]؛هنگامی که خداوند، ابراهیم(علیه السلام) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(علیه السلام) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد»[۲۱]

در این فراز قرآنی،  واژه «عهد» در آیه[۲۲]، هم «امامت» را شامل مى شود و هم «نبوّت» را؛ زیرا هر دو عهد الهى [۲۳]محسوب مى شوند، چرا که عهد را هرگونه تفسیر کنیم هر دو را در بر مى گیرد، و چنین موهبتى نصیب ظالمان نمى شود.[۲۴]

از سوی دیگر با مراجعه به آموزه های روایی در می یابیم ایمان به ولایت على (علیه السلام) و دیگر ائمۀ معصومین(علیهم السلام) به عنوان بخشی از پایبندی به عهد و  پیمان ذکر شده ، همانگونه که  یکى از مواد پیمان بنى اسرائیل قبول رسالت پیامبران الهى و تقویت آنها بود، و مى دانیم قبول جانشینان آنها نیز دنباله همان مساله رهبرى و ولایت است که در هر زمان متناسب با آن عصر باید تحقق می­یابد.[۲۵]

از این روامام علی(علیه السلام) بارها روى بیعتى که مردم با او کردند تکیه مى کند؛[۲۶]و مى فرماید:« اى مردم شما بر من حقى دارید، و من بر شما حقى دارم، اما حق شما بر من این است که دلسوز و خیر خواه شما باشم،[۲۷]و بیت المال شما را در راه خودتان مصرف کنم، شما را تعلیم دهم تا از جهل نجات یابید، و تادیب کنم تا آگاه شوید، سپس مى افزاید:«و اما حقى علیکم فالوفاء بالبیعه، و النصیحه فى المشهد و المغیب، و الاجابه حین ادعوکم، و الطاعه حین آمرکم؛ اما حق من بر شما این است که در بیعت و عهد خویش وفادار باشید، و در آشکارا و نهان خیر خواهى کنید هر وقت شما را مى خوانم اجابت نمائید، و هر گاه فرمان مى دهم اطاعت کنید»[۲۸]،[۲۹]

فلسفه این همه تأکید براى اهمیت دادن به مسأله عهد و پیمان [۳۰] را می توان در قران کریم جستجو کرد، لذا  خدواند با اشاره به رانده شدن مجرمان در قیامت به سوى جهنّم، مى فرماید: «لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَهَ الّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمانِ عَهْداً؛[۳۱]آنها مالک و صاحب اختیار شفاعت نیستند مگر کسى که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد» [۳۲]این توصیفى است براى شفاعت شوندگان ، و مسلّماً منظور از عهد و پیمان در اینجا چیزى جز ایمان به خدا، و اقرار به یگانگى او، و تصدیق پیامبران، و قبول ولایت اوصیاء، نیست.[۳۳]

«زیارت»؛ تجدید عهد با ائمه(علیهم السلام)

در روایات اهل بیت علیهم السلام با مضامین و تعابیر مختلف به زیارت امامان معصومین(علیهم السلام) اهمّیّت زیادى داده شده است که بخشى از آن عام و مربوط به همه ائمّه است[۳۴] به ویژه  از روایات متعدّدى به دست مى آید که اگر انسان بخواهد کاملًا به عهد و پیمانش نسبت به هر کدام از ائمّه وفا کند، باید به زیارت قبورشان رود و بداند که هر کس با میل و رغبت به زیارتشان رود و مکتب آنان را تصدیق نماید مشمول شفاعتشان در روز قیامت قرار مى گیرد؛«إِنَّ لِکُلِّ إمامٍ عَهْداً فی عُنُقِ أَوْلِیائِهِ وَ شیعَتِهِ، وَ إنَّ مِنْ تَمامِ الوَفَاءِ بِالْعَهْدِ، وَ حُسْنِ الأداءِ، زِیارهَ قُبُورِهِمْ، فَمَنْ زارَهُمْ رَغْبَهً فی زِیارَتِهِمْ، وَ تَصْدیقاً بِما رَغِبُوا فیهِ، کانَ أَئِمَّتُهم شُفَعائَهم یَوْمَ القِیامَهِ».[۳۵]،[۳۶]

عهد اربعینی؛از نهضت حسینی تا امتداد قیام مهدوی

امام حسین علیه السلام در برابر  خطر بزرگی که اسلام عزیز را تهدید مى کرد و در زمان «یزید» به اوج خود رسیده بود، با یک فداکارى فوق العاده و از خودگذشتگى مطلق، سکوت مرگبارى را که بر جامعه اسلامى سایه افکنده بود، درهم شکست و ماهیت پلید «بنى امیّه» را آشکار ساخت و با خون پاک خود،[۳۷]سطور درخشانى بر پیشانى تاریخ اسلام نوشت که به حماسه اى جاوید و پرشور برای آینده جهان مبدل شد.[۳۸]

از آنجا که  هر کارى انجام مى شود هدفى در پى آن است؛ [۳۹]نهضت امام حسین(علیه السلام) نیز ، فرزندان و نسلهاى آینده را به حرکت در آورد، و اى بسا تمام تاریخ را در طول قرون و اعصار تحت تاثیر خود قرار داد[۴۰]، به نحوی که اهداف امام علیه السلام در تشکیل حکومت اسلامى در سرتاسر کره زمین، باآماده ساختن جهان براى حکومت حضرت مهدى علیه السلام فراهم خواهد شد.[۴۱]

اینگونه است که امام صادق(علیه السلام) در کلامی نورانی  فرمود:«عَظَّمَ اللَّهُ اجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلام، وَجَعَلَنا وَایَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِىِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ؛ خداوند اجر ما را در مصیبت امام حسین علیه السلام فراوان دهد و ما وشما را توفیق جبران خون حضرتش به همراه ولیّش امام مهدى علیه السلام که از آل محمّد علیهم السلام است، عطا فرماید.»[۴۲]

برسی تاریخ بیان گر این واقعیّت است که توده هاى مردم در اعصار مختلف به هیچ شعارى جز خونخواهى امام حسین علیه السلام در رکاب حضرت حجت(عج) وقعى نمى نهادند.[۴۳]

به این ترتیب راهپیمایی اربعین حسینی یک نوع عهد و پیمان الهى و مردمى است که از نهضت حسینی آغاز شده و تا امتداد قیام حضرت مهدی (عج) ادامه خواهد داشت [۴۴]

عهد اربعینی در سایۀ کادر سازی برای ظهور

ما شیعیان همه ساله با چشم خود آثار حیات امام حسین عزیز (علیه السلام) و دوستان شهیدش را در راهپیمایی عظیم اربعین حسینی مى بینیم و ناظر حرکت میلیونها نفر مسلمان بیدار در ایام اربعین آن حضرت[۴۵] برای همراهى و تجدید عهد و پیمان با حضرت مهدى (عج) در برافراشتن پرچم حقّ و عدالت هستیم و تا اینها نباشد، کار درست نمى شود زیرا مسأله انتظار ظهور کار مشکلى است، برخلاف آن چه که ما فکر مى کنیم مسأله تعجیل ظهور نیاز به مقدّماتى دارد که باید آماده و مهیّا شود[۴۶]که از جمله شرط ظهور، تربیت یک گروه عظیم صالح است.[۴۷]

از این جا معلوم مى شود که در کنار دعاهایى که براى تعجیل ظهور مى کنیم، باید دو کار را فراموش نکنیم:[۴۸] خودمان را بسازیم، یعنى ایمان، عمل صالح، شجاعت، تقوا و خدا ترسى، ترک گناه، داشتن افکار بلند و والا در حدّ یک حکومت جهانى داشته باشیم.[۴۹]

در وهلۀ بعد باید  جامعه را بسازیم، چرا که ما عهده دار هدایت دیگران هستیم یعنى بگوییم که اى مردم اگر مى خواهید حضرت ظهور کند، باید «الذین آمنوا و عملوا الصالحات» و «عبادى الصالحون» باشید.[۵۰]

آری پیاده روی عظیم اربعین حسینی و تجدید عهدو پیمان با حضرت حجت(عج)،  سبب کادرسازی برای ظهور امام زمان(عج)و تقویت کنندۀ پیوندها و در نتیجه وحدت با محور مهدویت به شمار می آید؛[۵۱]

این است چهره حقیقى قیام حسین علیه السلام و از این جا روشن مى شود که چرا نام و تاریخ امام حسین علیه السلام هرگز فراموش نمى شود. او متعلّق به یک عصر و یک قرن و یک زمان نبوده، بلکه او و هدفش جاودانى است.[۵۲]

عهد اربعینی؛ تمرین سربازی امام زمان(عج)

همانگونه که از امام صادق علیه السلام روایت شده که هر کس چهل روز صبح ها دعای عهد را بخواند از یاوران حضرت قائم علیه السلام خواهد بود؛[۵۳] به یقین خروش میلیونی مردم در پیاده روی اربعین؛ تمرین سربازى امام زمان محسوب می شود، البته کسانی شایستگى حضور در میان یاران آن حضرت را کسب مى کنند که خودسازى و تهذیب نفس و تلاش براى اصلاح جامعه را مد نظر قرار دهند.[۵۴]

اگر چه از زمان ظهور حضرت مهدی (عجّل اللَّه تعالى فرجه الشریف) جز خداوند کسى از آن اطّلاع ندارد ولی زائران اربعین حسینی خود را  آماده و منتظر می­سازند، تا که جزء یاران و سربازان آن حضرت قرار گیرند.[۵۵]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت پیروان و عاشقان مکتب اهل بیت(علیهم السلام)، زمانى مى توانند ادّعاى عشق و پیروى راستین کنند که به مفاسد موجود عصر و زمان خود بیندیشند، و آنچه در توان دارند براى مبارزه با آن به کار گیرند؛ به یقین آن حجم عظیم عزاداران اربعین حسینی   هرگاه تصمیمى منطقى و حساب شده و مدبّرانه براى برخورد با مفاسد و سوق جامعه به سوى اصلاح بگیرند  به نحو احسن به عهد خود با امام زمان(عج) پایبند خواهند بود. [۵۶]

بارالها! ما را از مؤمنانى که بر عهد خود با تو وفا کرده اند و کمر به اطاعتت بسته اند قرار ده، آمین یا رب العالمین .[۵۷]

 

[۱] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج ۱۵ ؛ ص۲۰٫

 

[۲] آیین ما (اصل الشیعه) ؛ ص۱۲۷٫

[۳] اهداف قیام حسینى ؛ ص۲۹٫

[۴] همان ؛ ص۴۸٫

[۵] همان ؛ ص۳۲٫

[۶] همان ؛ ص۴۷٫

[۷] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص۴۰۱و

[۸] سورۀ نحل؛ آیه ۹۱٫

[۹] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج ۱۱ ؛ ص۴۱۲٫

[۱۰] تفسیر نمونه ؛ ج ۱۷ ؛ ص۲۴۵٫

[۱۱] مفردات راغب؛ذیل واژۀ«عهد».

[۱۲] . اخلاق در قرآن ؛ ج ۳ ؛ ص۲۴۶٫

[۱۳] لغات در تفسیر نمونه ؛ ص۳۹۰و

[۱۴] سورۀ مریم؛ آیه ۸۷؛(تفسیر نمونه؛ ج ۱۳؛ ص ۱۵۴- ۱۵۵)، سورۀ معارج؛ آیه ۳۲(تفسیر نمونه؛ ج ۲۵؛ ص ۴۶).

[۱۵] لغات در تفسیر نمونه ؛ ص۳۹۰٫

[۱۶] اخلاق در قرآن ؛ ج ۳ ؛ ص۲۶۱٫

[۱۷] همان.

[۱۸] همان.

[۱۹] قهرمان توحید، شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم (علیه السلام) ؛ ص۲۰۲٫

[۲۰]  سوره بقره؛ آیه ۱۲۴٫

[۲۱] پیام قرآن ؛ ج ۷ ؛ ص۷۹٫

[۲۲] سوره بقره؛ آیه ۱۲۴٫

[۲۳] پیام قرآن ؛ ج ۷ ؛ ص۸۱٫

[۲۴] پیام قرآن، ج ۷، ص۸۲٫

[۲۵] تفسیر نمونه ؛ ج ۱ ؛ ص۲۰۳٫

[۲۶] همان ؛ ج ۲۲ ؛ ص۷۵٫

[۲۷] همان.

[۲۸] نهج البلاغه؛ خطبه ۳۴٫

[۲۹] تفسیر نمونه؛ ج ۲۲؛ ص ۷۶٫

[۳۰] برگزیده تفسیر نمونه ؛ ج ۱ ؛ ص۴۹۹٫

[۳۱] سورۀ مریم؛آیۀ۸۷٫

[۳۲] پیام قرآن ؛ ج ۶ ؛ ص۳۹۱

[۳۳] همان.

[۳۴] قابل ذکر است که در بخشى دیگر، قبل از زیارات هر کدام از چهارده معصوم علیهم السلام، به بعضى از روایات خاص اشاره مى شود.

[۳۵] بحارالانوار؛ ج ۹۷؛ص ۱۱۶؛ ح ۱ ، عیون اخبارالرضا؛ ج ۲؛ ص ۲۶۰؛ ح ۲۴٫

[۳۶] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص۲۰۹٫

[۳۷] احکام عزادارى ؛ ص۱۸٫

[۳۸] همان ص ۱۹٫

[۳۹] اهداف قیام حسینى ؛ ص۱۲٫

[۴۰] تفسیر فى ظلال؛ ج ۷ ؛ ص ۱۸۹٫

[۴۱] اهداف قیام حسینى ؛ ص۸۹٫

[۴۲] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص۴۳۳٫

[۴۳] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها ؛ ص۶۸۵٫

[۴۴] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج ۱۱ ؛ ص۴۱۵٫

[۴۵] تفسیر نمونه ؛ ج ۲۰ ؛ ص۱۳۰٫

[۴۶] مشکات هدایت، ص ۱۵۹٫

[۴۷] همان؛ ص۱۵۸٫

[۴۸] همان؛ ص۱۵۹٫

[۴۹] همان.

[۵۰] همان.

[۵۱] اخلاق در قرآن ؛ ج ۳ ؛ ص۲۵۸٫

[۵۲] احکام عزادارى ؛ ص۱۹٫

[۵۳] مزار کبیر؛ ص ۶۶۳ ، مصباح الزائر؛ ص ۴۵۵ ، بحارالانوار؛ ج ۹۹؛ ص ۱۱۱٫

[۵۴] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص۵۲۲٫

[۵۵] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) ؛ ص۱۵۶٫

[۵۶] اهداف قیام حسینى ؛ ص۳۳٫

[۵۷] تفسیر نمونه ؛ ج ۲۵ ؛ ص۵۰٫






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 8 = 10