نتیجه شکستن حریم‎های الهی، تسلط شیطان بر تمام قلب است

آیت‎الله جوادی آملی:
نتیجه شکستن حریم‎های الهی، تسلط شیطان بر تمام قلب است
حضرت آیت‎الله جوادی آملی با اشاره به حدیث قرب نوافل و اینکه انسان می‎تواند چشم و دست و گوش خداوند شود، گفت: از آن‎طرف اگر کسی مراقب حریم‎های الهی نبود، شیطان تمام صحنه دلش را فرامی‎گیرد.

حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، در ادامه تفسیر سوره مبارکه الرحمن با قرائت آیات «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿۱۹﴾ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا یَبْغِیَانِ ﴿۲۰﴾»، گفت: نظر علامه طباطبایی(ره) این است که دریاهای شیرین مثل یک درخت است، اگر چیزی ریشه نداشته باشد  دیگر شجر نیست و اگر ریشه داشته باشد و در درون خاک باشد و بالا نیامده باشد، باز هم شجر نیست، گاه یک رود عظیمی شکل میگیرد اما چون منبع ندارد دریا نیست، اگر مخزنهای فراوانی که در زیرزمین است اگر به صورت نهر فراوان جاری شود و به دریای شور برسد این دریا است، اگر برفهای فراوان بیاید و نهرهای عظیم تشکیل بیابد این دریا نیست، آبهای زیرزمین را دریا نمیگویند.

وی با قرائت آیه «وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿۲۴﴾»، اظهار کرد: بعد فرمود کشتیرانیها مال خداوند است، با اینکه صنعت است و نه طبیعت، به حسب ظاهر کشتی را بشر میسازد، ناوخدای کشتی همین بشر است، آنکه مسئول ناو است میشود ناوخدا، مانند کدخدا، این ناوخدا مخلوق خداوند است، خود کشتی که اینها آفریدند تمام موقعیتها از آن خداوند است، مواد اولیه را خدا داد، بشر را خداوند آفرید، انسان مصرفکننده است، یک لحظه اگر ذات اقدس اله این قدرتها را بگیرد انسان از پا در میآید، انسان مصرفکننده است و نه تولیدکننده، آن طبیعت و آن صنعت مال اوست، منتهی شما مجاری فیض الهی هستید.

مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: در جنگ فرمود شما آنان را بکشید که خدا آنان را به دست شما عذاب میکند، خدا عدهای را با قلم و با زبان شما هدایت میکند، انسان باید شاکر باشد که به دست او کار خدا انجام میگیرد، چه اینکه خدای ناکرده اگر بیراهه رفته است به دست او کار شیطانی انجام میگیرد، در حدیث قرب نوافل داریم به اینکه خداوند دست و گوش و پای کسی میشود که با قرب نوافل تقرب جسته است، در خطبه هفتم نهجالبلاغه فرمود اگر شیطان به قلب کسی راه پیدا کرد به قلب او نفوذ پیدا میکند و در قلب فرد تخمگذاری میکند و جوجه به وجود میآید و وقتی تبدیل به جوجه شد صحنه دل را میگیرد.

وی ادامه داد: اینکه بعضی در نماز و غیرنماز آرام نمیگیرند برای همین است، این خاطرات این قدر جنب و جوش دارند که حد ندارد،‌ مثل اینکه بچهها بیایند در اتاق مطالعه و سروصدا بکنند و اجازه ندهند که مطالعه کند، انسان اگر بخواهد نماز بخواند یا مطالعه کند همین است و بعد این جوجهها بزرگ میشوند و اعضا و جوارح تابع دل میشوند و هر کاری که آنان بخواهند زبان و گوش تابع است، از این به بعد هر که را شیطان بخواهد فرد نگاه میکند و میگوید و میشنود، میگوید آن زیرمیزی را بگیر میگیرد، میگوید آن فرد را نگاه کن، میکند و این مطلب را بشنو و میشنود، در خطبه همام فردی بیادبی کرد و امام علی(ع) به او گفت در درون تو شیطان بود که به تو گفت این مطلب را بگو و این را شیطان در دهانت گذاشت.

حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه گاه انسان میشود خدای ناکرده اگر مراقب حریم الهی نبود شیطان وارد  دلش شود، ابراز کرد: اینها موعظه نیست، بلکه برهان است، موعظه و نصیحت علم نیست اما اخلاق دلیل عقلی و نقلی و شرعی دارد، اینها برهان است، فرمود شیطان وارد میشود و صحنه دل را میگیرد و انسان با چشم و گوش شیطان کار انجام میدهد.

وی بیان کرد: اگر ذات اقدس اله صنعت را تمام کارهای خیر را به خودش اسناد بدهد درست است، چون انسان از خودش چیزی ندارد، فرمود کشتیای که صنعت است مال من است، فهم و درک و ابزار و موادش را خداوند خلق کرد، این انسان آمده اینها را با هوشی که خدا به او داده جابهجا کرده و کشتی ساخته است، این کشتیها که در دریا برجسته هستند اینها مال خداوند است و تعبیر دیگر آیه این است که در دریا ما کشتی ساختیم که دریا را میشکافد، به دریا دستور داد که شکافپذیر باشد به کشتی دستور داد در دریا حرکت کند، «فبأی آلاء ربکما تکذبان»، در ادامه بحثهای توحیدی را به معاد ختم میکند.

استاد سطح عالی حوزه علمیه با قرائت آیه «کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾»، بیان کرد: فرمود هر کس روی زمین است فانی است، «من» تعبیر کرده چون ما موجود غیر عاقل در زمین نداریم، مخصوصا جن و انس، فرمود همه اینها فانی هستند و به برکت فیض الهی زندهاند و «یبقی وجه ربک ذوالجلال و الإکرام»، خدای یک علم فعلی دارد و یک علم ذاتی دارد، علم فعلی خارج از ذات است و صفت فعل است و حادث است و نبود و متغیر است، در برابر علم ذاتی ازلی که همواره بوده است، صفات الهی که بعضی صفت ذات و بعضی صفت فعل هستند گاهی در یک جامع مثل علم مشترک هستند، این ذوالجلال والاکرام همینطور است، هم وصف وجهالله و هم وصف خود خداوند است، انسانهای کامل مثل اهلبیت(ع) وجهالله هستند، «این وجهالله الذی الیه یتوجه الاولیاء».






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 1 = 9