رعایت حق الناس جزء اولویت ها است

استاد سطح عالی حوزه علمیه با اشاره به لزوم رعایت حق الناس در همه ابعاد آن، گفت: خداوند از حق الناس نمی گذرد و حتی ممکن است حسنات یک زیارت امام حسین(ع) را در موقف مرصاد از یک بنده به بنده دیگرش منتقل کند.

آیت الله مصطفی اشرفی شاهرودی شامگاه امروز در سخنرانی نماز مغرب و عشای مسجد گوهرشاد حدم مطهر رضوی با بیان لزوم مراعات و ادای حقوق دیگران گفت: همه ما باید توجه کنیم که با حقی برگردن خود از دنیا نرویم. خداوند متعال می فرماید که در جهنم پنجاه موقف وجود دارد که هر موقف هزار سال طول می کشد و موقف پنجاهم موقف مرصاد است که موضع مطالبه حق دیگران از ما خواهد شد.

استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان افزود: بندگان در آن موقف از خدا می خواهند که حق آنان را از دیگر بندگانش بگیرد و اگر چیزی در بساط ندارند حسنات آنان را برای اینان بنویسد و حساب کند. قرآن کریم نیز در رابطه با این موقف می فرماید:«ان ربک لبالمرصاد».

وی موقف مرصاد را موقف حق الناس دانست و خاطر نشان کرد: خداوند از حق الناس نمی گذرد و حتی ممکن است حسنات یک زیارت امام حسین(ع) را از یک بنده اش به بنده دیگرش منتقل کند.

آیت الله اشرفی شاهرودی با بیان داستانی در این رابطه ادامه داد: گاهی اوقات برای برخی از افراد چشم برزخی پیدا می شود و در هنگام زنده بودن عالم بعد از مرگ را می بینند. مرحوم نراقی اول هنگامی که در نجف تحصیل می کرد برای کسب فیض به حرم امیرمؤمنان(ع) می رفت. مرحوم روزی چیزی برای اطعام اهل منزل در خانه نداشت و از شرم خانواده از منزل خارج و به سمت قبرستان حرکت کرد.

استاد سطح عالی حوزه علمیه ادامه داد: هنگامی که به آنجا رسید وقتی که به درخواست عده ای حاضد به ریختن خاک بر روی سنگ لحد مرده ای می شود به ناگاه با چشم برزخی خود می بیند که دالانی باز شد و از درون آن باغ و دیوان مجللی را پیدا است که فردی در درون آن در صدر مجلس نشسته است.

وی افزود: فرد تکیه زده بر صدر مجلس مشغول احوال پرسی با افراد دیگر بود که به ناگاه مار افعی وارد ساختمان شد و آن فرد را نیش زد. فرد به خود پیچید و به روی زمین افتاد. وقتی خوب شد و به حالت اول برگشت دوباره همان افعی وارد شد و داستان نیش زدن تکرار شد. این امر تا پنج مرتبه تکرار شد.

ایت الله اشرفی تصریح کرد: مرحوم نراقی از فرد می پرسد که ماجرا چیست؟ آن فرد می گوید من همان مرده ای هستم که الان خاک بر روی سنگ لحد قبرم می ریختی. داستان این مار این است که روزی در حال عبور از کوچه بودم و دیدم بقالی و مشتری با هم سر مقدار قیمت مشغول بحث و درگیری هستند. بقال می گفت شش درهم و مشتری می گفت پنج درهم. من نیز برای ختم قائله از مشتری پنج درهم و نیم گرفتم و به بقال دادم و بقال نیز چیزی نگفت.

وی ادامه داد: حال الان به ما می گویند تو چه کاره بودی و چرا آن نیم درهم آن بقال را ضایع کردی؟ این مار نیز همان نیم درهم هست و از تو خواهش دارم که آن نیم درهم را بپرداز تا از شر این مار نجات پیدا کنم.

استاد سطح عالی حوزه علمیه با انذار و هشدار در رابطه با ادای حق الناس افزود: تنها چیزی که خداوند از آن هرگز نمی گذرد حق الناس است و هر فرد باید در این رابطه بیشترین مراقبت را بنماید.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 2 = 8