راه تداوم انقلاب اسلامی / ضرورت حفظ هویت انقلاب اسلامی

امام خمینی (رحمه الله) فرموده اند: «انقلاب ما متّکی به معنویات است … ما باید خطّ معنویتی را که برای آن انقلاب کردیم، فراموش نکنیم، همان خطّ معنویی که مردم دنیا (به واسطه آن) متوجّه انقلابمان شدند و این خطّ معنویت است که زورگویان با آن مخالف اند.

غلامرضا گلی زواره  

ضرورت حفظ هویت

انقلاب اسلامی هویتی دینی و مذهبی دارد؛ چنان که امام خمینی (رحمه الله) فرموده اند: «انقلاب ما متّکی به معنویات است … ما باید خطّ معنویتی را که برای آن انقلاب کردیم، فراموش نکنیم، همان خطّ معنویی که مردم دنیا (به واسطه آن) متوجّه انقلابمان شدند و این خطّ معنویت است که زورگویان با آن مخالف اند.[۱]

جهان غرب و استکبار می کوشند ملّت ها را از هویّت و ماهیّت اسلامی خود دور و آنان را نفی کنند؛ امّا انقلاب اسلامی، این روند را متوقّف و عظمت و اقتدار اسلام را بار دیگر در میان ملّت ها گسترش داد، امام خمینی اصرار داشت هویت حقیقی این حرکت مقدّس حفظ شود و تأکید می کرد باید ایرانی بدون اتّکا، به جهان خواران بین المللی ساخت که استقلال کامل سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی خویش را به دست گیرد و هویت اصیل خویش را به جهان عرضه کند.[۲]

نکته دیگری که امام بدان توجه کرد این بود که مردم نگران شکست خوردن نباشند؛ بلکه در پی ادای تکالیف خویش باشند. ملّتی که خود را از خدا می داند و همه چیز خود را در این مسیر تقدیم می کند،  دیگر از هیچ عاملی هراس ندارد؛ بلکه دشمنان از چنین اقتداری خوف دارند و این منطق که بر گرفته از قرآن و سنّت است باید استمرار یابد.

عامل دیگری که باعث پایداری، توسعه و گسترش فرهنگ انقلاب می شود، این است که آحاد جامعه، نخست خود را اصلاح کنند و معیار را ارزش های الهی و معنوی قرار دهند، آن گاه توانایی های خویش را باور کنند. در بُعد سیاسی، مردم به این اعتقاد رسیدند که می توان در برابر ابرقدرت ها ایستادگی کرد و همین تفکّر، آن قیام معجزه آسا و پیروزی افتخارآفرین را رقم زد؛ امّا این باور باید عرصه  های علمی و فکری را هم در برگیرد تا شکوفایی اندیشه ها و توسعه همه جانبه و استقلال کامل را به ارمغان بیاورد و زمینه های پایه گذاری فرهنگ و تمدّن اسلامی را فراهم سازد. جز انگیزه  دینی هیچ عامل دیگری نمی توانست نظام استبدادی و وابسته به استکبار را از بین ببرد. همین ویژگی نیز باعث شد نظام اسلامی در مقابل انواع توطئه ها و فشارهای مختلف ایستادگی کند. اگر جمهوری اسلامی از مواضع خود که دفاع از ارزش های مذهبی و حمایت از محرومان و مظلومان جهان است، کوتاه بیاید، دشمنی های عوامل استکبار، شبکه جهانی صهیونیستی و تشکیلات سکولاریستی با آن کاهش خواهد یافت و اینکه  ابرقدرت ها می گویند ایران باید رفتار خود را عوض کند؛ یعنی باید  از هویت دینی و اصالتهای فرهنگی خویش دست بردارد. اگر انقلاب ایران صرفاً  مسائل سیاسی، اقتصادی و برخی جنبه های متعارف در مناسبات بین الملل را پی گیر بود، اهمیت کنونی را به دست نمی آورد. ساخت اصلی و هویت حقیقی این حرکت در مقوله هایی همچون پاسداری از کرامت های انسانی، عدالت خواهی، ایستادگی در برابر زورگویی و ترویج فضیلت های اخلاقی ترسیم می شود و اگر این ساخت ها دچار خدشه شوند، نظام اسلامی نمی تواند به سعادت راستین و ماندگار دست یابد.

مقام معظّم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله) فرموده اند:

«اگر از «اخلاق اسلامی» دور شویم، اگر «عدالت» را فراموش کنیم، اگر «مردمی بودن» مسئولان کشور دست کم گرفته شود،  اگر موضوع خدمت به مردم و فداکاری برای آنان از ذهن و عمل مسئولان حذف شود، اگر ساده زیستی و در سطح توده مردم بودن در ذهن مسئولان نباشد و اگر به جای ایستادگی در مقابل دشمن، رو در بایستی و ضعفهای شخصی و شخصیتی بر روابط سیاسی و بین المللی مسئولان حاکم شود،  در واقع بخشهای اصلی هویت جمهوری اسلامی از دست می رود و در چنین اوضاعی، ساخت ظاهری نظام و پسوند اسلامی، کاری از پیش نخواهد بُرد … باید بسیار مراقب بود تا این روح و سیرت اسلامی از دست نرود؛ به ویژه با توجه به اینکه تغییر سیرت و هویت واقعی، تدریجی و آرام است و توجه خیلی ها به آن جلب نمی شود و ممکن است افراد، موقعی به خود آیند که کار از کار گذشته باشد … در سی سال گذشته به ویژه در دو دهه پس از رحلت امام خمینی (رحمه الله) تلاش های فراوانی در زمینه های سیاسی، اخلاقی و اجتماعی برای تهی کردن نظام اسلامی از روح هویت واقعی آن انجام شد که به لطف خداوند و هوشیاری مردم به نتیجه نرسید … .»[۳]

راز موفقیت نهضت اسلامی ایران، آن است که با وجود خاستگاه الهی و مذهبی، جهت گیری اش به سوی محرومان و صالحان است؛ یعنی با عدالت محوری در صدد بود شکاف های اقتصادی و طبقاتی را برطرف کند. همچنین عنصر آزادی و رهایی از بندهای گوناگون در شکل گیری و گسترش آن بسیار مؤثّر بود؛ یعنی در همان حال که یک تحوّل معنوی و فکری به وجود آورد و انسانها را از زنجیرهای درونی و نفسانی آزاد کرد، آزادگی، رفع تبعیض و محرومیت زدایی را در متن خود داشت و این جنبه ها از بُعد معنوی انقلاب بیرون نیست؛ افزون بر آن، این انقلاب توانست یک موفقیّت بزرگ دیگر را کسب کند و آن این است که به ملّت مسلمان می گوید تو مکتب، هویّت،  منش و فکر مستقل داری و باید خود را از این خودباختگی در برابر بیگانگان برهانی. پس انقلاب به طور همه جانبه، اسلامی است و ضرورت دارد این ویژگی حفظ شود.

شهید آیت الله مطهری (رحمه الله) می گوید:

«روح این انقلاب را چه از جنبه های مادّی، چه از جنبه های آزادی خواهانه و چه از جنبه های دیگر، اسلام تشکیل می دهد، در این صورت تداومش هم در آینده باید بر همین مبنا و اساس باشد؛ یعنی همه ما باید بکوشیم آن را اسلامی کنیم؛ ولی نه اسلامی یک جانبه … .»[۴]

اگر قرار است اصلاحاتی صورت گیرد، باید انگیزه اش زدودن کمبودها،  ناهنجاری ها و مفاسد باشد و کسی که می خواهد در این راستا برنامه ریزی کند و گام هایی بردارد، ضرورت دارد اصول اصلاحی اسلام را به درستی و با دقت بشناسد و این حرکت را از خود آغاز کند. بدیهی است افرادی که خود گرفتار کژیها و کاستی ها هستند و شایستگی ها و لیاقت های لازم را در وجود خویش شکوفا نساخته اند، نمی توانند مدّعی اجرای برنامه های اصلاحی باشند. چگونه می توان از خودخواهان، سودجویان، شهرت طلبان و رفاه زدگان و مدّعیان دروغین انتظار داشت که راستی و درستی را در جامعه گسترش دهند و انسانها را به سوی صلاح و رشد هدایت کنند.

اصلاحات در ماهیت خود حق طلب، عدالت خواه و فضیلت پرور است و با منافع افرادی که به ضعف نفس دچارند و اهل مداهنه و سازش با بیگانگان، در تضادّ است. حضرت علی (علیه السلام) در نامه ای پُربار، محورهای اصلاحات را مشخّص ساخته اند: «لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ.»[۵]

چهار اصل در این عبارت مطرح شده است:

۱٫ بازگشت به اسلام راستین و احیای اصول فراموش شده قرآن و سنت محمّدی (صلی الله علیه وآله)؛

۲٫ اساسی و روشن بودن اصلاحات و ظهور آثار آن در نقاط گوناگون؛

اموری همچون سامان دادن به زندگی عموم مردم، رفع محرومیّت ها، درمان بیماران، به وجود آوردن شرایط رفاهی و ارتباطی، از بین بردن موانع رشد و ترقی فکری و فرهنگی مردم از آن جمله آثار اصلاح است.

۳٫ تحقق عدالت، مبارزه با تبعیض و دفاع از حقوق مظلومان؛

یعنی باید افرادی که تحت فشار برخی نارواییها و روابط ظالمانه، واقع شده اند و یا حقوقی از آنان تضییع شده است، احساس امنیت کنند. ضُعفا و افرادی که حقّشان پایمال شده  است، باید بدون احساس نگرانی و تشویش بتوانند از حقوق خود دفاع کنند. همچنین باید شکاف طبقاتی از اجتماع رخت بربندد؛ زیرا فاصله طبقاتی، جامعه را به دو بخش قوی و ضعیف تقسیم می کند. باید شرایط به گونه ای باشد که مردم در برابر تلاشهای فکری، علمی و عملی و شایستگیهای درونی و اکتسابی شان به منزلت واقعی خویش دست یابند.

۴٫ برپا داشتن حدود الهی و مقرّرات اسلامی؛

قانون منبعث از قرآن و سنّت محمّدی (صلی الله علیه وآله) نه تعطیل می شود و نه آنکه به صورت تبعیض گونه به اجرا در می آید، آن قدر اقتدار بر جامعه حاکم  است که اقویا و قدرتمندان مختلف هم گرفتار قانون می شوند و شرایط اجازه نمی دهد خلافکاران، جانیان و مجرمان از آن چنان جرأتی برخوردار شوند که آسایش و آرامش اقشار مردم را بر هم زنند و برای قاطبه مؤمنان و حق جویان، مزاحمت و موانع پدید آورند.[۶]

حضرت علی (علیه السلام) در بیانی دیگر فرموده اند اگر امنیت آن قدر نباشد که در مملکت اسلامی حتی به یک زن غیرمسلمان تعرّض شود و خلخال از پایش در آورند، در چنین شرایطی اگر انسان مسلمانی از غُصّه این رویداد جان خود را از دست بدهد، ملامت نمی شود.[۷]

بنا بر منابع قرآنی و روایی در درجه اوّل پیامبران و ائمّه هدی (علیهم السلام) مصلحان جامعه اند. سپس طبق احادیثی، علما، وارثان انبیایند؛ پس از این طبقه، اهل معرفت، حکمت، خردورزان و پارسایان می توانند به اصلاحات دست بزنند. سایر اقشار مردم هم در صورت سلامتی درونی و آراستگی به تقوا و فضیلت، اصلاح گر و اصلاح طلب اند؛ زیرا این برنامه از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر است.[۸]

آیت الله سیّد محمود شاهرودی ریاست پیشین قوه قضائیه در جمع قضات دادگستری خراسان شمالی در بجنورد خاطرنشان ساخت: «جامعه ایده آل نظام اسلامی آن است که حقوق همه محفوظ باشد،  نه اینکه ابتدا این حقوق مورد تعرّض قرار گیرد، سپس محاکم به استیفای حقوق مردم پرداخته، متعرّضان به حقوق را تنبیه کنند.» وی افزایش تخلّف و نزاع را زیبنده جامعه اسلامی ندانست و افزود: «باید ریشه تخلّف و ناسلامتی های حقوقی، شناسایی شود و ساختارها را اصلاح کنیم و گذرگاه تخلّفات از طریق اصلاح ساختارها و تدوین قانون به گونه ای بسته شود که کسی نتواند خلاف کند و امکان انحراف از بخشها گرفته شود.»[۹]


پی نوشت: 

[۱]. در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و دوم، امیر کبیر، تهران، ۱۳۶۲ ش، ص‏۴۷۰٫

[۲]. همان، ص‏۱۸۷٫

[۳]. از بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تهران، در ۲۴ آذر ۱۳۸۷ ش.

[۴]. آینده انقلاب اسلامی، شهید مطهری، صدرا، تهران، چاپ ۲۵، ۱۳۸۵ ش، ص‏۸۷۴٫

[۵]. نهج البلاغه، سید رضی، نشر هجرت، قم، نامه ۵۳٫

[۶]. با استفاده از مطالب شهید مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی، ۲۸ ـ ۳۰٫

[۷]. نهج البلاغه، خطبه ۲۷٫

[۸]. نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، شهید مطهری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ص‏۹ ـ ۱۰٫

[۹]. روزنامه قدس، اوّل دی ماه ۱۳۸۷، ش ۶۰۲۲٫     






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 5 = 9