حامی راستین انقلاب اسلامی ایران

در ۱۷ شوال ۱۳۱۳ ق نیمه فروردین ۱۲۷۵ ش شهید مصطفی خمینی، فرزند سید احمد موسوی، از هاجر خانم دارای فرزندی گردید که «سید مرتضی» نامیده شد…

دوران کودکی و تحصیلات‌

 

در ۱۷ شوال ۱۳۱۳ ق نیمه فروردین ۱۲۷۵ ش شهید مصطفی خمینی، فرزند سید احمد موسوی، از هاجر خانم دارای فرزندی گردید که «سید مرتضی» نامیده شد. او هشت ساله بود که پدرش توسط خوانین محلی به دلیل مقاومت در برابر زورگوییهای آنان به شهادت رسید، و سید مرتضی ـ برادر بزرگ تر امام خمینی ـ بعد از قصاص قاتل والدش در ۱۳۲۳ ق ـ که در تهران صورت گرفت ـ به خمین، زادگاه خود بازگشت. ۱
وی همراه برادرش، آقا سید نورالدین موسوی در مکتب ملا ابوالقاسم به فراگیری مقدمات درس حوزه مشغول گردید، آقا میرزا محمود افتخار العلما به عنوان معلم سرخانه به وی درس می داد و در غیاب وی، مادرش معلم سید مرتضی بود که نزدش هیئت، نجوم و حساب می خواند. ۲
معلمان بعدی ایشان داییهایش «میرزا عبد الحسین» و «میرزا مهدی احمدی» و پسر عمّه و شوهر خواهرش «میرزا رضا نجفی» بودند که وی نزد آنان مقداری نحو، شرایع و سایر کتب را فرا گرفت. ۳

دانش اندوزی در اصفهان‌
آقا مرتضی در سال ۱۳۲۷ ق و در ۱۴ سالگی همراه برادرش، سید نورالدین و معلم خود، میرزا محمود افتخار العلما راهی اصفهان گردید و نزد «حاج میرزا رضا نجفی»، شوهر خواهر خود، شرایع را فرا گرفت و در مدت هشت سال اقامت در آنجا مطول و شرح لمعه را از «آقا میرزا علی یزدی» آموخت. «سید مهدی درچه ای» دیگر استاد ایشان در اصفهان بوده است. هنگامی که سید مرتضی مشغول دانش اندوزی در اصفهان بود، جنگ جهانی اوّل رخ داد که شعله های آن تا ایران و اصفهان را در برگرفت، بر اثر آشفتگیهای ناشی از این بلای جهانی، مرتضی و برادرش بعد از تحمل مشقتهای گوناگون در صفر ۱۳۳۴ ق به شهر خمین برگشتند. ۴ ‌

ادامه تحصیل در عتبات عراق و تهران‌
در سال ۱۳۳۴ ق برای تکمیل تحصیلات به عتبات عراق رفت و در نجف اشرف نزد علمایی چون «آقا ضیاء الدین عراقی» و مرحوم «حاج شیخ عبد الکریم حائری» خارج فقه و اصول را تکمیل نمود و از برخی علمای نجف اجازه اجتهاد دریافت کرد، وقتی «شهید مدرس» در مدرسه سپه سالار (شهید مطهری کنونی) به تدریس فقه و اصول مشغول بود، سید مرتضی از محضر این فقیه مبارز چند ماهی استفاده نمود. ۵

بازگشت به زادگاه‌
آیت الله پسندیده بعد از رسیدن به مقام اجتهاد، به خمین بازگشت و از سال ۱۳۳۵ ش به تدریس فقه، اصول، کلام، منطق و نحو در این دیار روی آورد، از تعداد شاگردان و چگونگی حوزه درسی او آگاهیهای مستندی بدست نیامد۶ ؛ اما قرائنی مؤیّد آن است که عده ای از جوانان طلبه که مشتاق معارف و کمالات دینی بوده اند، در درس او حضور می یافته اند. امام خمینی رحمه الله منطق، سیوطی و مطول را از برادر خود آقا سید مرتضی فرا گرفت و تا سال ۱۳۳۸ ق در خمین از درس ایشان استفاده می نمود و در این سال به شهر اراک مهاجرت کرد. ۷ ‌
آقا مرتضی در یکی از مساجد خمین به اقامه جماعت مشغول بود و در کنار این تلاش عبادی به ترویج دیانت و ارشاد و هدایت اقشاری از مردم اهتمام می ورزید. ۸ ‌

برنتابیدن جفا و تجاوز‌
ظلم ستیزی و مقاومت در برابر نارواییهای کارگزاران ستم و طغیان گران محلی، با زندگی آیت الله پسندیده عجین گردیده بود. او که در خانواده ای اهل اجتهاد و جهاد به بالندگی رسیده بود، از زمانی که به تشخیص رسید، والد بزرگوار را در مقابل ظلم حاکمان محلی و خوانین یافت که در همین راه به شهادت رسید.‌
در ادامه به مواردی از مقاومت ایشان در مقابل ظلم و ستم اشاره می شود:‌
۱٫ در زمان اشغال ایران توسط متفقین و تصرف کشور، آیت الله پسندیده با خرید غلّات و ارزاق عمومی برای تأمین نان و خوراک قوای متجاوز به مخالفت برخاست، خود در این باره گفته است: «من به عظام الدوله که رئیس دارایی گلپایگان بود، گفتم: نمی گذارم اینها تمام غلّات و ارزاق مردم را بخرند و تاراج کنند، مگر اینکه نان محلی تأمین شود بعد از آن اگر مازادی داشت بخرند؛ وگرنه نمی شود.» ۹ ‌

۲٫ مقاومت وی در مقابل عُمّال حکومت و متّفقین، موجب پرونده سازی و اعمال فشار برای ایشان گردید. عظام الدوله عین گزارش مخالفت او را به وزارت کشور ارسال کرد و بر اساس آن، حکم وزارت کشور مبنی بر تبعید آیت الله پسندیده از خمین صادر گردید و با تمهیداتی که به عمل آمد، حکم را غیرقانونی اعلام کردند و از تبعید ایشان صرف نظر شد. ۱۰ ‌

۳٫ بعد از تصویب قانون متحد الشکل گردیدن لباس، در حکومت پهلوی اول، آیت الله پسندیده را تحت فشار قرار دادند که لباس روحانی خود را تغییر دهد؛ اما چون وی از علمای نجف اجازه اجتهاد داشت، مدارک مزبور را به مأموران ارائه داد و آنان هم جوازی صادر نمودند که براساس آن سید مرتضی موسوی خمینی می تواند معمّم باشد و پوشیدن لباس روحانیت برایش مجاز خواهد بود. ۱۱ ‌

۴٫ در ارتباط با حل مشکلات مردم منطقه و موضوع مبارزات، با شهید سید حسن مُدرس ارتباط برقرار کرد، در جلسه ای با حضور آیت الله شیخ عبد الکریم حایری علیه سردار سپه (رضاخان) سخنرانی کرد، ایشان در خاطره ای گفته است:‌
«در ۱۳۰۳ ش، از تهران به قم رفتم و ایشان (آیت الله حایری) را ملاقات کردم، در یک جلسه ای که جمعی هم بودند، علیه سردارسپه که آن وقت رئیس الوزرا بود، صحبت کردم.» ۱۲

۵٫ آیت الله پسندیده در نامه ای به آیت الله مرعشی نجفی، دل سوزانه نسبت به دخالتهای اداره اوقاف رژیم پهلوی در امور مذهبی هشدار داد؛ زیرا با فراستی که داشت، دریافت که نظام شاهنشاهی در صدد است از این طریق اداره امور مدارس علوم دینی و مراکز حوزوی را بر عهده گیرد. ۱۳ ‌

مخالفت با اصلاحات ارضی فرمایشی‌
هنگامی که امام خمینی رحمه الله رفراندوم شاه و اصلاحات ارضی او را تحریم کرد، برخلاف این حرکت، رژیم پهلوی در بهمن ۱۳۴۱ ش برنامۀ اصلاحات ارضی را به مرحله اجرا درآورد، در همان ایامی که هر گونه اعتراضی به شدت سرکوب می گردید، آیت الله پسندیده که در شهر خمین دفتر اسناد رسمی داشت، از تنظیم اسناد اجتناب کرد و چون بر این امر اصرار گردید، به طور کتبی نوشت:‌
«چون تنظیم اسناد مربوط به مرحله اول اصلاحات ارضی خلاف شرع است؛ لذا از انجام این امر در دفترخانه خود ممانعت خواهد نمود.» ۱۴ ‌
بر همین اساس در ذیل گزارش این نوشته و دستور داده شد تا از طریق دادگستری، در مورد انحلال دفترخانه ایشان اقدام گردد؛ چون مخالفت علنی با اصلاحات ارضی و فرامین شاهنشاه است. ۱۵ ‌

همگامی با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش‌
در آستانه قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش که سرآغاز مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی به رهبری امام خمینی رحمه الله بود، حدود دویست و پنجاه نفر از اهالی خمین برای شرکت در مراسم سوگواری محرم سال ۱۳۸۳ ق و میثاق با امام، همراه آیت الله پسندیده به سوی قم آمدند. عصر پانزدهم خرداد که مصادف با ۱۲ محرم ۱۳۸۳ ق بود، امام در مدرسه فیضیه سخنرانی مهم خود را ایراد کرد که به دنبالش توسط ایادی رژیم پهلوی دستگیر شد. آیت الله پسندیده نیز در روز قیام با شکوه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ش با سخنرانی در میدان مرکزی خمین به طور آشکارا به حمایت از حرکت امام پرداخت، این اقدام شجاعانه چنین ثبت گردیده است:‌
«به قرار اطلاع، فردای روزی که آیت الله خمینی دستگیر شده، سید مرتضی پسندیده، برادر وی که در خمین می باشد، در میدان شهر مردم را جمع و به منبر رفته و پس از سخنرانی، نواری که در آن [امام] خمینی صحبت نموده، از بلندگو پخش می نماید.» ۱۶ ‌
پس از قیام خونین ۱۵ خرداد و دستگیری امام، آیت الله پسندیده به همراه مراجع، علما و مدرسین حوزه علمیه قم به تهران عزیمت کرد و در اعتراض دسته جمعی علما به این بازداشت، مشارکتی فعال داشت. امضای ایشان در اعلامیه چهل تن از مدرسین و فضلای حوزه قم به عنوان نخستین امضا، نمایان‌گر نقش کلیدی آن مرحوم در این زمینه می‌باشد. ۱۷ ‌

رسالت جدید‌
وقتی آیت الله پسندیده از ماجرای کاپیتولاسیون (حق قضاوت کنسولی) که در سال ۱۳۴۲ ش محرمانه توسطه رژیم پهلوی به تصویب رسید، مطلع گردید، حاج شیخ علی ریحانی را خدمت امام فرستاد و درباره موضوع تصویب این لایحه در مجلس شورای ملی و سنا شرحی نگاشت و در این مورد برای آیت الله گلپایگانی گزارش نوشت و توسط آقای سهرابی برایشان ارسال نمود. امام از برادرش خواست: «متن لایحه را برایم بفرستید تا از آن باخبر شوم؛ البته من نمی‌گذارم محرمانه بماند و در این باره اقدام کرده و خائنین را رسوا می‌سازم»، آیت الله پسندیده خاطرنشان ساخت: به دلیل محرمانه بودن لایحه موفق نشدم متن آن را به دست آورم؛ اما امام در نامه بعدی به ایشان نوشت: «من خودم متنش را بدست آورده‌ام.» و در چهارم آبان سال ۱۳۴۳ ش مصادف با ۲۰ جمادی الثانی ۱۳۸۴ ق طی نطقی مفصل مردم را از حق قضاوت کنسولی و لایحه مصونیت آمریکاییها مطلع ساخت و عوارض این توطئه را برای شنوندگان تشریح نمود و درباره اجرای آن هشدار داد.‌
به دلیل همین سخنرانی افشاگرانه، امام در سیزده آبان ۱۳۴۳ ش، در منزل خویش دستگیر و به تهران انتقال داده شد و از آنجا توسط هواپیمایی به ترکیه تبعید گردید. آیت الله پسندیده طی نامه‌ای از نخست‌وزیر وقت (امیر عباس هویدا) ضمن درخواست مسافرت به ترکیه و ملاقات با امام خمینی رحمه الله نوشت: ‌
«ادامه تبعید مرجع تقلید شیعیان جهان حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رحمه الله موجب نگرانی شدید است.» ۱۸ ‌
هر چند در ابتدا دولت ایران به این درخواست پاسخ مثبت داد؛ ولی مقامات ساواک ارتباط آیت الله پسندیده را با امام به مصلحت ندانسته و با این امر مخالفت کردند.

استقرار در بیت امام خمینی رحمه الله‌
حمایتهای آیت الله پسندیده از امام و نهضت او ادامه داشت تا آنکه ایشان جهت رونق بخشیدن به بیت امام در قم به عنوان مأمن و محفل یاران، دوستان و مقلدان آن حضرت، تصمیم به هجرت به قم گرفت، این مهاجرت با هماهنگی حضرت امام که توسط حاج سید احمد به وی ابلاغ گردیده بود، صورت پذیرفت. ساواک این‌گونه گزارش نموده است:‌
«حاج پسندیده، برادر بزرگ [امام] خمینی که در خمین سکونت دارد، روز جمعه ۱۸/۱۰/۱۳۴۹ وارد قم شده و در منزل شخص خمینی می‌باشد و روز شنبه ۱۹/۱۰/۱۳۴۹ به مناسبت [سالروز] میلاد حضرت رضاعلیه السلام رسماً در مجلسی که در بیرونی منزل خمینی به همین مناسبت تشکیل شده بود، شرکت [نمود] و از واردین پذیرایی و دید و بازدید به عمل آورد… . نظریه شنبه: مسافرت پسندیده به قم در ظاهر به عنوان زیارت است؛ ولی در باطن به اشاره گردانندگان دستگاه خمینی است… که اگر دستگاه [رژیم پهلوی] مانع نباشد، ایشان برای دایم در قم بمانند.» ۱۹ ‌
علت حساسیت گزارشگر ساواک در خصوص امکان دایمی حضور آیت الله پسندیده در منزل حضرت امام در قم، به واسطه تصمیماتی بوده است که در سال ۱۳۴۶ ش توسط ساواک برای معظم‌له ایجاد گردید و ایشان از طرف ساواک به طور رسمی به خمین مراجعت داده شد.‌

آیت الله پسندیده رحمه الله، به روایت اسناد ساواک‌
در اسناد ساواک آمده است: «مرتضی پسندیده با آیت الله اشراقی (داماد امام) تماس حاصل نموده و از قرار اطلاع، حقوق مستمری طلاب قم و خمین به وسیله این دو نفر پرداخت می‌شود. مرتضی پسندیده از حامیان سرسخت امام خمینی رحمه الله بوده و به همین جهت در شهر خمین به تحریکاتی می‌پردازد. پسندیده مجلسی در منزل [امام] خمینی رحمه الله برگزار کرده که چند نفر از علما چون آقایان: شیخ فاضل لنکرانی، قاضی طباطبایی، مهدی فیض، میرزا هاشم آملی و چند تن دیگر که اکثراً طلاب بوده‌اند، در آن حضور داشته‌اند؛ البته حدود دویست نفر هم با لباس شخصی شرکت کرده‌اند. به قرار اطلاع، شیخ علی اسلامی که منزلش رو به روی منزل خمینی (در قم) قرار دارد و نیز علی محفوظی، شیخ احمد احمدی و شیخ حسین مظاهری، در دریافت و پرداخت وجوه دخالت دارند و مرتضی پسندیده از وضع آنها بازدید و به کارشان نظارت دارد.» ۲۰ ‌
در سند مورخه ۱۸ خرداد ۱۳۴۵ ش ساواک می‌خوانیم:‌
«سید مرتضی پسندیده به طرفداری از برادر خود، آیت الله خمینی فعالیتهای مضرّه و تحریک‌آمیز بسیار دارد که گزارشهای مکرر شهربانی خمین و ساواک محل، مؤیّد این موضوع می‌باشد و در حال حاضر هم فعالیتهای این شخص افزایش یافته و در قم، ضمن تماس با عناصر مشکوک، وجوه شرعیّه را اخذ و حقوق طلاب را پرداخت می‌نماید. توضیح اینکه یاد شده از مخالفین سرسخت اصلاحات ارضی بوده که از تنظیم اسناد مربوطه در دفترخانه خودداری می‌کرده که با اقداماتی که به عمل آمد، تصمیم به انحلال دفترخانه وی گرفته شده است.» ۲۱ ‌
در خبرها آمده است که آیت الله پسندیده به دلیل پیگیری امور دفتر امام رحمه الله و ارتباط با مبارزین، در ۱۶ مهر ۱۳۴۷ ش مصادف با ۵ رجب ۱۳۸۸ ق، به خمین تبعید گردید که گویا این وضع چندین سال متوالی ادامه داشته است، چنان‌که در ۱۷ بهمن ۱۳۵۲ش مصادف با سیزدهم محرم ۱۳۹۴ ق مرحوم پسندیده با ارسال نامه‌ای برای آیت الله مرعشی، وضع خویش را در تبعیدگاه بیان کرده است. ۲۲ ‌
آیت الله پسندیده علاوه بر اینکه وکیل شرعی امام خمینی رحمه الله برای فروش املاک وی در خمین بوده و اسنادی در این ارتباط موجود می‌باشد،۲۳ وکیل تام الاختیار امام در مورد وجوهات شرعی و توزیع شهریه طلاب و مسائل مالی دیگر بود، ایشان بنا به توصیه امام رحمه الله، فعالیتهای سیاسی خود را در این ایام آشکار نمی‌کرد تا بتواند کارهای جاری را سر و سامان دهد، به همین دلیل کمتر از بیت امام بیرون می‌آمد، حتی برای زیارت حرم مطهر و دید و بازدیدهای متداول و متعارف نیز این ملاحظات را در نظر می‌گرفت، رژیم پهلوی مأموران ساواک را اخطار کرده بودند که اگر مرحوم پسندیده در محافل و مجالس قم و یا هر جایی دیگر از سطح شهر ظاهر گردد، دستگیر خواهد شد. او چون می‌دانست که نباید بیت امام بسته شود، ارتباطات اجتماعی خویش را محدود ساخت؛ البته رفت و آمد مردم به منزل امام خمینی در قم، در محله یخچال قاضی و دیدارها و ملاقاتها با وی همچنان برقرار بود. ۲۴

تبعید به شهر انارک و داران‌
بعد از شهادت آیت الله سید مصطفی شهر قم به پایگاه قیام و مرکز جوش و خروش انقلابی یاران امام، مبدّل شد، در این میان آیت الله پسندیده از عوامل مهم ارتباط حرکت اسلامی با رهبری آن در نجف اشرف و به خصوص زمان اقامت امام در نوفل لوشاتو (در حومه پاریس) بود. در راستای این نقش مؤثر ایشان، ساواک حضور آیت الله پسندیده را برای رژیم خطرناک و تهدیدآمیز تلقّی کرد و براساس دادگاهی فرمایشی، در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۷ در حالی که او ۸۵ ساله بود، دستگیر و برای مدت سه سال به شهر کویری انارک از توابع شهرستان نائین تبعید گردید؛ ولی آیت الله پسندیده این حکم غیرقانونی را نادیده گرفت و با شهامت به کانون قیام، (قم) بازگشت. این بار ساواک طی حکمی محل تبعید ایشان را از بخش انارک به شهرستان داران (از توابع استان اصفهان) تغییر داد. این بار نیز مرحوم پسندیده با پیام امام مبنی بر اینکه تمام کسانی که تبعید شده‌اند به حکم تبعید امتنا نکنند و به قم و یا شهر خودشان مراجعت کنند، به این حکم نیز اعتنا نکرد. ۲۵ ‌
آیت الله پسندیده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف موقعیت ویژه‌ای که از نظر مقامات علمی، تجربه و مبارزات مستمر خویش داشت، همچون گذشته افتخار وکالت امام خمینی را در امور شرعی مردم، به هر عنوان و سمتی و هرگونه امتیازی ترجیح داد و در طول سالها پس از استقرار نظام اسلامی با بزرگواری و بی‌هیچ ادعا و توقعی و بدون کمترین تغییری در مواضع، مشی و شیوه زندگی خویش، همان روش گذشته را ادامه داد. ۲۶ ‌

تحکیم اخوّت، تکریم برادر‌
رابطه متقابل امام و مرحوم پسندیده در آداب اخوّت اسلامی و معاشرت دینی الگویی مهم به شمار می‌رود. در یک سوی این ارتباط ژرف عاطفی فقیه و مرجعی نامدار و رهبری عالیقدر چون امام خمینی رحمه الله قرار دارد و در سوی دیگر، برادر بزرگ ایشان دیده می‌شود که سالهایی چند سمت سرپرستی و استادی امام را داشته است.

اینک به نمونه‌هایی از علاقه امام نسبت به آیت الله پسندیده اشاره می کنیم:‌
۱٫ نامه امام از ترکیه به آیت الله پسندیده در ۲۰ محرم الحرام ۳۸۵ ق:‌
«برادر بزرگوار، قربانت شوم! شما را به خدای متعال قسم می‌دهم به حرفهای دکتر [در مورد سلامتی خود] ترتیب اثر دهید، چرا موجب نگرانی همه می‌شوید؟ خداوند لازم نموده است که در مواقع احتمالی ضرر، انسان از آنچه موجب است، اجتناب کند؛ اگر چه ترک حجّ، صوم و صلات باشد… .» ۲۷

۲٫ امام خمینی رحمه الله در نامه ای خطاب به حاج سیداحمد خمینی در مورد آیت الله پسندیده چنین سفارش می کند: «… حضرت آقای عموی معظم‌ مادامی که قم هستند، خیلی مواظبت از ایشان کنید، هم از جهت کرسی و مکان و هم از حیث غذا و سایر امور خصوصاً احترامات … .»‌
«خداوند تعالی به شما توفیق عنایت کند! حضرت آقا را تنها نگذارید، به ایشان نباید بد بگذرد.» «… از مواظبت آقای عمّ بزرگوار کوتاهی نکنید… از ایشان خیلی توجه کنید و خدمت به ایشان فرض است از برای شما… .» ۲۸ ‌

۳٫ امام در نامه‌ای که در ۲۰ دی ۱۳۴۳ از «یورسای» ترکیه برای همسرش (خدیجه ثقفی رحمه الله) نوشته از ایشان خواسته است که وی را از سلامتی حضرت آقای پسندیده مطلع نماید. ۲۹ ‌

۴٫ سید احمد خمینی گفته است: «حضرت آیت الله پسندیده را امام در حکم پدر خود می‌دانستند و بارها به من فرموده بودند که: اگر ایشان نبود، من نمی‌توانستم درس بخوانم و شدیداً‌ به ایشان احترام می‌گذاشتند.» ۳۰ ‌

رحلت و دفن ‌
سرانجام این روحانی بزرگوار که عمر طولانی خود را در راه تحصیل علوم و معارف دینی، تدریس، ارشاد و اصلاح جامعه، مقاومت در برابر استبداد و استعمار و حمایت از امام و انقلاب اسلامی ایران سپری کرد، در ۲۳ آبان ۱۳۷۵، مطابق ۳۰ جمادی الثانی ۱۴۱۷ در تهران درگذشت. ۳۱ در فرازی از پیام حضرت آیت الله خامنه‌ای مد ظله به مناسب ارتحالش آمده است: ‌
«این روحانی شریف و امین و شجاع و صادق برای امام کبیر ما در یک دوره همچون پدر و سرپرستی مهربان و دل‌سوز و مصلحت اندیش و در یک دوره همچون پیروی مؤمن و فرمان پذیر و مطیع بود. این افتخار برای او بس که بزرگ‌ترین انسان زمان ما [امام خمینی] همواره او را بزرگ و گرامی می‌داشت و به او احترام می‌کرد، از او راضی بود و به حفظ رضایت او اهتمام می‌ورزید.» ۳۲ ‌


پی نوشت:

۲) خاطرات آیت الله پسندیده، سوره، تهران، ۱۳۷۴ ش، ص ۹۱٫
۳) همان، ص ۹۷؛ سطر اوّل، محمدجواد مرادی نیا، عروج، تهران، ۱۳۷۵ ش، ص ۲۵۵٫
۴) همان، ص ۲۵۸٫
۵) ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان، زائر قم، ج۱۳، ص ۱۹۰ ـ ۱۸۹٫
۶) شهید مدرس ماه مجلس، از نگارنده، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۴ش، ص ۴۰٫
۷) خاطرات آیت الله پسندیده، ص ۵۱ ـ ۵۰٫
۸) سطر اول، ص ۲۵۹؛ خاطرات آیت الله پسندیده، ص ۲۵۹٫
۹) خاطرات آیت الله پسندیده، ص ۹۱٫
۱۰) همان، ص ۹۲ ـ ۹۱٫
۱۱) خمین در گذر تاریخ، ص ۱۱۹ ـ ۱۱۸٫
۱۲) یایان امام به روایت اسناد ساواک، کتاب بسیتم (آیت الله سید مرتضی پسندیده)، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، چاپ اول، بهار ۱۳۸۰، ص «ر».
۱۳) اسناد انقلاب اسلامی، ج دوم، معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۶۹ش، ص ۱۹۹٫
۱۴) یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب بیستم، سند شماره ۱/۱۹ ـ ۵ ـ ۶۵۱ ـ ۶/۳/۱۳۴۴٫
۱۵) همان مأخذ، ص «ز».
۱۶) فصلنامه حضور، ش ۱۷، ص ۳۵۰٫
۱۷) یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص «ز».
۱۸) فصلنامه حضور، ش ۱۷، ص ۳۵۱٫
۱۹) فصلنامه حضور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله، تهران، ش ۱۷، ص ۳۵۲؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک …، ص «ش».
۲۰) یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص ۸۱ ـ ۷۳٫
۲۱) همان، ص ۹۳، افتخارآفرینان استان مرکزی، داود نعیمی، کومه، قم،‌ ۱۳۸۵، ج ۳، ص ۲۷۷٫
۲۲) هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، ج اول، ص ۳۴۱ و ۵۸۳٫
۲۳) صحیفه امام، سید روح الله موسوی خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ج اول، ص ۱۳؛ افتخار آفرینان استان مرکزی، ج سوم، ص ۲۷۷٫
۲۴) از ایران به ایران، سید علی اکبر محتشمی‌پور، کوثر النبی، قم، ۱۳۸۴، ج ۲، ص ۱۵ و ۱۸۹٫
۲۵) یاران امام به روایت اسناد ساواک، ص «ض».
۲۶) همان، ص: «ض»، سطر اول، ص ۲۵۹٫
۲۷) صحیفۀ امام، ج۱، ص۴۳۸٫
۲۸) وعده دیدار (نامه‌های امام خمینی به حاج سید احمد خمینی، تهران، عروج، ۱۳۸۳ ش،‌ ص ۴۴، ۴۶،‌ ۵۰، ۵۷٫
۲۹) صحیفۀ‌ امام، ج اول، ص ۴۳۵٫
۳۰) وعده دیدار، ص ۴۱٫
۳۱) فصلنامه حضور، ش ۱۷، ص۳۶۳٫
۳۲) روزنامه اطلاعات، ۲۳ آبان ۱۳۷۵٫

۱)خمین در گذر تاریخ، محمدجواد مرادی نیا، نور السجاد، قم، ۱۳۸۰ ش، ص ۲۳۵٫

 






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


9 + = 13