دعا در فرهنگ قرآن و اهل بیت علیهم السلام

«دعا» فقط یک درخواست خشک و بی روح نیست بلکه باید گفت: «دعا» باطن قرآن است، چنانکه حضرت امام خمینی رحمه الله به نقل از استاد خود می فرمود: «دعا قرآن صاعد است. »

«دعا» فقط یک درخواست خشک و بی روح نیست بلکه باید گفت: «دعا» باطن قرآن است، چنانکه حضرت امام خمینی رحمه الله به نقل از استاد خود می فرمود: «دعا قرآن صاعد است. (۱)» علامه طباطبائی رحمه الله در تفسیر شریف المیزان می فرماید: «هر عبادتی دعا است. (۲)» و با توجه به کلام نورانی خداوند که فرمود: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون (۳)» باید گفت: «دعا» هدف خلقت است.
علامه امینی رحمه الله می گوید: «اسلام برای مسلمانان مدرسه ای تاسیس کرده است که درب این مدرسه دو لنگه دارد و هیچ لنگه آن در عالم لنگه ندارد، یکی «دعا» و یکی «زیارت».»
دعا کننده کسی است که چون فاصله بین آنچه را که «هست» با آنچه را که «باید باشد» او را دچار هراس و بی تابی کرده است، ست به دامن «دعا» می زند تا خود را به اوج قله کمال برساند. دعا کننده واقعی حرکتش به سوی مخلوق نیست تا محدود باشد، او طالب خالق است. پس دعا وسیع ترین، کامل ترین و ضروری ترین نوع حرکت است.
الکسیس کارل می گوید: دعا کردن دعا در فرهنگ قرآن و اهل بیت علیهم السلام
تنها یک عبادت معمولی نیست، بلکه همچون تشعشعی است که از روح شخص دعا کننده برمی خیزد و نیرومندترین شکل انرژی است که شخص می تواند تولید کند. تاثیر دعا بر روح و جسم آدمی به آن اندازه قابل اثبات است که تاثیر غدد ترشح کننده بدن، و نتایج آن را می توان از راه افزایش کار آمدی بدن، بزرگتر شدن نیروی فکری، زیادتر شدن طاقت اخلاقی، عمیق تر شدن فهم آدمی از واقعیت هایی که با روابط بشری همراه است، اندازه گرفت. (۴) به قول شهید مطهری: «دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم غایت. (۵)»

معانی دعا در قرآن 
۱ – خواندن 
«هنالک دعا زکریا ربه قال هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعاء» (۶) ؛ «در آن هنگام زکریا پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: [خداوندا] از ناحیه خود فرزند پاکیزه ای به من عطا فرما که تو شنونده دعایی.»

۲ – پرسش کردن 
«قالوا ادع لنا ربک یبین لنا ما هی» (۷) ؛ « [بنی اسرائیل به حضرت موسی علیه السلام گفتند:] برای ما از پروردگارت بپرس، این گاو چگونه گاوی باشد، برای ما روشن کند.»

۳ – فریادرسی خواستن 
«قل ارایتم ان اتاکم عذاب الله او اتتکم الساعه اغیر الله تدعون ان کنتم صادقین بل ایاه تدعون» (۸) ؛ «بگو اگر راست می گویید به من خبر دهید، اگر عذاب خدا به شما رو آورد، یا قیامت فرا رسد، آیا غیر خدا کسی را به فریادرسی خود می خوانید؟ [قطعا نه] بلکه تنها خدا را به فریاد رسی می خوانید.»

۴ – تشویق و ترغیب کردن 
«والله یدعو الی دارالسلام» (۹)؛ «خدا به خانه امن و سلامت تشویق می کند.»
«یا قوم مالی ادعوکم الی النجاه و تدعوننی الی النار» (۱۰) ؛ « [مؤمن آل فرعون گفت:] ای قوم! چرا من شما را به نجات تشویق می کنم و شما مرا به آتش تشویق می کنید.»

۵ – کمک خواستن 
«فاتوا بسوره من مثله وادعوا شهداءکم من دون الله ان کنتم صادقین» (۱۱) ؛ «سوره ای مثل قرآن بیاورید و از نخبگانتان غیر از خدا کمک بخواهید، اگر راست می گوئید.»
۶ – نام گذاری کردن 
«لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا» (۱۲) ؛ « [خطاب به مبتکران می فرماید:] نام گذاری پیامبرصلی الله علیه وآله را مانند نامگذاری یکدیگر [و آنچه بین خودتان رایج است] قرار ندهید.»

مدعو کیست؟ 
مدعو در دعا خداوند است، آن هم خداوندی که:
۱ – بی نیاز مطلق است. 
«الم تعلم ان الله له ملک السموات و الارض» (۱۳) ؛ «و آیا نمی دانی که خداوند مالک زمین و آسمان ها است؟»
«و لله ملک السموات والارض و ما بینهما» (۱۴) ؛ «آسمان و زمین وآنچه در بین آندو است ملک خداوند است.»
یا رب مکن از لطف پریشان ما را// هرچند که هست جرم و عصیان ما را
ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم // محتاج به غیر خود مگردان ما را

۲ – از آنچه می بخشد چیزی کم نمی شود. 
«ان هذا لرزقنا ما له من نفاد» (۱۵) ؛ «به درستی که این روزی را ما می دهیم و پایان پذیر نیست.»
در دعای ایام ماه رجب می خوانیم: «فانه غیر منقوص ما اعطیت؛ به درستی که هرچه می بخشی چیزی کم نمی شود.»
و در دعای افتتاح می خوانیم: «لا تزیده کثره العطاء الا جودا و کرما؛ هرچه خداوند بیشتر می بخشد، جود و کرمش افزون می شود.»

۳ – برخواسته همه واقف است. 
«محیط بکل شی ء»؛ «خداوند بر همه چیز احاطه دارد.»
الهی بی پناهان را پناهی // به سوی خسته حالان کن نگاهی
مرا شرح پریشانی چه حاجت // که بر حال پریشانم، گواهی
* * *
ای آنکه تو حال دل نالان دانی // احوال دل شکسته بالان دانی
گر خوانمت از سینه سوزان شنوی // ور دم نزنم، زبان لالان دانی
در دعای ماه رجب می خوانیم: «لکل مسئله منک سمع حاضر و جواب عتید؛ برای هر خواسته ای از تو، گوشی و پاسخی مهیا کرده ای.»

۴ – بر افراد نالایق هم لطف می کند. 
در دعای شب جمعه می خوانیم: «یا دائم الفضل علی البریه، یا باسط الیدین بالعطیه؛ ای خدایی که فضل و کرمت برخلق دائم است و دو دست عطا و بخششت [به جانب بندگان] دراز است.»
در ایام ماه رجب می خوانیم: «عادتک الاحسان الی المسیئین؛ عادت تو احسان به گناهکاران است.»
«یا من یعطی من لم یسئله و من لم یعرفه؛ ای خدایی که به کسی که از او درخواست نمی کند و به او معرفتی ندارد عطا می کند.»
غرق گنه، ناامید مشو ز دربار ما // که عفو کردن بود در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو، خالق بخشنده ما // بیا بهشتت دهم، مرو تو در نار ما
خواهم اگر بگذرم، از همه عاصیان // کیست که چون و چرا کند ز کردار ما؟!
اگر وجودت شود غرق معاصی، بیا // دست توسل بزن به آل اطهار ما

داعی کیست؟ 
دعا کننده بنده محتاجی است که حتی برای اظهار احتیاجش هم محتاج لطف خداوند است.
«یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» (۱۶) ؛ «ای انسان ها! شما به خداوند نیازمندید و بی نیاز [واقعی] خداوند حمید است.»

هر قدر که انسان بیشتر به فقر خود واقف شود، به خداوند نزدیکتر شده است و هرقدر انسان خود را بی نیاز تصور کند، از خدا دور شده و به شیطان و طاغوت نزدیک می شود. از این رو در قرآن کریم می خوانیم: «ان الانسان لیطغی ان رآه استغنی؛ انسان همین که خود را بی نیاز ببیند، طغیان می کند. (۱۷)»

نقش و اهمیت دعا 
– مورد توجه خدا: «و قال ربکم ادعونی استجب لکم؛ «و خدای شما فرمود: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.(۱۸)»
– ستون دین: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «الدعاء عمود الدین؛ دعا ستون دین است. (۱۹)»
– نور آسمان ها و زمین: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «الدعاء نور السموات والارض (۲۰) ؛ دعا نور آسمان ها و زمین است.»
– برترین عبادات: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «افضل العباده الدعاء (۲۱) ؛ برترین عبادت، دعاست.»
– برتر از قرائت قرآن: قال علی بن موسی الرضاعلیه السلام: «الدعاء افضل من قراءه القرآن (۲۲) ؛ دعا از قرائت قرآن برتر است.»

اشکال 
۱ – بعضی می گویند: دعا کردن نوعی جسارت به درگاه پروردگار است، مگر خداوند مصلحت ما را نمی داند که ما باید به خداوند تذکر بدهیم؟ مگر خداوند را عادل نمی دانیم که برای او وظیفه تعیین می کنیم؟ 
پاسخ:
اولا: خداوند به ما دستور داده است که دعا کنیم. «ادعونی استجب لکم» (۲۳)
ثانیا: دعا منحصر به درخواست حاجت نیست بلکه نوعی ارتباط و آشنایی با خالق است.
ثالثا: همانطور که دنبال رزق رفتن و کار و تلاش معیشتی منافاتی با رازقیت خداوند ندارد، دعا هم همینطور است. 

۲- آیا دعا موجب نوعی تخدیر و ترک تلاش و کوشش نیست؟ 
پاسخ: 
با رجوع به آیات و روایات و توجه به نقش تربیتی متون ادعیه، به خوبی متوجه می شویم که لازمه دعا تلاش و کوشش و فعالیت است و دعای بدون عمل ارزشی ندارد.
قرآن کریم می فرماید: «و ان لیس للانسان الا ما سعی» (۲۴) ؛ «و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست.»
و نیز می فرماید: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» ؛ «همانا خداوند وضع قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه وضع خود را تغییر دهند. (۲۵)»

تقسیم دعا برطبق خواستگاه 
۱ – دعاهایی که حاوی تقویت روحیه با یادآوری و تلقین عقاید هستند مانند:
«لا اله الا الله الها واحدا و نحن له مخلصون، لا اله الا الله ولا نعبد الا ایاه» (۲۶) ؛ خدایی جز خدای واحد نیست و برای او اخلاص داریم. خدایی جز خدای واحد نیست و غیر او را نمی پرستیم.»
«حسبنا الله و نعم الوکیل، نعم المولا و نعم النصیر (۲۷) ؛ خداوند ما را بس است و بهترین وکیل است. بهترین مولی و بهترین یاور است.»
ما در دو جهان غیر خدا یار نداریم // جز یاد خدا هیچ دگر کار نداریم
ما شاخ درختیم، پر از میوه توحید // هر رهگذری سنگ زند، عار نداریم
گر یار وفادار نداریم ولیکن ما یار بجز حضرت غفار نداریم
«رضیت بالله ربا و بالاسلام دینا و بمحمدصلی الله علیه وآله نبیا و بعلی اماما و بالحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و الحسن و الخلف الصالح علیهم السلام ائمه و ساده و قاده بهم اتولی و من اعدائهم اتبرء؛ راضی هستم به پروردگاری خدا و به مسلمان بودن و پیامبری حضرت محمدصلی الله علیه وآله و امامت حضرت علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام محمد باقر و امام جعفرصادق و امام موسی کاظم و امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری و امام زمان علیهم السلام به عنوان امام و آقا و رهبر. آن ها را دوست دارم و از دشمنانشان برائت می جویم. (۲۸)»
دعاهای مذکور مشتمل بر عقاید انسان از جهات مختلفی مانند ایمان به خدا، پذیرش اسلام، اعتقاد به نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و اقرار به امامت حضرات ائمه علیهم السلام می باشد.
دل چو بستم به خدا، حسبی الله و کفی // نروم سوی سوا، حسبی الله و کفی
تن من خاک رهش، دل من جلوه گهش // سرو جانم به فدا، حسبی الله و کفی
او چو دردی دهدم، یا که داغی نهدم // نبرم نام دوا، حسبی الله وکفی
* * *
ز مهر اولیاء الله مقامی کرده ام پیدا // برای خویش عیش جاودانی کرده ام پیدا
رساگر نیست دست من به قرب دوست یکتا // ز مهر دوستانش نردبانی کرده ام پیدا
ولای آل پیغمبر بود معراج روح من //بجز این آسمان ها آسمانی کرده ام پیدا
به حبل الله مهر اهل بیت است اعتصام من // برای نظم ایمان ریسمانی کرده ام پیدا
به خاک درگه آل نبی پی برده ام چون (فیض) // برای خود ز جنت آستانی کرده ام پیدا
* * *
سالک راه حق بیا همت از اولیا طلب // همت خود بکن بلند، سوی حق ارتقا طلب
فاش ببین گه دعا، روی خدا،در اولیا // بهر جمال کبریا آینه صفا طلب
گفت خدا که اولیا روی من و ره منند // هرچه بخواهی از خدا، از در اولیا طلب
سرور اولیا نبی است، و از پس مصطفی علی است // خدمت مصطفی کن و همت مرتضی طلب
پیروی رسول حق، دوستی حق آورد // پیروی رسول کن، دوستی خدا طلب
چشم بصیرتت به خود، نورپذیر کی شود // نور بصیرت دل از صاحب انما طلب
شرع، سفینه نجات، آل رسول، ناخدات // ساکن این سفینه شو، دامن ناخدا طلب
مفلس بینوا بیا از در ما بجو نوا // صاحب مدعی بیا، از دم ما دعاطلب
۲ – دعاهایی که متذکر توحید، نبوت و معاد شده اند مانند دعای جوشن کبیر و دعای افتتاح. در دعای افتتاح می خوانیم: «الحمد لله الذی لم یتخذ صاحبه و لاولدا و لم یکن له شریک فی الملک؛ سپاس سزاوار خدایی است که همسر نگیرد و فرزند نپذیرد و در ملک خود شریک ندارد.» و در دعای جوشن کبیر می خوانیم: «سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب؛ منزهی تو ای آنکه جز تو معبود برحقی نیست. به فریاد رس. به فریاد رس. ما را از آتش خلاص کن. ای پروردگار.»
جز خدا را بندگی، حیف است حیف // بی غم او زندگی حیف است حیف
جز بدرگاه رفیعش سر منه // بهر غیر افکندگی حیف است حیف
* * *
سکینه دل و جان، لا اله الا الله // نتیجه دو جهان، لا اله الا الله
ز شوق دوست به بانگ بلند می گوی // همه زمین و زمان، لا اله الا الله
۳ – دعای توام با استغفار، عذر خواهی و درخواست از خداوند جهت حفظ از شر شیطان و نفس مانند:
– «استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم الرحمن الرحیم (۲۹) ؛ پوزش و آمرزش از خدایی می خواهم که جز او خدایی نیست، [همان خدایی که] زنده استوار بخشنده مهربان است.»
– «اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم؛ خدایا بیامرز گناهانی را که پرده عصمت را می درد. (۳۰)»
چنانکه اشاره شد، دعای شریف کمیل بهترین نمونه برای این دسته از دعاهاست.
– «اللهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم؛ خدایا بیامرز گناهانی را که نعمت ها را تغییر می دهد. (۳۱)»
زهر چه غیر یار استغفر الله // ز بود مستعار استغفرالله
دمی کان بگذرد، بی یاد رویش // از آن دم بیشمار، استغفرالله
سرآمد عمر و یکساعت ز غفلت // نگشتیم هوشیار، استغفرالله
نکردیم یک سجودی در همه عمر // که آید آن به کار استغفرالله
ز کردار بدم صد بار توبه // ز گفتارم، هزار، استغفرالله

۴ – دعاهای تربیتی:

– در دعای ششم صحیفه سجادیه از خداوند می خواهیم: «خدایا ما را بر شکر گذاری از نعمت ها و پیروی از سنت های شرع و دوری جستن از بدعت ها و ترویج و حفظ آئین اسلام و کمک به ناتوانان موفق بدار.»
– در دعای بیستم صحیفه سجادیه از خداوند درخواست می کنیم: «خدایا مرا به کاری که در قیامت از من سؤال می کنی مشغول دار، مرا به زیور صالحان بیارای.»
– در دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه از خداوند می خواهیم: «خدایا فرزندان مرا صالح گردان و آن ها را بینای در دین و شنوای حق و مطیع فرمان خود و دوستدار خیر گردان و مرا در تربیت آن ها و احسان در حقشان یاری فرما.»
– در دعای بیست و ششم از خداوند می خواهیم که ما را در همسایه داری و رعایت حق ایشان موفق بدارد.
– در دعای بیست و هفتم صحیفه، تربیت مرزداران و نیروهای مسلح و مدافعین اسلام را از خداوند درخواست می کنیم.
آری تربیت و هدایت را باید از خدا خواست. که اگر اراده او به چیزی تعلق نگیرد، آن کار از مخلوقات ساخته نیست.
خدا کند که جوانان زحق جدا نشوند // به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند
ز درس ومدرسه، تعلیم و تربیت گیرند // هواپرست و طمعکار و خودستا نشوند
به جان و مال و به ناموس کس طمع نکنند // در این معامله هم کیش اشقیا نشوند
خداکند که جوانان عقیده مند شوند // سبک عیار و تهی مغز و خودنما نشوند


پی نوشت :

۱) صحیفه نور، ۲۰ / ۱۵۷٫
۲) ذاریات/ ۵۶٫
۳) المیزان، ذیل آیه ۵۶ از سوره ذاریات.
۴) پاسدار اسلام، ش ۱۳۶، ص ۲۷٫
۵) انسان کامل، ص ۲۴۰٫
۶) آل عمران/ ۳۸٫
۷) بقره/ ۶۱٫
۸) انعام/ ۴۱ و ۴۰٫
۹) یونس/ ۲۵٫
۱۰) مؤمن/ ۴۱٫
۱۱) بقره/ ۲۳٫
۱۲) نور/ ۶۳٫
۱۳) بقره / ۱۰۷٫
۱۴) مائده/ ۱۷٫
۱۵) ص / ۵۳٫
۱۶) فاطر/ ۱۵٫
۱۷) علق/ ۶ و ۷٫
۱۸) غافر/ ۶۰٫
۱۹) کافی، ج ۲، ص ۴۶۸٫
۲۰) همان.
۲۱) تنبیه الخواطر، ص ۴۶۳٫
۲۲) بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۹۲٫
۲۳) غافر/ ۶۰٫
۲۴) نجم/ ۳۹٫
۲۵) رعد/ ۱۲٫
۲۶) مفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه.
۲۷) همان، تعقیب نماز صبح.
۲۸) همان، تعقیبات مشترکه.
۲۹) همان، تعقیب نماز عصر.
۳۰) دعای شریف کمیل.
۳۱) همان.

منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره۲۷٫






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


5 + 7 =