سحر خیزی و شب زنده داری(تهجد)

اُفَوِّضُ اَمْرِی اِلَی الله اِنَّ اللهَ تَعَالَی بَصِیرٌ بِالْعِبَاد. رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْلِی اَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی. یکی از مواردی که در إسلام سفارش شده و دانش و علم روز هم؛ آن را تأیید کرده است، بحث سحرخیزی است؛ یعنی بیدار شدن در سحرگاهان است . دانش روز و دانشمندان، بحث علمی سحرخیزی را مطرح می کنند و در گذشته، أبعاد معنوی سحرخیزی مطرح شده است، که قطعاً إسلام هم جدای از این دو مورد، به این بحث نپرداخته است، اگر اسلام بحث سحرخیزی را مطرح می کند، مسائل و جهات علمی آن را لحاظ کرده است و بعد بیان نموده است. امروز علم و تجربه هر دو با هم، ثابت کردند که درک مطالب علمی در سحرخیزی است؛ این را هم إسلام تأیید می کند و هم دانشمندان غیر مسلمان تأیید می کنند که در سحرخیزی فوایدی نهفته است که این فواید غیر قابل إنکار است؛ چه فواید علمی و چه فواید معنوی . دانش إمروز؛ ثابت کرده است که سحرخیزی، حافظه را قوی می کند، انسان هایی که سحرخیزند، دارای حافظه ای قوی هستند، سحرخیزی، عمر را طولانی می کند و موجب طولانی شدن عمر می شود، شادابی و طراوت روحی و جسمی خاصّی به سحرخیزان دست می دهد، که در غیر سحرخیزان دیده نمی شود، باز بودن فکر و أندیشه سحرخیزان، أعصاب و روان راحتشان، آرامشی که در وجود آنها هست، بیانگر نوعی تمرکز فکری و تعادل روحی است . دانشمندان امروز معتقدند که حافظه در صبح های زود و در سحرگاهان بهتر فعّال تر و پُرکار و پُر ثمرتر از مواقعی است؛ که شکم پُر است، حتی حافظه در شب های تابستان بهتر از شب های زمستان، به کار می آید، بعضی از دانشمندان معتقدند که اکسیژن هایی که صبح ها در هوا آزاد و پراکنده می شود، اکسیژن های مفیدی است که برای بدن (برای قلب و برای مغز و برای عروق و….) لازم است، این اکسیژن وارد بدن می شود و بعد وارد شش ها و ریه ها و خون می شود و جریان خون را راحتتر و آسان تر می کند . حفظ سلامت و صحیح زندگی کردن؛ نیاز به اکسیژن دارد، مغز آدمی حتماً نیاز به ورزش و اکسیژن روزانه دارد و این در ساعات اولیه روز؛ (حتّی قبل از طلوع فجر) برای تغذیه مغز، و شُش ها، از هوای سالم، زمینه بیشتر و بهتری را دارا می باشد . بعضی از دانشمندان و علما، بشر را به طبیعت سوق دادند و گفتند : طبیعت کلاً سحرخیز است، بعضی از گل ها صبح ها رشد می کنند، و صبح ها از زمین بر می خیزند، گل زعفران همراه با روشنایی روز و سحر، رشدش را آغاز می کند، گاهی شب ها می خوابد و روزها پژمرده و بی حال است؛ اما سحرگاهان بانشاط است، مرغ و خروس و اکثر موجودات با طبیعت، سحر بیدار می شوند و شادابی خاصی را در سحرگاهان دارند . در اینجا معانی و بحث های مختلفی را نسبت به سحرگاهان می شود مطرح کرد، آیات فراوانی که درباره سحرگاهان آمده است، نظرات بعضی از بزرگان دین، دانشمندان علوم مختلف را، به بررسی وضعیت آب و هوایی صبح، وضعیت گل ها، درختان و گیاهان و بعد به بررسی واژه سَحَر، در روایات، جلب کرده است؛ بررسی واژه سحر در نهج البلاغه، در شعر شاعران برجسته اسلامی و حتی شعرای غیر مسلمان، همه این ها مباحثی است که در بحث سحر و سحرخیزی قابل بررسی است. قبل از دین إسلام، هم در سایر أدیان و اُمّت های گذشته، بحث سحرخیزی مطرح بوده است؛ وقتی از داوود پیغمبر ( )، سؤال می کنند که کدام وقت شب فضیلت بیشتری دارد؟ گفت: نمی دانم، اما اینقدر رابگویم که وقت سحر، عرش خداوند به جنبش و تحرّک، در می آید . خداوند متعال، در آیات قرآن إشاره می کند : برخی از کسانی که شب ها بیدار و در حال عبادت و بندگی و تهجّد باشند و نماز شب بجا بیاورند، دارای چه مقامی هستند؛ از آن جمله نماز شب را بر پیغمبر اکرم ( ) واجب می کند و بعد به پیامبر مژده و بشارت مقام محمود، می دهد . در جایی دیگر می فرماید : از خواب برخیز ای جامه به خود پیچیده، (خطاب به پیامبر اکرم ( ) ) و برای نماز و راز و نیاز و تهجّد در شب مهیّا شو[۴۴]. حالا روایات فراوانی در این باب هست که به گوشه ای از آن روایات اشاره می کنیم و بخشی از آنها را بررسی می کنیم، تا ببینیم در روایات؛ نسبت به سحرخیزی و نماز شب و تهجّد و دعا و خواندن قرآن در شب، چه توصیه هایی شده است . هیچ تردیدی نیست، که از بهترین و شریف ترین أعمالی، که در بین أعمال مستحبّی، می توان برشمرد؛ نماز شب و تهجّد شبانه و برخاستن از رختخواب گرم و نرم، در آخر شب، است، زمانی که همه مردم در خواب و آسایش اند، به عبادت مشغول شدن، راز و نیاز داشتن با خداوند متعال و رسیدن به این معنویت، این از شرافت و شخصیت مؤمن است[۴۵]؛ باعث صحّت و سلامتی بدن انسان[۴۶]، کفّاره گناهان روز[۴۷]، برطرف کننده وحشت قبر، نور و چراغ و روشنایی قبر و قیامت، أنیس و مونس در قبر، مایه ی توقّف کم در صحرای قیامت، سنگینی میزان أعمال در قیامت، راحتی عبور از پل صراط، موجب دخول در بهشت، مباهات خداوند بر فرشتگان به خاطر نماز شب خواندن انسان در زمین، آزادی و رهایی انسان از آتش جهنم، آزادی و رهایی از عذاب شب اول قبر، جلا و نور دهنده و سفید کننده وجه و صورت[۴۸]، خوشبو کننده انسان و باعث تقویت معنویت و روحانیت انسان، و سبب زیاد شدن رزق و روزی انسان[۴۹]، زینت برای آخرت انسان، زینت فرزندان و اموال انسان، زینت دنیای انسان، این ها همه از مسائلی است که روایات ما در باب سحرخیزی و نماز شب به آن اشاره کرده اند . در روایتی می فرمایند : دروغ می گوید کسی که إظهار می کند؛ من نماز شب می خوانم، اما به نان روز محتاج است، زیرا خداوند روزیِ روز را با إقامه کردنِ نماز شب، ضمانت کرده است[۵۰] . رسول گرامی اسلام ( ) مکرّر به أمیرالمؤمنین ( ) به إقامه و برپا داشتن نماز شب، توصیّه و سفارش می کردند، البته خواندن نماز شب، بر خود پیامبر اکرم ( ) واجب بود و خود این وجوب نماز شب بر پیامبر اکرم، بیانگر أهمیت والای سحرخیزی و تهجّد در شب است، اگر سحرخیزی و نماز شب، این أهمیت را نمی داشت، پیغمبر أکرم نمی فرمودند : جبرئیل به قدری در مورد نماز شب به من سفارش می کرد، که من خیال کردم برگزیدگان امّت من هرگز نخواهند خوابید، از همین سفارشات جبرئیل، پیامبر اکرم( ) این جمله را می فرمایند : دو رکعت نماز شب برای من بهتر از دنیا و هر آنچه در آن است، می باشد . از امام سجاد ( ) سؤال شده است، که چرا کسانی که نماز شب می خوانند، صورتشان از همه سفیدتر و نیکوتر است ؟ فرمودند : چون نماز شب خوان ها با خدا خلوت می کنند، خداوند هم از نور خودش، آنها را نورانی می کند و صفای دل می دهد[۵۱] . در روایت دیگری که قطب راوندی از امیرالمؤمنین ( ) روایت می کند، این چنین مطلبی بیان می شود که، حضرت عیسی( )، مادرشان حضرت مریم را بعد از اینکه از دنیا رفتند، (البته می دانید که حضرت عیسی با مردگان سخن می گفتند و به تعبیری مرده را زنده می کردند) گفت: مادر با من حرف بزن و بگو که آیا تمایل داری که دوباره به دنیا برگردی و با هم زندگی کنیم ؟ حضرت مریم( ) عرضه داشت: بله دوست دارم برگردم، اما نه برای دنیا و نه برای زندگی در دنیا، (یعنی، نه اینکه دوست داشته باشم که به دنیا بیایم و زندگی کنم) دوست دارم برگردم به دنیا، تا در شب بسیار سرد برای خدا نماز بخوانم و در روز بسیار گرم روزه بگیرم، چون این راه خیلی بیمناک و خطرناک است، یعنی راه مرگ و بعد از مرگ، این سخن حضرت مریم ( ) است که آرزو می کند به دنیا برگردد، برای سحرخیزی، آن هم در سحرهای سرد . در بعضی از روایات، کسی را که سحرخیز نباشد و به نماز شب، أهمیت ندهد، جزء شیعیان أهل بیت، حساب نکرده اند، در بحار علامه مجلسی و در أمالی شیخ صدوق، در صفحات ۸۴ و ۳۷۱ از لسان پیامبر اکرم ( ) نقل می کنند که، بنده وقتی از رختخواب گرم و نرم و خواب خوش و لذیذ، خواب آلوده بلند می شود تا با خواندن نماز شب، با خداوند عزَّ و جَلَّ، مناجات کند، خداوند با او به ملائکه اش مباهات و إفتخار می کند و به ملائکه می فرماید : که آیا این بنده مرا می بینید که از رختخواب خوش و لذیذش بلند شده تا مشغول نمازی شود، که من آن نماز را بر او واجب نکردم، شما شاهد و گواه باشید که من او را بخاطر این نماز شبی که به جا می آورد، بخشیدم . مرحوم صدوق[۵۲]، از قول امام صادق ( ) و ایشان از قول پیامبر اکرم ( ) نقل می کنند، که : زمانی که خداوند، به أهل یک آبادی، و منطقه ای که خیلی گناه می کنند، نگاه می کند، (و حال آنکه در بین ایشان سه نفر، مؤمن و سحرخیزند، وجود دارند) خطاب به أهل آن آبادی می فرماید : ای کسانی که مرا معصیت و نافرمانی می کنید، اگر نبودند در بین شما آن سه نفر مؤمنی که جلال و عظمت مرا دوست دارند و با نمازشان زمین و مساجد مرا آباد می کنند و سحرگاهان از خوف و ترس من به إستغفار مشغول می شوند، قطعاً هیچ باکی نداشتم که عذابم را بر شما فرود آورم و اما به خاطر آنان، از فرستادن عذاب بر شما خودداری می کنم، به خاطر آنهاست که عذاب را بر شما نازل نمی کنم و عذاب را به سوی شما نمی فرستم . إبن عباس از لسان پیامبر اکرم ( ) نقل می کند : شریف ترین افراد امت من دو گروه هستند : اولین گروه، حاملان و حافظان قرآن و دومین گروه، شب زنده داران و سحرخیزان در دل شب . وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّد بِهِ نَافِلَهً، عَسَی أن یَبْعَثَک رَبُّکَ مَقَاماً مَحْمُوداً[۵۳]؛ پاسی از شب را برای خواندن نماز شب بیدار باش، امید است که پروردگارت تو را به مقام ستوده ای برساند . اگرچه نماز شب بر دیگران مستحب است، و لکن بر پیغمبر واجب است، مقام محمودی که در این آیه اشاره شده است، بنابر نظریات مفسّرین، به مقام شفاعت معنا شده است؛ مقام شفاعتی که به پیامبر إعطا شده است؛ بر مبنای این آیه شریفه قرآن، نشأت گرفته از نماز شب و نافله شب و سحرخیزی پیامبر اکرم ( ) است . بعضی از فضایلی که برای نماز شب در روایات آمده است، اگرچه آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست، اما بعضی از آن موارد؛ از این قرار است که، نماز شب باعث نابودی گناهان روز است، نماز شب، إفتخار مؤمن در دنیا و آخرت است، در أهمیت و عظمت نماز شب همین بس، که ثواب همه چیز در قرآن، بیان شده است، جز نماز شب، به خاطر زیادی ثواب نماز شب. چه بهتر از اینکه بنده لحظه ای را با خدا خلوت کند و با خدا سخن بگوید و نماز شب خلوت با خداوند است. اگر قرار باشد شریف ترین امت پیامبر معرفی شوند، اگر قرار باشد که برگزیدگان و برگزیده ترین افراد امت معرفی شوند، در نگاه پیامبر اکرم ایشان، نماز شب خوانان معرفی شده اند . شرافت و شخصیّت هر فردی را به قیام شبانه و شب زنده داری و سحرخیزی او اندازه گیری می کنند . وقتی می فرمایند : نُه صف از فرشتگان در پشت سر نماز شب خوان می ایستد، که به تعداد آنان خداوند به نماز شب خوان، مقام و درجه عنایت می کند، بیان کننده عظمت این کار است . روایات ما به این مطلب که نماز شب، وحشت قبر را زایل می کند و از بین می برد، إشاره دارد، و همچنین مونس انسان در قبر و در تنهایی و فشار قبر است . وقتی پیامبر أکرم ( ) بهترین ها را، این چنین معرّفی می کنند، که وقتی همه خوابند، او بیدار می شود و به نماز إقدام می کند، آن وقت باید گفت : که مبغوض کسی است که به چنین نماز شبی إقدام نکند و آن را إقامه نکند . حضرت إبراهیمِ خلیل الرحمن، به خاطر نماز شب خواندن، خلیل (دوست) خدا شد، اگر می خواهیم که فقر و نداری را از زندگی مان دور کنیم، اگر می خواهیم زندگی فقیرانه ای را نداشته باشیم، نماز شب سبب رفع فقر و ناداری است . آنها که به دنبال نیکو کردن خُلق و خوی خود هستند و أخلاق نیکو را می پسندند، نماز شب، أخلاق نماز شب خوان را نیکو می کند؛ آنها که می خواهند گره ها را از مشکلاتشان بگشایند و گِره در کارشان نباشد، نماز شب اندوه را برطرف می کند، نماز شب، نور چشم را زیاد می کند . در شب اول قبر، نماز شب، قبر را برای مؤمن؛ باغی از باغ ها و نخلستان های بهشت می کند، چون نماز شب زمینه ی ورود به بهشت است، و باعث داخل شدن به بهشت می شود، دوستی ملائکه و أنبیا با انسان، بوسیله نماز شب بدست می آید، چقدر جالب است که انسان دوستانی مثل ملائکه و انبیا داشته باشد، شیطان بدترین و بزرگترین دشمن ماست، نماز شب سبب افسردگی، ناراحتی و زجر و خشمِ دشمن ما می شود، وقتی ایمان بوسیله نماز شب زیاد می شود، وقتی أعمال بوسیله نماز شب قبول می شود، وقتی برکت و رزق و روزی بوسیله نماز شب زیاد می شود، وقتی معرفت و شناخت انسان به خدا بوسیله نماز شب بالا می رود، وقتی أسلحه مؤمن بر ضدّ دشمنان؛ نماز شب است، وقتی إجابت دعا در سایه نماز شب نهفته شده است، وقتی نماز شب، شفیع انسان نزد مَلِکُ الموت و عزرائیل است، وقتی راحتی جان کَندن، با نماز شب إمکان پذیر است، وقتی فرش و چراغِ در قبر؛ نماز شب است، وقتی در پاسخگویی به نکیر و منکر، بوسیله نماز شب، زبان باز می شود، وقتی نماز شب؛ تاجی است که در قیامت بر سر انسانِ نماز شب خوان، می گذارند، وقتی نماز شب، عبور از پل صراط را راحت می کند، وقتی کلید بهشت را به دست نماز شب خوان می دهند، وقتی نماز شب باعث رهایی از آتش جهنم می شود، وقتی نماز شب عُمر را طولانی می کند، وقتی وسعت و رزق انسان در زندگی زیاد می شود؛ سزاوار و شایسته است که این کار مهم، به جایی برسد، که امام صادق ( ) بفرمایند : کسی که نماز شب نمی خواند؛ از شیعیان ما نیست . چه بسیار زیاد، در فضیلت نماز شب، آیات و روایات داریم؛ فردی می گوید به محضر امام صادق ( ) رسیدم، بعد خدمتشان عرض کردم : مردم از زبانِ جدّ بزرگوارتان، پیغمبر اکرم ( ) نقل می کنند که شب دارای ساعتی است که هیچ بنده مؤمنی در آن دعایی نمی کند، مگر اینکه دعایش مستجاب شود ؟؟ إمام صادق فرمودند: بلی، درست است؛ عرض کردم : قربانتان شوم، آن چه زمان و ساعتی است ؟ حضرت فرمودند: بین نصف شب تا ثلث باقی مانده به أذان. یعنی همان سحر . عرض کردم : یابن رسول الله، آن شب، شب معیّنی، از شب های سال است، یا هر شبی، این چنین خصویتی را داراست ؟ فرمودند : هر شب، یعنی تمام شب های سال[۵۴] . حتی در بعضی روایات داریم[۵۵] که اگر از دست دشمن ناراحت بودید و امکان رهایی از دست دشمن برای شما وجود نداشت، در نماز شب و در سجده نماز شب، بر عَلَیهِ او دعا کنید و او را نفرین کنید . اَلصَّابِرِینَ وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْمُنْفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفَرِینَ بِالاَسْحَار[۵۶]؛ پرهیزگاران را که مشمول نعمت های بزرگ بودند، برای معرفی کردن آنها، این صفات را برای آنها می شمارند : با تمام دل و جان به خدای خویش می اندیشند، ایمان قلبی دارند، قلب آنها روشن و آگاه است، إحساس مسئولیت می کنند، از کیفر گناهان خودشان می ترسند، از خداوند متعال، تقاضای آمرزش و نجات از آتش جهنم می کنند؛ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ قِنا عَذابَ النَّارِ [۵۷]. در امور زندگی شان صبورند، إستقامت دارند، پشتکار دارند، در برابر حوادث، خداوند متعال را فراموش نمی کنند، إطاعت خدا را رها نمی کنند، ناشکری نمی کنند، راستگو و درست کردارند، در عبودیت خاضع و فروتن اند، از آنچه که در إختیار دارند، از مواهب إلهی انفاق می کنند.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


2 + 7 =