یادداشتی از آیت‌الله العظمی مکارم: راهکارهای محک ایمان در بیان امیرمومنان (ع)

IMAGE634950696518281250  نگاه کردن به عالم هستى و عبرت گرفتن است، نگاه کردن به تاریخ بشر و سرنوشت شوم ظالمان و نام نیک پاکان و نیکان؛ نگاه به اطراف خود و دوستانى که سال هاى گذشته کنار ما بودند و الآن نیستند …

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی در شرح حدیثی از حضرت امیر (ع) شیوه‌های محک ایمان راسخ را در بیان امام‌العارفین حضرت علی (ع) تبیین کرده‌اند.

حضرت على(علیه السلام) در روایتی مى فرمایند: «إنَّ المُؤْمِنَ إذا نَظَر اعْتَبَرَ، وإذا سَکَتَ تَفَکَّرَ، وإذا تَکَلَّمَ ذَکَرَ، وإذا اسْتَغْنى شَکَرَ، وإذا أصابَتْهُ شِدَّهٌ صَبَرَ…; به راستى چون مؤمن بنگرد، عبرت گیرد و چون سکوت کند، بیندیشد و چون سخن گوید، ذکر گوید و چون بى نیاز شود، شکر کند و چون در سختى افتد، صبر کند…». بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۵۱، ح ۷۹

در واقع پنج صفت از اوصاف مؤمن در صدر این حدیث مطرح شده است که مى توان گفت؛ از پایه هاى اصلى صفات نیک انسان به شمار مى آید، و اگر بخواهیم ایمان خود را آزمایش کنیم باید آن را به این حدیث عرضه بداریم.

این پنج صفت عبارتند از: نظر، تفکّر، تذکّر، شکر و صبر.

*نگاه عبرت‌انگیز

اوّلین مرحله خودسازى، نگاه کردن به عالم هستى و عبرت گرفتن است، نگاه کردن به تاریخ بشر و سرنوشت شوم ظالمان و نام نیک پاکان و نیکان؛ نگاه به اطراف خود و دوستانى که سال هاى گذشته کنار ما بودند و الآن نیستند، نه تنها نگاه به آیات آفاق بلکه نگاه به آیات انفسى و صفات خویش و نظر کردن به نقطه ضعف ها و نقطه قوّت ها.

*تفکر

مرحله دوم تفکّر است اگر انسان بخواهد واقعاً خودسازى کند باید مقدارى از وقت خود را در شبانه روز براى اندیشه و تفکّر بگذارد. جالب اینکه آخرین قسمت بسیارى از آیات قرآن دعوت به تفکّر یا تعقّل یا تذکر است; گاه مى فرماید: (إِنَّ فِى ذَلِکَ لاَیَهً لِّقَوْم یَتَفَکَّرُونَ) نحل، آیه ۱۱ و ۶۹٫

و گاه مى فرماید: (لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ). حشر، آیه ۲۱ و اعراف، آیه ۱۷۶٫

و گاه مى فرماید: (کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمُ الاْیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ). بقره، آیه ۲۱۹ و ۲۶۶

از این قبیل تعبیرات در قرآن فراوان است که دعوت به «عقل و تعقّل» و مدح آنها که عقل خویش را به کار مى گیرند و مذمت شدید از آنها که فکر خود را به کار نمى اندازند در بیش از ۴۰ آیه از قرآن مجید وارد شده است. تفسیر نمونه، ج ۱۸، ذیل آیه ۱۴۶ سوره سبأ

در روایات اسلامى مسأله فکر و اندیشه در درجه اوّل اهمیّت قرار گرفته و تعبیرات گویا و جالبى در آن دیده مى شود; مانند:

۱٫ امام رضا(علیه السلام) مى فرمایند: «لَیْسَ العِبادَهُ کَثْرَهَ الصَّلاهِ وَالصَّوْمِ إنَّما العِبَادَهُ التَّفَکُّرُ فی أمْرِ اللهِ عَزّوجَلّ; عبادت به زیادى نماز و روزه نیست، عبادت واقعى تفکر در کار خداوند متعال و اسرار جهان آفرینش است». اصول کافى، ج ۲، کتاب «الکفر و الایمان» باب التفکر

*مصادیق تفکّر در روایات

الف) شخصى از امام صادق(علیه السلام) سؤال کرد این که مردم از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى کنند که: «تَفَکُّرُ ساعَه خَیْرٌ مِنْ قِیامِ لَیْلَه; یک ساعت اندیشه کردن بهتر از یک شب عبادت نمودن است» منظور از آن چیست؟ و چگونه باید تفکّر کرد؟

امام(علیه السلام) فرمود: «یَمُرُّ بِالخَرِبَهِ أو بالدّارِ فَیَقُولُ: أیْنَ سَاکِنُوکِ، أیْنَ بَانُوکِ، مَالَکِ لاَ تَتَکَلَّمِین؟; هنگامى که از کنار ویرانه یا خانه اى (که خالى از سکنه شده) مى گذرد بگوید: ساکنان تو کجا رفتند؟ بنیان گذارانت چه شدند؟ چرا سخن نمى گویى؟». سفینه البحار، مادّه «فکر».

ب) امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «ذِکْرُ الْمَوْتِ یُمیتُ الشَّهَواتِ فی النَّفْسِ وَیَقْلَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَهِ، ویُقَوّیِ الْقَلْبَ بِمَواعِدِ اللهِ ویُرِقُّ الطَبْعَ، وَیُکْسِرُ اَعْلامَ الهَوى، ویُطْفِىءُ نارَ الحِرْصِ، ویُحَقِّرُ الدُّنْیا، وَهُوَ مَعْنى مَا قَالَ النَّبیٌّ(صلى الله علیه وآله): فِکْرُ سَاعَه خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ سَنَه; یاد مرگ شهوت هاى سرکش را در درون آدمى مى میراند، و ریشه هاى غفلت را از دل برمى کند، قلب را به وعده هاى الهى نیرو مى بخشد، و به طبع آدمى نرمى و لطافت مى دهد، نشانه هاى هواپرستى را درهم مى شکند، آتش حرص را خاموش مى کند، و دنیا را در نظر انسان کوچک مى کند، و این است معناى سخن پیامبر(صلى الله علیه وآله) که فرمود: یک ساعت فکر کردن از یک سال عبادت بهتر است». بحارالانوار، ج ۶، ص۱۳۳

از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «کانَ أکْثَرُ عِبادَهِ أبی ذَرٍّ(رحمهم الله) التَّفَکُّرَ والإعتِبار; بیشترین عبادت ابوذر تفکّر و عبرت گرفتن بود». نورالثقلین، ج ۵، ص ۲۷۴

پس اگر انسان تمام وقتش را براى زندگى و درس و بحث بگذارد و اندیشه خودسازى و تحلیل اعمال خود نباشد به جایى نخواهد رسید.

*تذکر

مرحله سوم تذکّر است. نگاه مى کنم بعد فکر مى کنم و به نتایجى مى رسم و این نتایج را باید پشت سر هم یادآورى کنم تا فراموش نشود.

*شکر

مرحله چهارم شکر است که انسان وقتى نگاه مى کند و خود را غرق نعمت هاى خدا مى بیند و بعد تفکّر مى کند نسبت به آن کسى که منعم به این نعمت بود و بعد این نعمت را پشت سرهم یادآورى مى کند، باید شکرگزار باشد و این نعمت را در جایش مصرف کند و رضاى منعم را در صرف نعمت هایش در نظر بگیرد.

*صبر

مرحله پنجم صبر است، مشکلات و گرفتارى ها و هیجانات شهوات و موانعى که در راه خودسازى وجود دارد اگر صبر نداشته باشد نمى تواند این مراحل را طى کند.

یک رابطه منطقى در این صفات وجود دارد که حضرت بیان فرمود و باید خود را عرضه بداریم به کلام مولا على(علیه السلام) و به هر اندازه که آن صفات در ما هست به همان اندازه مؤمن هستیم و به هر اندازه از این صفات دور باشیم از حقیقت ایمان دوریم.

یکى از بهترین و مؤثرترین راه هاى آگاه شدن مطالعه تاریخ پیشینیان است.

 

 






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 4 = 6