قصه‌های قرآنی ابزار مناسب فکری و هدایتی برای انسان‌هاست

 عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران با اشاره به اهمیت قصه‌های قرآنی و تبیین آن برای گروه سنی کودک و نوجوان گفت: قصه‌های قرآنی ابزاری مناسب برای سوق دادن افکار و هدایت انسان‌ها به شمار می‌آیند.

 

مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، با اشاره به فلسفه قصه‌های قرآنی گفت: همان طور که از آیات قرآن برمی‌آید، یک ابزار مناسب فکری و هدایتی برای انسان به طور مطلق وجود دارد و ذکر سرگذشت‌های پیشینیان عبرتی برای خردمندان است و همه انسان‌ها مخاطب قصه‌های قرآنی هستند؛ از این رو گفته می‌شود که در بازگویی این قصه‌ها عبرتی برای خردمندان است.

وی افزود: عبرت به این معنی است که قصه‌ای که برای ما نقل می‌شود بتوانیم در قالب درس‌ها و پندها و آموزه‌هایی برای بهسازی زندگی خودمان از آنها بهره بگیریم. گاهی اوقات قرآن کریم به دنبال داستان و حکایتی از پیشینیان، می‌فرماید: «ان فی ذلک لایه»، که آیه هم می‌تواند یکی دیگر از معانی عبرت و دستگیری از یک ماجرا باشد.

معارف ادامه داد: در رابطه با داستان‌های قرآنی یک سری سنت‌های الهی بازگو و قانونمندی‌هایی مرور می‌شود که انسان باید برای بهسازی زندگی خود این قوانین و قانونمندی‌ها را بداند و زندگی خود را بر اساس آن قوانین مدیریت کند؛ از این رو داستان در قرآن یک ابزار هدایتی و اسلوبی برای انتقال برخی از پیام‌ها و مفاهیم است.

الگوگیری از قصه‌های قرآنی به خاطر وجود حس همزادپنداری در انسان

وی با اشاره به علت انتخاب روش بیان داستان در قرآن کریم اظهار کرد: علت اینکه قرآن این اسلوب را برای انتقال پیام انتخاب کرده است، مسئله همزادپنداری انسان از یک طرف و قهرمان‌طلبی او از طرف دیگر است؛ یعنی در داستان‌ها یک سری شخصیت‌های مثبت و یک سری شخصیت‌های منفی وجود دارند و انسان به خاطر وجود حس همزادپنداری در فطرتش از آنها الگوگیری می‌کند.

این مدرس دانشگاه در ادامه گفت: معمولاً انسان‌ها سعی دارند در زندگی خود الگوها را رصد کرده و خودشان را در مقام آن الگو قرار دهند یا سعی می‌کنند به آن الگو نزدیک شوند و ویژگی آن را در روح و روان خود تقویت کنند و برای همین است که قرآن کریم این روش را برای هدایت انسان در مقابل تبلیغ‌های خشک و بیان‌های مستقیم انتخاب کرده است.

وی با بیان اینکه داستان و مَثل از ابزارهای غیرمستقیم به شمار می‌آید، تصریح کرد: هر چه ما بتوانیم پیام‌هایمان را در قالب‌های هنری بریزیم مخاطب بیشتر به آن جذب شده و واکنش نشان می‌دهد. این موضوع در مورد کودک و نوجوان از شدت بیشتری برخوردار است؛ چرا که کودکان و نوجوانان در اوج قهرمان‌طلبی قرار دارند و اولین الگوی پیش روی آنها پدر و مادر هستند و بعد که وارد جامعه می‌شود معلم او می‌تواند یک الگو باشد و این حس ناشی از قهرمان‌طلبی در نزد کودک قوی‌تر از بزرگسالان است.

تبیین قصه‌های قرآنی متناسب با کششش فکری کودکان

معارف ادامه داد: هر چند ممکن است بزرگسالان هم در مقام قهرمان‌طلبی باشند، اما این حس در مقایسه با کودکان و نوجوانان قابل مقایسه نیست؛ از این رو باید از این فضا استفاده کرده و داستان‌ها را به زبان کودکان بیان و مرور کرد البته باید متناسب با کشش فکری آنها باشد.

 معارف:
از نظر قرآن حضرت موسی(ع) یک جوان قرآنی است که در پرتو عنایت خدا رشد می‌کند و حضرت ابراهیم(ع) جوانی است که در عنفوان جوانی بت‌ها را خرد کرده و بر خداپرستی خود پای می‌فشارد که این گونه الگوها که از نظر سن و سال به کودکان، نوجوانان و جوانان نزدیک است می‌توانند رفتار و اندیشه آن‌ها را در مسیر درستی قرار داده و هدایت کند

این مدرس دانشگاه با اشاره به تأثیرات متفاوت داستان‌های قرآنی بر روی ذهن و اندیشه کودکان تصریح کرد: برخی از داستان‌های قرآنی که بر عذاب، انذار و صلابت‌های قرآنی در از بین رفتن اقوام منفی و بدکار وارد شده، ممکن است تأثیرات ترسناکی بر ذهن کودک بگذارد که نباید از این داستان‌ها بازگو شود.

وی ادامه داد: از سوی دیگر داستان‌های دیگری در قرآن وجود دارد که الگوهای مناسبی را در اختیار آنها می‌گذارد؛ به عنوان مثال حضرت یوسف(ع) که سنبلی از عفاف و تقوای یک جوان است یا دوران کودکی حضرت موسی(ع) می‌تواند بهترین اثر را بگذارد.

معارف گفت: از نظر قرآن حضرت موسی(ع) یک جوان قرآنی است که در پرتو عنایت خدا رشد می‌کند و حضرت ابراهیم(ع) جوانی است که در عنفوان جوانی بت‌ها را خرد کرده و بر خداپرستی خود پای می‌فشارد که این گونه الگوها که از نظر سن و سال به کودکان، نوجوانان و جوانان نزدیک هستند می‌توانند رفتار و اندیشه آنها را در مسیر درستی قرار داده و هدایت کنند. به عنوان مثال حضرت مریم(س) که عفت و پاکدامنی خود را حفظ کرده و از این بستر بر افتراها و موج‌های افترایی غلبه می‌کند، می‌تواند نمونه خوبی برای الگوی عفاف باشد.

معارف بیان کرد: داستان‌های قرآنی سرگذشت عناصر مثبتی هستند که خداوند از آنها تعریف و تمجید می‌کند؛ از این رو بهترین تأثیر را بر استعدادهای کودک و نوجوان می‌گذارد. باید با زبان آنها نقل و از نظر موضوعی و محتوایی تفکیک شده و آن بخش از داستان‌های قرآنی حاوی اخطارها، نزول عذاب آسمانی و هلاکت‌ها برای این گروه سنی کمتر گفته شود و قصه‌هایی که حاوی رحمت‌ها و الطاف الهی است، می‌تواند تأثیر خوبی برای روحیه، رفتار و اندیشه آنها بگذارد.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


7 + = 11