خشم عاقل در کردارش دیده مى شود و خشم نادان در گفتارش

پسرى کم حوصله تند تند عصبانى مى شد، بلافاصله هم از عصبانیت خود پشیمان مى شد. روزى پدرش به او گفت: هر بار عصبانى شدى میخى در دیوارى بکوب، یک روز نگاه کرد و دید ۴۰ میخ روی دیوار است. پدر به او گفت:…پسرى کم حوصله تند تند عصبانى مى شد، بلافاصله هم از عصبانیت خود پشیمان مى شد. روزى پدرش به او گفت: هر بار عصبانى شدى میخى در دیوارى بکوب، یک روز نگاه کرد و دید ۴۰ میخ روی دیوار است. پدر به او گفت: به ازاى هر بار که توانستى خشم خود را کنترل کنى میخى از دیوار بیرون بیار! روزى پسرک خوشحال و شادمان به سوى پدر آمد و گفت: پدرجان! بالاخره توانستم همه میخ ها را درآورم. پدر ضمن تشویق و تحسین فرزندش او را کنار دیوار آورد و گفت: درست است که تو موفق به بیرون کشیدن همه میخ ها شدى، اما جاى میخ ها هم چنان بر دیوار باقى است. آرى! چنین است، هر بار که عصبانى مى شویم قلب همسر و فرزند خود را شکسته ایم که به سادگى قابل جبران نیست. «شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است» امام حسین(ع) مى فرمایند: مؤمن بدى نمى کند و عذرخواهى هم نمى کند، اما منافق پیوسته بدى مى کند و عذر مى خواهد. (المؤمن لایسىء ولایعتذر، و المنافق یسىء ویعتذر) خشم کلید هر بدى است! (الغضب مفتاح کل شر) وقتى عصبانى شویم، سخنان زشت نیز بر زبان جارى مى کنیم. وقتى عصبانى شویم، تهمت نیز مى زنیم، دروغ نیز مى گوییم، کتک کارى هم مى کنیم. خشم چونان آتش است که چون کنترل و مدیریت شود مفید افتد و چون رها شود مى سوزاند؛ تخریب مى کند و دود حاصل از آن جلوى شفافیت عقل و خرد را مى گیرد و مانع فکر کردن مى شود. تصمیم بگیریم هر گاه عصبانى شدیم هیچ تصمیمى نگیریم و هیچ حرفى نزنیم؛ چرا که خشم مدیریت عقل را تضعیف مى کند. خشم مانند جنون آنى است که بر انسان چیره مى شود. خشم انسان عاقل و خردمند، در کردارش و خشم انسان نادان و جاهل در گفتارش دیده مى شود (غضب العاقل فى فعله و غضب الجاهل فى قوله) انسان عاقل با تدبیر و در خلال عمل در طول زمان خشم خود را نشان مى دهد و از این رو به هدف مى رسد ، ولى انسان نادان و جاهل همه خشم خود را بر زبان جارى می سازد و با زشت گویى بى ظرفیتى خود را ثابت مى کند و بدون گرفتن هیچ نتیجه و ثمرى دیگران را بر خود مى شوراند. بهترین راه براى عصبانى نشدن آن است که توقع و انتظارات خود را از همسر و فرزندانمان و به طور کلى از دیگران به صفر نزدیک کنیم؛ چرا که وقتى توقعات خود را برآورده شده نمى بینیم برآشفته مى شویم. انسان هاى موفق و فهیم چشم امیدى به دیگران ندارند و دلداده حضرت حق اند، به خداوند احساس نیاز مى کنند، اما از او هم طلبکار نیستند؛ این است راز موفقیت در کنترل و مدیریت خشم. همیشه سعى کنیم لکوموتیو باشیم و نه واگن! لکوموتیو پانزده واگن را به دنبال خود مى کشد و سوت زنان در کوه و کمر با سر بلندى به پیش مى تازد. اما واگن همیشه در انتظار لکوموتیو است که او را به سویى بکشد. سعى کنیم فرادست باشیم و نه فرودست. دست دهنده باشیم و نه گیرنده. سعى کنیم دیگران را درک کنیم و منتظر این که دیگران ما را درک کنند نباشیم.

سید مهدی واعظ موسوی

www.vaezmousavi.org

vaezmousavi@gmail.com






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


4 + = 7