با هم عمره برویم; مخصوص روحانیون کاروانها
(مطالب جلسه ایران بخش اول ) مخصوص روحانیون کاروانها
قال رسول اللَّه صلى الله علیه و آله: اىُّ رَجُلٍ خَرَجَ مِنْ مَنزِلِه حاجّاً اوْ مُعْتَمِراً، فکُلَّما رَفَعَ قَدَماً وَوَضَعَ قَدَماً، تَناثَرَتِ الذُّنُوبُ مِنْ بَدَنِهِ کَما یَتَناثَرُ الْوَرَقُ مِنَ الشَّجَرِ، فَاذا وَرَدَ الْمَدینَهَ وصافَحَنى بِالسَّلامِ، صافَحَتْهُ المَلائِکَهُ بِالسَّلامِ، فَاذا وَرَدَ ذَالْحُلَیْفَهَ واغْتَسَلَ، طَهَّرَه اللَّهُ مِنَ الذّنُوبِ، وَإِذا لَبِسَ ثَوْبَیْنِ جَدیدَیْنِ، جَدَّدَ اللَّهُ لَهُ الْحَسَناتِ واذا قالَ: لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ، أَجابَهُ الرَّبُّ عَزَّوَجَلّ: «لَبَّیْکَ و سَعْدَیْکَ، اسْمَعُ کَلامَکَ و انْظُرُ الَیْکَ، فَاذا دَخَلَ مَکَّهَ وطافَ و سَعى بَیْنَ الصَّفا والْمَروَهَ وَصَلَ اللَّهُ لَهُ الْخَیْراتِ …. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
هرمردىکه براىحج یاعمرهاز منزل خود بیرون رود، پس هر قدمى که برمىدارد و به زمین مىگذارد، گناهان از بدن او فرو مىریزند، همانگونه که برگ از درخت.پس آن گاه که وارد مدینه شده و به وسیله سلام با من مصافحه کند، فرشتگان به وسیله سلام به او دست داده، مصافحهمىکنند. وآنگاه که وارد ذوالحلیفه (مسجد شجره) گردیده و غسل کند، خداوند وى را از گناهان پاک گرداند.
و آنگاه که دو جامه جدید احرام را بر تن کند، خداوند پاداشها و حسنات جدید به او عنایت مىکند، و آنگاه که لبّیک اللّهم لبّیک گوید:
خداوند عزّوجل به او پاسخ مىدهد: لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْک کلام و سخن تو را مىشنوم، و بهتو [با نظر عنایت] مىنگرم، و آن گاه که وارد مکه شده، طواف و سعى بین صفا و مروه را انجام دهد، خداوند خیرات و خوبىها را پیوسته بر او نازل کند.
اجازه بدهید من اول خودم را معرفی کنم ؛ اگر انسان نداند با چه کسی طرف است تا آخر گیج می زند آدمی چون خودش را می شناسد گمان می کند دیگران او را می شناسند.
زائرین عزیزدراولین جلسه خودم را معرفی میکنم .
بسم الله الرحمن الرحیم بنده اسمم حسین ، فامیلم عباسی است. خط سیرم مسیرولایت اهل البیت و ائمه اطهار علیهم السلام است طلبه قبل از انقلاب هستم، چندسالی نیز در دانشگاه رضوی درس خواندم، درمشهد ازدواج کردم ودر همین شهر زندگی میکنم سه سالی هست که برای خدمت به زائرین عتبات عالیات در کربلا و نجف مشغول خدمت میباشم دوتا فرزند دارم؛
در جلسه امروز که اولین جلسه مناسک است
پیرامون پنج موضوع صحبت میکنیم
موضوع اول مناسک
شامل:
اقسام عمره
اجمالی از اعمال عمره
توضیح احرام و طواف و نماز طواف
اقسام عمره:
عمره هم مانند حج دو قسم است: واجب و مستحب.
بر کسی که شرایط استطاعت را داشته باشد یک مرتبه عمره واجب می شود، و وجوب آن مانند حج فوری است و در وجوب آن استطاعت حج معتبر نیست بلکه اگر برای عمره مستطیع باشد واجب می شود،[۱]هرچند برای حج مستطیع نباشد همچنانکه عکس این هم همین طور است که اگر شخص برای حج استطاعت داشته باشد و برای عمره مستطیع نباشد باید حج بجا آورد لکن باید معلوم باشد که برای کسانی که از مکه دور هستند مثل ایرانیان که وظیفه آنها حج تمتع است هیچگاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نیست، چون حج تمتع مرکب از هر دو عمل استبخلاف کسانی که در مکه یا قریب به آن هستند که وظیفه آنها حج و عمره مفرده است که نسبت به آنها استطاعت برای یکی از دو عمل تصور می شود.
واجب است بر کسی که می خواهد داخل مکه شودبا احرام وارد شود و برای احرام باید نیت عمره یا حج داشته باشد و اگر وقت حج نیست و می خواهد وارد مکه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از این حکم کسانی که مقتضای شغلشان این است که زیاد وارد مکه می شوند و از آن خارج می شوند استثناء شده است.
معنی عمره مفرده و عمره تمتّع
تمتّع : لذت بردن ، بهره مند شدن . نام نوعی از عمره و حج است ، و بدان جهت این نوع از عمره و حج را « تمتع » نامیده اند که در مدتی که انسان از احرام عمره خارج می شود تا زمانی که بار دیگر برای حج محرم می شود ، لذتهایی که زن از شوهر خود و مرد از همسر خود می برد جایز می باشد . این نوع از عمره و حج وظیفه کسانی است که از فاصله بیش از ۱۶ فرسخی مکّه برای انجام اعمال به آنجا می روند .
مُفرده : تک ، یگانه ، نوعی از عمره است که به تنهایی و جدای از حج انجام می شود .
کسانی که از مکّه دور هستند ( شانزده فرسخ شرعی و بیشتر از آن ) که وظیفه آنان « حج تمتّع » است ، عمره ای که بر آنان واجب می شود ، همراه با حج است و « عُمره تمتع » نام دارد .
کسی که می خواهد به شهر مکّه برود ، واجب است با احرام وارد شود و برای احرام هم باید نیّت « عُمره » یا « حج » داشته باشد ، و اگر وقت حج نیست ، واجب است برای « عُمره مُفرده » محرم شود وبقیه اعمال آن را بجا آورد
سیر اعــمال عمره مفرده
میقات حج یا ادنــی الحل –> مسجدالحرام –> مَسْــــعی –> مسجدالحرام
میقات حج یا ادنــی الحل احرام –>
۱- مسجدالحرام | –> طواف | –> نمازطواف
۲- مَسْــعی | –> سعی |–> تقصیر
۳- مسجدالحرام |-> طواف نساء | -> نمازطواف نسـاء
اعمال عمره مفرده
مسأله: اعمال عمره مفرده ۷ تاست و عبارت است از:
۱ ـ احرام.
۲ ـ طواف.
۳ـ نماز طواف.
۴ ـ سعى.
۵ ـ تقصیر یا حلق.
۶ ـ طواف نساء.
۷ ـ نماز طواف نساء.
مسأله: عمره مفرده با عمره تمتّع چند فرق دارد:
۱ ـ در نیّت، که در عمره مفرده چنین نیّت مىنماید: عمره مفرده بجا مىآورم قربهً الى الله تعالى، و در اعمال آن نیّت مىکند: احرام مىبندم براى عمره مفرده قربهً الى الله تعالى، طواف بجا مىآورم براى عمره مفرده قربهً الى الله تعالى، نماز طواف بجا مىآورم براى عمره مفرده قربه الى الله تعالى، سعى بین صفا و مروه انجام مىدهم براى عمره مفرده قربهً الى الله تعالى، تقصیر مىکنم براى عمره مفرده قربهً الى الله تعالى، طواف نساء بجا مىآورم براى عمره مفرده قربهً الى الله تعالى، دو رکعت نماز طواف نساء مىخوانم براى عمره مفرده قربهً الى الله تعالى.
۲ ـ در عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء لازم است، ولى در عمره تمتّع لازم نیست.
۳ ـ عمره تمتّع بجز در ماههاى حج (شوّال و ذىالقعده و ذىالحجه) واقع نمىشود و صحیح نیست، ولى عمره مفرده را مىتوان در تمام ماههاى سال انجام داد، امّا افضل ماه رجب و بعد از آن ماه رمضان است.
۴ ـ بیرون آمدن از احرام در عمره تمتّع منحصر به تقصیر است، و بیرون آمدن از احرام عمره مفرده به تقصیر و هم به سر تراشیدن مىشود.
۵ ـ عمره و حجّ تمتّع باید در یک سال باشد، ولى عمره مفرده و حج (افراد) چنین نیست، و کسى که حج (افراد) بر او واجب باشد اگر حج را در یک سال و عمره را در سال بعد بجا آورد صحیح است.
۶ ـ میقات عمره تمتّع یکى از میقاتهایى است که قبلاً گذشت، امّا عمره مفرده هم از آنها و هم خارج از محدوده حرم (تنعیم یا جعرانه و حدیبیّه و غیرش) مىتواند باشد.
مسأله: عمره بر کسى که بخواهد وارد مکّه معظّمه شود واجب است، یعنى دخول در محدوده حرم بدون احرام حرام است به استثناى کسانى که قبل از گذشت یک ماه با احرام واردشدند
زمان عمره مفرده
عمره مفرده زمان خاصی ندارد و در طول سال هر وقت که انسان به مکه مکرمه مشرف شود میتواند عمره مفرده بجای آورد، ولی در برخی اوقات بجا آوردن عمره مفرده جایز نیست؛ مثل:
* پس از اعمال عمره تمتع و پیش از احرام حج، در فاصله تقصیر عمره تمتع و احرام حج.
* پس از اعمال منا و پیش از اعمال مکه.
* در فاصله کوتاه با عمره قبلی که تفصیل آن خواهد آمد.
واجبات احرام
م ـ واجبات در وقت احرام سه چیز است:
۱ـ نیت،
۲ـ پوشیدن لباس احرام،
۳ـ تلبیه. « لَبّیکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ ، لَبَّیْکَ لا شَریکَ لَکَ لَبَّیْکَ اِنَّ الْحَمدَ وَالنِّعْمَهَ لَکَ وَالْمُلکَ لاشریکَ لَکَ لَبَّیْکَ »
لوازم مورد نیاز برای احرام – آمادگی برای سفر
سفر به مکه مکرمه برای عمره و حج اهمیت بسیار زیادی دارد که بدون آمادگی لازم اقدام به آن شایسته نیست. آمادگی و توانایی مالی و بدنی و باز بودن راه جزو شرایط شرعی و استطاعت لازم برای این سفر است. افزون بر آن، شناخت وظایفی که باید به آن عمل کنند و محرماتی که از آن بپرهیزند و معرفتی که پیدا کنند و کمالی که به دست آورند نیز لازم است. گذشته از این امور برخی از آمادگیها که جنبه فقهی و شرعی دارد و پیش از سفر باید به آنها اقدام کرد، در این مقال آورده میشود.
* لباس احرام
تهیه لباس احرام ، هرچند وظیفه مردان و زنان با هم تفاوت دارد، ولی شرایط عمومی لباس احرام برای هردو گروه داشتن شرایط لباس نماز است؛
یعنی همان ویژگیها که لباس نماز دارد، لباس احرام نیز باید داشته باشد؛ یعنی: مباح باشد، پاک باشد، از اجزاء مردار و حیوان حرام گوشت نباشد، به مقدار لازم بدن را بپوشاند، نازک و بدننما نباشد و…
علاوه بر این شرایط، لباس احرام مردان نباید دوخته باشد، حتی به شکل لباسهای معمولی نیز نباشد، بلکه به صورت دو تکه پارچه ندوخته یا حوله است که یکی را به کمر میبندند و دیگری را بر دوش میافکنند.
چون در حال احرام، استفاده از هرگونه عطر و بوی خوش حرام است، لباس احرام نیز نباید خوشبو باشد، لذا پیش از سفر این لباس را جایی که معطر است نگذارند تا هنگام احرام بوی خوش نداشته باشد.
* دمپایی و کفش بانوان
مردان در حال احرام نباید کفش بپوشند، بلکه پوشیدن هرچیزی که تمام روی پا را بگیرد جایز نیست، لذا برای احرام باید دمپایی مناسبی که تمام روی پا را نمیپوشاند تهیه کنند و چون دمپایی در حال احرام
پوشیده میشود، باید برخی از شرایط لباس احرام را داشته باشد، یعنی پاک و مباح باشد و از چرم حیوان حرام گوشت یا مردار تهیه نشده باشد.کفش بانوان در حال احرام نیز باید این شرایط را داشته باشد.
* همیان
همیان، کمربند پهنی است که مردان در حال احرام بر کمر میبندند، که برای نگه داشتن حوله احرامی و نگهداری پول و لوازم دیگر از آن استفاده میشود. دوخته بودن همیان، حتی برای مردان اشکال ندارد.
* لوازم متفرقه
داشتن ناخنگیر یا قیچی برای تقصیر، تسبیح برای گفتن ذکر (چون در بسیاری از اعمال عمره و حج اذکار مکرّر وجود دارد) و نیز کتاب مختصر مناسک و دعا نیز مناسب است.
«شرائط طواف»
اوّل: نیت
دوم: طهارت
سوّم: مختون بودن
چهارم: ستر عورت
پنجم: شروع طواف از حجرالاسود و ختم به آن
ششم: بودن کعبه در طرف چپ طوافکننده.
هفتم: داخل کردن حجر اسماعیل در طواف.
هشتم: رعایت محدوده طواف
نهم: طواف نکردن روى شاذروان
دهم: موالات.
یازدهم: انجام هفت دور نه کمتر نه بیشت
۲٫ تصحیح نماز
هرچند نماز را همیشه باید صحیح خواند و تصحیح نماز از وظایف همیشگی نمازگزار است، ولی از آنجا که در مجموعه اعمال عمره و حج سه نماز واجب وجود دارد و این نمازها نیز مانند سایر نمازهای واجب دارای اهمیت زیادی است، افزون بر این که غلط خواندن آنها ممکن است موجب بطلان اعمال عمره و حج بشود و پیامدهایی نیز به دنبال خواهد داشت، بنابراین ضرورت تصحیح نماز پیش از سفردوچندان خواهد بود. لذا بر زائران عزیز لازم است که نماز خود را بر عالم محل، یا روحانی کاروان عرضه کنند و چنانچه اشکالی داشت، برطرف گردد.
۱-مسأله لزوم یادگیرى قرائت :
۸۲۰- بر هر مکلفى یادگیرى نماز و تصحیح قرائت و ذکرهاى نماز، واجب است تا بتواند تکلیف الهى را، صحیح بجا آورد، خصوصاً کسى که مىخواهد به حج برود؛ چون بعضى گفتهاند اگر نماز درست نباشد، عمره و حج باطل است؛ پس بر اساس این قول، علاوه بر آن که حَجّه الاسلام بر ذمّه باقى مىماند، ممکن است محرّمات احرام- مثل همسر و چیزهاى دیگر حلال نشود.
– آیه اللَّه تبریزى: اگر با فرض تمکّن به طور ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر این که جاهل قاصر یا معتقد به صحّت قرائت باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل مىشود.
-آیه اللَّه خویى: اگر در زمانى که نماز خواند مىتوانست صبر کند و قرائتش را تصحیح نماید و مع ذلک با قرائت ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر جاهل قاصر باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل مىشود.
– آیه اللَّه مکارم: البته دقّتهاى علماى تجوید شرط نیست همین اندازه که عربى صحیح صدق کند کافى است.
مسأله۱۰۰۰ـ اگر یکى از کلمات حمد یا سوره را نداند, یا عمداً آن رانگوید یا به جاى حرفى حرف دیگر بگوید, مثلاً به جاى (ض ) (ظ)بگوید یا جایى که باید بدون زیر و زبر خوانده شود, زیر و زبر بدهد, یا تشدید را نگوید نماز اوباطل است. اگر زیر و زِبَر کلمه اى را نداند باید یاد بگیرد
[۳۴] اگر صحیح گفتن لبیک را نداند، باید سعى کند تا یاد بگیرد، یا هنگام احرام، شخص دیگرى کلمهکلمه بگوید و او نیز به دنبال او بهطور صحیح بگوید.
نمازهای واجب مربوط به این سفر عبارتند از:
نمازهای یومیه
ـ نماز طواف عمره مفرده
ـ نماز طواف نساء.
موضوع دوم احکام عمومی
شامل
۱- تقلید
۲- طهارت (وضو- غسل)
۳- وظیفه حائض
وجوب تقلید؛ برای افراد غیر مجتهد و محتاط
* کسی که مجتهد نیست و نمیتواند احکام و دستورهای الهی را به دست آورد باید از مجتهد تقلید کند.
* وظیفه اکثر مردم در احکام دین، تقلید است چون افراد کمی هستند که بتوانند در احکام، اجتهاد کنند.
* به مجتهدی که دیگران از او تقلید میکنند »مرجع تقلید« میگویند.
شرایط مرجع تقلید و احکام آن
* مجتهدی که انسان از او تقلید میکند باید مرد، زنده، عادل و بنابر احتیاط واجب باید دانش فقهی او از سایر مجتهدین زمان خود بیشتر باشد.
* شخص عادل در مرتبهای از تقوا قرار دارد که در پی انجام واجبات و پرهیز از گناهان است و نشانه عدالت آن است که گناهان کبیره۱ را انجام نمیدهد و گناه صغیره را تکرار نمیکند.
* کسی که تازه به سن بلوغ رسیده است، یا تاکنون تقلید نمیکرده، باید مجتهدی را مرجع تقلید خود قرار دهد که زنده باشد و نمیتواند از مجتهدی که فوت کرده است تقلید کند.
* کسی که از مجتهدی تقلید میکند، اگر مرجع تقلیدش از دنیا برود، میتواند با اجازه مجتهد زنده، بر تقلید وی باقی بماند.
کسی که بر تقلید میت باقی مانده است در مسائلی که میت در آنها فتوا ندارد و همچنین مسائل جدید؛ مانند جنگ و صلح و… باید از مجتهد زنده تقلید کند.
* مجتهدی که انسان از او تقلید میکند، باید پیرو مذهب جعفری؛ یعنی شیعه دوازده امامی باشد، پس شیعیان نمیتوانند در احکام، به فتوای علمای غیر دوازده امامی عمل کنند.
* اسلام وظیفه زن و مرد را متناسب با طبیعت و چگونگی خلقت وی قرار داده است، برداشتن مسؤولیت بسیار خطیر و سنگین مرجعیت، از دوش بانوان، نادیده گرفتن حق آنها نیست؛ چون در اسلام بانوان نیز میتوانند در علوم اسلامی تا اجتهاد پیش بروند و احکام خدا را از منابع آن (قرآن و روایات) استخراج کنند و از کسی تقلید نکنند.
* اعلم کسی است که در استخراج احکام (از قرآن و روایات) از مجتهدان دیگر استادتر باشد.
راه شناخت مرجع تقلید
الف. بر مکلف واجب است که جهت شناختن مجتهد اعلم جستجو کند.
ب. انسان در تقلید مستقل است و تابع دیگران نمیباشد، مثلاً زن در این مسأله تابع شوهر نیست و هرکس را دارای شرایط تشخیص داد از او تقلید میکند هرچند شوهرش مقلد مجتهد دیگری باشد.
ج. انسان میتواند از یکی از راههای زیر، مجتهد و اعلم را تشخیصدهد:
* خود انسان یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
* دو نفر عالم عادل که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
* عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
۵٫ راههای دستیابی به فتاوای مرجع تقلید
* شنیدن از خود مجتهد.
* شنیدن از دو نفر یا یک نفر عادل.
* شنیدن از یک نفر مورد اطمینان و راستگو.
* دیدن در رساله مجتهد.
الف. اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوا نداشته باشد، مقلِّد میتواند به مجتهد دیگری که در آن مسأله فتوا دارد رجوع کند و بنابر احتیاط واجب، باید مجتهدی که به فتوایش رجوع میشود از دیگران اعلم باشد.
ب. اگر فتوای مجتهد در مسألهای عوض شود، مقلّد باید به فتوای جدید عمل کند و عمل کردن به فتوای گذشته جایز نیست.
۶٫ بقای بر تقلید
الف. بقای بر تقلید میت اشکال ندارد، یعنی کسی که در زمان حیات مجتهدی به فتاوایش یا بعضی از آنها عمل کرده باشد، میتواند بر تقلید او باقی بماند، حتی در مسائلی که در زمان حیات آن مجتهد به آنها عمل نکرده نیز میتواند از وی تقلید کند؛ مثلاً در زمان حیات او به حج نرفته و اکنون پس از مرگ او به حج میرود، میتواند مناسک حج را مطابق فتوای او عمل کند.
ب. بقای بر تقلید میت باید با اجازه مجتهد زنده باشد؛ یعنی چنانچه به فتوای مجتهد زنده، بقای بر تقلید میت جایز باشد، میتواند همچنان از او تقلید کند.
ج. کسی که بر تقلید میت باقی مانده است، در مسائلی که میت فتوا نداده و همچنین در مسائل جدید باید از مجتهد زنده تقلید کند.
۷٫ عدول از مجتهدی به مجتهد دیگر
* عدول از غیر اعلم به اعلم بنابر احتیاط، واجب است.
* عدول از مساوی به مساوی، جایز نیست۱، در صورتی که به فتوای آن مجتهد عمل کرده باشد.
* عدول از اعلم به غیر اعلم، جایز نیست.
* عدول از مجتهدی که مدتی از او تقلید میکرده و اکنون معلوم شده است که اهلیت فتوا نداشته، واجب است.
* عدول از مجتهدی که یکی از شرایط مرجعیت را از دست داده،
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . برخی از مراجع تقلید، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده مساوی را جایز میدانند.
مثلاً دیوانه شده یا فراموشی به او دست داده، به مجتهد جامع الشرایط، واجب است.
* عدول از مجتهدی که تاکنون از او تقلید میکرده و اکنون از دنیا رفته است به مجتهد زنده جایز، بلکه احتیاط مستحب است.
* عدول از مجتهد زنده به مجتهد مرده بنابر احتیاط واجب، جایز نیست؛ هر چند قبلاً از او تقلید میکرده و پس از مرگ وی به مجتهد زنده رجوع کرده است.
طهارت
وضو یا دسنماز
یا آبدست به معنی شستن صورت و دستها با آب، از آداب و عبادات دین اسلام و از مقدمات نماز است. وضو گرفتن همچنین پیش از طواف کعبه و مس نمودن خط قرآن واجب است. مسلمانان وضو گرفتن پیش از رفتن به مسجد، و نیز وضو گرفتن پیش از خواب را مستحب میدانند
چگونگی وضو
انسان باید در وضو ابتدا صورت، سپس دست راست و بعد از آن دست چپ را بشوید. بعد از شستن این اعضا، باید با رطوبت کف دست، سر را مسح کند؛ یعنی دست را بر آن بکشد و سپس پای راست و در آخر پای چپ را مسح کند.
اهل سنت معمولاً صورت را سه مرتبه، و دستها را از سر انگشتان تا آرنج میشویند. بعد از شستن هر دو دست، تمام سر را مسح میکنند. ا هلسنت پاهای خود را نیز با آب وضو میشویند.
اهل سنت معتقدند که شستن دست راست پیش از دست چپ در هنگام وضو نیز مستحب است؛ در حالی که شیعیان ٱن را واجب میدانند. اهل سنت همچنین گفتن شهادتین پس از تمام شدن وضو را نیز مستحب میدانند.
شیعه و سنی آدابی چون، مسواک کردن پیش از وضو، وضو گرفتن رو به قبله، نشستن در هنگام وضو، آغاز کردن وضو با نام خدا، شستن دستها قبل از آغاز وضو، گرداندن آب در دهان، استنشاق و وارد کردن آب در بینی را از مستحبات وضو و سنت محمد پیامبر اسلام میدانند
۲٫ اعمال وضو
۱٫ شستن ۱٫ صورت از جایی که موی سر
روییده تا آخر چانه (طول) و از پهنا فاصله
بین شست و انگشـت میـانه که بـر صورت
قرار گیرد (عرض).
۲٫ دست راست
کارهای وضو از آرنج تا نوک انگشتان
۳٫ دست چپ
۱٫ سر قسمت جلوی آن، که بالای
پیشانی است.
۲٫ مسح
۲٫ پای راست
روی پـا از نـوک انگشتتا برآمدگی.
۳٫ پای چپ
۳٫ شرایط آب وضو
الف. وضو با آب نجس و مضاف باطل است، خواه انسان بداند آن آب نجس یا مضاف است یا نداند، و یا فراموش کرده باشد.
ب. آب وضو باید مباح باشد، بنابراین در موارد زیر وضو باطل است:
* وضو گرفتن با آبی که صاحب آن راضی نیست (راضی نبودن او
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . برخی از مراجع تقلید، مسح روی پا تا آخر آن را لازم میدانند.
معلوم است).
* آبی که معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه.
* آبی که وقف افراد خاصی است، مانند حوض برخی از مدارس و وضوخانه بعضی از هتلها و مسافرخانهها و…
ج. وضو گرفتن از نهرهای بزرگ، گرچه انسان نداند صاحبان آنها راضی هستند یا نه اشکال ندارد، اما اگر صاحبان آن از وضو گرفتن جلوگیری کنند، احتیاط واجب آن است که وضو نگیرند.
د. اگر آب وضو در ظرفِ غصبی باشد و با آن وضو بگیرد باطل است.
ه . وضو گرفتن با آبهای داخل مسجد الحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله که مخصوص نوشیدن است جایز نیست.
۴٫ شرایط اعضای وضو
الف. اعضای وضو در موقع شستن و مسح باید پاک باشد.
ب. اگر چیزی بر اعضای وضو باشد (اعضای شستن) که از رسیدن آب به آن جلوگیری کند، یا بر اعضای مسح است، هرچند از رسیدن آب جلوگیری نکند، برای وضو باید برطرف شود.
ج. خطوط قلم خودکار و لکههای رنگ و چربی و کِرِمْ در صورتی که رنگ بدون جِرم باشد، مانع وضو نیست، ولی اگر جِرم داشته باشد (روی پوست را گرفته) باید برطرف شود.
۵ . شرایط وضوگیرنده
الف. کسی که میداند اگر وضو بگیرد مریض میشود و یا میترسد که مریض شود، باید تیمم کند و اگر وضو بگیرد باطل است. ولی اگر نداند که آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد که ضرر داشته، وضویش صحیح است.
ب. وضو باید به قصد قربت انجام شود، یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم وضو بگیرد.
ج. لازم نیست نیت را به زبان آورد، یا از قلب خود بگذراند، بلکه همین مقدار که میداند وضو میگیرد کافی است، طوری که اگر از او بپرسند، چه میکنی؟ بگوید وضو میگیرم.
۶ . رعایت ترتیب و موالات در وضو
ترتیب
کارهای وضو بدین ترتیب باید انجام شود:
* شستن صورت؛
* شستن دست راست؛
* شستن دست چپ؛
* مسح سر؛
* مسح پای راست؛
* مسح پای چپ؛
اگر ترتیب اعمال وضو به هم بخورد وضو باطل است، حتی اگر پای
چپ و راست را همزمان۱ مسح کند.
مُوالات
الف. موالات؛ یعنی پشتِ سر هم انجام دادن و فاصله نینداختن بین اعمال وضو.
ب. اگر بین کارهای وضو به قدری فاصله شود که وقتی میخواهد جایی را بشوید یا مسح کند رطوبت جاهایی که پیش از آن شسته یا مسح کرده، خشک شده باشد، وضو باطل است.
۷٫ وضوی جَبیرهای
تعریف جبیره: دوایی که بر زخم میزنند و چیزی که با آن زخم را میبندند، »جَبیره« نام دارد.
الف. شخصی که بر اعضای وضویش، زخم یا شکستگی است؛ اگر بتواند به طور معمول وضو بگیرد، باید به طور معمول وضو بگیرد. مثلاً؛
۱٫ روی زخم باز است و آب برای آن ضرر ندارد.
۲٫ روی زخم بسته است، ولی باز کردن آن امکان دارد و آب ضرر ندارد.
ب. چنانچه زخم بر صورت یا دستهاست و روی آن باز
است و آب ریختن روی آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشوید کافی است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . به فتوای برخی از مراجع تقلید مسح همزمان پاها اشکال ندارد.
ج. اگر زخم یا شکستگی در جلوی سر یا روی پاها است (محل مسح) و روی آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح کند، باید پارچه پاکی روی آن بگذارد و روی پارچه را با تری آب وضو که در دست مانده، مسح کند.
کیفیت انجام وضوی جبیرهای
در وضوی جبیرهای، باید جاهایی که شستن یا مسح آن امکان دارد به طور معمول بشوید یا مسح کند، و مواردی که امکان ندارد، دست تر بر جبیره بکشد.
۸٫ چیزهایی که باید برای آنها وضو گرفت
۱٫ شـرط صـحـت عـمـل، ۱٫ نماز (به جز نماز میت)
یعنـی اگـر آن عـمـل بـدون ۲ . اجزای فراموش شده نماز (سجده و تشهد)
وضو انـجام شود، صحیح ۳٫ طواف
نیست ۱٫ مس نوشته قرآن
۲٫ شـرط جـواز عمل؛ ۲٫ مس اسم خداوند و صفات خاص او
وضو یـعـنـی اگــر آن عـمـل ۳٫ به احتیاط واجب مس اسم انبیا و ائمه علیهم السلام
بدون وضو انجام گیرد و ملائکه
حرام است
۳٫ شرط کمالِ عمل؛ یعنی برای درک ثواب یا ثواب بیشتر مانند قرائت
قرآن
۴٫ رفع کـراهـت عـمل، مـانند غـذا خوردن در حال جنابت که با وضو
کراهت آن رفع میشود.
۸ . مبطلات وضو
الف. خارج شدن ادرار یا مدفوع از انسان.
ب. خارج شدن باد معده و روده از مخرج غائط.
ج. خواب، چنانچه گوش نشنود و چشم نبیند.
د. چیزهایی که عقل را از بین میبرد؛ مانند دیوانگی، مستی، بیهوشی.
ه. استحاضه زنان.
و. آنچه سبب غسل شود؛ مانند جنابت و مسّ میّت.
اهل سنت مواردی را برای نقض وضو بیان کردهاند که در ذیل میآید:
۱٫ بول(ادرار)، غائط (مدفوع) و باد معده؛
۲٫ خروج منی؛ البته شافعیه آن را ناقض وضو نمیداند.[ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، ج ۱، ص ۳۱، دارالتیار الجدید، دار الجواد، بیروت، چاپ دهم، ۱۴۲۱ق]
۳٫ خروج وذی و مذی؛[ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، ج ۱، ص ۳۱، دارالتیار الجدید، دار الجواد، بیروت، چاپ دهم، ۱۴۲۱ق]
۴٫ آنچه که موجب زائل شدن (حتی موقتی و کوتاه) عقل شود؛ مانند جنون، صرع، بیهوشی، استفاده از مسکرات و خواب[بر خلاف مذهب اهل بیت که خواب را عامل مستقلی برای نقض وضو دانسته اند ولی در غالب مذاهب اهل سنت، خواب عامل مستقلی شمرده نشده بلکه از این جهت که موجب عدم هوشیاری است، ناقض وضو است. البته برخی از مذاهب اهل سنت مانند حنابله، خواب را عامل مستقل دانسته اند.
نک: الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل بیت (ع)، ج ۱، ص ۱۵۸]
۵٫ لمس با شهوت زن یا پسری که مو در صورت ندارد [ البته مذاهب چهار گانه اهل سنت دربارۀ جزئیات آن با هم اختلاف نظر زیادی دارند. نک: الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل بیت (ع)، ص ۱۶۰]
۶٫ دست کشیدن(مسّ) مرد به آلت تناسلیاش (تماس مستقیم و بدون حائل). در سه مذهب از مذاهب اهل سنت این مطلب مورد قبول است و تنها حنفیه با این نظریه مخالفت کرده اند
۷٫ خون یا چرکی که از بدن انسان خارج می شود و نجس است؛ موجب بطلان وضو میشود.
۸٫ ارتداد( اگر مسلمانی که وضو داشته باشد، مرتد شود؛ وضویش باطل می شود، همچنین اگر مسلمانی بر اثر عصبانیت، کلمات کفر آمیز بگوید، بازهم وضویش باطل است موارد دیگری از جمله قهقهه در نماز یا تغسیل میت یا شک در بطلان وضو و بالاخره خوردن گوشت گوسفند که ذبح نشده بنابر نظر برخی از مذاهب اهل سنت، موجب بطلان وضو است.
نک: الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل بیت (ع)، ج ۱، ص ۱۶۵؛ الفقه علی المذاهب الخمسه، ج ۱، ص ۳۰ – ۳۲٫
۹٫ مواردی که وضو گرفتن مستحب است
* برای نماز میت.
* رفتن به مسجد و حرم امامان.
* خواندن قرآن.
* همراه داشتن قرآن.
* خوابیدن.
* رساندن جایی از بدن به جلد یا حاشیه قرآن.
* زیارت اهل قبور.
غسل.
در غسل باید تمام بدن و سر و گردن شسته شود، خواه غسل واجب باشد مانند جنابت، و یا مستحب مانند غسل جمعه، به عبارت دیگر تمام غسلها در نحوه انجام فرقی ندارند مگر در نیت.
۱٫ انواع غسل (به لحاظ انجام دادن)
غسل را به دو صورت میتوان انجام داد: »ترتیبی« و »ارتماسی«.
در غسل ترتیبی ابتدا سر و گردن شسته میشود، سپس نیمه راست بدن و بعد از آن نیمه چپ.
در غسل ارتماسی تمام بدن یکباره در آب قرار میگیرد. پس در غسل ارتماسی باید آب به قدری باشد که انسان بتواند تمام بدن را زیر آب فرو ببرد.
۱٫ ترتیـبی اول سر و گردن
و سپس نیمه راست بدن
و بعد از آن نیمه چپ بدن را بشوید؛
نحوه انجام با نیت غسل یکباره زیر آب میرود به طوری که
غسل تمام بدن در آب قرار گیرد؛
۲٫ ارتماسی یا به تدریج زیر آب میرود که در نهایت تمام بدن
در آب قرار گیرد؛
و یا زیر آب رفته و در آب به نیت غسل بدن را
تکان میدهد.
۲٫ غسلهای واجب (جنابت ـ مسّ میت)
غسل جنابت
چگونه انسان جنب میشود؟
کم باشد یا زیاد
۱٫ بیرون آمدن منی
عوامل در خواب باشد یا بیداری
جنابت
با حلال باشد یا با حرام
۲ . جماع (آمیزش)
منی بیرون بیاید یا نیاید
غسل مسّ میت
الف. اگر کسی جایی از بدن خود را به بدن انسان مردهای که سرد شده و غسلش ندادهاند برساند، باید غسل مسّ میت کند.
ب. در این موارد مسّ بدن انسان مرده سبب غسل نمیشود:
* انسانی که در میدان نبرد به شهادت رسیده است، در صورتی که در میدان جان دهد؛
* مردهای که بدنش گرم است و هنوز سرد نشده است؛
* مردهای که غسلش دادهاند؛
ج. غسل مس میت را باید مانند غسل جنابت انجام دهند، ولی کسی که غسل مسّ میت کرده، اگر بخواهد نماز بخواند، باید وضو هم بگیرد.(۱)
د. اگر چند میت را مسّ کند یا یک میّت را چند بار مسّ نماید، یک غسل کافی است.
ه. برای کسی که بعد از مسّ میّت غسل نکرده است، توقف در مساجد و خواندن سورههایی که سجده واجب دارد مانعی ندارد، ولی برای نماز و مانند آن باید غسل کند و وضو هم بگیرد.
۳٫ شرایط صحیح بودن غسل
الف. تمام شرطهایی که برای صحیح بودن وضو گفته شد، در صحیح بودن غسل هم شرط است، به جز موالات، و همچنین لازم نیست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . به فتوای برخی از مراجع معظّم تقلید با غسل واجب، مثل غسل مسّ میّت نیز میتوان نماز خواند و وضو لازم نیست.بدن را از بالا به پایین بشوید.
ب. کسی که چند غسل بر او واجب است، میتواند به نیت همه آنها یک غسل بجا آورد.
ج. کسی که غسل جنابت کرده، نباید برای نماز وضو بگیرد، ولی با غسلهای دیگر نمیشود نماز خواند و باید وضو هم بگیرد.(۱)
د. در غسل ارتماسی باید تمام بدن پاک باشد، ولی در غسل ترتیبی پاک بودن تمام بدن لازم نیست و اگر هر قسمتی را پیش از غسل دادن همان قسمت، تطهیر کند کافی است.
ه . غسل جبیرهای مثل وضوی جبیرهای است، ولی بنابر احتیاط واجب باید آن را ترتیبی بجا آورد.
و. کسی که روزه واجب گرفته، نمیتواند در حال روزه غسل ارتماسی انجام دهد، چون روزهدار نباید تمام سر را در آب فرو برد، ولی اگر از روی فراموشی غسل ارتماسی کند صحیح است.
ز. در غسل لازم نیست تمام بدن با دست شسته شود، و چنانچه با نیت غسل، آب به تمام بدن برسد کافی است.
۴٫ کارهایی که بر فرد جنب حرام است
الف. رساندن جایی از بدن به خط قرآن، اسم خداوند و بنابر احتیاط واجب اسامی پیامبران و ائمه و حضرت زهرا علیهم السلام .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . به فتوای برخی از مراجع تقلید با غسلهای واجب و برخی از غسلهای مستحب نیز میتوان نماز خواند و نیاز به وضو نیست.
ب. رفتن به مسجدالحرام و مسجدالنبی صلی الله علیه و آله هرچند از یک در داخل شود و از در دیگر بیرون رود.
ج. توقف در مساجد.
د. گذاشتن چیزی در مسجد هرچند از بیرون مسجد باشد.
ه . خواندن سورههایی از قرآن که سجده واجب دارد، حتی یک حرف از آن.
و. توقف در حرم امامان علیهم السلام بنابر احتیاط واجب.
* سورههای سجدهدار قرآن عبارتاند از:
ـ سوره شماره ۳۲ (سوره سجده)؛
ـ سوره شماره ۴۱ (سوره فصّلت)؛
ـ سوره شماره ۵۳ (سوره نجم)؛
ـ سوره شماره ۹۶ (عَلَق).
* اگر جنب از یک درِ مسجد وارد شود و از در دیگر خارج شود (عبور بدون توقف) مانع ندارد، به جز مسجدالحرام و مسجدالنبی صلی الله علیه و آله که عبور هم جایز نیست.
* اگر شخصی در خانهاش مکانی را برای نماز قرار دهد و همچنین نمازخانه مؤسسهها و ادارات، حکم مسجد ندارد.
وظیفه حائض
[۶۷] یکى از خونهایى که زن از خود مىبیند، خونقاعدگى (حیض) است و زن را در مدّتى که خون مىبیند «حائض» مىگویند. (توضیح المسائل، ص ۵۵)
احکام حیض، به طور مفصّل در رسالههاى توضیح المسائل آمده است ولى از آنجا که ممکن است، بانوان در ایامى که در مکّه هستند دسترسى به توضیح المسائل نداشته باشند، به طور مختصر به نشانهها و برخى از احکام آن اشاره مىکنیم و سپس به بیان وظیفه بانوان حائض نسبت به طواف و نماز مىپردازیم.
[۶۸] نشانههاى خون حیض بدین شرح است:
* قبل از بلوغ دیده نمىشود و اگر دخترى قبل از بلوغ خونى ببیند حکم حیض ندارد. «۱»
* زنهاى سیّده پس از ۶۰ سالگى و زنهاى غیر سیّده پس از ۵۰ سالگى، خون حیض نمىبینند و چنانچه پس از آن سنین خونى ببینند حکم حیض ندارد. «۲»
* دوره قاعدگى کمتر از سه روز نیست، پس اگر جریان خون قبل از سه روز قطع شود حکم حیض ندارد.
* دوره قاعدگى بیش از ده روز طول نمىکشد و چنانچه خونریزى بیش از ده روز طول بکشد، پس از ده روز حکم حیض ندارد.
* خونریزى در سه روز اوّل به طور مستمر مىباشد «۱»- هر چند در داخل، خون باشد و بیرون نیاید- پس اگر مثلًا دو روز خون ببیند سپس به طور کامل قطع شود و یک روز دیگر دوباره خون ببیند، «۲» از آغاز حیض نبوده است.
* فاصله دو حیض حداقل ده روز مىباشد، «۳» پس اگر بعد از تمام شدن دوره قاعدگى قبل از آن که ده روز فاصله شود خون ببیند، خون دوّم حکم حیض را ندارد. «۴»
* خون حیض معمولًا غلیظ و گرم و پر رنگ «۱» است و با فشار و کمى سوزش مىآید.
(العروه الوثقى، ج ۱، ص ۳۱۵ و ۳۱۶؛ توضیح المسائل، م ۴۳۴ تا ۴۴۱)
احکام دوران قاعدگى
[۶۹] در مدّت قاعدگى، این کارها بر بانوان حرام است:
* نماز و طواف کعبه.
* کارهایى که بر جنب حرام است؛ مانند توقّف در مسجد.
* آمیزش با همسر، براى زن و مرد، هر دو حرام است.
(توضیح المسائل، م ۴۵۰)
[۷۰] نمازهایى که بانوان در حال حیض نخواندهاند قضا ندارد ولى قضاى روزههاى واجب را باید پس از ماه مبارک رمضان بجاآورند. (توضیح المسائل، م ۴۶۹)
وظیفه زن پس از قطع خونریزى
[۷۱] بانوان پس از پایان دوره قاعدگى و قطع خونریزى، باید غُسل حیض بجا آورند و نماز و سایر عبادتهاى خود را انجام دهند.
(توضیح المسائل، م ۴۶۶)
[۷۲] با غسل حیض به تنهایى نمىتوان نماز خواند، یا طواف واجب بجا آورد، بلکه به علاوه غسل، وضو هم لازم است «۱» و اگر پیش از غسل وضو بگیرد بهتر است. (توضیح المسائل، م ۴۶۶)
وظیفه زن حائض نسبت به احرام در مسجد شجره:
الف: مىتواند بانذر قبل از میقات محرم شود؛ مثلًا در مدینه.
ب: اگر بانذر محرم نشدهاست مىتواند درحال عبور از مسجد محرم شود ولى نباید در مسجد توقف کند.(م ۲۰۳ و ۲۱۷ و ۲۳۲)
ج: اگرنتواند درحالعبور درمسجد شجرهمحرم شودو نمىتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، احتیاط واجب آن است که نزدیک
مسجد مُحرم شود و در جُحْفَه یا مُحاذى آن احرام را تجدید کند و چنانچه حدود محاذات را تشخیص دهد و در تمام آن حد با نیت احرام لبّیکها را تکرار کند، کفایت مىکند. (م ۲۰۵ و ۲۳۰)
[۱۳] اگر زن حائض به گمان اینکه مىتواند در حال عبور از مسجدشجره محرم شود، وارد مسجد شد ولىپس ازورودبه مسجد متوجه شد که نمىتواند از در دیگر خارج شود، باید فوراً از همان درى که وارد شده است خارج شود و چنانچه محرم شده، احرامش صحیح است و اگر محرم نشده، باید در حال خارج شدن از مسجد محرم شود؛ یعنى به نیت احرام عمره، لبیکها را بگوید.
(م ۲۳۴)
احرام از مُحاذى میقات
[۱۴] هر گاه انسان از راهى به مکه برود که از هیچ کدام از میقاتها عبور نکند باید از مُحاذى میقات محرم شود.(م ۲۰۷)
[۱۵] مُحاذى میقات براى کسى که به مکّه مىرود جایى است کهمیقات به خطّ مستقیم در طرف راست یا چپ او باشد، به طورى
که اگر از آنجا بگذرد، میقات متمایل به پشت سر او شود.(م ۲۱۳)
احرام قبل از میقات
[۱۶] محرم شدن (یعنى نیّت و گفتن لبیکها) قبل از میقات صحیح نیست، ولى اگر نذر کند که پیش از میقات محرم شود، جایز است و باید از همانجا محرم شود، مثلًا نذر کند از مدینه منوّره محرم شود. (م ۲۱۷)
[۱۷] نذر احرام براى زنى که عمره را به نیابت از دیگرى انجام مىدهد، اشکال ندارد. (م ۲۴۷)
[۱۸] در نذر باید صیغه خوانده شود و لازم نیست به عربى بخواند، پس اگر بگوید: «براى خداست بر من که از مدینه براى عمره محرم شوم» صحیح است.(توضیح المسائل، م ۲۶۴۱)
اجازه شوهر براى نذر
[۱۹] زن شوهردار باید براى نذر از شوهرش اجازه بگیرد ولى اگر بعد از تمام شدن اعمال عمره بفهمد که بدون اجازه شوهر، با نذر محرم شده، وقابل جبران نباشد عملش صحیح است.
(تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۳۸۸، م ۲ و مناسک م ۲۳۲ و ۳۴۶
وظیفه حائض نسبت به طواف
[۷۳] اگر زنى پس از احرام عمره و قبل از طواف حائض شود مسأله دو صورت دارد:
۱- اگر مىتواند تا زمان پاک شدن از خون در مکّه بماند، باید صبر کند تا از خون پاک شود. سپس بقیه اعمال عمره را بجا آورد.
۲- اگر مىداند که نمىتواند صبر کند یا صبر کرد ولى تا آخر وقتى که مىتواند در مکّه بماند، پاک نشد، براى طواف و نماز آن نایب بگیرد و پس از آنکه نایب، طواف عمره و نماز آن را بجا آورد، سعى را خودش بجا آورد و تقصیر نماید و سپس نایبش طواف نساء و نماز آن را از طرفش انجام دهد. (تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۴۰۸، م ۷)
جلوگیرى از عادت ماهانه
[۷۴] خوردن قرص براى جلوگیرى از عادت ماهانه یا عقب انداختن آن در ایام عمره، چنانچه براى بدن ضرر نداشته باشد اشکال ندارد. (استفتاآت، ج ۱، ص ۴۷۰، س ۱۱۱)
[۷۵] خانمى که براىجلوگیرى ازعادت ماهانه قرص مىخورد، و گاهى در ایام عادت لکههاى زردرنگ مىبیند که نمىداند خون است یا نه، حکم خون ندارد، و اعمال عمره او صحیح است.
وچنانچه بداند اینلکهخوناست ولى حداقل سه روز بهطور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و باید به وظیفه مُستحاضه عملکند.(استفتاآت، ج ۱، ص ۷۱، س ۱۶۷ و مناسک، س ۷۳۶)
[۷۶] خانمى که به جهت خوردن قرص نظم عادت ماهانهاش به هم مىخورد، به طورى که گاهى در مدت طولانى خون و لکه مىبیند، اگر طورى است که خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بیرون نیاید ولى در داخل آلوده به خون باشد، حکم حیض دارد و اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، یا بهطور مستمر نیست؛ یعنى گاهى آلودگى وجود دارد و گاهى وجود ندارد باید به وظایف مستحاضه عمل کند. (س ۷۲۰)
وظیفه مُستحاضه نسبت به طواف و نماز
[۷۷] یکى دیگر از خونهایى که گاهى اوقات، زنها از خود مىبینند، «استحاضه» است، و به خانمى که خونریزى استحاضه دارد «مُستَحاضه» مىگویند. (توضیح المسائل، ص ۵۰)
[۷۸] خون استحاضه، معمولًا زرد رنگ و سرد است و بدون فشار بیرون مىآید و غلیظ نیست ولى ممکن است گاهى پررنگ و گرم و غلیظ باشد و با فشار بیرون آید.(توضیح المسائل، م ۳۹۲)
[۷۹] خونریزى استحاضه از نظر مدّت، حدّ ندارد و ممکن است یک لحظه باشد و امکان دارد از ده روز هم بگذرد، و بانوان در سن یائسگى هم ممکن است، خونریزى استحاضه داشته باشند.
(تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۵۶، فصل فى الاستحاضه)
اقسام استحاضه
[۸۰] خون استحاضه بر اساس کمى و زیادى آن به سه دسته
قلیله، متوسّطه و کثیره، تقسیم مىشود و بر اساس همین تقسیم وظیفه زن نیز متفاوت است.
مستحاضه قلیله
[۸۱] اگر جریان خون، تنها یک طرفِ پنبهاى را که براى تشخیص مقدار خون گذاشته است آلوده کرده و به درون آن نفوذ کرده باشد، ولى از طرف دیگر ظاهر نشده، قلیله است و باید براى طواف، یا نماز، یا سایر عبادتهایى که نیاز به طهارت دارد، بدن را تطهیر کرده و بنابر احتیاط واجب پنبه را عوض کند و وضو بگیرد. بنابراین استحاضه قلیله، غسل ندارد. (توضیح المسائل، م ۳۹۳ و ۳۹۴)
مستحاضه متوسّطه
[۸۲] اگر خونریزى به قدرى است که «۱» به درون پنبه نفوذ کرده و از طرف دیگر آن ظاهر شده ولى لباس یا پارچه روى پنبه را آلوده نکرده باشد، استحاضه متوسّطه است و زن باید براى نماز، افزون بر وظایفى که براى قلیله گفته شد، «۲» براى نمازى که قبل از آن،یا دربین آن، مستحاضه شده است غسل کند و تا زمانى که خونریزى مستحاضه متوسطه ادامه دارد هر روز قبل از نماز صبح غسل کند. بنابر این، در استحاضه متوسطه در هر شبانه روز یک غسل کافى است، البته پس از قطع خونریزى نیز باید غسل کند.
(توضیح المسائل، م ۳۹۳ و ۳۹۵)
[۸۳] مستحاضه قلیله، براى انجام طواف واجب، باید همان وظایفى را که براى نماز گفته شد انجام دهد.(مناسک، س ۷۲۷)
[۸۴] مستحاضه قلیله، مىتواند طواف مستحبى انجام دهد، و عمل کردن به دستورىکهبراى طواف واجب گفته شد، لازم نیست.(م ۵۴۷)
مستحاضه کثیره
[۸۵] اگر خونریزى به قدرى است که به پنبه نفوذ کرده و از طرف دیگر آن ظاهر شده و لباس یا پارچه روى پنبه را آلوده کرده، استحاضه کثیره است و زن باید براى هر نماز علاوه بر وظایفىکه براى قلیله گفته شد، دستمال را عوض کند یا آب بکشد و غسلى هم انجام دهد ولى اگر نماز ظهر و عصر را با هم بخواند و فاصله نیندازد، یک غسل براى هر دو کافى است و همچنین براى نماز مغرب و عشا. « (توضیح المسائل، م ۳۹۶)
[۸۶] مستحاضه کثیره باید تمام وظایفى را که براى نماز یومیه لازم است، براى طواف واجب و نماز آن نیز جداگانه انجام دهد و بنابر احتیاط واجب به وظایفى که براى نمازهاى یومیّه انجام داده اکتفا نکند، ولى اگر از وقت غسل براى طواف تا آخر نماز طواف خون قطع باشد، غسل دیگرى براى نمازطواف لازم نیست. (مناسک، س ۷۲۵ و ۷۲۷)
[۸۷] مستحاضه متوسطه و کثیره مىتوانند طواف مستحبى انجام دهند و عمل کردن به وظایفى که براى طواف واجب گفته شد لازم نیست، ولى براى وارد شدن به مسجدالحرام، احتیاط مستحب است غسل کنند.
(العروهالوثقى، ج ۱، ص ۲۵۳، م ۱۷ و ۱۸، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۵۷، م ۸، مناسک، س ۷۲۵ و ۷۲۷)
[۸۸] مستحاضه متوسطه و کثیره باید پس از قطع خونریزى غسل کنند. (توضیح المسائل، م ۴۱۸
موضوع سوم اخلاق و آداب سفر
شامل
اهمیت سفر عمره
توفیق سفر عمره و لزوم شکر گزاری
مشکلات سفر و آمادگی روحی
آداب سفر عمره
پرداخت دیون
وصیت حلالیت طلبی
حج از دیرباز تاکنون از اهمیّت ویژه ای در بین مسلمانان برخوردار بوده است، همه ساله صدها هزار مسلمان مشتاق از گوشه و کنار جهان، بسوی سرزمین مقدس مکه و مدینه حرکت کرده، با تمامی سختی ها و مشقت ها خود را به میقات می رسانند و لبیک گویان آماده انجام فریضه حج می شوند
امام صادق ع فرمودند :هیچ کس بدون زحمت و مشقت به مکه نمی رسد
در گذشته، طولانی بودن راه، نداشتن وسیله نقلیه مناسب و مطمئن، نبود امکانات رفاهی و درمانی، ناامنی و وجود سارقین مسلّح … همه و همه عواملی بودند که حجاج را با خطر مواجه می کردند. بسیاری از آنها در بین راه می مردند و هرگز به وطن باز نمی گشتند
تعدادی از صوفیه با ایجاد انحراف در اذهان عمومی، مردم را از رفتن به حج برحذر داشته، به کاری دیگر ترغیب می کردند. یکی از آنان به مریدی از مریدانش می گوید: «به جای رفتن به مکه، به خانه ات برگرد و به مادرت خدمت کن
در قرن اخیر نیز پاره ای از به اصطلاح روشنفکران غربزده و دل به دنیای دیگران بسته، درصدد برآمدند با استفاده از شعر، قصه و داستان و طنز و غیره از ارزش حج کاسته آن را در اذهان عمومی، عملی غیر مهم جلوه دهند. گاهی می گفتند اگر حاجی به جای رفتن به مکه و طواف خانه خدا پول آن را خرج مستمندان و فقیران جامعه بنماید ارزش بیشتری دارد، گاهی می گفتند، چرا پول و ارزی که با این زحمت بدست آمده است را در اختیار اعراب قرار داده به حلقوم آنان بریزیم و..
به امام صادق(ع) عرض شد عده ای می گویند اگر کسی حج واجب را انجام داده و پس از آن بجای رفتن به حج، صدقه بدهد برای او بهتر است. امام فرمودند: «دروغ گفته اند! اگر مردم چنین کنند این بیت تعطیل خواهد شد و حال آنکه خداوند عزوجل این خانه را وسیله قیام برای مردم قرار داده است
هنگامی که رسول خدا(ص) از عرفات کوچ نمود در «ابطح» یکی از اعراب بیابانی به حضور آن حضرت شرفیاب شده، عرضه داشت: من مردی ثروتمندم، قصد حج داشتم هنگام حرکت مانعی پیش آمد و نتوانستم به حج مشرف شوم حال شما امر فرمایید من با این مال کار نیکی انجام دهم که ثواب حج را درک کنم!
حضرت بسوی کوه ابوقبیس رو کرد و فرمود: «اگر به مقدار این کوه طلای سرخ داشته باشی و همه را در راه خدا انفاق کنی به ثواب و بهره ای که حاجیان رسیده اند نخواهی رسید
امام صادق(ع) فرمود: اگر می توانی نان را با نمک بخوری و همه ساله به حج بروی این کار را بکن
تبریک دعوت شدن به مهمانی خداوند
میهمان خداوند
قال الصّادق علیه السلام: إِنَّ ضَیْفَ اللَّهِعَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ فَهُوَ ضَیْفُ اللَّهِ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: مردى که حج یا عمره انجام دهد میهمان خدا است و تا زمانى که به منزل خود بازگردد در این میهمانى قرار دارد
قالَ عَلِىٌّ علیه السلام: الْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ، وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ یَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَهِ. «۱» على علیه السلام فرمود:
حج گزار و عمره گزار، واردشدگان بر خداوند مىباشند و بر خدا است که وارد شده بر خود را گرامى داشته، او را مشمول مغفرت و آمرزش خویش قرار دهد.
اهمیت مهمانی ها بقدر میزبان است میزبان هرچه مهمتر پذیرائیش بهتر است
مهمانیهای خداوند دو جور است: ۱- مهمانی زمانی ۲- مهمانی مکانی
مهمانی زمانی خداوند ماه رمضان است، ضیافت الله است، عام است و فراگیر و خدا لردی خرج می کند در ماه رمضان خداوند مهمانها را دعوت نکرده مهمانی را آورده توی خانه های مردم «قد اقبل الیکم شهر الله…» کسی که در شهر یا روستا، یا در کشتی یا ماشین؛ هر جا هست، مهمان خداست.
مهمانی مکانی خداوند مکه است المعتمر و الحاج وفدالله، مهمان خداست، «و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» استطاعت مالی و بدنی و طریقی اگر دارد باید بلند شود برود. قالَ عَلِىٌّ علیه السلام: الْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ، وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُکْرِمَ وَفْدَهُ وَ یَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَهِ. على علیه السلام فرمود: حج گزار و عمره گزار، واردشدگان بر خداوند مىباشند و بر خدا است که وارد شده بر خود را گرامى داشته، او را مشمول مغفرت و آمرزش خویش قرار دهد.
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
ولی بدون کارت دعوت هم نیست و شما دعوت شده هستید. و اهمیت هر مهمانی به قدر میزبانش هست، در سفر حجّ، شما مهمان خدا هستید، سر سفره خدا هم، همه هستند و سفره هم سفره ی بسیار عالی است و هر کس در این مهمانی به قدر آمادگی اش از آن بهره می برد.
حاجی، باید قبلا خودت را برای این مهمانی آماده کنی، نه اینکه می گویند: یک طواف بستی، می گویی: حسش نیست، یک نماز جعفر طیار در روضه النبی بخوان، نمی کشم، برویم بازار ابوسفیان بزن برویم. چرا اشتهای انجام اعمال نداری چون قبلا خودت و با چیزهای بی ارزش سیر کردی
باید قبلا یک تطهیر باطنی خودت را بکنی؛ اگر به سبک و سیاق مهمانهای الهی جور نباشی، کم بهره ای، چون خدا کسی را بی بهره نمی کند، کم بهره می مانی.
آخوند تو چکاره ای؟
من راه بلد شما هستم . ما که بزور نمی توانیم توی ذهن شما لقمه بگذاریم ما راه و چاهش را نشان می دهیم.
بچه ای با پدرش مهمانی بودند از مهمانی که آمدند پدر یک سیلی گذاشت توی گوش بچه اش، گفت چرا می زنی؟ گفت: چرا در مهمانی همه اش آب می خوردی، آب که در خانه خودمان هم پیدا می شود در مهمانی آدم غذا می خورد. گفت من آب می خوردم راهش باز شود تا بتوانم بیشتر بخورم، دوباره زد توی گوشش، گفت: چرا آنجا به من نگفتی که من هم راهش را باز کنم.
ما آمدیم راهش را یادتان بدهیم که شما چکار کنید که بیشتر بهره ببری که بعد از پشت سر به سفره نگاه می کنی نگی حیف از دستمان رفت. داری می روی مهمانی خدا، سر سفره مهمانی خدا هیچی کم ندارد و خدا به قدر ظرفیتت می دهد از طرف خدا که بخلی نیست.
یک فیش غذای زائر سرای امام رضا(ع) گیر ما آمد، از خانه یک قابلمه ۱۰ نفری بردم گذاشتم، یک ظرف غذا کشید خالی کرد توی قابلمه، گفتم: همین، گفت: ما به قدر قابلمه که غذا نمی دهیم به قدر همان فیش که آوردی غذا می دهیم.
اما خدا به قدر قابلمه ات می دهد، قابلمه ات را قبل از رفتن انتخاب کن با یک استکان بلند نشوی بروی در خانه خدا، نمی توانی بگوئی چرا کم گیر من آمد، خودت ظرفت را کوچک گرفتی. چون بعضی می گویند: انشاء الله می رویم حج و عمره ساخته می شویم فول بر می گردیم این هم یک باب است این بهره بردن نیست که، می خواهم بروم آنجا ظرفم را بزرگ کنم خوب می خواهی برگردی اینجا با چه پرش کنی.
سختی دارد، اتوبوس خراب می شود، دیگ غذا پشت ترافیک دیر می رسد، باید نان خالی بخوری کم باید بخوابی، مهم نیست همسفری ها را باید تحمل کنی، مهم نیست
زائرین عزیز تأکید میکنم این مهمانی خدا ممکن است تکرار نداشته باشد، برای کسی معین نکرده اند که پنجاه سفر برود یا ده سفر برود، این سفر نقد است. شب قدر را سه شب قرار داده برای اینکه اگر یک شب خوابت برد شب دیگر بیائی این لطف خداوند است که وسیع قرار داده است.
هر مهمانی یک آداب خاص هم دارد، وقتی مهمانی خدا می روی احرام می پوشی این نشان می دهد که در این فضا، با یک ادب خاصی باید وارد شوی. این ادب خاص هم باید در ظاهر شما تجلی کند هم در باطن.
لذا مستحب است حاجی از اول ذی القعده موی سرش را کوتاه نکند، معتمر از یک ماه قبل از سفر موی سرش را کوتاه نکند، حاجی لازم است که قبل از ورود به احرام زینتی که در حال احرام تداوم پیدا می کند همراه نداشته باشد عطری نزند که بعدا به لباس احرامی به آن عطر معطر باشد. نسبت به حنا بعضی می گویند احتیاط کند اگر آثارش تا آن موقع می ماند نبندد. هر مهمانی یک ادبی دارد. همینجا تأکیدمیکنم روی مناسک که آقا اگر اینقدر می گویند مناسک مناسک چون گاهی یک خرابکاری باعث می شود گوش آدم را بگیرند از مهمانی بیرون بیندازند برو سالی دیگر بیا جبران کن. ممکن است یکسال در حال احرام بماند. در مناسک نمی شود سهل انگاری کرد، نماز را نخواندی قضایش را می خوانی… ولی این مراسم اگر در بعضی از صحنه هایش غلط فرمول را بفهمد، کارت قرمز به او می دهند یعنی برو تو از بازی محروم هستی.
البته نمی خواهیم شما را بترسانیم ولی می خواهیم هوشیار و دقیق باشید چون همه اش به این مهمانی برمی گردد. واجب تر از مهمانی خدا در سفر حج مناسک است.
سفرها چند دسته است: سیاحتی، زیارتی، تجارتی، علمی آموزشی، تربیتی است و گاهی سفر جامع دو مورد است یا بیشتر، سفر حج و عمره، هم سیاحتی است هم زیارتی است هم علمی است هم تربیتی است و هم تجارتی است.
شما یک سفر زیارتی دارید که بی بدیل است که بیش از ۸۰ نقطه را زیارت می کنید علاوه بر اینکه شما شش تا معصوم را در این سفر زیارت می کنید قبر حضرت اسماعیل و ۷۰ پیامبر الهی در حد فاصل بین رکن و مقام و بیت مدفون هستند حضرت حاجر در حجر اسماعیل مدفون است از بعد زیارتی یک سفر پر و اشباع شده است تازه خیلی اماکن را وهابیت خراب کرده اند به اسم توسعه و… قبر حضرت آمنه را در ابواء خراب کرده اند.
حلالیت طلبیدن
تحلیل یعنی حلالیت طلبیدن از دیگران، بازکردن گره ها، بالاخره زندگی دنیوی خالی از اصطحکاک نیست، اصطکاک ها هم خالی از کدورت ها نیست، ما هم که معصوم نیستیم بالاخره دلخوری هایی پیش می آید.
حلالیت طلبیدن مبنای روائی دارد:
علی بن یقطین نفوذی امام کاظم (علیه السلام) بود در دستگاه هارون، بارها خواست از وزارت هارون استعفاء بدهد امام نپذیرفتند فرمودند: آنجا بمان و کار کن تو دو چیز را برای ما تعهد کن سه چیز را برای تو تعهد می کنیم تو خودت را نگیر کار مؤمنین را راه بینداز ما هم حرام می کنیم بر تو فقر را، آهن را، آتش را.
علی بن یقطین هر سال حج انجام می دهد و بسیاری از شیعیان را به حج می فرستد ، این در بحث امام شناسی بسیار دقیق است که امام مردم ساز است نه مردم دار، این نمونه در این بحث مردم سازی امام بدرد می خورد. امام مردم را برای رشد می خواهد نه آنها را نگه دارد.
علی بعد از حج می آمد مدینه شبانه و مخفیانه در خانه امام آمد برای گزارش دادن، در را زد خادم گفت کیه؟ گفت: علی بن یقطین، رفت آمد گفت: آقا اجازه ندادند. گفت خدمت آقا بگوئید چرا اجازه ندادند؟
در بعضی تعابیر دارد که فردا حضرت را در کوچه دید که چرا من آمدم اجازه ندادید؟ فرمودند خدا حج امسال تو را قبول نکرده تا زمانی که ابراهیم جمال از تو راضی شود. با تو کار داشت او را راه ندادی و کارش را راه نینداختی (خدا هم تو را راه نداده) آقا جبران می کنم؟ فرمود: نه خیر، امشب باید جبران کنی چون ترا دوست داریم نشانت می دهیم.
امشب بدون محافظ می روی بقیع هر کسی آمده است تو را می برد بر می گرداند می روی در خانه ابراهیم جمال رضایتش را می گیری بر می گردی. وقتی به عنایت امام به طی الارض آمد پشت در خانه ابراهیم، در زد ابراهیم آمد کیه؟ گفت: علی بن یقطین هستم در را باز کن ان هذا اثر عظیم، من روزی کار تو را راه نینداختم الان گیرم امام کاظم مرا راه نمی دهد تا تو راضی بشوی، گفت راضی هستم، خدا از همه راضی باشد، گفت اینجوری نه، من یک طرف صورت را روی خاک می گذارم طرف دیگر را پا بگذار فشار بده، من صورت خاک آلوده را ببرم بگویم آقا ابراهیم از من راضی شده، هر چه گفت ابراهیم طفره رفت، او را قسم داد، یک طرف صورت را روی خاک گذاشت علی نخست وزیر است ولی اینها اعتباری است عبد خدا بودن مهم است، ابراهیم پاش را گذاشت و فشار داد آن زیر صدای علی بلند شد اشک هم می ریزد اللهم اشهد، خدا تو شاهد باش بعد از حلالیت طلبیدن سریع آمد مدینه در خانه آقا، دید در باز است یا علی ادخل، گریان آمد خدمت حضرت، علی ما می خواهیم تو را بسازیم تو رفتی دور خانه خدا بگوئی الهی عبدک…،
اگر گره ها را باز نکنی پرواز نمی کنی، زمین می روی زمینی بر می گردی،
به حضرت گفت: نشانه قبولی حج چیه؟ حضرت فرمود: گناهانی که قبلا داشتی حالا نداشته باشی. پس قبلا باید گره ها را باز کنی. وقتی حاجی اینجا گره ها را باز کند، با چه لطافتی طواف می کند. در ضمن به زائر بگوئید که گذرت را گرفتی ثبت نام کردی تا اینجا آمدی معلوم می شود که خدا را دوست داشته از این به بعد هم دوستت دارد پس تو هم بجنب حلالیت بطلب…
ادامه دارد….
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید