ضرورت تکاپوی همه جانبه برای مقابله با جریان تکفیری

فارغ از ماجرای اجلاس ژنو ۲ و بحران سوریه، اکنون جهان اسلام به بلای بزرگی مبتلاست که عرض و طول جغرافیائی، پایههای امنیتی و فضای سیاسی کل کشورها و ملتهای مسلمان را تحت تأثیر خود قرار داده است.
جریان تکفیری را نباید فقط یک گروه جنایتکار که مخالفان خود را گردن میزند، قلب آنها را میدرد و میخورد، زنان آنها را به کنیزی میگیرد و میفروشد، خانه هایشان را ویران میکند، اموالشان را به غارت میبرد و حرث و نسل را به هلاکت میکشاند دانست، بلکه چون عناصر این جریان تمام اقدامات خود را “جهاد فی سبیل الله” میدانند و به همراه هر جنایتی که مرتکب میشوند تکبیر میگویند، باید آنها را موریانههائی دانست که به جان اسلام افتادهاند و دین خدا را به تدریج میخورند و اگر به آنها مجال و فرصت داده شود چیزی از آن باقی نمیگذارند.
اینکه رهبر انقلاب اسلامی در دیدار شرکت کنندگان در کنفرانس وحدت اسلامی نسبت به جریان تکفیریها هشدار دادند و آن را خطر بزرگی برای جهان اسلام دانستند، واقعیت مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت. ایشان در تشریح این خطر گفتند:”عدهای تکفیری به جای توجه به رژیم خبیث صهیونیستی به اسم اسلام و شریعت، اکثر مسلمانان را تکفیر میکنند و زمینهساز جنگ و خشونت و اختلاف میشوند و به همین علت، وجود این جریان تکفیری مژدهای برای دشمنان اسلام است. با این وضع، آیا کسی میتواند تردید کند که وجود این جریان و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از آن، کار دستگاههای امنیتی و خبیث دولتهای استکباری و دست نشاندگان آنها نیست؟”
درباره عملکرد جریان تکفیری، سه نکته بسیار مهم وجود دارد که باید به آنها توجه شود و درباره مقابله با آن نیز انجام وظیفه مهمی را باید مورد اهتمام قرار داد.
اولین نکته اینست که با وجود دشمن آشکار و غداری همچون رژیم صهیونیستی که برای تمام مسلمانان و جهان اسلام به ویژه جهان عرب خطر بزرگی است، جریان تکفیری به این دشمن کاری ندارد و درست در چارچوب اهداف آن و به نفع آن عمل میکند. آیا این میتواند یک تصادف باشد؟! پاسخ قطعاً منفی است و تردیدی وجود ندارد که جریان تکفیری به مثابه ابزاری برای صهیونیسم و قدرتهای حامی آن عمل میکند. تمرکز این جریان بر روی دولت سوریه که در خط مقدم مبارزه علیه رژیم صهیونیستی قرار دارد، همین واقعیت را به روشنی نشان میدهد.
نکته دوم اینست که عملکرد جریان تکفیری، دستمایه مناسبی برای دولتهای استکباری و بوقهای تبلیغاتی آنها و صهیونیسم بین الملل است تا چهره اسلام را لکهدار کنند و آن را به عنوان دینی خشن به افکار عمومی جهان معرفی نمایند.این اقدام، برای قدرتهای استکباری فواید فراوانی دارد که فقط بخشی از آن را میتوان در بهانههائی که با توسل به آنها توطئههای خود را در جهان اسلام به اجرا در میآورند مشاهده کرد.
و نکته سوم اینست که جریان تکفیری با عملکرد خود، هر روز درحال تضعیف امت اسلامی است و موانع موجود بر سر راه سلطه گری قدرتهای استکباری در جهان اسلام را یکی بعد از دیگری از میان برمیدارد. قدرتهای استکباری، جریان بیداری اسلامی و از دست دادن تعدادی از مهرههای خود در کشورهای اسلامی را ضربه بزرگی به خود میدانند کما اینکه قدرتمند بودن حزبالله لبنان و حمایت این جریان قدرتمند و دولت سوریه از ملت فلسطین برای آزادسازی سرزمینهای اشغالی و ریشه کن کردن رژیم صهیونیستی برای منافع قدرتهای استکباری یک خطر غیرقابل تحمل تلقی میشود. طبیعی است که استکبار جهانی برای حفاظت از منافع نامشروع خود به تکاپو روی آورد و مرتکب هر کاری برای حمایت از رژیم صهیونیستی و دفع خطر از مهرههای باقیمانده خود در منطقه شود. به راه انداختن جریان تکفیری و حمایت از آن، آسانترین اقدامی بود که میتوانست این اهداف را تأمین کند، به ویژه آنکه این طرح به نام اسلام و خود مسلمانان به اجرا در میآید و دود آن نیز به چشم ملتهای مسلمان میرود.
حاصل جمع بندی این سه نکته بطور طبیعی اینست که عملکرد جریان تکفیری، صد درصد به نفع دولتهای استکباری و به زیان امت اسلامی است. اینکه آمریکا و دولتهای سلطهگر اروپائی با جریان تکفیری مشکلی ندارند و رژیم صهیونیستی نیز با این جریان درگیر نیست بلکه همه آنها از آن حمایت میکنند و از آن برای از میان برداشتن دولتهائی که زیر سلطه قرار نمیگیرند استفاده میکنند، به همین دلیل است. آنچه در این میان موجب شگفتی است، بیعملی نخبگان جهان اسلام در برابر این جریان منحرف است.وظیفه مربوط به مقابله با جریان تکفیری درست در همینجاست که به عنوان رسالتی تاریخی بر دوش سران کشورهای اسلامی، علمای دینی و دانشگاهی، انقلابیون، صاحبان قلم و اندیشه قرار میگیرد. این رسالت تاریخی فقط هنگامی عملی خواهد شد که علمای صاحب فتوای مذاهب مختلف اسلامی با صدور فتوائی مشترک، تکفیر مسلمانان را مردود اعلام نمایند و تکلیف کسانی که به حربه تکفیر متوسل میشوند را روشن کنند. همزمان، سران کشورهای اسلامی تمام امکانات دولتها را برای اجرای این فتوا بسیج نمایند و با اتحاد عملی خود نمونهای از وحدت امت اسلامی را به ظهور برسانند. در این راه، از امکانات ملتهای مسلمان، اعم از نیروهای انسانی، قدرت رسانهای، تمکن مالی و توان علمی باید استفاده شود و همه باید از اختلافات معمول و گلایههای متداول صرفنظر کنند و برای تحکیم وحدت امت اسلامی بکوشند.
این تکاپوی همه جانبه قطعاً دشمنان زیادی دارد که از همان روز اول به میدان خواهند آمد و آنها نیز تمام امکانات و توان خود را برای به شکست کشاندن تلاش مسلمانان بکار خواهند گرفت. با اینحال، تردیدی نیست که جبهه اسلامی به پیروزی خواهد رسید و دشمنان ناکام خواهند ماند.به این رسالت تاریخی اگر بیتوجهی شود و یا انجام آن به امروز و فردا موکول گردد، آینده سیاهی در انتظار مسلمانان خواهد بود، آیندهای که نه تنها قابل افتخار نیست بلکه نسلهای فردا هرگز نسل امروز را به خاطر کوتاهی در انجام وظیفهای که برعهده داشت نخواهد بخشید.
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید