چرا مانند ملت ایران، نباشیم؟

مجدی حسین در آخرین گفتگو قبل از بازداشت
چرا مانند ملت ایران نباشیم؟ آنها به خطر نفوذ آمریکا پی بردند و سفارت آمریکا را در کشور خود بستند. آیا ما باید همه عمر خود منتظر کمک های آمریکا بنشینیم؟

مجدی حسین رییس حزب الاستقلال و از سران ائتلاف ملی حمایت از قانون و مخالف کودتا علیه دولت اخوان المسلمین است. او البته از منتقدین اخوان نیز به شمار می رود اما انتقادهایش دلیلی برای حمایت از کودتای مورد حمایت غرب علیه دولت مصر نشد.  وی روزنامه نگار و سردبیر روزنامه الشعب الجدید است که اخیرا بسته شد و اخیرا خود وی نیز از سوی ماموران امنیتی بازداشت گردید.

مجدی حسین دو روز قبل از بازداشت توسط نیروهای امنیتی در گفتگویی با پایگاه الشرق تی وی آخرین گفتگوی مطبوعاتی خود را انجام داد و تاکید کرد که شورای نظامی مصر، حزبی آمریکایی در مصر است.

وی در این گفتگو تاکید کرد که مخالف السیسی است و از نقش منفی کلیسا به عنوان یک حزب سیاسی و نه مؤسسه دینی و همچنین درگیری های درون ارتش و امتناع شیخ الازهر از پرداخت دیه شهدا و نقش شورای نظامی در کودتا و چگونگی متحد ساختن انقلابیون و ارزیابی خود از ائتلاف ملی سخن گفت.

بخشی از متن این گفتگو که از سوی خبرگزاری حوزه ترجمه شده به این شرح است:

چرا شما معمولا ممنوع الخروج هستید؟

این امر از سوی دولت کودتا امری طبیعی است؛ کسی که می کُشد و خونریزی می کند و آزادی ها را سلب می نماید، هرکار ممکن است انجام دهد و ما بدتر از این را از آنها انتظار داشتیم، زیرا این نظام، خرد ندارد و از نظام های اشغالگر نیز بدتر است و اعمال وحشیانه ای انجام می دهد بدون اینکه برای هیچ کس احترامی قائل باشد حتی برای زنان و کودکان.

 چرا حزب استقلال را تشکیل دادید و آیا این حزب اکنون شکست خورده یا توانسته به هدف خود دست یابد؟

بنده معتقدم که اهداف این حزب محقق شده. ما به هیچ وجه در محقق شدن نصب السیسی توسط شورای نظامی تردیدی نداشتیم. مراسم تنصیب السیسی فقط یک روز پس از تشکیل حزب بود لذا ما مطمئن بودیم که ارتش از نصب السیسی عقب نشینی نمی کند اما ما با عامه مردم کار داشتیم، با کسانی که در ۳۰ ژوئن فریب خورده بودند که این گروه کم هم نبودند و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد مردم را تشکیل می دادند که امروز خیلی از آنها بازگشته اند.

ما به آنها می گفتیم مساله، مساله اخوان نیست، مساله بازگشت دموکراسی به کشور است و از طرفی ما می توانیم قیود و شروطی را برای اخوان و مُرسی قرار دهیم و من بر این باورم که مردم این را می پذیرند. و در چنین صورتی این طرف مقابل است که مصالحه و رسیدن به راه حل سیاسی را نخواهد پذیرفت.

من معتقدم که طرح ما به اهداف خود رسید و به مردم گفت بیایید تا با هم باشیم. کسی که ادعا می کند طرح ما هیچ تاثیری نداشته اشتباه می کند، زیرا دعوت ما برای تشکیل شورای ریاست جمهوری به دعوت برای تشکیل شورای رهبری انقلاب تبدیل شد و این پیشنهادی عملی است و گسترده تر از ائتلاف حمایت از قانون می باشد و این شورا به زودی تغییرات انقلاب را رهبری کرده و اهداف انقلاب ۲۵ ژانویه را محقق خواهد کرد.

جزئیات شورای رهبری انقلاب هم به نیروهای ملی و انقلابی بستگی دارد و در این زمینه پیشنهاد شده که نمایندگانی از جریان های لیبرال و چپ و اسلامی معرفی شوند و تماس هایی را در این زمینه انجام داده ایم.

 موضع الازهر و کلیسا را در حمایت کامل از نقشه راه کودتا چگونه ارزیابی می کنید؟

هم کلیسا و هم الاهز شریک کودتا هستند و از همان روز اول کودتا در آن حضور داشته اند. رهبران کلیسا نقش مهمی دارند که بر قبطیان مصر تاثیر گذار است و نوعی انزجار در آنها ایجاد کرده و کلیسا از یک نهاد دینی به یک حزب سیاسی تبدیل شده. اما در مورد شیخ الازهر باید بگویم که الازهر از دیرباز در یک بحران بزرگ دست و پا میزند به ویژه از زمان ریاست جمهوری “مبارک”.

 ارزیابی شما از ائتلاف حمایت از قانون پس از گذشت ۱۱ ماه از آغاز آن چیست؟

عملکرد آن به طور کلی خوب بوده و نوعی برادری و از خودگذشتگی و تفاهم میان آنها وجود دارد اما از همان آغاز و حتی تا کنون موضع حزب استقلال این بوده که مانع انتقال موج انقلاب عدم اعلام جنگ سیاسی علیه نفوذ صهیونیستی آمریکایی بود. کودتاچیان مصر فرزندخواندگان آمریکا و اسراییل هستند و این برای مردم پذیرفته شده نیست و ما نمی خواهیم به سوی مجلس عوام انگلستان پیش برویم، زیرا ما نمی توانیم با کمک انگلیس ثابت کنیم که تروریست نیستیم. ما می خواهیم با نفوذ آمریکا و صهیونیسم مبارزه کنیم و آنها را از خاک مصر بیرون کنیم تا کشوری مستقل داشته باشیم که به آمریکا و پایگاه های آمریکایی و صندوق بین المللی پول وابسته نباشد.

 دکتر یسری حماد گفته که عملکرد ائتلاف در سطح مورد انتظار نبوده و نتوانسته از اقدامات اشتباه کودتا استفاده لازم را ببرد. نظر شما چیست؟

این سخن روشن نیست چون به اشتباهات کودتا و السیسی اشاره ای نکرده، اما من همچنان بر این باورم که مشکل ما این است که ما با سایه سلطه مبارزه میکنیم نه با سلطه واقعی و به عکس همچنان از آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا میخواهیم به داد ما برسند و نزد آنها شکایت هم میبریم. مشکل اصلی ما همین است.

 اما برخی بر این باورند که ورود به جنگ سیاسی بین المللی امری بسیار مشکل است، زیرا توان شما محدود است و از طرفی با کودتایی خونبار داخلی روبرو هستید پس چگونه میخواهید وارد یک جنگ بزرگ دیگر شوید؟

چرا مانند ملت ایران نباشیم؟ آنها به خطر نفوذ آمریکا پی بردند و سفارت آمریکا را در کشور خود بستند. آیا ما باید همه عمر خود منتظر کمک های آمریکا بنشینیم؟ کسی که گمان میکند مصر نمیتواند آزاد و مستقل باشد بداند که ما زمانی خود را از بند امپراتوری انگلستان رها کردیم، اکنون چرا نتوانیم خود را از بند آمریکا آزاد کنیم؟

من تعجب میکنم که بسیاری از اسلامگراها هم این حرف را می زنند در حالی که مشرکان ویتنامی این کار را انجام دادند اما من هنوز نمیتوانم اسلامگراهای مصر را به این کار متقاعد سازم و در میان آنها به شخصی تندرو و غیر واقع بین تبدییل شده ام. من میگویم کره شمالی و ایران کشورهایی مستقل هستند و  هرگز خواستار مبارزه مسلحانه نیستم بلکه خواستار استقلال ملی هستم تا سرنوشت مصر در داخل آن رقم بخورد.

پی بردن تفاوت میان دشمن داخلی و خارجی بسیار مهم است، آنها در ابتدا جدای از هم به نظر میرسند اما در واقع یک دشمن هستند و این آمریکا است که مزدوران خود را در داخل میگرداند. ما این سیاست را در زمان مبارک آزمودیم و آنها طنطاوی را برای ما آوردند و پس از او هم السیسی که همان سیاست را دنبال میکند و بعد از السیسی هم اوضاع به همین شکل خواهد بود و انسان به خنده می افتد زمانی که میبیند ملت مصر در دایره ای خالی سرگردان شده اند.

کودتاچیان حق تصمیم ندارند و حتی تصمیم گیری در مورد افزایش قیمت ها به دست آنها نیست بلکه صندوق بین المللی پول این تصمیم را گرفته تا بتواند وام خود را پس بگیرد و در نتیجه ما تحت سلطه آمریکا هستیم و یا باید همچنان تحت سلطه آنها بمانیم و یا اینکه با آنها وارد جنگ سیاسی بشویم. آمریکا نمیتواند کاری بیش از آنچه تا کنون کرده انجام دهد پس کسی که میگوید کودتاچیان با صهیونیست ها و آمریکا فرق دارند، خودش را فریب میدهد به ویژه با توجه به اینکه شورای نظامی حزبی آمریکایی در مصر است و آمریکایی ها خودشان میگویند که ارتش تکیه گاه و پایگاه آنها در مصر میباشد.

 برخی ها از خشم پنهان میان جوانان و سران ائتلاف به خاطر روش مدیریت بحران در گذشته و حال سخن میگویند… نظر شما در این رابطه چیست؟

این سخن به این شکل صحیح نیست، جوانان همواره از بزرگترها انقلابی تر هستند. ممکن است در ارزیابی و دیدگاه آنها تفاوت هایی باشد اما همه با هم منسجم و هماهنگ هستند و یک موضع دارند و هیچ اختلافی به معنای متعارف وجود ندارد.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


5 + = 13