آیا دین اسلام مخالف شادی است ؟

یکی از شبهه هایی که وابستگاه اردوگاه صلیبی علیه اسلام مطرح می کنند، ادعای مخالفت اسلام با شادی است و برای آن، آیاتی از قرآن کریم را به عنوان شاهد مثال می آورند ولی با تدقیق در ترجمه آن و نگاهی جامع به سوره مربوطه، پوچ بودن این ادعا به اثبات می رسد .


 یکی از آیات شریفه که از طرف بیماردلان این فرقه، مورد سوء استفاده قرار گرفته و از این طریق هدف شوم تخریب اسلام را در سر خود پرورانده اند، آیه شریفه ۷۶ از سوره مبارکه قصص است.

81185278-5732878

آیه ۷۶ از سوره مبارکه قصص می فرماید(( ان قارون کان من قوم موسى فبغى علیهم و آتیناه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبه اولى القوه اذ قال له قومه لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین))

به درستى که قارون که از قوم موسى بود پس بر آنان طغیان کرد، ما به وى از گنجینه ها آن قدر داده بودیم که تنها کلید آنها، مردانى نیرومند را خسته مى کرد، مردمش به او گفتند، این قدر شادى مکن که خدا خوشحالان را دوست نمى دارد.

ذکر شان نزول این آیه از قرآن کریم و فضای نزول و قرائن حالیه و بسیاری از مقدمات مورد نیاز برای تفسیر، در این مختصر نمی گنجد، ولی به طور خلاصه دیدگاه مرحوم علامه طباطبائی و آیت الله مکارم شیرازی دو تن از مفسران بزرگ جهان اسلام ذکر می شود.

مرحوم علامه طباطبائی در کتاب المیزان درخصوص تفسیر این آیه می فرماید: بعد از آنکه در آیات گذشته عذر و بهانه مشرکین را نقل کرد، که گفتند: اگر به تو ایمان آوریم عرب ما را از سرزمینمان مى ربایند، و سپس جوابهایى از آن داد، اینک در این آیات داستان قارون بنى اسرائیل را خاطرنشان فرموده، تا از این داستان عبرت بگیرند، چون حال و وضع قارون درست حال و روز مشرکین را مجسم مى کند، و چون کفر او، کارش را به آن عاقبت زشت کشانید، پس مشرکین نیز بترسند از این که مثل آنچه که بر سر قارون آمد، بر سرشان بیاید زیرا خداى تعالى از مال دنیا آن قدر به او روزى داده بود که سنگینى کلید گنجینه هایش مردان نیرومند را هم خسته مى کرد، و در اثر داشتن چنین ثروتى خیال مى کرد که او خودش این ثروت را جمع آورى کرده، چون راه جمع آورى آن را مى دانسته و خودش فکر بوده و حسن تدبیر داشته، این فکر او را مغرور نمود، پس از عذاب الهى ایمن و خاطر جمع شد، و زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح داده و در زمین فساد برانگیخت، خداى تعالى هم او و خانه او را در زمین فرو برد، نه آن خوش فکرى و حسن تدبیرش، مانع از هلاکت او شد و نه آن جمعى که دورش بودند.

کلمه (فرح ) به معناى (بطر) تفسیر شده، و لیکن بطر، لازمه فرح و خوشحالى از ثروت دنیا است، البته فرح مفرط و خوشحالى از اندازه بیرون، چون خوشحالى مفرط آخرت را از یاد مى برد، و قهرا بطر و طغیان مى آورد، و به همین جهت در آیه شریفه : (و لا تفرحوا بما آتاکم و الله لا یحب کل مختال فخور) اختیال، و فخر را از لوازم فرح شمرده، و فرموده به آنچه خدا به شما داده خوشحالى مکنید، که خدا اشخاص مختال و فخور را دوست نمى دارد.

و نیز به همین جهت است که در آیه مورد بحث نیز نهى از فرح را تعلیل کرده به اینکه خدا اشخاص خوشحال را دوست نمى دارد.

آیت الله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه این چنین به تفسیر این آیه پرداخته است: در این بخش از آیات این سوره سخن از درگیرى دیگر بنى اسرائیل با مردى ثروتمند و سر کش از خودشان به نام قارون به میان مى‏آورد.

معروف است که او از بستگان نزدیک موسى (ع) بود، و از نظر اطلاعات و آگاهى از تورات معلومات قابل ملاحظه‏اى داشت، نخست در صف مؤمنان بود، ولى غرور ثروت او را به آغوش کفر کشید و به قعر زمین فرستاد، او را به مبارزه با پیامبر خدا وادار نمود و مرگ عبرت‏انگیزش درسى براى همگان شد.

نخست مى‏گوید: «قارون از قوم موسى بود اما بر آنها ستم و ظلم کرد» (إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‏ فَبَغى‏ عَلَیْهِمْ).

علت این بغى و ظلم آن بود که ثروت سرشارى به دست آورده بود.

قرآن مى‏گوید: «ما آنقدر اموال و ذخائر و گنج به او دادیم که حمل خزائن او براى یک گروه زورمند، مشکل بود» (وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَهِ أُولِی الْقُوَّهِ).

ببینیم بنى اسرائیل به قارون چه گفتند؟

قرآن مى‏گوید: «به خاطر بیاور زمانى را که قومش به او گفتند: این همه خوشحالى (آمیخته با غرور و غفلت و تکبر) نداشته باش که خدا شادى کنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد» (إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ).

 با بررسی تفاسیر مختلف در خصوص این آیه به نتیجه می رسیم که حضرت موسی(ع) در دوران پیامبری خود با مثلث شوم زور و زر و تزویر روبرو بود و ضلع زر و ثروت آن در واقع قارون بود و قسمت پایانی این آیه بیان خداوند از گفتار قوم قارون به وی است که خداوند خوشحالی متکبرانه و مغرورانه را دوست ندارد نه نفس  شادی و خوشحالی.

گفتنی است اساس دین اسلام بر پایه میانه روی گذارده شده است و از این رو درتمامی تعالیم و احکام شرع انور، می توان ریشه های این تفکر معتدل را مشاهده کرد اما برخی افراد مغرض و دین ستیز با بریده کردن آیات قرآن کریم و بدون آگاهی به علوم و فنون تفسیر اقدام به سم پاشی و تبلیغات منفی علیه اسلام می کنند.



« (خبری قبلی)



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


5 + 7 =