نزدیکی وهابیت و صهیونیزم برای مقابله با ترویج فرهنگ مهدویت/ سلفی‌ها از طالبان برای تحریف نشانه‌های مهدی موعود استفاده کردند

یکی از علمای لبنانی با اشاره به تحولات منطقه تاکید کرد که صهیونیسم، آمریکا و عربستان سعودی درصدد نابودی اندیشه مهدویت هستند.

خبرگزاری رسا، تحولات چند سال اخیر در جهان اسلام و کشورهای منطقه و انتشار گروهک‌ها و جریان‌های تکفیری گوناگون که در ظاهر به نام اسلام و برپایی حکومت اسلامی به پا خواسته اما در باطن ترویج دهنده اندیشه‌ها و اعتقادات وهابیت هستند، نگاه تحلیلگران و اندیشمندان عرصه دینی و سیاسی را به خود جلب کرده است. در این میان تقابل جبهه سفیانی به سرکردگی آمریکا، اسرائیل و همکاری برخی کشورهای مرتجع عربی همچون عربستان سعودی با جبهه مهدوی به محوریت کشورهای مقاومت اسلامی (ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن وفلسطین) محل بحث و تحلیل نظریه پردازان شده است. در آستانه فرا رسیدن میلاد حضرت مهدی (عج) در مصاحبه‌ای با حجت الاسلام شیخ علی کورانی از علمای لبنان به بررسی ابعاد مختلف مهدویت از دریچه‌ حوادث منطقه و نقش و تاثیر آن در زمینه سازی حکومت جهانی امام زمان (عج) پرداختیم.

بسم الله الرحمن الرحیم
به عنوان سوال اول بفرمایید آیا می‌توان تحولات سال‌های اخیر در منطقه را به عنوان بستری برای آماده سازی زمینه ظهور دانست؟

در ابتدا شایسته است که از حوزه علمیه قم و جمهوری اسلامی ایران به دلیل مواضع دقیق و مناسب در حمایت از کشورهای محور مقاومت تشکر کنم. به اعتقاد تمامی کارشناسان تاریخ و کسانی که به مطالعه مسائل مرتبط با مهدویت می‌پردازند، انقلاب اسلامی ایران مقدمه‌ای برای ظهور حضرت مهدی (عج) است زیرا تمامی علما از شیعه و اهل سنت معتقدند، اولین گروهی که زمینه را برای ظهور امام زمان فراهم می‌کند از اهل مشرق هستند. وهابیت نیز به درستی می‌داند که از خراسان گروهی برای یاری مهدی موعود قیام می‌کنند از این روی تمام تلاش خود را برای تحریف این واقعه به کار بسته است. وهابی‌ها مدعی شدند که خراسان شامل افغانستان شده و «رایات خراسان» همان طالبان است. سعودی‌ها پرچم‌های سیاه (رایات سود) که در روایات به عنوان نشانه‌ای برای یاران خراسانی ذکر شده را در میان تکفیری‌ها مطرح ساخته و داعش و سایر تکفیری‌ها را با لباس‌ها و پرچم‌های سیاه به جهانیان معرفی کردند. تمامی این تلاش‌ها نشان می‌دهد که وهابیت با اشراف کامل و با عملیات فرقه سازی و گروهک سازی به تحریف آن مبادرت ورزیده است.

بنابر گفته حضرتعالی می‌توان عربستان سعودی را به عنوان ترویج دهنده اندیشه وهابیت و بازیگردان حوادث منطقه بر شمرد؟

بله، وهابیت همان خط سفیانی بوده که جبهه‌ای در مقابل خط علوی و محور مقاومت است و نشانه‌هایی نیز در روایات بر این مساله بیان شده از جمله آنکه قبل از خروج سفیانی قیامی به فرماندهی مشترک فردی مصری و یمانی شکل می‌گیرد که این مساله تا به امروز هیچ مصداقی جز بن لادن و ایمن الظواهری نداشته است. در عراق نیز منطبق با روایات از طرفداران سفیانی فتوا می‌دهد که «من جاء براس (رجل من )شیعه علی فله الف درهم …» هرکس سر شیعه‌ای را برایم بیاورد هزار درهم پاداش می‌گیرد. ابومصعب الزرقاوی الان بیش از یکسال و نیم است که چنین فتوایی را صادر کرده که این مساله هم تا کنون سابقه نداشته است.

پس از جنگ اخیر حزب الله و اسرائیل با سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان تماس گرفته و به او گفتم که از این پس هیچ جنگ مستقیمی با اسرائیل نخواهی داشت و خود را باید برای جنگ نیابتی با اسرائیل آماده کنی. امروز وهابیت به عنوان خط سفیانی با اسرائیل ائتلاف و در مقابل جبهه مقاومت قد علم کرده است.

ارتباط میان اسرائیل و عربستان سعودی برای دامن زدن به حوادث منطقه‌ای و مقابله با شکل‌گیری امت واحده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عربستان سعودی کشوری تاسیس شده به دست انگلیس و دست نشانده و مزدور اسرائیل است و میان دو طرف ارتباط‌های وسیعی وجود دارد تا آنجا که صهیونیست‌ها در شیوه و چگونگی برخورد با شیعیان و سایر مسلمانان از آل سعود و وهابیت خط می‌گیرند. از سوی دیگر صهیونیسم درون خاندان آل سعود رخنه کرده است. بنابر این ارتباط میان این دو کشور موضوعی کاملا مشخص و آشکار است.

زمانی که جرج بوش رییس جمهور وقت آمریکا نظامیان کشورش را وارد خاک عراق کرده و از این جنگ به عنوان «جنگی مقدس» نام برد، رامسفلد نمایندۀ ایالات متحدۀ آمریکا در ناتو مدعی شد که ورود آمریکایی‌ها به عراق در راستای تامین منافع رژیم اشغالگر قدس بوده است. من بررسی کردم که چه چیزی باعث شده این دو سیاست‌مدار آمریکایی چنین سخن بگویند. بوش و مسؤولان دولتی وی از مذهب پروتستان (طرفداران صهیونیسم مسیحی(Christian Zionism) که معتقد به آرماگدون «Armageddon» و نبرد آخرالزمان هستند و معتقدند برای ظهور دوباره مسیح باید اقدامات و شرایط پیش از ظهور را فراهم کرد.) هستند. صهیونیست‌ها هیچگاه به حضرت مسیح اعتقاد نداشته و ندارند اما با سوء استفاده از مذهب و اندیشه بوش آنان را قانع کردند که اگر شما خواستار بازگشت دوباره عیسی مسیح هستید اسرائیل را کمک کنید.

چه تهدیدی منجر به تشکیل چنین ائتلافی شده و چه کسانی را می‌توان سلسله جنبان نهضت مقابله با مثلث استکبار، صهیونیزم، وهابیت دانست؟

یهودیت به درستی دریافته که مهمترین خطر برای حکومتشان «فرمانده بابِلی» است و این فرد کسی است که اسرائیل را نابود می‌کند.شیعیان معتقد هستند که این فرد همان امام زمان (عج) است اما آنان گمان می‌کنند که این فرد کسی مثل حیدر العبادی یا نوری المالکی یا سایر روسای جمهوری است که زمام امور را در عراق به دست می‌گیرد. برای همین آمریکا را وارد عراق کرده تا مانع از نابودی اسرائیل شود. ائتلاف میان عربستان و اسرائیل است که به عنوان خط سفیانی در جهان امروز مطرح است و آیت الله خامنه‌ای در ایران، آیت الله سیستانی در عراق، سید حسن نصرالله در لبنان و عبدالملک الحوثی در یمن به عنوان رهبران مقاومت و نمایندگان خط مهدوی در برابر سیاست‌های آنان در منطقه ایستادگی کرده‌اند.

اکنون در سوریه و عراق شاهد اتحاد میان کشورهای مختلف محور مقاومت مانند ایران، عراق، سوریه و … هستیم که در برابر سیاست‌های آل سعود و صهیونیسم و کشورهای ائتلاف ایستادگی کردند. چنین اتحادی را می‌توان مقدمه تحقق و گسترش وحدت اسلامی و جبهه‌سازی خط امام مهدی توصیف کرد؟

تا زمانی که وهابیت وجود دارد تحقق امت واحده بسیار مشکل و شاید نشدنی است. عربستان سعودی اساسا با تشکیل امت اسلامی مخالف و آن را خطر بزرگی برای خود به حساب می‌آورد به همین دلیل کمر به مقابله با شکل‌گیری امت واحده بسته است. نشست‌ها، همایش‌ها و اقدامات عملی که برای تحقق وحدت اسلامی از سوی ایران شکل گرفته بسیار خوب و به جاست اما وهابیت همواره در صدد تخریب وحدت اسلامی است. وحدت اسلامی آسیب بزرگی بر بدنه وهابیت است. آل سعود به دنبال قتل، کشتار، تکفیر، اختلاف و چند دستگی میان شیعیان و میان شیعه و اهل سنت است.

برخی شیوخ اهل سنت معتدل همانند شیخ ماهر حمود در لبنان، شیخ خالد الملا در عراق و شیخ بدرالدین حسون مفتی سوریه تلاش‌های قابل تقدیری را در راه تحقق وحدت اسلامی انجام دادند. با توجه به سخنان حضرتعالی آیا این تلاش‌ها راه به جایی خواهد برد؟

تا زمانی که اندیشه وهابیت در جامعه اسلامی ترویج می‌شود مسیر وحدت اسلامی با سختی‌ها و مشقت‌های فراوانی همراه خواهد بود. علمای تقریبی مسلمانان واقعی هستند، حتی اندیشه احمد طیب شیخ الازهر مصر همانند سایر علمای تقریبی است اما به دلیل فضای سلفی حاکم بر مصر شجاعت ابراز آن را ندارد. احمد طیب معتقد است که وهابیت حکومتی انگلیسی و خارج از چهارچوب اسلام و مذاهب اربعه است اما جرأت ابراز این اعتقاد را ندارد. طبیعت مصر یک طبیعت وحدت‌گراست اما به دلیل سیاست‌ها، جنگ رسانه‌ای و هزینه فراوانی که عربستان سعودی پرداخت می‌کند، مردم مصر را مسحور اندیشه سلفی و وهابی کرده است هر زمان که حکومت آل سعود نابود شود، اندیشه سلفی نیز از میان خواهد رفت. تکفیری‌ها زاییده اندیشه وهابی آل سعود هستند از این روی هیچگاه تهدیدی برای عربستان نخواهند بود حتی علمای اهل سنت عربستان نیز از ترس جان، مال و آبروی خود جرأت مخالفت با حکومت را ندارند. آنان با اجازه آل سعود و در مسائلی که منطبق با مصلحت آنان است، فتوا صادر می‌کنند.

مسیری که اکنون آیت الله خامنه‌ای و سید حسن نصرالله در وحدت اسلامی مطرح می‌کنند کاملا صحیح است. ما همانگونه که در راه وحدت اسلامی تلاش می‌کنیم آزادی عقیده و اندیشه را به سایر فرقه‌های اسلامی داده و به اعتقادات آنان احترام می‌گذاریم. سیاست ایران در مخالفت با اندیشه وهابیت کاملا صحیح است زیرا وهابیت شاخه‌ و یا فرقه‌ای از اسلام نیست بلکه یک مسلک ساختگی است.

در پایان بفرمایید ایدئولوژی صهیونیسم برای مبارزه با محور مقاومت و خصوصا حزب الله چیست؟

صهیونیسم برای مقابله با حزب الله و تخریب چهره اسلام ناب محمدی، شیعه و مقاومت اسلامی اقدام به تاسیس گروهک‌های تروریستی به نام اسلام کرده است و به نشر اسلام هراسی در جهان روی آورده‌ است. آل سعود نیز در این زمینه با اسرائیل همکاری می‌کند. داعش امروزه بازیچه دست آمریکا و اسرائیل است اما فکر، اندیشه، دین، اعتقاد و منبع اصلی اندیشه گروهک‌هایی نظیر داعش و جبهه النصره وهابیت است. در همه پرسی که عبدالباری عطوان منتشر کرد نزدیک به ۷۲ درصد از مردم عربستان سعودی، حامی داعش بوده و افکار، اندیشه و رفتارهای این گروه را تایید می‌کنند و این زنگ خطری بزرگی برای جامعه اسلامی است. بنابر این باید ریشه اندیشه وهابیت را در جامعه اسلامی خشکاند.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


9 + 1 =