جامعه را نمی‌توان با وهم اداره کرد/ شانس و نحسی سیزده بدترین خرافه است

حضرت آیت‎الله جوادی آملی با بیان اینکه نمی توان جامعه را با وهم و خیال اداره کرد، گفت: شانس و نحسی سیزده، بدترین خرافه است.

حضرت آیتالله جوادی آملی،  در درس تفسیر خود در مسجد اعظم گفت: خداوند فرمود ما شفاعت را قبول داریم اما این شفاعت برای بتها نیست، این شفاعت برای کسی است که خداوند اذن بدهد و از مذهب او راضی باشد.

وی افزود: این دین علوی، نبوی اهل بیتی این دین خداپسند است، این دین را خداوند وعده داد که شفاعت میکند اما اینطور نیست که دست خداوند بسته باشد و هر کس را خواست شفاعت نکند، در خیلی از روستاهای دوردست چین اینها از اسلام فقط همین «لا اله الا الله» را میدانند.

مفسر برجسته تفسیر حوزه علمیه قم، اظهار داشت: بیش از یک قرن است که سخن از اسلام و قرآندر چین نیست، اینها دسترسی ندارند و ما نمیتوانیم بگوییم اینها چون خبر نداشتند جهنمی هستند، اگر کسی بخواهد شفاعت شود، حتما باید خداوند اذن بدهد و اگر کسی میخواهد مشفوع له باشد باید خداوند از مذهب او راضی باشد.

وی با بیان اینکه مشرکان برای بتها قربانی میکردند و تمام عبادتشان مال این بت بود، ما تمام عبادتمان برای خداست و دلیل اش این است که یا جهنم نرویم یا بهشت برویم، آنها بتها را عبادت میکردند تا به خدا نزدیک شوند، آنها مشرک بودند، عبادتی که تماما مال خداوند است.

وی خاطرنشان کرد: جاهلیت این است که بدون علم حرکت میکند، چرا گفتند که «طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه»، این تای «فریضه» تای مبالغه است، درس خواندن واجب نیست، بلکه منظور این است که درس خواندن واجب  است، انسان نفس میکشد باید عاقلانه باشد و توی محیط علم باید زندگی کند، انسان تا نفس میکشد باید درس بخواند و باید با گمان و وهم خیال و بنای عقلا و فهم عرف کسی ره به اسرار نمیبرد و به اسرار پی نمیبرد.

حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: اگر کسی بخواهد بگوید من گمانم این است، با حسن ظن و سوء ظن جامعه بخواهد اداره شود، نظام جاهلی میشود، اینکه در مدار مظنه حرکت میکند و از علم فرار میکند و آنکه با رویکرد و گرایشها و گزارشهای نفسانی حرکت میکند این دنیا میخواهد؟ او خیال میکند انسان با مردن میپوسد و مرگ آخر خط است و بعد از مرگ خبری نیست، او یک مختصر پول خرد در دستش است.

وی ادامه داد: گاهی انسان این اسرار کهکشانها و سیارهها و سیاه چالهها را که میبیند برخی میگویند اینها از روی شانس به وجود آمده تعجب میکند، کسی که این قدر کشف کرده و این قدر دقایق علمی را دریافته چرا گرفته خرافه است، شانس و نحسی سیزده و مانند آن بدترین خرافه است، کسی که تمام حسش روی تجربه حسی است، میگویند چیزی که اثباتپذیر حسی نیست و ابطالپذیر حسی نیست ما قبول نداریم.

استاد درس خارج حوزه علمیه درباره جایگاه تجربه حسی خاطرنشان کرد: نمیدانند که کل آسمان و زمین یک وجب است در برابر ابدیتی که انسان در پیش دارد، همه اینها تبدیل میشود به یک آسمان و زمین ابدی که در آن خالد میشوند و به جایی میرسند که ثابت میشوند و نه ساکن، لذا خستگی در آنجا معنا ندارد، که مظهر کارهای ذات اقدس اله میشوند، همانطور که ذات اقدس اله از آفریدن عالم و اداره کردن عالم خسته نمیشود، بهشتیها هم به جایی میرسند که از این خسته نمیشوند.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


1 + = 7