امام خمینی احیاگر تفکر دینی

امام خمینی در موضع ‌گیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بین‌المللی خود مانند نامه به گورباچف و حکم ارتداد سلمان رشدی یک ماهیت کلان اسلامی ‌‌‌‌به نام امت اسلامی ‌‌‌‌را مد نظر داشت و هیچ‌گاه به مسائل ملی یا شیعی محدود نمی‌‌‌‌‌شد.
خبرگزاری رسا، به نظر می‌‌‌‌‌رسد نوآوری امام خمینی(ره) در اندیشه سیاسی را باید در بستر احیاگری ایشان در تفکر دینی تحلیل و بررسی کرد؛ در جایی که امام راحل با ارائه تعریف و تحلیل جدیدی از دین، سیاست و اجتماع را به دین بازگرداند در حالی که دین به ابعاد فردی و مناسکی محدود شده بود.

برای شناخت اندیشه امام(ره) باید به مبانی نظری اندیشه ایشان نیز توجه کرد.(۱) احیاگری دینی امام خمینی(ره) با نگاهی جامع ‌گرایانه به دین، سنتی و معطوف به بهره‌‌گیری از عناصر دینی در نوسازی ج‌‌‌‌‌‌هان بود.(۲) امام در مسیر احیاگری دینی اصالت‌‌‌‌‌‌‌‌هایی را که در سیر تحول تاریخی به خرافات و افسون‌‌‌‌‌‌‌‌های ذهنی و داوری‌‌‌‌‌‌‌‌های غیرواقعی آلوده شده بودند، بازسازی کرد.

به این ترتیب با اتصال حال و آینده به پیشینه تاریخی به بازسازی تاریخی پرداخت و از فقر تاریخی‌‌گری تفکر مدرن(۳) و ضد پیشرفت بودن جریان‌‌‌‌‌‌‌‌های بنیادگرای سلفی فاصله گرفت.(۴) از این‌رو احیاگری امام خمینی(ره) نه به معنای عقب ‌ماندگی و عدم بهره‌‌مندی و بروز تمدن بود و نه با ایمان متدینین در تضاد بود.(۵)

امام خمینی(ره) با طرح ابعاد واقعی اسلام به مسلمانان فهماند که اسلام علاوه ابعاد مناسکی، منبع قوی و پرتحرک در زمینه‌‌‌‌‌‌‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.(۶) امام(ره) با این‌که در مواجهه با اندیشه توسعه غربی بسیار محتاط و دقیق بودند و بر وارداتی و غیربومی‌ ‌‌‌بودن فضا، زمینه‌‌‌‌‌‌‌ها و نحوه نگرش اندیشه تجدد تاکید داشتند،(۷) ولی دستاورد‌‌‌‌‌‌ها و تکنولوژی غربی را طرد نمی‌‌‌‌‌کردند بلکه به ایدئولوژی ‌زدایی می‌‌‌‌‌پرداختند؛ یعنی مبانی مادی ‌گرایانه آن را زدوده و از آن به عنوان ابزاری در افق چشم ‌انداز تمدن اسلامی‌‌‌‌استفاده می‌‌‌‌‌کردند.(۸)

از نظر امام خمینی سیاست از دیانت جدا نیست(۹) بلکه «اسلام تمامش سیاست است»(۱۰) و جدایی دین از سیاست از توطئه‌‌‌‌‌‌‌های استعمار است(۱۱) از نظر امام بین دیانت و سیاست رابطه تعاملی (تاثیر و تاثر) برقرار است(۱۲) به عبارت دیگر بنا به تفسیر فلاسفه سیاسی، اخلاق به سیاست تعین می‌‌‌‌‌دهد و سیاست به اخلاق تحصل می‌بخشد.(۱۳) تفسیر عالمانه و جامع ‌نگر امام از سیاست و دیانت به گون‌‌‌‌‌‌های است که دین و سیاست را در نفس الامر هم ‌نشین می‌‌‌‌‌بیند. بنابراین از دیدگاه ایشان مسائل عبادی اسلام در عین عبادی بودن جنبه اجتماعی نیز دارند، یعنی عموم احکام و دستورات اسلامی‌‌‌‌مانند منشور چندبعدی، ابعاد، مراتب و لایه‌های متعدد و منسجم دارند.(۱۴)

مهم‌‌ترین موارد احیاگری امام خمینی در اندیشه سیاسی را می‌‌‌‌‌توان در موارد زیر طبقه ‌بندی کرد؛

نخست، ولایت فقیه

مهم‏ترین نظریه سیاسى‌ امام‌ خمینى(ره) در دوران مبارزه، ارائه طرح جـامعى از بـحث ولایت فقیه است‌. در‌ صورتى‌ که پیشینیان از جمله ملااحمد نراقى فقط در مباحث مختلف فقهى بنابر ضـرورت بـحث‏‌‌‌‌‌‌هایى هـمانند‌ امر‌ به‌ معروف و نهى از منکر، مصرف خمس، اخذ زکات و… در موضوع ولایت فقیه‌ مطالبى‌ را بیان کرد‌‌‌‌‌‌‌ه‌اند. ولى امـام خـمینى(ره) در دورانى که در کرسى‏‌‌‌‌‌‌هاى تدریس حوزوى هیچ‏گونه بحث سیاسى‌ و فقهى‌ حکومتى مطرح نبود و در مجامع دانـشگاهى نـیز حـکومت و سیاست در قالب برنامه‏‌‌‌‌‌‌هاى‌ رایج‌ جهان صنعتى غرب مورد بحث قرار داشت‌؛ بازگشت‌ اسلام‌ به حـوزه سـیاست و حکومت را در بحث‌ جامع‌ عقلى و نقلى مطرح ساخت و اهمیت، ضرورت بحث ولایت فقیه، اخـتیارات، شـرایط و شـئون و کاربرد‌‌‌‌‌‌هاى‌ رهبرى‌ و ولى فقیه را مبسوط بیان‌ کرد‌.

در اندیشه‌ سیاسى‌ امام‌، ولایت فقیه استمرار حکومت انبیا و ائمه‌ معصومین(ع) اسـت از این رو ایشـان با بیان واژه «ولایت مطلقه فقیه‌«، کلّیه‌ اختیارات حکومتى پیامبر(ص) و حضرت على(ع) را‌ براى فـقیه جـامع الشرایط‌ لازم‌ مى‏داند.

دوم، نظام جایگزین

با شتاب گرفتن حرکت توفنده انقلاب اسـلامى و ظـهور‌ علائم‌ سقوط نظام دو هزار و پانصد‌ ساله‌ ستمشاهى‌، وضعیتِ نظامِ آینده‌ ایران‌ و سـرانجام انـقلاب اسلامى در‌ بین‌ صاحب نظران و متفکران دینى و پیروان امام در‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هال‌‌‌‌‌‌هاى از ابـ‌‌‌‌‌‌هام قـرار داشت، هرچند برخى از‌ محققان‌ و نویسندگان، نماى کلى حـکومت اسـلامى را‌ ترسیم‌ کرده بودند‌، اما‌ این‏گونه‌ مقالات و کتاب‏‌‌‌‌‌‌ها فرایند شکل‏گیرى‌ و تحققِ ساختار حکومت اسلامى را در عـصر جـامعه صنعتى و جایگزینى آن را با یک نظام‌ سـلطه‌ روشـن نمى‏ساخت.

امـام در پاسـخ بـه‌ سؤالات‌ کنجکاوانه‌ خبرنگاران‌ خارجى‌ شکل نـظام سـیاسى‌ ایران‌ را پس از اضمحلال رژیم طاغوت «جمهورى اسلامى» اعلان کرد و بیان داشت که محتواى آن با‌ ال‌‌‌‌‌‌هام‌ از‌ سـیره حـکومتى پیامبر(ص) و حضرت على(ع) و برمبناى آموزه‏‌‌‌‌‌‌هاى‌ اصـیل‌ اسلامى‌ و متکى‌ به‌ آراى‌ عـمومى مـردم است. امام در این تبیین هم مـشروعیت دینـى و هم مقبولیت مردمى نظام را به وضوح ترسیم نمود و هم وجه تمایز‌ نـظام دینـى ایران را با برخى حکومت‏‌‌‌‌‌‌هاى منطقه و هـمجوار ایران که بـه نـام اسلام و جمهورى اسـلامى در کشـورشان دیکتاتورى حاکم بود روشـن سـاخت.

سوم، فقه پویا

امام(ره) معتقد‌ است‌ که اجت‌‌‌‌‌‌هاد شیعى بر اساس فقه جواهرى و با تـکیه بـر دو عنصر سرنوشت‏ساز «زمان» و «مکان» هر مـشکل و مـسأل‌‌‌‌‌‌هاى را پاسخگو اسـت و تـغییرات در روابـط اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و تـوسعه جوامع و نوآورى‏‌‌‌‌‌‌هاى‌ علمى‌ مانع پویایى فقه شیعه نیست. به همین دلیل امام در دوران تدریس به نوآورى علمى و تـبحر در فـقه و اصول موصوف بود.

بـا شـکل‌‏گیرى‌ و تـثبیت‌ نظام جمهورى اسـلامى در‌‌‌‌‌‌هاى نوآورى فقهى امام بر پایه روش استنباط و اجت‌‌‌‌‌‌هاد صحیح فقه جواهرى در قلمرو مسائل مدیریتى، اقتصادى و سیاسى عملاً در حـوزه‏‌‌‌‌‌‌هاى‌ عـلمیه‌ گـشوده شد و خروج فقه‌ از‌ انزواى مسائل شخصى و عـبادى و گـسترش آن در مـباحث حـقوقى، اجـتماعى، فـرهنگى، دفاع و اقتصادى را به دنبال داشت.

صدور فتاوایى مانند: حضور زنان در عرصه سیاست، مدیریت، هنر و دفاع مقدس، وضعیت‌ مالکیت‌، انفال و معادن؛ اختیارات حکومتى رهبر و مسئولان، مالیات‏‌‌‌‌‌‌هاى دولتى، تـعزیرات حکومتى؛ شطرنج، ابزار موسیقى، فیلم و سریال‏‌‌‌‌‌‌هاى تلویزیونى نمونه‏‌‌‌‌‌‌هایى از پویایى و نوآورى فقه جواهرى در اندیشه امام خمینى(ره) است. این‏گونه فتوا‌‌‌‌‌‌هاى روشنگر‌ و گره‏گشا‌، نامه‏‌‌‌‌‌‌ها و استفتائات امام بـه مـسئولان و تحول‏آفرین بسیارى از معضلات‌ نظام را حل نمود و تنگنا‌‌‌‌‌‌هاى مدیریتى آن را باز کرد.

بازگشایى‌ این‌ دریچه‌ به افق روشنِ فقهِ توانمند شیعى باعث شد تا مراجع تقلید و حوزویان اندیشمند در عصر مدرنیته و پدیدارى ‌‌مسائل‌ گـوناگون و مـستحدثه پاسخگوى تمام نیاز‌‌‌‌‌‌ها باشند و پرچمدار برنامه‏ریزى در عرصه سیاست، مدیریت و اجتماع‌ شوند‌ و این‌ یکى از خواسته‏‌‌‌‌‌‌هاى مطرح شده امام در منشور روحانیت است.

چهارم، عرفان اجتماعی

از ویژگى‏‌‌‌‌‌‌هاى منحصر به فرد اندیشه عمیق و پویاى امام ورود عرفان در حـوزه سـیاست‌ و پیوسـتگى‌ کامل این دو در عرصه مدیریت است. آمیختگى سیاست ناب دینى با شریعت، طریقت و حقیقت اسلام ناب مـحمدى بـرجسته‏ترین نـوآورى عرفانى امام است که در سیره عملى دیگر عارفان‌ مجتهد‌ و مراجع اهل معرفت نـیست و یا کمـتر مشاهده مى‏شود.

در شرایطی که  عرفان در همه مراحل عملی و نظری خود در قالب فردی بود و تعریف عرفان نیز جنبه اجتماعی نداشت(۱۵) امام خمینی(ره) هرچند در امتداد مکتب عرفانی پیشینیان آثاری نگاشت(۱۶) ولی به طور کامل در اختیار فکر عرفانی(۱۷) آنان نبود و ضمن انتقاد از مشرب سیاسی ـ اجتماعی عارفان، در عمل نیز تصویری جدید از عرفان انقلابی ارائه نمود که در آن دنیا و سیاست را مخل اشراقات نفسانی و مانع سیر و سلوک فردی ندانست بلکه تداوم سلوک خویش را در سلوک جمع می‌‌‌‌‌دانست.(۱۸)

در اندیشه امام اسلام هم به دنیا دعوت می‌‌‌‌‌کند و هم به آخرت(۱۹) و سیر الی الله بر اساس سیره اهل‌بیت(ع) در هر دو بعد فردی و اجتماعی است.(۲۰) امام خمینی(ره) از جمله عارفان راستینی بود که عرفان نظری و عملی را به هم آمیخت و مبانی عمیق نظری، بر‌‌‌‌‌‌هانی و فلسفی برای آن تبیین کرد. از این‌رو امام راحل عارفی همه ‌جانبه بود که عرفانش سبب گوشه‌گیری صوفیانه و مانع از حضور و فعالیت سیاسی ـ اجتماعی او نشد.(۲۱)

فعالیت سیاسی امام را می‌‌‌‌‌توان ثمره و مرحله تکامل یافته خودسازی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های درونی امام(ره) دانست.(۲۲) به عبارت دیگر انقلاب اسلامی‌‌‌ ‌نتیجه طبیعی و تاریخی مرحله پایانی سلوک(۲۳) امام خمینی(ره) در بازگشت به عالم کثرت و خلق انسانی از سفر به سوی حق است(۲۴) از این‌رو می‌‌‌‌‌توان گفت در بین نایبان حضرت حجت(عج) کسی که عرفان پویا را با نهضت علیه ستم شرق و غرب جمع کرد امام خمینی بود.(۲۵)

ادبیات عرفانی امام خمینی(ره) نیز رنگ و بویی سیاسی دارد مثلا مفهوم شرق و غرب مطرح شده در مباحث حکمای اسلامی‌‌‌ ‌قابل انطباق بر معنای جغرافیای این دو مفهوم در ادبیات سیاسی است. در این مباحث غرب بیانگر ظلمت و ماده است.(۲۶) در ادبیات سیاسی و اجتماعی امام خمینی(ره) غرب همواره مورد انتقاد بوده و ایشان مسلمانان را به تکیه بر میراث فرهنگی و دینی خود سفارش کرده است.(۲۷)

بدین‌ ترتیب در می‌یابیم که عرفان امام خمینی(ره) جنب‌‌‌‌‌‌های سیاسی دارد. ایشان از مهم‌ترین مفاهیم عرفانی مانند توحید، در نفی طاغوت و مبارزه با آن، تحلیلی سیاسی ارائه می‌کند.

پنجم، امام خمینی و نظام بین‌الملل

هر چند امام خمینی(ره) در کسوت مرجعیت و براساس تفکر نظام سیاسی و عرفانی شیعه در مسیر مبارزه با نظام شاهنشاهی ایران قدم گذاشت ولی هیچ‌گاه نگرش و افق مبارزاتی او اسیر نگرش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ملی ‌گرایانه و فرقه‌‌ای نشد بلکه کل جهان اسلام و احیای تمدن و تفکر اصیل اسلامی ‌‌‌‌را پی ‌می‌‌‌‌‌گرفت.

از این‌رو امام(ره) در همان ابتدای نهضتش توجه مسلمانان را به فلسطین جلب کرد(۲۸) ادبیاتی بین‌المللی داشت(۲۹) و به مسائل فراتر از جهان اسلام نیز توجه داشت.(۳۰) این رویکرد حضرت امام(ره) سبب شد بتواند اسلام را به عنوان یک قدرت بین‌المللی درآورد(۳۱) یکی از مهم‌ترین علل این توفیق امام راحل در این است که ایشان به عنوان عارفی راستین فطرت انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را مخاطب قرار داده بود، لذا پیامی‌ ‌‌‌الهی را به جهانیان صادر کرد.(۳۲) بسیاری از شخصیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جهان در تبیین شخصیت بین‌المللی امام خمینی(ره) به این مسئله اشاره کرده‌‌اند.(۳۳)

انقلاب ایران مبتنی بر برخی اصول سیاسی، فرهنگی و معرفتی محقق شد. بنابراین پیروزی انقلاب نوعی صف‌بندی جدیدی را بین ایران و کشور‌‌‌‌‌‌های جهان ایجاد کرد.(۳۴) امام خمینی(ره) همواره با قدرت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های استعماری مخالف بود و در مقابل نظم جهانی ایستاد. از آنجا که یکی از اصول اسلامی‌ ‌‌‌در مواجهه بین‌المللی، تقدم اصول دینی بر اصول بین‌المللی است لذا امام خمینی(ره) بر خلاف عرف بین‌الملل تسخیر لانه جاسوسی را تایید نمود و به ارتداد سلمان رشدی فتوا داد.(۳۵)

امام خمینی(ره) خواستار استقرار نظم جدیدی ابتدا در داخل کشور و سپس در سطح جهان اسلام بود. این نظم جهانی اسلام، نظامی‌‌‌‌ جهان ‌شمول است که احکام الهی را مبنا برنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اجتماعی و سیاسی قرار می‌‌‌‌‌دهد و مشروعیت و قانون نظم جهانی حاکم را به چالش می‌‌‌‌‌کشد.(۳۶)

در نتیجه منافع و سیطره استکبار بین‌المللی را تهدید می‌‌‌‌‌کند. امام خمینی در موضع ‌گیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بین‌المللی خود مانند نامه به گورباچف و حکم ارتداد سلمان رشدی یک ماهیت کلان اسلامی ‌‌‌‌به نام امت اسلامی ‌‌‌‌را مد نظر داشت و هیچ گاه به مسائل ملی یا شیعی محدود نمی‌‌‌‌‌شد.(۳۷)/۹۹۳/۷۰۴/ر

تألیف: محسن محمدی ـ دکتری مطالعات انقلاب اسلامی

…………………

منابع:

۱٫برای مطالعه مبانی نظری و انسان‌‌شناختی و ارزشی اندیشه سیاسی امام خمینی رک: اندیشه سیاسی امام خمینی،‌‌ محمدحسین جمشیدی،‌‌ ص۱۱۷-۱۹۰،‌‌ پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی (وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی)،‌‌ تهران،‌‌ چاپ سوم،‌‌ ۱۳۸۸٫
۲٫ ر.ک: مجموعه مقالات نخستین همایش اندیشه‌‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی،‌‌ ج۱،‌‌ “امام خمینی و احیاگری دینی: تغییر در پارادایم”،‌‌ ولی الله عباسی،‌‌ ص۷۳-۱۰۱
۳٫ر.ک: فقر تاریخی‌‌گری در حوزه فرهنگ و تمدن غربی،‌‌ کارل ریموند پوپر،‌‌ ترجمه احمد آرام،‌‌ تهران،‌‌ انتشارات خوارزمی،‌‌ ۱۳۵۰ش.
۴٫ر.ک: امام خمینی واندیشه‌‌های اخلاقی – عرفانی (اخلاق،‌‌ عرفان و جامعه)،‌‌ “حکیم وحدت و زعیم کثرت (امام خمینی متفکر دوران گذار به جامعه توحیدی)”،‌‌ مظفرنامدار طالشانی،‌‌ ص۴۹۲-۴۹۸٫
۵٫ر.ک: مولفه‌‌های اندیشه سیاسی امام خمینی،‌‌ “امام خمینی و نقد تجدد و ترقی در جامعه دینی و غیردینی”،‌‌ مظفرنامدار،‌‌ ص۵۷-۱۰۳٫
۶٫ ر.ک: “دستاووردهای انقلاب اسلامی در جهان امروز”،‌‌ احمد هوبر،‌‌ ص۷۶،‌‌ مجله حضور،‌‌ شماره ۱،‌‌ خرداد ۱۳۷۰٫
۷٫ر.ک: مولفه‌‌های اندیشه سیاسی امام خمینی،‌‌ “اامام خمینی و نقد مدرنیزاسیون در اندیشه ترقی (بر اساس اصول اندیشه تعالی)”،‌‌ موسی نجفی،‌‌ ص۲۵-۵۵٫
۸٫ر.ک: تمدن برتر: نظریه تمدنی بیداری اسلامی و طرح عالم دینی،‌‌ موسی نجفی،‌‌ ص۱۰۲-۱۰۵،‌‌ نشر آرما،‌‌ اصفهان،‌‌ چاپ اول،‌‌ ۱۳۹۰٫
۹٫برای نمونه ر.ک: صحیفه امام،‌‌ ج۴،‌‌ ص۲۰ و ۱۹؛ ج۶،‌‌ ص۲۸۶و۲۸۷
۱۰٫صحیفه امام،‌‌ ج۱،‌‌ ص۲۷۰٫
۱۱٫برای نمونه ر.ک: صحیفه امام،‌‌ ج۵،‌‌ ص۱۸۸،‌‌ ج۶،‌‌ ۲۰۲
۱۲ر.ک: مجموعه مقالات همایش اندیشه‌‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی،‌‌ ج۲،‌‌ “اخلاق و سیاست در اندیشه امام خمینی”،‌‌ اکرم نامور،‌‌ ص۳۱۵-۳۴۲٫
۱۳٫برای مطالعه بیشتر در مورد دیدگاه برخی از فیلسوفان و متفکران اسلامی درباره اخلاق و سیاست ر.ک: اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی اسلام،‌‌ رضا خراسانی،‌‌ بوستان کتاب،‌‌ قم؛ “پیوند اخلاق و سیاست در تفکر اسلامی”،‌‌ دانیل اچ.فرانک،‌‌ ترجمه مسعود صادقی علی‌‌آبادی،‌‌ متین،‌‌ ش۹٫
۱۴٫ ر.ک: مجموعه مقالات همایش اندیشه‌‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی،‌‌ ج۱،‌‌ “هم‌‌نشینی دین و سیاست از منظر امام خمینی” غلام‌‌حسن مقیمی،‌‌  ص۴۱،‌‌ مجتمع آموزش عالی امام خمینی،‌‌ مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (وابسته به جامعه المصطفی العالمیه)،‌‌ قم،‌‌ چاپ اول،‌‌ ۱۳۸۹٫
۱۵٫ر.ک: شرح مقدمه قیصری،‌‌ سیدجلال الدین آشتیانی،‌‌ ص۲۷،‌‌ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،‌‌ قم،‌‌ ۱۳۷۰ش. برخی برقرای ارتباط بین عرفان و سیاست را از لحاظ نظری کار دشواری می‌‌دانند (ر.ک:”عرفان و سیاست”،‌‌ رضا داوری اردکانی،‌‌ ص۲۶۱-۲۷۹،‌‌ مجله متین،‌‌ شماره ۷،‌‌ تابستان ۱۳۷۹٫)
۱۶٫برخی از آثار عرفانی امام عبارتند از : مصباح الهدایه ال الخلافه و الولایه،‌‌ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس،‌‌ شرح چهل حدیث،‌‌ معراج السالکین و صلاه العارفین،‌‌ شرح حدیث جنود عقل و جهل
۱۷٫برای نمونه،‌‌ رک: صحیفه امام،‌‌ ج۸،‌‌ ص۵۲۹٫
۱۸٫ر.ک: امام خمینی واندیشه‌‌های اخلاقی – عرفانی (اخلاق،‌‌ عرفان و جامعه)،‌‌ “تعامل عرفان و سیاست در اندیشه امام خمینی”،‌‌ عبدالوهاب فراتی،‌‌ ص۳۲۴،‌‌ کنگره اندیشه‌‌های اخلاقی-عرفانی امام خمینی،‌‌ موسسه تنظیم م نشر آثار امام خمینی،‌‌ قم،‌‌ چاپ اول،‌‌ ۱۳۸۲٫
۱۹٫برای نمونه ر.ک: صحیفه امام،‌‌ ج۱۲،‌‌ ص۵۰۸
۲۰٫ برای نمونه ر.ک: صحیفه امام،‌‌ ج۱۷،‌‌ ص۱۷۴ و ۱۷۵٫
۲۱٫ ر.ک: دفتر عقل و قلب: پرتویی از اندیشه‌های عرفانی و فلسفی امام خمینی=، احمد عابدی، قم، زائر ۱۳۸۵؛ مبانی و ویژگی‌های عرفان نظری امام خمینی=، محمدرضا غفوریان، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، موسسه چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۸؛ سیری در اندیشه عرفانی حضرت امام=، اسماعیل منصوری لاریجانی، ۲۲تهران، مرکز نشر فرهنگی آیه، ۱۳۷۷٫
۲۳٫ر.ک: “ترکیب ابعاد سیاسی و عرفانی در شخصیت امام خمینی”،‌‌ حامد الگار،‌‌ ترجمه صدر الدین موسوی،‌‌ ص۱۹۸،‌‌ مجله متین،‌‌ شماره ۱۱و۱۲،‌‌ تابستان و پاییز ۱۳۸۰٫
۲۴٫برای مطالعه بیشتر در مورد سفرهای چهارگانه عرفانی (اسفار اربعه) در دیدگاه امام خمینی ر.ک: مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه،‌‌ امام خمینی،‌‌ ترجمه سید احمد فهری،‌‌ ص۲۰۵-۵۰۷،‌‌ پیام آزادی،‌‌ تهران،‌‌ ۱۳۶۰٫
۲۵٫ ر.ک: امام خمینی واندیشه‌‌های اخلاقی – عرفانی (اخلاق،‌‌ عرفان و جامعه)،‌‌ “حکیم وحدت و زعیم کثرت (امام خمینی متفکر دوران گذار به جامعه توحیدی)”،‌‌ مظفرنامدار طالشانی،‌‌ ص۴۸۲-۴۸۷
۲۶٫عرفان و حماسه،‌‌ عبد الله جوادی آملی،‌‌ ص۴۶،‌‌ انتشارات رجاء،‌‌ ۱۳۷۲٫
۲۷٫ر.ک: ایدئولوژی،‌‌ رهبری و فرایند انقلاب اسلامی(مجموعه مقالات کنگره بین‌‌المللی تبیین انقلاب اسلامی)،‌‌ ج۱،‌‌ “شرق و غرب وجود از منظر امام خمینی”،‌‌ اکبر جباری،‌‌ ص۱۷۵-۲۸۵٫
۲۸٫ر.ک:امام خمینی و گفتمان غرب،‌‌ علی خالقی،‌‌ انجمن معارف اسلامی ایران،‌‌ قم،‌‌ ۱۳۷۹٫
۲۹٫ برای نمونه ر.ک: صحیفه امام،‌‌ ص۳۸۷و۳۸۸٫
۳۰٫ امام خمینی از واژگانی استفاده می‌‌کرد که برای همه مردم جهان قابل فهم بود و می‌‌توانستند با آن ارتباط برقرار کنند.(ر.ک: حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی،‌‌ ص۱۰۹-۱۶۰،‌‌ احمد امیدوار،‌‌ حسین یکتا،‌‌ انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ناجا،‌‌ دفتر سیاسی،‌‌ تهران،‌‌ چاپ اول،‌‌ ۱۳۷۹)
۳۱٫ مانند نامه به گورباچف (ر.ک: روزها و رویدادها،‌‌ علی برجی دیزجی و دیگران،‌‌ ص۳۳۲-۳۴۵،‌‌ تهران،‌‌ انتشارات زهد،‌‌ ۱۳۷۷؛ حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی،‌‌ ص۹۱-۱۰۸)
۳۲٫ ر.ک: مدافع آیه الله ( قصه ایران و الثوره)،‌‌ محمدحسین هیکل،‌‌ ص۱۸۳و۱۸۱،‌‌ دار الشروق،‌‌ بیروت و قاهره،‌‌ ۱۴۰۲ق.
۳۳٫ر.ک:حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی،‌‌ احمد امیدوار،‌‌ حسین یکتا،‌‌ ص۲۱-۶۵٫
۳۴٫ر.ک: امام خمینی در حدیث دیگران،‌‌ علی‌‌اکبر مرتضایی،‌‌ ص۷،‌‌۹،‌‌۱۳،‌‌۱۵،‌‌۵۰،‌‌۵۲،‌‌۵۴،‌‌ ۵۶،‌‌ انتشارات پیام آزادی،‌‌ تهران،‌‌ ۱۳۷۸٫
۳۵٫ر.ک: ایدئولوژی،‌‌ رهبری و فرایند انقلاب اسلامی(مجموعه مقالات کنگره بین‌‌المللی تبیین انقلاب اسلامی)،‌‌ ج۱،‌‌ “انقلاب اسلامی و گسست‌‌های اجتماعی”،‌‌ اصغر افتخاری،‌‌ ۹۸-۱۱۷٫
۳۶٫ر.ک: ایدئولوژی،‌‌ رهبری و فرایند انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات کنگره بین‌‌المللی تبیین انقلاب اسلامی)،‌‌ ج۱،‌‌ “امام خمینی و نظام بین الملل”،‌‌ ص۱۶۳-۱۶۵
۳۷٫کارشناسان داخلی و خارجی برخورد امام با نظم سیاسی بین‌‌المللی را بررسی و مطالعه کرده‌‌اند. (ر.ک: ایران و آمریکا،‌‌ سیدعلی نبی لوحی،‌‌ موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر،‌‌ تهران،‌‌ ۱۳۷۸؛ انقلاب ایران به روایت بی.بی.سی،‌‌ زیر نظر عبدالرضا هوشنگ مهدوی،‌‌ طرح نو،‌‌ تهران،‌‌ ۱۳۷۲)
۳۸٫ر.ک: ایدئولوژی،‌‌ رهبری و فرایند انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات کنگره بین‌‌المللی تبیین انقلاب اسلامی)،‌‌ ج۱،‌‌ “انقلاب اسلامی و نظم نوین جهان اسلام”،‌‌ عماد بزی،‌‌ ص۱۷۷-۱۸۴٫۳






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


7 + 2 =