ویژگی های حاکمان در مکتب سیاسی امام راحل

ویژگی های حاکمان در مکتب سیاسی امام راحل
به کوشش
سید ابوالفضل طباطبایی اشکذری
امام راحل در دوره معاصر یک پدیده بی نظیر بودند که مانند و نظیری نداشت و هیچ کس را یارای هماوردی با وی نبوده و نیست از این رو می توان او را یک استثنا در نظریه و عمل معرفی کرد.
این استثنا بودن امام بیشتر به خاطر جامعیت شخصیت وی بوده که تنها از یک بعد قابل بررسی نبوده و نیست بلکه ا زابعاد گوناگون حائز اهمیت بود.
امام تنها یک شخصیت عرفانی و یا کلامی و یا فقیه نبود بلکه او جامع همه فضایل در حوزه نظر و عمل بود که برای شناخت وی قرنها زمان لازم است.
اما یکی از عمده ترین ابعاد شخصیتی امام بعد سیاسی امام بود که جامعه اسلامی را احیا کردن و روح زندگی در آن دمید و در حقیقت امام با تاسیس یک مکتب سیاسی جدید در مقابل مکاتب سیاسی غرب برای پیاده کردن اهداف سیاسی اسلام گام برداشت و ما امروزه با گذشت ربع قرن از رحلت امام هنوز بیشترین نیاز ما در جامعه بشری و اسلامی به مکتب سیاسی امام است.
مکتب سیاسى امام(ره)، نیازی اساسی برای جامعه امروزی
در اندیشه رهبر معظم انقلاب، هنر بزرگ امام خمینى(قدس سره) ارایه یک اندیشه و مکتب سیاسى نو بود که هویت حقیقى امام خمینى(ره) و جمهورى اسلامى ایران، مبتنى بر این تفکر و اندیشه سیاسى است. اظهار ارادت به امام(ره) بدون اعتقاد به این مکتب سیاسى، بىمفهوم است.امام بزرگوار، این تفکر را در طول سالها تبیین نمود و با استقامت در راه آن، تمام مصائب را به جان خرید. این تفکر در واقع همان مکتب سیاسى اسلام است که امام خمینى(ره) از آن تعبیر به اسلام ناب محمدى(ص) کردند.و امروز مهمترین وظیفه، انتقال سالم مکتب سیاسى امام(ره) به نسلهاى آینده است.
پرواضح است که هر مکتب سیاسی دارای پایه های گوناگونی است و شناخت آن مکتب نیز نیازمند آشنایی با جهات گوناگون مکتب مزبور خواهد بود.
اما از این رو که شناخت همه جهات یک مکتب به سختی ممکن خواهد بود و این نوشتار نیز به جهت اختصار نمی تواند به همه آن جهات بپردازد ، لذا اهتمام خود را در این نوشتار بر یکی از جهات بحث یعنی شناخت ویژگی های حاکمان اسلامی در مکتب امام متمرکز می نماییم.
نگاهی کوتاه به بیانات امام خمینی:
پیش از آنکه به تحلیل ویژگی های حاکمان در مکتب امام راحل بپردازیم خوب از از باب نمونه جملاتی را از مرحوم امام خمینی ره که در طول دوران رهبری شان در باره مسئولان و مدیران و دولتمران نظام جمهوری اسلامی بیان فرموده اند را ذکر نماییم تا تحلیل موضوع مزبور آسانتر شود.
۱ – امام خمینی ره در باره مقایسه حاکمان طاغوت با حاکمان نظام اسلامی فرمودند:
اگر شما شکل و شمایل وزرای این حکومت را تماشا کنید و سوابق زندگی آنها را، میبینید که حتی یک نفر از آنها شبیه به آن افرادی که در زمان طاغوت بود نیستند، اینها چهرههایی هستند از خود ملت و چهرههایی هستند که از توده مردم هستند. دیگر (سلطنه)ها نیست در کار و (مُلک) ها در کار نیست، و امثال ذلک. سخنرانی امام مورخه ۱۳۶۰/۲/۷ در جمع انجمن اسلامی های معلمان.
۲ – همچنین در جای دیگر فرمودند: حالا وضع این طور شده است که یک وضع اسلامی است؛ یعنی، از خود مردماند و از خود جامعه برخاستهاند و برای خود جامعه میخواهند عمل بکنند و همهشان هم بحمداللّه مسلمان و متعهد و بنای براین هم دارند که خدمت بکنند. خوب، این حرفها همه درست، اما در مقام عمل باید یک عمل مثبت نشان داده بشود. این مردم زحمت کشیدند در این مدت، البته مردم زحمت کشیدند، غالباً هم فداکاری کردند و این قدر هم توقع ندارند که چه بشود، اما خوب اسلام از ما توقع دارد و ما باید ادا کنیم این دین را. سخنرانی امام مورخه ۱۳۶۰/۵/۳۱٫
۳ – در موردی دیگر فرمودند:
ما بحمدالله امروز همه دست اندرکارهایمان کاخ نشین نیستند , دولت ما یک دولت کاخ نشین نیست . آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد , آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم . آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند. آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا می شود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند ـ خدای نخواسته ـ و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند. آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.
این سلاطین جور که همه تقریبا کاخ نشین بودند , اینها به فکر مردم نمی توانستند باشند , احساس نمی توانستند بکنند فقر یعنی چه , احساس نمی توانستند بکنند بی خانمان یعنی چه , اینها اصلا احساس این را نمی توانستند بکنند. وقتی که کسی احساس نکند که فقر معنایش چی است , گرسنگی معنایش چی است , این نمی تواند به فکر گرسنه ها و به فکر مستمندان باشد. لکن آنهایی که در بین همین جامعه بزرگ شده اند و احساس کردند فقر چی است , دیدند , چشیدند فقر را , احساس می کردند , ملموس شان بوده است که فقر یعنی چه , اینها می توانند به حال فقرا برسند. کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد. در مجلس ما , در ارگان های دولتی ما , درمجاهدین ما , در ارتش ما , در قوای مسلحه , در قوای قضائیه باید این معنویت محفوظ بماند , توجه به خدا محفوظ بماند. توجه به خداست که یک نفر را از این صحرای گرم عربستان و از آن مرکز همه جهالت ها منبعث می کند و یک همچو بساط عالی و یک همچو انسانهایی را تربیت می کند و یک همچو ملتی را ایجاد می کند. از شاهنشاهی این چیزها نمی آید.
صحیفه امام ۱۷/۳۷۱
ویژگی های حاکمان اسلامی در مکتب امام راحل:
برای آشنایی بیشتر با ویژگی های حاکمان اسلامی بایستی تفاوت سبک حکومت دینی با سایر سبکهای حکومتی مورد بررسی قرار داد. نگرش مکاتب به مسائل مختلف مبنای بسیاری از رفتارها در جامعه می شود از این رو نگرش مکتب اسلام هم بر تمام امور اطراف خود اثر گذار خواهد بود. یکی از نگرشهای که دین اسلام را به نوعی از سایر ادیان متفاوت ساخته نگرش این دین به دنیا و آخرت است.
در اسلام تفکیکی بین دنیا و آخرت صورت نگرفته است و آخرت ادامه حیات دنیوی محسوب می شود لیکن اصالت دادن به دنیا و محبوب و مقدم داشتن آن مذموم شمرده می شود. بر این اساس هر نوع فعالیت دنیوی با نیت اخروی، عبادت بوده و در انسان مسلمان برای تلاش و اصلاح امور دنیوی و خدمت به بندگان خدا یک تعهد محسوب میشود. ولی حاکمیت در سایر مکاتب چون به دنبال سود حداکثری است و سعادت را در مادیات و در دنیا جستجو می کند و به پایان کار (آخرت) اعتقادی ندارد.
پس میتوان عمده تفاوت بین مکتب حکومت اسلامی با سایر مکاتب را نگرش هر یک به دنیا و آخرت بیان نمود. توجه به آخرت در این مکتب ایجاد تعهد در مدیریت را در پی دارد و این احساس تعهد باعث میشود تا بسیاری از نگرشهائی که باعث تزلزل در مسائل اجتماعی جوامع امروزی شده از بینش مدیران خارج شود و ارزش به انسان و روابط انسانی باعث رشد و تعالی جوامع گردد. ولی نبود تعهد و بی اعتقادی به آخرت باعث توجه به دنیا و مادیات شده و جو بی تفاوتی را ایجاد میکند که بسیاری از مشکلات ناشی از آن در کشورهای صنعتی و بویژه غربی قابل مشاهده و بررسی است.
۱ – خداباورى و خدامحورى؛
از این جهت که انقلاب امام بر پایه اسلام و توجه به خداوند صورت گرفته است ، اولین ویژگی حاکمان دینی و اسلامی و در مجموعه انقلاب نیز باید از این روحیه یعنی خدا باوری و خدا محوری برخوردار باشند.
و آنچه که از متن اسلام و معارف حکومتی اسلام استفاده می شود این است که روحیه خدا باوری و خدا محوری باید در رفتار و عملکرد حاکمان دینی نمایان و قابل مشاهده باشد و همه بتوانند آن را متوجه شوند و از این رو شخصیت خود امام اینگونه بود.
(روبین وود زورث) خبرنگار آمریکایى در تشریح ملاقات خود با امام خمینىقدس سره در جماران مىنویسد:…زمانى که امام خمینى ار در وارد مىشد احساس مىکردم که از لابه لاى آن گردبادى از نیروى معنوى وزیدن گرفت. گویا در وراى آن عباى قهوهاى، عمامهى مشکى و ریش سفید، روح زندگى جریان داشت؛ به طورى که همه بینندگان را محو تماشاى خود کرد. در آن هنگام حس کردم که با حضور او همهى ما کوچک شدهایم و گویا درسالن کسى جز او باقى نمانده است. آرى او بارقهاى از نور بود که در قلب و روح همهى حضّار رسوخ کرده بود… من تاکنون هیچ یک از مردان بزرگ را برتر از این مرد و یا نظیر او ندیدهام. عصر امام خمینى نوشته میر احمد رضا حاجتى ص ۲۴٫
در نگاه اسلام که نگاه امام راحل نیز همان است ، حاکم اسلامی حق ندارد فرمانی بدون در نظر گرفتن خداوند صادر کند.
۲ – تلاش برای تامین عقبه و پشتوانه معنوی
یکی از ویژگی های که در دیدگاه امام راحل (قدس سره) برای حاکمان ضروری است همان ویژگی خواهد بود که امام علی(ع) در نامه اش به مالک اشتر بیان فرمود ، چرا که امام همیشه در بیاناتش به اینکه حکومت امام علی(ع) الگوی تمام عیار حکومت اسلامی و انقلاب اسلامی است ، تصریح و تاکید می فرمود.
امام علی(ع) در نامه به مالک اشتر در آغاز نامه چنین می نویسد:
أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتِی لا یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا وَ لا یَشْقَى إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا وَ أَنْ یَنْصُرَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَإِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَکَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ وَ أَمَرَهُ أَنْ یَکْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ وَ یَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ اللَّهُ. نهج البلاغه: نامه ۵۳٫
آنچه که امام علی (ع) در این بخش اولیه از نامه به جناب مالک اشتر توصیه می کند و به عنوان یکی از دیگر از محور های مهم مدیریت و حاکمیت بدان اشاره می نماید ، توجه دادن به این امر است که حاکم جامعه در هر بخشی که باشد بایستی علاوه بر دانش حاکمیت ، به معنویت و پشتوانه معنوی در آن نیز توجه کند و برای تحصیل آن تلاش و کوشش نماید.
چرا که دانش تنها در حکومت اسلامی پاسخگو نمی تواند باشد و این امتیاز حکومت اسلامی از غیر اسلامی به شمار می آید
پرواضح است که در حکومت غیر دینی و غیر توحیدی تنها به دانش حاکمیت و برخودرای ا زتخصص توجه می شود وکاری به معنویت و حضور خدا در حکومت ندارند ، فرد اگر تعهدی هم به مسایل دینی نداشته باشد ولی دانش حاکمیت را داشته باشد و از دانشکده های مدیریت فارغ التحصیل شده باشد برای اداره آن مجموعه کافی می دانند ولی اسلام علاوه بر دانشمندی و آگاهی بر کیفیت اداره مجموعه و آشنایی به وظایف حاکم به صورت روشن ، بر تعهد معنوی و برخورداری ا ز روحیه بندگی و تقید به مسایل دینی نیز توصیه می نماید و شایستگی را اعم از برخودرای از علم ، عمل و عقیده می داند.
چهار فرمان برای تحصیل پشتوانه معنوی:
الف) تقوی.
ب) بندگی و فرمانبری در اجرای احکام الهی.
ج) به کار گیری همه نیرو در یاری رساندن به دین خدا.
د) مبارزه با نفس و شهوات دنیایی.
س) وجه اشتراک چهار موضوع فوق الذکر چیست؟
اینکه امام(ع) برنامه مدیریتی چهار فرمان صادر می کند به نظر می رسد بایستی دارا ی یک وجه مشترکی باشند و یک رابطه ای میان آنها برقرار باشد.
با تامل روشن می شود که همه این چهار وجه به دنبال یک هدف اساسی برای انسان حاکم و بلکه مطلق انسان هستند که عبارت است از اصلاح رابطه انسان با خداوند.
یعنی این چهار فرمان برای ایجاد یک رابطه صمیمی و مطلوب میان بنده و خداوند است چرا تقوی و بندگی و تلاش برای یاری رسانی به دین خدا و مبارزه با هوای نفس همه موجب می شود تا انسان به یک بنده مطلوب خدا تبدیل شود
اصلاح رابطه انسان با خدا، موجب موفقیت انسان در همه زندگی و در مدیریت خود خواهد شد یعنی وقتی رابطه انسان با خدا خوب باشد خدا نیز او را کمک می کند
وقال علی علیه السلام : من أصلح ما بینه وبین الله أصلح الله ما بینه وبین الناس ومن أصلح أمر آخرته أصلح الله له أمر دنیاه. نهج البلاغه : حکمت ۸۹٫
امام علی فرمود: کسی که رابطه میان خود و خدایش را اصلاح نماید ، خدائوند رابطه او با مردم را نیز اصلاح خواهد نمود و هرکسی کار آخرت خود را اصلاح نماید ، خداند کار دنیای وی را نیز اصلاح خواهد نمود.
اصلاح رابطه انسان با خدا از طریق راهکارهای گوناگون می تواند تامین شود که امام علی(ع) به چهار مورد آن اشاره نموده که در بالا آمد است.
۳ – تلاش برای اجرای احکام اسلامی به هدف تحقق عدالت اجتماعی
از دیگر ویژگی های حاکمان اسلامی در نگاه اسلام و امام راحل این است که حاکم بایستی اهتمامش بر این امر متمرکز نماید تا همه احکام اسلامی و دینی در همه موارد از جامعه و برای همه افراد جامعه اجزرا شود ، یعنی زمینه اجرای احکام اسلامی را فراهم نماید و در هیچ موردی کوتاهن نیاید بلکه برای اجرای احکام الهی از هیچ گونه سرزنش و ملامت ینی زهراس نداشته باشد و مصداق اولیای الهی باشد که لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.
در مکتب سیاسى حضرت امام راحل(قدس سره)، برنامه تحقق عدالت اجتماعى، تنها و تنها منحصر در اجراى دقیق احکام اسلام و پایبندى واقعى به آن خواهد بود.
چرا که امام معتقد است چنانچه قوانین اسلام عملى شود، حاصل آن، عدالت اجتماعى خواهد بود، بدون آنکه مفاسد سایر سیستمها را داشته باشد.
شاید به همین جهت باشد که مطابق آمارها در بررسی سخنان امام راحل بیشترین واژه ای که ایشان در طول مدت زعامت و رهبری خود مورد استخدام قرار داده اند کلمه اسلام بوده که بالغ بر بیست هزار بار فرمودند اسلام! اسلام! اسلام، و پرواضح است که مقصود امام از اسلام تنها مفهوم آن نبوده بلکه احکام و قوانین اسلام آنهم پس از اجرا و پیاده شده می باشد.
حضرت امام معتقد بودند انقلاب براى اسلام بوده و اگر هدف غیر از پیاده کردن احکام اسلامى بود، مردم جوانان خود را به سمت میدانهاى خطر نمىفرستادند و بر شهادت آنان صبر نمىکردند.
۴ – برخورداری از حکمت و بصیرت
حاکمیت در اسلام به جهت اینکه متولی اجرای دقیق اجکام اسلامی در همه لایه های جامعه می باشد و به طور قطع موجب رنجش برخی از قانون گریزان نیز خواهد شد، و در معرض توطئه ها و دشمنی های مرموز قرار خواهد گرفت ، به شدت نیازمند برخورداری از حکمت و بصیرت بالای حاکمان خواهد بود ، چرا که بایستی در مقابل توطئه های بی صدا و خاموش ، به اسرار و نهان آنها پی ببرد تا بتواند با آنان با کمال اقتدار مواجه شود و به مبارزه فرهنگی و قهری با آنان بپردازد.
نکته مزبور را می توان در متن روایات اسلامی از بیانات رسول گرامی اسلام نیز به دست آورد، چرا که این موضوع مىتواند در پیشبرد یک ملت و مجموعه تحت حاکمیت آن و رساندن به اهداف مورد نظر نقش مهمّى را ایفا کند، و هر چه این ضریب توان و اندیشه و حکمت حاکم جامعه فراتر برود توفیق بیشترى نیز در رسیدن به اهداف نصیب ملت خود مىکند.
موضوع مزبور در نگاه معرفت دینى و اندیشه مدیریتی و حاکمیتی پیامبر اعظم نیز مورد توجّه قرار گرفته است، و در این باره فرموده است: من ولى على عشره کان له عقل اربعین، و من ولى اربعین کان له عقل اربعمائه. نهج الفصاحه، ص ۵۷۳٫
یعنى هر کسى مدیریت یک گروه ده نفره را به عهده مىگیرد، بایستى داراى اندیشه، فکر و توان مدیریّتى چهل نفر را داشته باشد، و هر کسى مدیریّت گروه چهل نفرى را عهده دار مىشود، بایستى داراى اندیشه و توان مدیریّت چهار صد نفر را داشته باشد.
با این روایت معلوم مىشود که در دیدگاه پیامبر اعظم به عنوان صاحب شریعت اسلامى و اولین شخصیّت عالم وجود، اندیشه و توان شخص حاکم ومدیر در مدیریّتهاى خرد و کوچک با ضریب چهار و در مدیریّتهاى کلان به ضریب ده مورد محاسبه قرار مىگیرد، و این مطلب حاکى از بلندى نگاه پیامبر اعظم به بخش مدیریّت و حاکمیت جامعه مىباشد، که بایستى همیشه از توانمندترین و نیرومندترین انسانها از جهت اندیشه و فکر و قدرت برنامهریزى براى بخشهاى مدیریتى استفاده شود.
خود امام راحل که سرآمد همه حاکمان عصر خود و بنیان گذار حکومت اسلامی ایران نیز به شمار می رفت از آن حکمت و بصیرت مورد نیاز به طور جدی برخوردار بود و همین نکته در ابعاد شخصیتى امام بود که ایشان را از دیگران ممتاز نمود و حکمت و بصیرت وی برای همگان زبانزد گردید.
به طور معمول عرصه سیاست، یکى از پیچیدهترین عرصهها و تو در توترین عرصهها به شمار مىآید، و به همین جهت تحلیل و پیش بینى در آن یکى از سختترین فعالیتهاى ممکن خواهد بود، و به همین دلیل است که در میان سیاسیون دنیا از خصوصیات مهم و تاثیر گذار هر شخصیت سیاسى مطرحى، میزان تحلیل سیاسى او و میزان توان او در پیش بینى مسایل سیاسى است.
و به طور معمول در این عرصه، میزان توان تحلیل سیاسى و پیش بینى را به دانش سیاسى مرتبط مىکنند.
امّا گاهى در بررسى شخصیتهاى سیاسى به مواردى بر مىخوریم که توان تحلیل سیاسى آنها و قدرت پیش بینى و فهم مسایل سیاسى در آنها، تعجب آور است و مىتوان مدعى شد بدون ارتباط با دانش سیاسى صورت مىگیرد.
حضرت امام راحل از معدود افرادى بودند که تحلیلهاى ایشان و پیش بینىهاى ایشان متفاوت با سیاسیون دیگر جهان بود.
اما در باره این تحلیل های متفاوت و چرایی و چگونگی آنها دو دیدگاه وجود دارد.
الف) اینکه این چنین تحلیلها و پیش بینىهاى حیرتانگیز محصول توانایىهاى فردى خارق العاده برخى نخبگان است که حاصل شخصیت منحصر به فرد آنان خواهد بود.
البته این نظریه که بیشتر برخاسته از تفاسیر نخبه گرایى است کمتر قابل پذیرش است.
ب) اینکه این تحلیلها و پیش بینىها محصول بینش و بصیرتى است که خداى متعال به خاطر تلاشهاى صادقانه و مخلصانه آنان، به آنان عطا کرده است، مطابق این تحلیل و تفسیر، چنین موضعگیرىهاى محیرانه، محصول همان »فرقان« و بصیرتى است که در اثر تقوا براى ایشان حاصل شده است. (یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا). الأنفال: ۲۹/۸٫
براى آشنایان به مسایل پیش بینى شده ا زسوى امام رحل بسیار روشن است که این نظریه در رابطه با ایشان کاملا قابل پذیرش است.
این پیش بینى امام راحل در ابعاد سیاسى جامعه و آینده نگرى ایشان برخاسته از همان جمله مناجات شعبانیه است که وانر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک.
۵ – توجه به نقش مردم در حکومت و حفظ ارتباط حاکمان با آنان
شاخص دیگر حاکمان در مکتب سیاسى حضرت امام ، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ در مکتب سیاسى امام، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است.
پیاده کردن نوع جدید ا زدموکراسی به عنوان دموکراسی اسلامی و یا مردم سالاری دینی در مقابل دموکراسی های فریبکارانه غربی ها همان توجه به نقش مردم در حوزه حکومت و اداره جامعه است که البته این نقش را همانطور که از عنوان مردم سالاری دینی معلوم است در کنار نقش دین معنا پیدا می کند.
درفرهنگ علوی نیز همین نکته به طور صریح وجود دارد که حاکم اسلامی باید به مردم و مجموعه تحت حاکمیت خود محبت بورزد و عاشقانه برای آنها دلسوزی کند ، لذا امام علی(ع) به مالک اشتر فرمود:
وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَهَ لِلرَّعِیَّهِ وَ الْمَحَبَّهَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لا تَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضَارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَکَ فِی الدِّینِ وَ إِمَّا نَظِیرٌ لَکَ فِی الْخَلْقِ، یَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ وَ یُؤْتَى عَلَى أَیْدِیهِمْ فِی الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ مِثْلِ الَّذِی تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ… نهج البلاغه: نامه ۵۳٫
مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکارى باشى که خوردن آنان را غنیمت دانى، زیرا مردم دو دسته اند، دستهاى برادر دینى تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش مى باشند. اگر گناهى از آنان سر مى زند یا علّت هایى بر آنان عارض مى شود، یا خواسته و ناخواسته، اشتباهى مرتکب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گیر، آن گونه که دوست دارى خدا تو را ببخشاید و بر تو آسان گیرد.
در فرهنگ حاکمیتی امیرمومنان این چنین است که مردم ناظران همیشگی بر همه حکومت ها هستند:
وَ أَنَّ النَّاسَ یَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِکَ فِی مِثْلِ مَا کُنْتَ تَنْظُرُ فِیهِ مِنْ أُمُورِ الْوُلاهِ قَبْلَکَ وَ یَقُولُونَ فِیکَ مَا کُنْتَ تَقُولُ فِیهِمْ… . نهج البلاغه: نامه ۵۳٫
نکته دیگری که حاکم در آغاز حاکمیت خود بایستی مورد توجه قرار دهد این است که بداند قبل از منصوب شدن به این مقام اوجزیی از مردم بود که رفتار حکومت و حاکمان و مدیران را مورد ارزیابی قرار می داد و به رفتار آنان نظاره می کرد و در باره آنها هم تحلیل هایی را ارائه می نمود و هم قضاوت می کرد.
پس بدان حالا هم که شما در این مقام مسئولیتی قرار گرفته ای همان مردم به ضمیمه افراد دیگری در حال مراقبت و نظاره کردن به رفتار حاکمیتی تو هستند و ضمن نظارت بر آنها ، در باره تو نیز با رفتارت قضاوت می کنند.
مقام معظم رهبری با نقل خاطره ای به این رابطه اشاره می کند و علاقه مندی مردم به امام را بیان می نماید.
فرمود: معنویت مردم و خانوادهى شهدا و اخلاص رزمندگان در جبههها، امام را به هیجان مىآورد. من چند بار گریهى امام را – نه فقط به هنگام روضه و ذکر مصیبت – دیده بودم. هر دفعه که راجع به فداکاریهاى مردم با امام صحبت مىکردیم، ایشان به هیجان مىآمدند و متأثر مىشدند. مثلاً موقعى که در محل نماز جمعهى تهران، قلکهاى اهدایى بچهها به جبهه را شکسته بودند و کوهى از پول درست شده بود، امام(ره) در بیمارستان با مشاهدهى این صحنه از تلویزیون متأثر شدند و به من که در خدمتشان بودم، گفتند: دیدى این بچهها چه کردند؟ در آن لحظه مشاهده کردم که چشمهایشان پُر از اشک شده است و گریه مىکنند.
بار دیگر موقعى گریهى امام را دیدم که سخن مادر شهیدى را براى ایشان بازگو کردم: در شهرى سخنرانى داشتم. بعد از پایان سخنرانى، همین که خواستم سوار ماشین شوم، دیدم خانمى پشت سر پاسدارها خطاب به من حرف مىزند. گفتم راه را باز کنید، تا ببینم این خانم چهکار دارد. جلو آمد و گفت: از قول من به امام بگویید بچهام اسیر دست دشمن بود و اخیراً مطلع شدم که او را شهید کردهاند. به امام بگویید فداى سرتان، شما زنده باشید؛ من حاضرم بچههاى دیگرم نیز در راه شما شهید شوند.
من به تهران آمدم، خدمت امام رسیدم، ولى فراموش کردم این پیغام را به ایشان بگویم. بعد که بیرون آمدم، سفارش آن مادر شهید به ذهنم آمد. برگشتم و مجدداً خدمت امام رسیدم و آنچه را که آن خانم گفته بود، براى ایشان نقل کردم. بلافاصله دیدم آنچنان چهرهى امام درهم رفت و آنچنان اشک از چشم ایشان فرو ریخت، که قلب من را سخت فشرد.
سخنرانى در مراسم بیعت فرماندهان و اعضاى کمیتههاى انقلاب اسلامى ۱۸/۳/۶۸٫
۶ – حمایت از محرومین و مستضعفین؛
درمکتب سیاسی امام راحل محرومین و مستضعفین درمیان عموم مردم از جایگاه بیشتری برخوردارند، چرا که امام انقلاب را متوجه و متعلق به «اقشار پایین جامعه» مىدانستند و معتقد بودند که ثروتمندان و طبقات بالاى جامعه نقشى در آن نداشتهاند. او محرومین را صاحبان اصلى انقلاب و «ولى نعمت» مسؤولان مىدانستند و بارها به آن توصیه مىکردند که در هر طرح و برنامهاى باید منافع و مصالح این محرومین در نظر گرفته شود.
و همیشه مسئولان و حاکمان بلاد اسلامی و بویژه ایران اسلامی را به توجه یه محرومان و مستضعفان توصیه و سفارش می کردند و برای انجام آن نیز خود پیگیری می نمودند.
امام راحل فرمود:
اسلام از اول برای همین امر قیام کرده که به این مستمندان عالم در مقابل مستکبران خدمت کند و این ستمگران را به جای خود بنشانند و شما اشخاصی هستید که پیرو یک همچو اسلام عزیز هستید و به این پیروی باید ادامه بدهید.
آیه الله امینی در کتاب انضباط اقتصادی سر اهتمام امام راحل به حمایت از محرمان و مستضعفان را این چنین تبیین می نماید:
امام به دو منظور در این موضوع تأکید میورزید:
منظور اوّل: اینکه امام مبارزه با ستمگران و دفاع از حقوق محرومان را یک وظیفه اسلامی میدانست که باید در صدر برنامهها قرار گیرد. چنانکه از قرآن و احادیث و سیره پیامبر و ائمه اطهار علیهمالسلام استفاده میشود.
امام خمینی در این باره میفرمود: اسلام از اوّل برای همین امر قیام کرده که به مستمندان عالَم در مقابل مستکبران خدمت کند و ستمگران را به جای خود بنشاند. و شما اشخاصی هستید که پیرو یک همچو اسلام عزیز هستید و به این پیروی باید ادامه دهید. صحیفه نور، ج۱۷، ص۲۵۷٫
مسلمانان وظیفه دارند با زراندوزی و تکاثر ثروتهای نامشروع، تضییع حقوق زحمتکشان و محرومان و حیف و میل اموال عمومی مبارزه، و از حقوق طبقات محروم و مستضعف دفاع کنند.
امام معتقد بود بعد از تأسیس و تثبیت حکومت اسلامی باید حمایت از محرومان در صدر برنامهها قرار گیرد، چون از اهداف اسلامی است. یکی از علائم اسلامی بودن نظام همین تقسیم عادلانه ثروت است. مگر حکومت اسلامی میتواند به تحصیل ثروت و زراندوزی مستکبران بیتوجه باشد و اجازه بدهد حقوق محرومان و زحمتکشان را تضییع کنند؟ مگر حکومت میتواند خود را اسلامی بداند در صورتی که قشر وسیعی از مردم از حدّاقل امکانات زندگی محروم هستند؟
منظور دوم: اینکه صاحبان اصلی انقلاب ایران همین طبقات زحمتکش، کارگران، محرومان و مستضعفان بوده و در آینده نیز همینها خواهند بود و ما هم به همینها نیاز داریم. بنابراین، برای قدردانی و راضی نگهداشتن آنان باید مسئولان حکومت اسلامی در حدّ توان تلاش کنند.
کتاب انضباط اقتصادی: بخش پنجم.
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید