کارآمدی نظام اسلامی در بوته نقد و نظر
کارآمدی نظام اسلامی در بوته نقد و نظر
کارآمدی، یکی از مفاهیم مهم و بنیادین در علوم سیاسی است که توفیق در آن، موجب رشد، حفظ و تداوم هر نظامی است. هر نظام سیاسی به دنبال تحصیل کارآمدی خویش میباشد و بدیهی است که نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به دنبال دستیابی به این هدف اساسی است تا دوام خویش را با تحصیل رضایت مردم تضمین نماید.
کارآمدی را میتوان بیانگر قابلیت و توانایی یک نظام اجتماعی در رسیدن به اهداف تعیینشده و حل مشکلات جامعه با توجه به امکانات و موانع موجود آن جامعه دانست. بنابراین، کارآمدی بر اساس اموری همچون توانایی، اهداف، امکانات، موانع و ماهیت جوامع تبیین میشود.بر این اساس، شاخصهای تعیین کننده کارآمدی حکومت عبارتند از: اهداف و امکانات نظام، موانع داخلی و بیرونی نظام، نظام ارزشی و جهانبینی و… .
محاسبه میزان کارآمدی یک نظام سیاسی، با روشهای مختلفی صورت میگیرد که یکی از مرسومترین این روشها در نگرش عرفی جامعه، روش مقایسهای است، به گونهای که نظام جمهوری اسلامی را با سایر کشورها و یا با وضعیت قبل از انقلاب مقایسه میکنند. البته نکته مهم این است که باید در این مقایسه شاخصهای فوق لحاظ گردد. برای روشن شدن بحث، به تبیین این شاخصها اشاره میشود:
۱٫ تفاوت در اهداف
در حکومتهای غربی، رأی و خواست و رضایت مردم، هم در بحث مشروعیت ملاک و معیار است و هم در بحث کارآمدی و محوریترین هدف، تأمین رضایت مردم میباشد. به همین دلیل، حکومتهایی که بتوانند امنیت و رفاه را برای مردم به ارمغان آورند و بیشترین حقوق و خواست مردم را فراهم کنند، کارآمدترین حکومتها محسوب میشوند، ولو این خواستها بر خلاف خواست الهی و دستورات دینی باشد، در حالی که در نظام اسلامی، اصل اولی، اجرای صحیح دستورات الهی است که البته تأمین رفاه و سعادت دنیوی و اخروی مردم و عمدتاً جلب رضایت آنها را نیز در پی خواهد شد.
بنابراین، جلب رضایت مردم یکی از عوامل کارآمدی حکومت میباشد؛ ولی با این قید که رضایت مردم در طول رضایت الهی سنجیده شود. به این معنا که حکومتی که نتواند رضایت مردم را جلب کند، در صورتی ناکارآمد است که این جلب رضایت، موجب تخلف از دستورات الهی نشود. برای مثال، کسی نمیتواند عدم تحقق آزادی مطلق در همه زمینهها را به عنوان یک نقص از سوی نظام اسلامی مطرح سازد؛ چراکه کارآمدی یا ناکارآمدی هر نظامی، به ایدئولوژی و اهداف تعریف شده خود بستگی دارد.
۲٫ تفاوت در امکانات
در روش مقایسه کارآمدی دو حکومت، امکانات آنها نیز باید در نظر گرفته شود. برای نمونه، مقایسه ایران با کشورهاى پیشرفتهاى مثل: ژاپن، فرانسه، آلمان و… صحیح نیست؛ چراکه از انقلاب آنها بین ۱۳۰ تا ۲۰۰ سال مىگذرد و درست نیست آنها را با انقلابى مقایسه کنیم که مدت کوتاهترى از عمر آن مىگذرد.
همچنین، مقایسه ایران با برخى از کشورهاى حاشیه خلیج فارس نظیر: کویت، قطر و امارات که مساحت یا جمعیت بسیار کمترى دارند و در عین حال درآمد نفتى آنها به اندازه ایران است، و مثل ما با کارشکنیها و دشمنیهای متعددی دست و پنجه نرم نمیکنند، صحیح نمیباشد.
در مقایسه وضعیت فعلی ما با وضعیت قبل از انقلاب، باید به این نکته توجه نمود که صادرات نفت قبل از انقلاب در حدود دو برابر بعد از انقلاب بوده و در نتیجه از محل فروش نفت، درآمد بیشترى نصیب کشور میشده است. از سوی دیگر، جمعیت آن زمان کمتر از نصف جمعیت فعلی بود که در نتیجه مخارج کمترى داشتند.
جوانهاى امروز ما، جوانهاى نسل معاصر ما و جوانهایى که در آینده خواهند آمد، بدانند راه انقلاب، راهى است که احتیاج دارد به عزم، به ایمان، به ثبات قدم در راه انقلاب. اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود
۳٫ تفاوت در موانع
نکته دیگری که در روش مقایسه کارآمدی باید به آن توجه نمود، موانع داخلی یا بیرونی است که در مقابل پیشرفت کشور به وجود میآیند. به اعتراف دوست و دشمن، پس از انقلاب اسلامی تاکنون، دستاوردهای مهمی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و… نصیب کشور شده که بیان آنها از عهده این مقاله خارج است. این دستاوردها در شرایطى حاصل آمدهاند که آمریکا از هر وسیلهاى برای مقابله با ایران اسلامی سود برده است تا بتواند این انقلاب را در رسیدن به اهدافش ناکام سازد؛ از جنگ تحمیلی هشت ساله تا تحریک ضد انقلاب، نفوذ و رخنه، و در نهایت فشار و تحریم. لذا مقایسه ایران با کشورهایی نظیر ترکیه و سایر کشورهای اروپایی که با هیچ یک از این مشکلات و موانع مواجه نشدهاند، صحیح نیست.
۴٫ تفاوت در روش
از آنجا که طبق اصل اول قانون اساسی، حکومت ما «جمهوری اسلامی» است و بر مبانی اسلامی شکل گرفته، بر خلاف برخی از نظامهای سیاسی، نمیتواند در نیل به اهداف خود از هر ابزاری استفاده کند. خاستگاه این نظام حرکت در چارچوب اسلام و احکام اسلامی است. از اینرو، ناگزیر است در رسیدن به اهداف خود از شیوههای مشروع استفاده کند. بیشک این امر محدودیتهایی را برای حکومت و کارگزاران آن فراهم میکند.
حکومت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به عنوان کارآمدترین حکومت دینی، گذر از مسیر معصیت را شرط پیروزی نمیداند و هر کسی را که در این مسیر غلبه یابد، مغلوب میشمرد: «مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الاْثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ؛[۱]کسى که با توسل به گناه پیروز شود، پیروز نیست و کسى که با ستم غلبه کند، در واقع مغلوب است.»
متأسفانه امروزه به هنگام اظهارنظر درباره وضع موجود کشور، جدا از برخى تحلیلهاى مغرضانه و جهتدار دشمنان، بخشى از تحلیلها و قضاوتهاى خودی نیز منصفانه و واقعبینانه ارائه نمىشود. موارد منفی بزرگنمایى شده و بسیارى از اقدامات و دستاوردهاى مثبت نادیده گرفته مىشوند و حتى تلاش جهتدار و معنىدارى در خصوص القاى این نکته به مردم صورت میگیرد که وضعیت اقتصادى و درجه توسعهیافتگى کشور، حتى در مقایسه با قبل از انقلاب نیز بدتر نشان داده شود؛ ولى تأمل واقع بینانه و تحلیل علمى تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان مىدهد که با توجه به شرایط و محدودیتهاى موجود، جمهورى اسلامى در مدت عمر خود توانسته است ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بیگانگان، در اصلاح و بهبود وضعیت عمومى و اجتماعى مردم خود توفیقات فراوانى به دست آورد.
البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معنى نفى یا نادیده گرفتن معضلات و نواقص موجود نیست و اکثر مشکلات براى عموم مردم محسوس و مشهود است؛ اما شاید نگاه و ذهنیت آنها تنها از زاویه کمبودها و نواقص شکل گرفته باشد.
در عین حال، باید اذعان کرد که اگر مقصود و تعریف ما از کارآمدى «تخصیص بهینه امکانات در جهت دستیابى به اهداف تعیین شده از سوى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى براى تحقق الگوى مطلوب از یک جامعه دینى، انقلابى و انسانى برخوردار از حداکثر مواهب مادى و معنوى» باشد، در این صورت، قطعاً تا تحقق آن آرمان مطلوب و مدینه فاضله، فاصلهاى بسیار داریم و ضرورى است براى رسیدن به آن وضعیت، ضمن نقد وضع موجود، به ریشهیابى مشکلات و بررسى دلایل عدم تحقق برخى از اهداف و آرمانها بپردازیم و با ارائه راهکارها و پیشنهادها و تلاش همگانی، در جهت رفع آنها اقدام نماییم. برخی از این نواقص و ضعفها عبارتند از:
– ضعف در روزآمد کردن نهادهای سیاستگذار، ذیل اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و ایجاد وضع مطلوب؛
– ضعف در برخورد با رانت خواری دولتهای بعد از انقلاب از محل ذخایر نفتی و عدم ایجاد زیرساختهای خروج از وابستگی به نفت؛
– ضعف در تولیدات و ایجاد زیرساختهای رسانهای و نظام تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی؛
– اختلافات داخلی و فقدان اجماع نظر بین نخبگان علمی، فرهنگی و سیاسی؛
– معضلات اقتصادی شامل: کاهش ارزش پول ملی، تورم افسارگسیخته، کاهش قدرت خرید، عدم رشد مناسب سرمایهگذاری، چرخشهای سریع در سیاستهای اقتصادی، عدم امنیت سرمایهگذاری و خروج و فرار سرمایه و مغزها، بحران اشتغال و نرخ بیکاری؛
– گسترش فسادها شامل: فساد اداری و رشوهخواری، مفاسد اخلاقی، ایجاد شبکههای فساد، توسعه مفاسد اجتماعی و معضل مواد مخدر و ضعف برنامهریزی دقیق و پایدار برای حل این مفاسد؛
– ضعف در تحول علوم انسانی و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی طبق منبع وحی و عقل متصل به وحی.
در پایان این نکته را نیز نباید فراموش کرد که چون نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از مبانی اسلامی میباشد، ممکن است برخی از روی آگاهی یا ناآگاهی، ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی ایران را به دین اسلام منتسب کنند. همان مسئلهای که دغدغه امام(ره) نیز بود؛ اما در واقع ارزیابی در مورد ناکارآمدی، نارساییها و مشکلات که در هر نظام سیاسی نیز وجود دارد، به مؤلفههایی از قبیل: کارگزاران، ساختار نظام سیاسی، موانع داخلی و خارجی و امکانات موجود باز میگردد، نه به دین مقدس اسلام.
همچنین، در ارزیابی نظام سیاسی نمیتوان بر اساس کارآمدی یا ناکارآمدی بخش یا جزیی از نظام سیاسی، آن نظام را کارآمد یا ناکارآمد دانست. همان اشتباهی که برخی مرتکب میشوند و از ناکارآمدی جزیی از نظام سیاسی جمهوری اسلامی، ناکارآمدی کل این نظام را نتیجه میگیرند.
امروز کمتر کسى از دوستان و دشمنان انقلاب در این امر تردید دارد که انقلاب اسلامى تثبیت شده است و نظام جمهورى اسلامى، دیگر با توطئهها، کودتاها، تجاوزات نظامى، محاصره اقتصادى و سایر ترفندهاى تجربه شده از طرف استکبار جهانى قابل شکست و سقوط نیست و براى قدرتهاى استکبارى جهان، دیگر مسئله نابودى فورى نظام جمهورى اسلامى مطرح نیست؛ بلکه این مسئله مطرح است که چگونه این انقلاب را در داخل مرزهاى خود محصور نموده، از گسترش آن به سایر جوامع جلوگیرى نمایند.
البته نباید از عواملى که مىتواند در دراز مدت موجبات انحراف و شکست انقلاب را فراهم آورد، غافل شویم. همانطور که بارها امام(ره) اطمینان دادهاند، این انقلاب از خارج و در اثر تجاوزات و توطئه هاى خارجى شکست نخواهد خورد؛ ولى این بدان معنا نیست که ضد انقلاب داخلى و خارجى از برنامهریزى دراز مدت براى به شکست کشاندن انقلاب منصرف شدهاند؛ بلکه با توجه به آفات انقلاب که مىتواند هر انقلابى را از درون تهى نماید، در دراز مدت تلاش خواهند کرد انقلاب را از مسیر و اهداف اصلىاش منحرف کنند. لذا هوشیارى و دقت در شناخت این آفات و به عبارت دیگر، آسیبشناسى انقلاب اسلامى، وظیفه همه مسئولین نظام و حتى آحاد ملت معتقد به انقلاب مىباشد.
اخبار مرتبط
انقلاب اسلامی از دید تحلیلگران خارجی/نارضایتی از فساد شاه و وابستگانش حلقه وصل انقلابیون بود
شاید تا کنون در رسانههای غربی به بحث فساد دولتی در دوران حکومت ۵۳ سالهبیشتر بخوانید
ویژه نامه تبلیغی چهلمین بهار پیروزی (ویژه ایام الله فجرانقلاب اسلامی)
ویژه نامه تبلیغی فجر انقلاب ،کاری از گروهبیشتر بخوانید