سی و پنج مجلس بیان احکام
در اینجا برخی از احکام مبتلابه را که بتوان در ماه مبارک رمضان، بین الصلاتین یا در ابتدای سخنرانی مطرح نمود، خدمت مبلغین گرامی عرضه میداریم.
گلشن احکام؛ سی و پنج مجلس بیان احکام
در اینجا برخی از احکام مبتلابه را که بتوان در ماه مبارک رمضان، بین الصلاتین یا در ابتدای سخنرانی مطرح نمود، خدمت مبلغین گرامی عرضه میداریم:
مجلس اول: یوم الشک
روزی که معلوم نیست آخر شعبان است یا اول ماه مبارک رمضان، «یوم الشک» نامیده میشود و دارای احکام زیر است:
۱٫ روزه یوم الشک واجب نیست.
۲٫ اگر روزه یوم الشک به نیت اول ماه رمضان گرفته شود، حرام و باطل است.
۳٫ احتیاط این است که انسان در یوم الشک «تردید در نیت» نکند؛ یعنی از اینکه نیت کند: اگر ماه رمضان است، روزه اول رمضان باشد و چنانچه ماه شعبان باشد، روزه قضا یا مستحبی محسوب شود. بین فقها صحت اینگونه نیت کردن محل بحث بوده، احتیاط در ترک چنین نیتی است. (نیت ما فی الذمه نیز اشکال دارد.)
۴٫ در یوم الشک میتوان نیت روزه قضا کرد و اگر شخص روزه قضا ندارد، روزه مستحبی نیت کند و چنانچه بعداً معلوم شود آن روز، اول ماه رمضان بوده، خود به خود از ماه رمضان محسوب میشود.
۵٫ اگر در یوم الشک نیت روزه قضا یا مستحبی کند و بین روز معلوم شود ماه رمضان است، باید نیت را به ماه رمضان برگرداند.[۱]
۶٫ یوم الشک امری نسبی است؛ یعنی برای کسانی که ماه را دیدهاند، یوم الشک نیست؛ بلکه باید نیت روزه ماه رمضان کنند.
مجلس دوم: روزه خواری
در مورد روزه خواری لازم است به این نکات زیر توجه شود:
۱٫ روزه خواری بدون عذر، افتخار نیست؛ بلکه شقاوت و بدبختی است.
۲٫ کسی که منکر اصل وجوب روزه است، مرتد به شمار میرود؛ زیرا وجوب روزه از ضروریات اسلام و مورد تصریح قرآن است؛ ولی کسی که روزه را قبول دارد؛ اما نمیگیرد، مرتد نیست؛ بلکه گنهکار است و باید قضا کرده و کفاره دهد.
۳٫ اگر زن یا مرد در خوردن روزه عذر شرعی دارند، حق ندارند همسر خود را مجبور به باطل کردن روزه خود نمایند.
۴٫ مجوز ترک روزه، تمارض (خود را به مریضی زدن) نیست؛ بلکه مریض واقعی بودن است.
۵٫ عارض شدن «ضعف» نیز مجوز ترک روزه نیست؛ زیرا طبعاً بر روزهگیر ضعف عارض میشود.
۶٫ دختر بچهای که وارد سال دهم شده، روزه بر او واجب است؛ ولی اگر بر اثر روزه گرفتن دچار مشقتی میشود که نوعاً قابل تحمل نیست، میتواند روزه را بخورد و بعداً قضای آنها را بگیرد. در مورد پسر بچهای که وارد شانزده سالگی شده نیز مسئله از همین قرار است.
تذکر:
الف) ممکن است پسر بچه زودتر از شانزده سالگی بالغ شود.
ب) چنانچه دختر یا پسر بچه، توانایی گرفتن روزه بعضی از روزها را دارند، لازم است آن روزها را روزه بگیرند و روزههایی را که نگرفتهاند، بعد از ماه رمضان قضا نمایند.
مجلس سوم: روزه بدون نیت
با اینکه روزه از عبادات است و باید همراه با نیت باشد؛ ولی در مواردی بخشی یا تمام روزه بدون نیت انجام میشود و صحیح است:
۱٫ اگر کسی که در سفر است، پیش از ظهر به وطن خود میرسد و در سفر کاری که روزه را باطل میکند، انجام نداده باشد، باید نیت روزه کند و روزهاش صحیح است. لازم به ذکر است که در سفر نمیتوان نیت روزه کرد؛ زیرا روزه در سفر حرام است.
۲٫ اگر مریض قبل از ظهر خوب شود و تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند، انجام نداده باشد، لازم است از همان وقت نیت روزه کند و روزهاش صحیح است.
۳٫ کسی که نیت روزه داشت؛ ولی یک روز کامل را خواب ماند، با اینکه در طول روز نیت نکرده، روزهاش صحیح است، البته نمازهایی را که نخوانده، باید قضا کند.
۴٫ برای روزه قضا تا قبل از ظهر میتوان نیت روزه کرد، به شرط اینکه تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند، انجام نداده باشد.
۵٫ برای روزه مستحبی تا دقایقی قبل از «غروب» میتوان نیت روزه کرد، به شرط اینکه تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند، انجام نداده باشد.
مجلس چهارم: مریضی و روزه
در رابطه با مرض و روزه لازم است به چند نکته توجه شود:
۱٫ معیار در تشخیص مُضرّ بودن روزه، خود شخص روزه گیرنده است، نه دیگران. بله، اگر خود شخص نمیتواند تشخیص دهد، به پزشک مراجعه میکند و سخن پزشک برای او حجت است؛ چه آن پزشک مسلمان باشد یا کافر.
۲٫ تمارض، مجوز خوردن روزه نیست.
۳٫ اگر مریض پیش از ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل میکند، انجام نداده باشد، باید نیت روزه کند و روزه آن روز را بگیرد.
۴٫ اگر شخصی که روزه برایش ضرر دارد، روزه بگیرد، روزهاش باطل است و بعد از برطرف شدن مرض، باید همان روزه را قضا کند.
تذکر:
مقصود فقها از مرض مجوز خوردن روزه، چند مورد است:
الف) شخص سالم است؛ ولی با گرفتن روزه مریض میشود؛
ب) شخص مریض است و با گرفتن روزه، مرضش شدت پیدا میکند؛
ج) شخص مریض است و با گرفتن روزه، علاجش مشکل میگردد؛
د) شخص مریض است و با گرفتن روزه دیرتر خوب میشود؛
بر این اساس، چنانچه روزه گرفتن در مرض شخص هیچ تأثیری ندارد، روزه گرفتن بر او واجب است.
مجلس پنجم: تفکیک بین نماز کامل و روزه
گرچه فقها فرمودهاند: هرکس در مسافرت نماز چهار رکعتی را دو رکعتی میخواند، نباید روزه بگیرد؛ ولی این قانون در مواردی استثنا شده:
مورد اول: در حرم امام حسین(علیه السلام) و مسجد کوفه و مسجدالحرام و مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله)؛ به فتوای بیشتر فقها انسان مخیّر است نماز را دو رکعتی بخواند یا چهار رکعتی در حالی که نباید روزه بگیرد، مگر این که قصد ده روز کند.[۲]
مورد دوم: انسان مسافر میتواند سه روز روزه حاجت در مدینه بگیرد (احتیاط در این است که چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد) در حالی که به فتوای اکثر فقها در شهر مدینه مخیّر است نماز را چهار رکعتی بخواند یا دو رکعتی.[۳]
مورد سوم: کسی که بعد از ظهر از وطن خود حرکت کند، روزهاش به هم نمیخورد در حالی که باید نمازش را دو رکعتی بخواند.[۴]
مورد چهارم: به فتوای بیشتر فقها کسی که نذر کند در سفر روزه مستحبی بگیرد، موظّف است به نذر خود عمل نماید درحالی که نمازش را باید دو رکعتی بخواند.[۵]
مجلس ششم: آنچه برای روزهدار اشکال ندارد
این موارد برای روزهدار اشکال ندارد:
۱٫ چشیدن غذا، به شرط اینکه مطمئن باشد غذا وارد حلقش نمیشود.
۲٫ ریختن دارو و قطره در چشم و گوش.
۳٫ عطر زدن، که نه تنها برای روزه اشکال ندارد؛ بلکه استحباب آن در موارد مورد اشاره شارع پابرجاست. تنها بوییدن گلها و گیاهان معطر برای روزه دار مکروه است؛ یعنی ثواب روزهاش را کم میکند.
۴٫ سفر؛ البته مسافرت کردن برای فرار از روزه، کراهت دارد (خوب نیست).
۵٫ حمام رفتن و دوش گرفتن؛ به شرط اطمینان به اینکه آب وارد حلق نمیشود.
۶٫ مسواک زدن؛ به شرط اطمینان به اینکه آب وارد حلق نمیشود.
۷٫ ارتکاب یکی از مبطلات، بدون عمد (سهواً)
۸٫ کسی که در حین روزه، در عالَم خواب محتلم شود. در این صورت، حتی لازم نیست فوراً غسل کند. فقها میفرمایند: اگر شب جنب شود، باید غسل کند و با جنابت وارد صبح نشود.
مجلس هفتم: شغلهای سخت و روزه
کسانی که در مکانهای حرارتی یا زیر آفتاب مشغول کار هستند و روزه گرفتن برای آنها غیر ممکن یا همراه با مشقت بسیار میباشد، در این صورتها لازم است روزه بگیرند:
الف) میتوانند شب مشغول کار شوند؛ در این صورت باید شب را کار کنند و روز به استراحت و روزه بپردازند؛
ب) ذخیره و پساندازی دارند که بتوانند از آن استفاده کنند؛ در این صورت لازم است روزه بگیرند و برای امرار معاش خود از آن پسانداز استفاده کنند؛
ج) میتوانند در ماه رمضان تغییر شغل دهند؛ در این صورت نیز لازم است شغل خود را در ماه مبارک رمضان تغییر دهند تا بتوانند روزه بگیرند.
و اما اگر هیچ یک از موارد فوق ممکن نیست، میتوانند روزه خود را خورده، به کار ادامه دهند و پس از ماه مبارک رمضان قضای آن را بگیرند. البته در مورد اینکه لازم است به قدر ضرورت اکتفا کنند یا نه؟ باید به رساله مراجع تقلید خود مراجعه کنند.
مجلس هشتم: مواردی که مسافر لازم است روزه بگیرد
روزه در سفر حرام است؛ ولی در مواردی مسافر باید روزه بگیرد:
۱٫ مسافری که تصمیم دارد ده روز یا بیشتر در مکانی بماند؛
۲٫ مسافری که تصمیم ندارد هشت فرسخ برود، البته چنانچه چهار فرسخ میرود و چهار فرسخ بر میگردد، در حکم هشت فرسخ خواهد بود؛
۳٫ سفر معصیت؛
۴٫ مسافری که سی روز در یک مکان مردد است و نمیداند تا کی میخواهد در آنجا بماند. این شخص تا سی روز نمازهای خود را شکسته میخواند و روزه نمیگیرد؛ اما از روز سی و یکم به بعد، هم نمازهای خود را کامل میخواند و هم روزه میگیرد، ولو بداند که در روز سی و دوم از آن مکان میرود؛
۵٫ مسافری که بعدازظهر از وطن حرکت میکند، روزه آن روزش صحیح است؛
۶٫ اگر کسی نذر کند در سفر روزه بگیرد. این شخص موظف است به نذر خود عمل نموده و روزه را در سفر به جا آورد، البته نذر مزبور مختص به روزه مستحبی است و شامل روزه واجب نمیگردد؛ یعنی نمیتواند نذر کند که مثلاً فردا روز پنجم ماه مبارک است و قصد مسافرت دارد، روزه بگیرد؛
۷٫ مسافری که تصمیم گرفته است ده روز در مکانی بماند؛ ولی پس از خواندن یک نماز چهاررکعتی از تصمیم خود منصرف شود. این شخص تا وقتی در آن مکان است، باید نمازها را کامل بخواند و روزهها را بگیرد؛
۸٫ کثیر السفر.
مجلس نهم: کسانی که روزه بر آنها واجب نیست
روزه گرفتن بر نُه نفر واجب نیست:
۱٫ مریضی که روزه برای او ضرر دارد؛ در این صورت نه تنها روزه بر او واجب نیست؛ بلکه اگر روزه بگیرد، روزهاش باطل است؛
۲٫ کسی که دائم السفر نیست و همچنین نمیخواهد ده روز در یک مکان بماند؛ در این صورت نه تنها روزه واجب نیست؛ بلکه نباید روزه بگیرد؛
۳٫ اشخاص پیر که روزه برای آنها مشقت دارد؛ ولی اگر مشقت ندارد، لازم است روزه بگیرند؛
۴٫ زن حاملهای که روزه برای خودش یا حملش ضرر دارد؛ در این صورت روزهاش را بخورد و بعد قضای آن را به جا آورد و برای هر روزی که میخورد، یک مد (۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد؛
۵٫ زنی که بچه شیر میدهد و با روزه گرفتن شیرش کم میشود؛ میتواند روزه خود را بخورد و بعد قضای آن را به جا آورد و برای هر روزی که میخورد، ۷۵۰ گرم طعام به فقیر بدهد؛[۶]
۶٫ کودکان (اعم از دختر و پسر) که هنوز به حد بلوغ نرسیدهاند؛
۷٫ دیوانه؛
۸٫ خانمی که در ایام عادت ماهانه است؛ نباید روزه بگیرد و پس از ماه رمضان قضای آن را به جا میآورد؛
۹٫ خانمی که در ایام نفاس (ایام خاصی پس از زایمان) است، این مورد نیز مانند مورد قبل میباشد.۲
مجلس دهم: فرقهای نماز و روزه
بین نماز و روزه چند تفاوت وجود دارد:
۱٫ کسی که مریض یا در سفر است، نباید روزه بگیرد؛ ولی با سفر و مرض نماز از انسان ساقط نمیشود؛
۲٫ کسی که نماز قضا بر عهده اوست، میتواند نماز مستحبی بخواند؛ ولی کسی که روزه قضا بر عهدهاش است، نباید روزه مستحبی بگیرد؛[۷]
۳٫ بانوان در حال حیض و نفاس روزه و نماز ندارند؛ ولی بعد از پاک شدن، قضای روزهها را باید بگیرند؛ اما قضای نمازها لازم نیست؛[۸]
۴٫ گرچه ترک نماز و روزه بدون عذر گناه زیادی دارد؛ ولی ترک نماز کفاره ندارد؛ اما ترک روزه کفاره دارد؛
۵٫ خوابیدن، حتی برای یک لحظه نماز را باطل میکند؛ ولی روزه را باطل نمیکند، حتی اگر شب قبل تصمیم داشته باشد فردا را روزه بگیرد و روز بعد تمام روز را خواب باشد، روزهاش صحیح است.[۹]
مجلس یازدهم: فرو بردن تمام سر در آب
در مورد فرو بردن سر در آب، به نکات زیر توجه شود:
۱٫ زیر دوش حمام رفتن غیر از فرو بردن سر در آب است. فقها میفرمایند: اگر در جایی مانند حوض و امثال آن، آب جمع شده باشد، چنانچه سر را یک مرتبه در آن فرو برد، روزهاش باطل میشود؛
۲٫ نظر بیشتر فقها در مورد فرو بردن سر در آب این است که روزه را باطل میکند؛ ولی دیدگاه برخی فقها این است که فرو بردن سر در آب روزه را باطل نمیکند. بر این اساس، لازم است به رساله مرجع خود مراجعه شود؛
۳٫ اگر کسی در آب بیفتد یا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد، روزهاش باطل نیست؛ ولی به مجرد اینکه قدرت پیدا کرد یا یادش آمد، باید سر را از آب بیرون آورد؛
۴٫ کسی که در حال روزه غسل ارتماسی انجام دهد، هم غسلش باطل است و هم روزهاش. گاهی نیز سه عمل را همزمان باطل میکند، مثل اینکه در حال اعتکاف غسل ارتماسی انجام دهد؛ هم غسلش باطل است، هم روزهاش و هم اعتکافش؛ زیرا شرط صحت اعتکاف، روزه است.
مجلس دوازدهم: دروغ بستن به خدا، پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام)
در مورد دروغ بستن به خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) نکاتی وجود دارد:
۱٫ دروغ گفتن گناه است؛ ولی روزه را باطل نمیکند. تنها دروغ بستن به خدا، پیامبر(صلی الله علیه و آله)، ائمه(علیهم السلام) و حضرت زهرا(علیها السلام) است که علاوه بر معصیت، روزه را نیز باطل میکند؛
۲٫ در این دروغ بستن، فرقی بین دروغ گفتاری، با نوشتاری، اشاره، نثر و شعر نیست؛ بلکه به هر صورت که باشد، روزه را باطل میکند؛
۳٫ کسی که فکر میکرد حدیثی راست است، بعد معلوم شود دروغ بوده، یا اینکه دروغی را که دیگری ساخته، از قول او نقل کند (بگوید: فلانی چنین گفته) روزهاش باطل نیست؛
۴٫ اشتباه تلاوت کردن قرآن از روی سهو، دروغ بستن به خدا محسوب نمیشود؛
۵٫ در اینکه آیا دروغ بستن کفاره دارد یا نه؟ بین فقها سه نظریه وجود دارد:
الف) کفاره ندارد و فقط گناه کرده؛ ولی روزه آن روز را باید قضا کند؛
ب) کفاره تخییر دارد؛ یعنی علاوه بر قضا، باید یا شصت روز روزه بگیرد، یا شصت فقیر را اطعام کند و یا یک بنده در راه خدا آزاد نماید؛
ج) کفاره جمع دارد؛ یعنی هم باید شصت روز روزه بگیرد و هم شصت فقیر را اطعام نماید و هم یک بنده در راه خدا آزاد کند.
پس در این مورد باید به رساله مراجع تقلید مراجعه شود.
مجلس سیزدهم: روزه قضا
روزه قضا دارای احکامی است:
۱٫ روزه قضا، واجب موسع است؛ یعنی لازم نیست فوری به جا آورده شود، البته به تأخیر انداختن زیاد، به گونهای که سهل انگاری در انجام واجب محسوب شود، جایز نیست؛
۲٫ کسی که در تعداد روزههای قضا بین کمتر و بیشتر شک دارد، میتواند به کمتر اکتفا کند. مثلاً اگر شک دارد پنج روز روزه قضا بر عهده اوست یا شش روز، پنج روز کفایت میکند؛
۳٫ روزه قضای پدری که فوت کرده، بر پسر بزرگتر واجب است. در این زمینه نظرات تفصیلی بسیار است و لازم است به رساله مراجع تقلید مراجعه شود؛
۴٫ کسی که روزه قضا بر عهده اوست، نباید روزه مستحبی بگیرد؛
۵٫ در ماه رمضان روزه قضا یا غیر قضا را نمیشود گرفت؛ زیرا در این ماه فقط باید روزه ماه رمضان گرفته شود؛
۶٫ کسی که از سال پیش، روزه قضا بر عهده اوست، چنانچه تا قبل از ماه رمضان سال بعد روزههای قضا را نگیرد، لازم است برای هر روز ۷۵۰ گرم طعام به فقیر بدهد و به این، «کفاره تأخیر» گفته میشود.
مجلس چهاردهم: اعضای شستنی و مسح کردنی وضو
وضو شامل دو بخش است: شستنیها (صورت و دستها) و مسح کردنیها (سر و پاها). بین اعضای شستن و مسح کردن وضو، سه تفاوت وجود دارد:
۱٫ در شستنیهای وضو، لازم نیست اعضای آن قبل از وضو خشک باشد؛ ولی اعضای مسح، باید قبل از مسح کردن خشک باشد، به طوری که رطوبت از اعضای مسح به دست منتقل نشود؛[۱۰]
۲٫ در اعضای شستنی، لازم است تمام آنها شسته شود (مثلاً تمام پهنای صورت شسته شود)؛ اما در اعضای مسح، لازم نیست همه آنها مسح گردد. مثلاً در مسح سر لازم نیست همه آن را مسح نماییم؛ بلکه مقداری از جلوی سر که مسح شود، کفایت میکند؛[۱۱]
۳٫ در اعضای شستنی، نباید مانع وجود داشته باشد. مثلاً نباید در گوشههای چشم، جِرم باشد و همچنین در دستها نباید مانع وجود داشته باشد؛ اما اگر در اعضای مسح مقدار کمی مانع باشد، اشکال ندارد. مثلا اگر مقدار کمی روی پا مانع باشد، به طوری که بتوان بقیه پا را از سرانگشت تا مفصل (یا برآمدگی روی پا) مسح کرد، کافی است.[۱۲]
مجلس پانزدهم: شک در وضو
شک در اینکه انسان وضو دارد یا نه؟ دو قسم است:
الف) قبلاً وضو داشته و نمیداند وضویش باطل شده است یا نه؟ این شخص با همین حالت میتواند نماز بخواند، چه شک قبل از ورود در نماز پیش آید یا در بین یا بعد از نماز.[۱۳]
ب) قبلاً وضو نداشته و نمیداند وضو گرفته است یا نه؟ این حالت سه قسم است:
۱٫ قبل از اینکه وارد نماز شود، شک کند وضو گرفته است یا نه؟ برای نماز وضو بگیرد.[۱۴]
۲٫ در حال نماز شک کند که وضو گرفته بود یا نه؟ بنا بگذارد که وضو ندارد؛ یعنی لازم است وضو بگیرد و نماز را از اول شروع کند.[۱۵]
۳٫ بعد از نماز شک کند وضو گرفته بود یا نه؟ نمازی که خوانده، درست است؛ ولی برای نماز بعد باید وضو بگیرد. مثلاً بعد از نماز ظهر شک کرد نمازش را با وضوخوانده یا نه، نماز ظهری که خوانده صحیح است؛ ولی برای نماز عصرش باید وضو بگیرد.[۱۶]
مجلس شانزدهم: تماس بدن با کلمات مقدس
در مورد رساندن عضوی از بدن، بدون وضو به کلمات مقدس (نام خدا، آیات قرآن و نام معصومین(علیهم السلام))، به این نکات توجه کنیم:
۱٫ رساندن جایی از بدن به آیات قرآن و اسم خداوند و بنا بر احتیاط، نام معصومین(علیهم السلام) که بر روی مُهر، انگشتر یا هر جای دیگر نقش شده، بدون وضو جایز نیست. همچنین، در مورد پلاکهایی که به گردن آویخته میشود و روی آن کلمات مقدس نوشته شده، لازم است انسان همیشه با وضو باشد یا بر روی نوشته مانعی قرار دهد؛[۱۷]
۲٫ کسی که به وسیله صفحه کلید کامپیوتر آیات قرآن را تایپ میکند، لازم نیست با وضو باشد؛ زیرا دکمههای صفحه کلید، نقش قلم را دارند، نه اینکه خود حروف باشند؛
۳٫ رساندن اعضای بدن بدون وضو، به کلمات مقدسی که روی صفحه کامپیوتر و موبایل نقش میبندد نیز اشکال ندارد؛ زیرا عضو به خود خط برخورد نمیکند.
۴٫ اگر بچه یا دیوانه، عضوی از بدن خود را به خط قرآن یا دیگر کلمات مقدس بزند، لازم نیست او را منع کنند؛ زیرا تکلیفی ندارد.[۱۸]
۵٫ اگر شک شود در صفحه کتاب کلمات مقدس وجود دارد یا نه، رساندن اعضای بدن بدون وضو به خطوط اشکال ندارد؛ ولی اگر یقین داریم آیات قرآن است و نمیدانیم کجای صفحه است، نباید عضوی از اعضای بدن به آن صفحه رسانده شود.[۱۹]
مجلس هفدهم: اضطرار
در تکلیف اضطراری لازم است به قدر ضرورت اکتفا کرد. به عنوان نمونه:
۱٫ کسی که میتواند قسمتی از نماز را ایستاده بخواند، باید به مقداری که میتواند، نماز را ایستاده بخواند؛
۲٫ در موارد ضرورت که نوشیدنی یا خوردنی حرام جایز میشود (مثل اینکه شخص در حال تلف شدن است) لازم است به قدر ضرورت اکتفا شود؛
۳٫ کسی که مُحرم شده است؛ اگر فقط طواف را نمیتواند انجام دهد، لازم است فقط برای طواف نایب بگیرد و سعی صفا و مروه و بقیه کارها را خودش انجام دهد؛
۴٫ معتکف باید در مسجد بماند و فقط به مقدار ضرورت میتواند از مسجد خارج شود؛
۵٫ کسی که تیمم کرده است، تا وقتی که عذرش باقی است (مثلاً دسترسی به آب ندارد یا آب برایش ضرر دارد) میتواند با تیمم نماز بخواند؛ اما به مجرد اینکه ضرورت تمام شد، با وضو نماز بخواند؛
۶٫ چنانچه طبیب یا غیر طبیب، برای نجات جان مسلمان، اضطرار به لمس بدن نامحرم دارد، فقط به مقدار اضطرار میتواند لمس نماید، نه بیشتر از آن.
نتیجه: هرگاه انسان ناچار به انجام تکلیف اضطراری شد، به قدر ضرورت اکتفا کند.[۲۰]
مجلس هجدهم: برخورد نجس و پاک
در مواردی برخورد دو چیز نجس و پاک با یکدیگر، سبب نجس شدن چیز پاک نمیشود:
۱٫ وقتی هر دو خشک باشند؛[۲۱]
۲٫ اگر –مثلاً – میدانیم فرشی نجس شده؛ ولی معلوم نیست کدام قسمت آن نجس شده است؛ چنانچه پای خیس روی یک قسمت آن گذاشته شود، سبب نمیشود که پا نجس شود. البته در موقع شستشو باید تمام فرش را آب کشید؛[۲۲]
۳٫ اگر شک شود چیز نجس و پاک به هم برخورد کردهاند یا نه و همچنین، اگر شک شود یکی از آن دو رطوبت سرایت کننده داشته یا نه، چیز پاک نجس نمیشود.[۲۳]
۴٫ بخاری که از چیز نجس یا متنجس بلند میشود، به فتوای بسیاری از مراجع پاک است. البته این نکته مورد اتفاق همه فقها نیست و باید به رساله مراجع تقلید مراجعه شود.
مجلس نوزدهم: مستثنیات از قاعده طهارت
گرچه وقتی معلوم نیست چیزی پاک است یا نجس، بنا بر پاک بودن آن گذارده میشود؛ ولی در چند مورد بنا بر نجس بودن گذاشته میشود:
۱٫ چیزی که قبلاً نجس بوده و معلوم نیست آب کشیده شده یا نه، مگر اینکه مطمئن شویم قبلاً آن را آب کشیدهایم؛[۲۴]
۲٫ میدانیم یکی از دو چیز نجس شده؛ اما مشخص نیست کدام است؛ در این صورت، نمیتوان بنا بر پاک بودن هیچ یک گذارد؛ بلکه باید هر دو را آب کشید؛[۲۵]
۳٫ کسی که شیئی در اختیارش بوده، بگوید نجس است و برای انسان به گفته او اطمینان حاصل شود؛[۲۶]
۴٫ دو شخص عادل شهادت بر نجس بودن چیزی دهند.[۲۷]
مجلس بیستم: احکام فرادا و جماعت در نماز
نمازها به سه قسم تقسیم میشود:
۱٫ نمازی که واجب است به جماعت خوانده شود و فرادا خواندن آن باطل است، و آن نماز جمعه است؛[۲۸]
۲٫ نمازی که هم میشود فرادا خواند و هم به جماعت، و آن نمازهای یومیه است. البته سفارش بسیار شده که نمازهای یومیه به جماعت خوانده شود. برخی از فقها میفرمایند: شرکت نکردن در نماز جماعت از روی بیاعتنایی جایز نیست؛[۲۹]
۳٫ نمازی که واجب است فرادا خوانده شود و به جماعت باطل است، و آن نماز مستحبی است، مگر چهار نماز که عبارتند از:
الف) وقتى که جماعت بر پا مىشود، مستحب است کسى که نمازش را فرادا خوانده، دوباره با جماعت بخواند و اگر بعد بفهمد که نماز اولش باطل بوده، نماز دوم او کافى است؛[۳۰]
ب) نماز عید فطر؛
ج) نماز عید قربان؛
د) نماز استسقاء (باران).
مجلس بیست و یکم: تکبیره الاحرام
تکبیره الاحرام دارای احکامی است:
۱٫ همان گونه که حاجیها با گفتن «لبیک» محرم میشوند، نمازگزار نیز با گفتن تکبیره الاحرام وارد نماز میشود. اهمیت تکبیره الاحرام به قدری است که هیچ نمازی بدون آن آغاز نمیشود؛
۲٫ کسی که وارد قرائت (حمد و سوره) شود و شک کند تکبیره الاحرام را گفته یا نه، بنا بگذارد که گفته است و نباید به شک خود اعتنا کند و همچنین است اگر شک کند درست گفته است یا نه؛[۳۱]
۳٫ نه تنها تکبیره الاحرام واجب است؛ بلکه رکن میباشد؛ یعنی چه عمداً ترک یا تکرار شود، و چه سهواً، نماز باطل است. بر خلاف سایرتکبیرهای نماز که نه تنها رکن نیستند؛ بلکه مستحباند؛ یعنی ترک آنها سهواً یا عمداً برای نماز اشکالی ندارد. مثل تکبیر قبل و بعد از رکوع و سجده؛[۳۲]
۴٫ مستحب است نمازگزار هنگام گفتن تکبیره الاحرام و بقیه تکبیرهای نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا بیاورد؛[۳۳]
۵٫ هنگام گفتن تکبیره الاحرام باید بدن آرام باشد،[۳۴] مگر در نماز مستحبی، برای کسی که میخواهد در حال حرکت نماز بخواند؛ زیرا نماز مستحبی را در حال حرکت میشود خواند و آرامش بدن یا رو به قبله بودن در آن لازم نیست؛[۳۵]
۶٫ برای سجده سهو، تکبیره الاحرام واجب نیست؛ ولی احتیاط در گفتن آن است؛
۷٫ انسان آزاد است که تکبیره الاحرام را آهسته یا بلند بگوید؛
۸٫ قبل از امام جماعت نباید تکبیره الاحرام گفته شود.[۳۶]
مجلس بیست و دوم: مواردی که پس از خواندن سوره حمد نباید سوره دیگری خوانده شود
در مواردی بعد از پایان حمد به رکوع میرویم و نباید سوره خوانده شود:
۱٫ نماز احتیاط: مثلاً کسی که در حال نماز شک میکند در رکعت سوم است یا چهارم، بنا را بر رکعت چهارم میگذارد و پس از نماز یک رکعت نماز احتیاط ایستاده میخواند. در این نماز نباید سوره خوانده شود؛ بلکه لازم است پس از حمد به رکوع برود؛[۳۷]
۲٫ نماز جماعت: مثلاً اگر امام جماعت در رکعت سوم و مأموم در رکعت دوم باشد، لازم است مأموم حمد و سوره بخواند؛ ولی اگر به رکوع امام نمیرسد، حمد را بدون سوره بخواند و خود را به رکوع امام برساند؛[۳۸]
۳٫ ضیق وقت: اگر نماز در حال قضا شدن باشد، لازم است سریع خوانده شود و نه تنها مستحبات نماز را به جا نیاورد؛ بلکه سوره را نیز ترک کند و بعد از حمد به رکوع رود؛[۳۹]
۴٫ رکعت سوم و چهارم: نمازگزار در رکعت سوم و چهارم مخیر است که حمد بخواند یا تسبیحات اربعه بگوید؛ ولی اگر حمد خواند، باید به آن قناعت کند و سوره نخواند.[۴۰]
مجلس بیست و سوم: جهر و اخفات
حمد و سوره بعضی از نمازها بلند خوانده میشود (صبح و مغرب و عشا) که به آنها نمازهای «جهری» میگویند. و بعضی باید آهسته خوانده شود (ظهر و عصر) که به آنها نمازهای «اخفاتی» میگویند.[۴۱]
در مورد جهر و اخفات نمازها به نکات زیر توجه کنیم:
۱٫ فقط حمد و سوره نمازها را باید آهسته یا بلند خواند و در بقیه نماز (غیر از تسبیحات اربعه) انسان بین بلند و آهسته خواندن مخیر است. مثل ذکر رکوع و سجده و تشهد و امثال اینها.[۴۲]
۲٫ در نمازهای جهری باید «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آن را نیز بلند خواند؛ اما در نمازهای اخفاتی، مستحب است «بسم الله الرّحمن الرّحیم» آن بلند گفته شود؛[۴۳]
۳٫ فقط نمازهای یومیه جهر و اخفات دارند، پس در سایر نمازهای واجب و مستحبی، مثل نماز آیات و طواف، اختیار با نمازگزار است که آهسته بخواند یا بلند.[۴۴]
۴٫ در رکعت سوم و چهارم، چه بخواهد حمد بخواند یا تسبیحات اربعه، لازم است آهسته بخواند و اگر حمد را اختیار کرد، حتی «بسم الله الرحمن الرحیم» آن را نیز باید آهسته بخواند؛[۴۵]
۵٫ مستحب است حمد و سوره نماز ظهر روز جمعه بلند خوانده شود؛ ولی احتیاط آن است که آهسته بخوانند؛[۴۶]
۶٫ قضای نمازهای جهری، جهری است و قضای نمازهای اخفاتی، اخفاتی.[۴۷] مثلاً اگر قضای نماز صبح را میخواند، باید حمد و سورۀ آن را بلند بخواند، ولو به هنگام ظهر بخواند.
مجلس بیست و چهارم: تفاوت رکوع نسبت به افراد مختلف
رکوع نسبت به کیفیت نماز، مختلف میشود. مثلاً:
۱٫ کسی که نمازش را ایستاده میخواند، رکوع باید به قدری خم شود که دستهایش به زانو برسد؛[۴۸]
۲٫ کسی که نمازش را نشسته میخواند، برای رکوع باید به قدری خم شود که صورت مقابل زانوها قرار گیرد؛[۴۹]
۳٫ کسی که در حال راه رفتن نماز میخواند،[۵۰]برای رکوع باید سر را مقداری پایین آورد و با اشاره سر رکوع را انجام دهد. همچنین است عاجزی که فقط توانایی تکان دادن سر را دارد؛
۴٫ کسی که در بستر افتاده و حتی قدرت ندارد سر را تکان دهد، برای رکوع باید به نیت رکوع چشمها را بر هم بگذارد و ذکر رکوع را بگوید.[۵۱]
مجلس بیست و پنجم: سلام نماز
سلام نماز دارای احکام زیر است:
۱٫ سلام جزء نماز و واجب است؛[۵۲]
۲٫ پس از سلام نماز، مستحب نیست صورت را به سمت راست و چپ بچرخانیم؛
۳٫ در بعضی موارد جایز نیست نمازگزار پس از سلام، صورت را از قبله برگرداند، مثل اینکه بر او نماز احتیاط یا سجده سهو واجب شده یا موظف است قضای سجده و تشهد فراموش شده را به جا آورد؛
۴٫ اگر نمازگزار، سلام نماز را فراموش کند، چنانچه کاری که مبطِل نماز است انجام نداده باشد، باید سلام نماز را بگوید، وگرنه احتیاط کند و نماز را دو مرتبه بخواند؛[۵۳]
۵٫ زودتر از امام جماعت میتوان سلام نماز را گفت؛ ولی خوب است در این زمینه احتیاط شود؛
۶٫ مستحب است بعد از گفتن سلام نماز، سه مرتبه دستها را تا مقابل گوشها بالا بیاورد و در هر مرتبه یک بار «الله اکبر» بگوید.[۵۴]بر این اساس، برخی افراد که پس از سلام نماز دستها را به پاها میزنند و یا غیر آنچه را که بیان کردیم انجام میدهند، توجه داشته باشند که این امور سند و مدرک ندارد؛
۷٫ سلام واجب نماز همان «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» یا «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» است؛[۵۵]
۸٫ اگر نمازگزار از روی سهو، جایی که نباید نماز را سلام داد، سلام نماز را بگوید؛ ولی رو را از قبله برنگرداند، نمازش صحیح است و باید نماز را ادامه دهد و پس از پایان نماز، سجده سهو به جا آورد.[۵۶]
مجلس بیست و ششم: نماز خارج از وقت
در مواردی خواندن نماز در خارج از وقت صحیح است:
۱٫ کسی که یقین کرد وقت داخل شده و مشغول نماز شد و بین نماز متوجه گردید الآن وقت داخل شد، به فتوای بیشتر فقها نمازش صحیح است؛[۵۷] ولی لازم است در این زمینه به رساله مرجع تقلید خود مراجعه شود؛
۲٫ کسی که یقین داشت وقت داخل شده و نماز را خواند؛ ولی بعد از نماز فهمید که بین نماز وقت داخل شده بوده، نمازش صحیح است؛[۵۸]
۳٫ در نماز قضا، نماز خارج از وقت خوانده میشود و صحیح است، البته قضا کردن عمدی نماز جایز نیست؛ ولی اگر قضا شد، باید قضای آن را به جا آورد؛
۴٫ کسی که به قدر یک رکعت وقت دارد و بقیه نمازش خارج از وقت انجام میشود، باید نیت ادا کند، نه قضا، البته انسان نباید نمازش را تا این مقدار تأخیر بیندازد.[۵۹]
مجلس بیست و هفتم: نمازخانمها
نماز خانمها دارای احکام زیر است:
۱٫خانمی که در حال نماز احساس میکند موهایش از زیر چادر یا مقنعه بیرون آمده، نباید نمازش را بشکند؛ بلکه باید در حال نماز موهای خود را بپوشاند و نماز را ادامه دهد؛[۶۰]
۲٫ اگر خانمی سر از سجده بردارد و متوجه شود روی چادرش سجده کرده، نمازش صحیح است و باید آن را ادامه دهد.[۶۱]
۳٫ اگر خانمی در حال سجده متوجه شود روی چادرش سجده کرده، نباید سر را بردارد؛ بلکه در حال سجده با دست آهسته آهسته چادر را کنار میزند تا پیشانی روی مهر قرار گیرد و بعد ذکر سجده را میگوید؛[۶۲]
۴٫ واجب بودن ستر بدن و مو (پوشاندن بدن و مو) در نماز برای خانمها، نسبت به دیگران است، نه خودشان. بنابراین، اگر خانمی در حال رکوع موهای خود را میبیند؛ ولی از دیگران پوشیده است، نمازش صحیح میباشد.
مجلس بیست و هشتم: فرق نماز زن و مرد
نماز زن ومرد دارای فرقهایی است:
۱٫ مرد باید حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند؛ ولی بر زن بلند خواندن واجب نیست؛ بلکه مختار است آهسته بخواند یا بلند؛ اما اگر نامحرم صدایش را میشنود، بنا بر احتیاط واجب باید آهسته بخواند؛[۶۳]
۲٫ مرد در نماز لازم است پوشش متعارف را داشته باشد؛ یعنی حداقل باید عورت را بپوشاند؛ اما زن در نماز باید تمام بدن را بپوشاند و فقط میتواند صورت و دستها را تا مچ نپوشاند؛[۶۴]
۳٫ بر مرد همیشه نماز واجب است و هیچ گاه نماز از وی ساقط نمیشود؛ ولی خانمها در ایام عادت ماهانه و ایام خاصی پس از زایمان (نفاس) موظفاند نماز نخوانند و قضا هم ندارد.[۶۵]
مجلس بیست و نهم: اتصال صفوف
در مورد اتصال صفها در نماز جماعت به نکات زیر توجه کنیم:
۱٫ اگر از یک طرف (راست، چپ، جلو یا پایین پا) اتصال برقرار باشد، کافی است و نماز را میتوان به جماعت خواند؛[۶۶]
۲٫ اگر بین نماز شک شود اتصال برقرار است یا قطع شده، بنا بر بقای اتصال گذاشته میشود و میتوان نماز را به جماعت ادامه داد؛[۶۷]
۳٫ اگر بین افراد به مقدار یک متر یا کمتر فاصله باشد، اشکال ندارد، مگر اینکه اتصال از پایین پا باشد. مثل اینکه شخص در طبقه دوم ایستاده و امام جماعت و مأمومین در طبقه اول هستند؛ در این صورت، فاصله تا چند متر نیز میتواند باشد؛[۶۸]
۴٫ تاریک شدن مکان یا پیدایش گرد و غبار یا وجود افرادی که به علت عجز نماز خود را نشسته میخوانند، اتصال جماعت را از بین نمیبرد؛[۶۹]
۵٫ اگر بین نماز اتصال از هر چهار طرف قطع شود، نماز صحیح است؛ ولی به صورت فرادا ادامه داده میشود.[۷۰]
مجلس سی ام: نماز مسافر
نماز مسافر دارای احکامی است:
۱٫ نمازهای چهار رکعتی در سفر، کوتاه (دو رکعتی) میشود؛ ولی نماز صبح و مغرب تغییر نمیکنند؛ یعنی نماز صبح همیشه دو رکعت است و نماز مغرب همیشه سه رکعت؛ چه در وطن و چه در سفر؛[۷۱]
۲٫ مسافری که باید نماز خود را دو رکعتی بخواند، اگر فراموش کند و نمازش را چهار رکعتی بخواند، دو صورت دارد:
الف) زمانی پی به اشتباه خود ببرد که هنوز وقت نماز نگذشته؛ در این صورت لازم است نماز را به صورت دو ر کعتی به جا آورد؛
ب) زمانی پی به اشتباه خود ببرد که وقت نماز گذشته؛ در این صورت بنا بر احتیاط، لازم است نماز را به صورت دو ر کعتی به جا آورد؛ اما به دلیل اختلاف فتوا به رساله مرجع تقلید خود مراجعه نمایید!
۳٫ کسی که وظیفهاش نماز چهار رکعتی بوده، اگر اشتباه کند و نماز را دو رکعتی سلام دهد، دو صورت دارد:
الف) پس از سلام نماز، کاری که نماز[۷۲] یا وضو را باطل میکند، انجام داده؛ در این صورت نماز باطل است و باید آن را به صورت چهار رکعتی بخواند؛
ب) پس از سلام نماز، کاری که نماز و وضو را باطل میکند، انجام نداده؛ در این صورت نمازش صحیح است و بلند میشود دو رکعت دیگر را میخواند و پس از سلام نماز، برای سلام بی جا سجده سهو انجام میدهد.[۷۳]
۴٫ مسافرى که وظیفهاش نماز دو رکعتی است، اگر نمازش دو رکعتی قضا شود، لازم است آن را دو رکعتى قضا نماید؛ اگرچه در وطن بخواهد قضاى آن را به جا آورد. و چنانچه نمازی که از دست رفته، چهار رکعتی بوده، قضای آن را لازم است به صورت چهار رکعتی انجام دهد؛ اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نماید.[۷۴]
مجلس سی و یکم: مواد غذایی داخلی و خارجی
میدانیم برخی از مواد غذایی از مملکتهایی که کُفّار[۷۵] در آنها زندگی میکنند، وارد میگردد؛ به این گونه سرزمینها، «کشورهای کُفر» گفته میشود.
یکی از سؤالاتی که به طور طبیعی برای دستاندرکاران مواد غذایی و نیز عموم جامعه مطرح میباشد این است که آیا استفاده از مواد غذایی که از کشورهای کُفر وارد میشود جایز است یا نه؟
پاسخ این است که فرقی بین مواد داخلی و خارجی نیست و استفاده از همۀ آنها شرعاً جایز میباشد، به سه شرط:
اول آن که چیز نجس در آنها وجود نداشته باشد و نیز به نجس برخورد نکرده باشد.
دوم این که آن مواد غذایی از اعضای بدن حیوانات نباشد.
سوم آن که در استفاده از آن مواد غذائی، مجتهد جامعالشرایط «حکم به منع» ننموده باشد. اعم از اینکه ممنوعیّت آن به دلیل جلوگیری از تقویت دولت کفر باشد و یا هر مفسده دیگر. (ان شاء الله در مورد هریک به طور مفصل، بحث خواهیم نمود.)
از اینجا میتوان پی به نکته دیگری برد و آن اینکه استفاده از خوراکیهای محصول خارج نیز با همان سه شرط، اشکال ندارد مانند آدامس، شکلات، سبزیجات، نان، لبنیات با تمام مشتقات آن، و… .
مجلس سی و دوم: نشستن در نماز
نشستن در حال نماز احکامی دارد:
۱٫ نماز قضای واجب را نباید نشسته خواند و اگر نشسته خواندیم، باطل است. بله کسی که عاجز است از ایستادن به طوری که نمازهای یومیه خود را ناچار است نشسته بخواند، نماز قضای خود را نیز نشسته میخواند.[۷۶]
۲٫ سر از سجده اول که بر میداریم، باید بنشینیم بعد به سجده دوم برویم؛ چه در نماز واجب و چه در نماز مستحب؛ چه به حالت ایستاده نماز میخوانیم و چه به حالت نشسته؛ زیرا نشستن بین دو سجده لازم است.[۷۷]
۳٫ تمام نمازهای واجب را باید ایستاده بخوانیم. اصولاً ما نماز نشسته نداریم، مگر در دو مورد: نماز مستحبی و شخص عاجز.
۴٫ سر از سجده دوم که بر میداریم، لازم است بنشینیم بعد بلند شویم[۷۸].
مجلس سی و سوم: ترجمه
ترجمه احکامی دارد:
۱٫ ترجمه کردن کتاب و مقاله دیگران بدون اجازه از مؤلف، محل اشکال است و نیاز به مراجعه به مراجع تقلید دارد تا حکم آن روشن شود.
۲٫ اگر ترجمه آیه سجده خوانده شود سجده واجب نمیشود؛ زیرا فقها وجوب سجده را برای تلاوت خود آیه مطرح فرمودهاند.
۳٫ دست بیوضو زدن به ترجمه آیات قرآن اشکال ندارد (مگر نام خدا که به هر زبان باشد حرام است)؛ زیرا ترجمه قرآن، قرآن محسوب نمیشود. فقها فرمودهاند: «ترجمه القرآن لیست منه بأیّ لغه کانت فلا بأس بمسِّها على المحدث.»[۷۹]
۴٫ نماز باید به عربی و آن هم عربی صحیح خوانده شود نه ترجمه آن؛ البته قنوت و همین طور اذکار مستحبی نماز را به فتوای بسیاری از فقها میشود به غیر عربی خواند.[۸۰]
۵٫ کسی که تلبیه (لبیک در حج و عمره) را نمیتواند به طور صحیح بگوید، احتیاط در این است که هر طور میتواند آن را گفته؛ ترجمه آن را نیز بگوید.[۸۱]
۶٫ کسی که اجیر شده برای ختم قرآن، نمیتواند ترجمه قرآن را بخواند؛ بلکه باید خود آیات قرآن را بخواند.
۷٫ ثواب بسیاری که برای خواندن قرآن است، مربوط به خواندن خود قرآن است نه ترجمه آن.
مجلس سی و چهارم: فرق نماز زن و مرد
نماز زن و مرد دارای فرقهایی است:
۱٫ مرد باید حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند، ولی بر زن بلند خواندن واجب نیست.[۸۲]
۲٫ مرد در نماز باید پوشش متعارف را داشته باشد؛ یعنی حداقل باید عورت را بپوشاند، اما زن در نماز لازم است تمام بدن را بپوشاند و فقط میتواند صورت و دستها را تا مچ نپوشاند.[۸۳]
۳٫ بر مرد همیشه نماز واجب است و هیچگاه نماز از وی ساقط نمیشود، ولی خانمها در ایام عادت ماهانه و ایام خاصی پس از زایمان موظفند نماز نخوانند.[۸۴]
دو تذکر:
۱٫ در اینکه آیا مرد در نماز باید جلوتر از زن بایستد، لازم است به رساله فقها مراجعه شود یا اینکه احتیاط رعایت شود و زن جلوتر از مرد نایستد.
۲٫ در مسأله ایستادن زن و مرد در کنار یکدیگر در نماز نیز لازم است به رسالۀ فقها مراجعه شده یا رعایت پنج متر فاصله بشود.
مجلس سی و پنجم: شرائط قصر نماز
انسان مسافر باید نمازهای چهار رکعتی خود را دو رکعت بخواند. این حکم، دارای هشت شرط میباشد:
اول آن که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد (هر فرسخ شش کیلومتر است).
دوم آن که از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد.
سوم آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد.
چهارم آن که نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ، از وطن خود بگذرد یا ده روز یا بیشتر در جایى بماند.
پنجم آنکه براى کار حرام سفر نکند.
ششم آنکه از صحرانشینهایى نباشد که در بیابانها گردش مىکنند و هر جا آب و خوراک براى خود و حیوانات همراهشان پیدا کنند، مىمانند و بعد از چندى به جاى دیگر مىروند.
هفتم آن که شغل او مسافرت نباشد.
هشتم آن که به حد ترخص برسد؛ یعنى از وطنش یا جایى که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قدرى دور شود که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود[۸۵].
سید جعفر ربانی
پی نوشت ها:
[۱]. توضیح المسائل محشی، حسین بروجردی، نشر جاویدان، قم، بیتا، ج۱، ص ۸۸۹٫
[۲]. نجاه العباد، سید روح الله موسوی خمینی (امام خمینی(ره))، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، ص۷۲۸٫
[۳]. همان، ص۹۵۳٫
[۴]. همان.
[۵]. همان.
[۶]. ترجمه و شرح تبصره المتعلمین فی أحکام الدین، علامه حلی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص ۱۴۴٫
۲. این مباحث را فقها تحت عنوان: کسانی که روزه بر آنها واجب نیست و نیز در ضمن سایر مباحث مطرح فرمودهاند. (مجمع الرسائل المحشى لصاحب الجواهر، شیخ محمدحسن نجفی، مؤسسه صاحب الزمان(عج)، مشهد، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص ۴۵۴٫)
[۷]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۸۸۵٫
[۸]. همان، ص ۲۶۷٫
[۹]. نجاه العباد، ص ۱۵۲٫
[۱۰]. قواعد الاحکام، علامه حلی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص ۱۵۸٫
[۱۱]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۱۵۶٫
[۱۲]. نجاه العباد، ص ۲۳٫
[۱۳]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۱۷۹٫
[۱۴]. همان.
[۱۵]. همان، ص ۱۸۰٫
[۱۶]. همان.
[۱۷]. همان، ص ۱۸۷٫
[۱۸]. همان.
[۱۹]. به علت وجود علم اجمالی.
[۲۰]. مدرک تمام آنچه در بالا آوردیم این است که فقها میفرمایند: «الضرورات تتقدر بقدرها».
[۲۱]. از مشهورات بین فقهاست: «کل یابس زکی». به عنوان نمونه ر.ک: تسهیل المسالک الی المدارک، ملاحبیب الله کاشانی، چاپخانه علمیه، قم، ۱۴۰۴ق، ص۳٫
[۲۲]. به علت وجود علم اجمالی.
[۲۳]. به خاطر قاعده «کل شیئ لک طاهر حتی تعلم انه قذر.» ر.ک: مدرک قبلی.
[۲۴]. به علت قاعده استصحاب.
[۲۵]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۸۹٫
[۲۶]. همان، ص ۸۵٫
[۲۷]. زیرا بینه حجت است.
[۲۸]. ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، محقق حلّی، مؤسسه اسماعیلیان، قم، ۱۳۸۷ق، ج ۱، ص ۱۴۸٫
[۲۹]. همان – لازم به ذکر است صحت و جواز خواندن نماز طواف به طور جماعت محل اشکال است – نماز میت را نیز میشود به جماعت خواند؛ ولی هر کسی برای صحت نمازش لازم است دعاهای نماز را خودش بخواند.
[۳۰]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۷۶۸٫
[۳۱]. العروه الوثقی المحشی، ج ۳، ص ۲۳۴٫
[۳۲]. تحریر الوسیله، سید روح الله موسوی خمینی(امام خمینی(ره))، انتشارات اسماعیلیان، قم، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۶۱٫
[۳۳]. همان.
[۳۴]. همان.
[۳۵]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۴۳۲٫
[۳۶]. همان، ص ۷۹۵٫
[۳۷]. غنائم الایام فیما یتعلق بالحلال و الحرام، ج ۳، ص ۳۰۰٫
[۳۸]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۷۸۵٫
[۳۹]. المعتبر فی شرح المختصر، محقق حلّی، مؤسسه سید الشهداء(علیه السلام)، قم، ۱۴۰۷ق، ج ۲، ص ۱۷۱٫
[۴۰]. کشف الرموز فی شرح المختصر النافع، فاضل آبی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق، ج ۱، ص ۱۵۹٫
[۴۱]. مجمع الرسائل، نجفی، ج ۱، ص ۲۵۳٫
[۴۲]. زیرا فقها فقط در مورد حمد و سوره جهر و اخفا ت را مطرح کردهاند.
[۴۳]. الغایه القصوى فی ترجمه العروه الوثقى، محدث قمی، منشورات صبح پیروزی، قم، ۱۴۲۳ق، ج ۱، ص ۴۱۷٫
[۴۴]. مجمع المسائل، ج ۱، ص ۲۵۴٫
[۴۵]. مجمع الرسائل، ج ۱، ص ۲۶۲٫
[۴۶]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۸۶۵٫
[۴۷]. زیرا فقها فرمودهاند: «حکم القضاء حکم الاداء».
[۴۸]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۵۶۱٫
[۴۹]. همان، ص ۵۶۲٫
[۵۰]. زیرا نمازهای مستحبی را میشود در حال حرکت و راه رفتن خواند.
[۵۱]. همان، ص ۵۶۶٫
[۵۲]. تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۱۸۱٫
[۵۳]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۵۹۹٫
[۵۴]. الغایه القصوى، ج ۲، ص ۱۰٫
[۵۵]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۵۹۹٫
[۵۶]. همان، ص ۶۶۹٫
[۵۷]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۴۱۳٫
[۵۸]. همان.
[۵۹]. به علت قاعده «من ادرک» که مورد اتفاق بین فقهاست.
[۶۰]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۴۴۳٫
[۶۱]. همان، ص ۵۹۰٫
[۶۲]. همان، ص ۵۸۹٫
[۶۳]. همان، ص ۵۴۹٫
[۶۴]. همان، ص ۴۴۱٫
[۶۵]. همان، ص ۲۶۰٫
[۶۶]. همان، ص ۸۵۸٫
[۶۷]. به علت استصحاب بقاء جماعت.
[۶۸]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۷۸۴٫
[۶۹]. وسیله النجاه، ص ۲۲۵٫
[۷۰]. توضیح المسائل محشی، ج ۱، ص ۷۸۴٫
[۷۱]. همان، ص ۶۸۳٫
[۷۲]. مانند رو گرداندن از قبله و حرف زدن.
[۷۳]. همان، ص ۷۲۹٫
[۷۴]. همان، ص ۷۳۳٫
[۷۵]. مقصود این است که مردم آن سرزمین کافر هستند،اعم از این که دولت آنها هم کافر باشد یا نه.
[۷۹]. توضیح المسائل محشی،ج ۱،ص ۵۹۲ –موسوعه الامام الخوئی،ج ۴،ص،۴۸۹٫
[۸۰]. موسوعه الامام الخوئی،ج ۱۵،ص ۳۸۵
[۸۱]. مناسک محشی،ص ۱۲۵٫
[۸۲]. تو ضیح المسائل محشی،ج۱،ص ۵۴۹٫
[۸۳]. همان،ص ۴۴۱٫
[۸۴]. همان،ص ۲۶۰٫
[۸۵]. توضیح المسائل محشی،ج ۱،ص ۱۸۳٫
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید