سبک زندگی اگر دینی نباشد، خانه یا پادگان می‌شود یا اداره

حجت الاسلام محمد علی فیض آبادی استاد حوزه و دانشگاه،عضواتاق فکر تبلیغ ومشاور خانواده

حجت الاسلام محمد علی فیض آبادی استاد حوزه و دانشگاه،عضواتاق فکر تبلیغ ومشاور خانواده

در فرهنگ اسلامی عمل خیر، تنها در صورتی ارزش دارد که قربه‌الی‌الله باشد. در غیراین‌صورت هیچ ارزشی ندارد؛ اما در غرب انجام اعمال خیر یا برای مزد است یا ترس از جریمه.پسر خانواده مقابل کامپیوتر با خودش فکر می‌کند خانه‌شان به پادگان شبیه‌تر است تا خانه. دختر خانواده هم که نمی‌داند پادگان چه طور جایی است؟ معتقد است این خانه به اداره بیشتر می‌ماند تا خانه. مهمانی که داشته باشند گریه‌شان می‌گیرد، اینقدر که همه چیز تصنعی است. پدر از بلندی صدای اسپیکر می‌نالد و بدون توجه ماشین را جلوی پل پارک می‌کند. مادر هم با صدای بلند مشغول صحبت با تلفنی که همه جا همراهش هست؛ از دختر  گله می‌کند که چرا در امور خانه همکاری نمی‌کند. و  همسایه‌ها هم که نگو و نپرس!!! خلاصه همه از هم گله دارند. کسی هم نمی‌داند چرا؟ همه چیز به ظاهر همانجائیست که باید باشد اما باز هم انگار یک جای این زندگی می‌لنگد… سبک این زندگی خوب نیست.

لطفاً در ابتدا سبک زندگی اسلامی را تعریف بفرمایید.
منظور از سبک زندگی اسلامی، راهکارهایی است که دین مبین اسلام در تمام شئون زندگی برای ما تدارک دیده‌ است. همانطور که مستحضرید انسان دارای ابعاد فردی و اجتماعی است که در بعد اجتماعی از منظرهای مختلف تقسیم‌بندی می‌شود، ازجمله اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… که البته در هر کدام از این ابعاد نیازمند به رشد وتربیت است. درواقع به مجموعه اصول اسلامی در هریک از این ابعاد مختلف روحی و جسمی انسان سبک زندگی اسلامی می‌گوییم.

به نظر شما مهمترین ویژگی سبک زندگی اسلامی چیست؟
در قرآن کریم “آیه بسم‌الله الرحمن الرحیم” به تعداد سوره‌های قرآن تکرار شده است. دقت کنید که نکته جالب توجه این تکرار اینجاست که در این این عبارت شریف از بین هزارصفتی که خداوند دارای آن‌ها است، صفت رحمت است که بیان می شود. چون رحمت عامه او شامل همه موجودات می‌شود و رحمت خاصه نیز دارای مصادیق ویژه است که عقل سلیم، شیعه بودن و مصادیق اینچنینی از جمله رحمت خاص پروردگار است. انسان برای زندگی محتاج به رحمت پروردگار است. از طرفی در بسیاری از موارد انسان برای انجام امور زندگی روزمره خود هم نیازمند دیگر انسانهاست. بنابراین همانگونه که رحمت و مهربانی خدا شامل همه موجودات می‌شود، رحمت ما نیز باید دست کم تمام انسان‌ها را شامل شود، چون انجام امور زندگی در گرو این همکاری افراد به یک‌دیگر است. لذاست که در آیه آخر سوره “فتح” آنجا که خداوند ویژگی یاران و پیروان واقعی حضرت رسول(ص) را بیان می‌دارد، می‌فرماید: اشداء علی‌الکفار، رحماء بینهم. به این معنا که پیروان واقعی رسول مهربانی با یک‌دیگر مهربانند و با دشمنانشان سخت‌گیر و نامهربان. مردم باید نسبت به یکدیگر رحمت و مهربانی داشته باشند. درجای دیگر می‌فرماید: تواصعو بالمرحمه، یعنی نه تنها با مردم مهربانی کنید بلکه یکدیگر را نیز به مهربانی سفارش  کنید. در اخلاق اجتماعی اسلام تا جایی به مهربانی به دیگران سفارش شده که از ما می‌خواهد اگر کسی به ما فحش داد برای او دعا کنیم. لذا فکر می‌کنم مهربانی به همه، ویژگی اصلی سبک زندگی دینی است. اما متاسفانه در حال حاضر دقیقا عکس این گفتارها را شاهد هستیم.

یعنی متاسفانه در شرایطی که با کمبود دارو مواجهیم درعین حال بعضی از افراد همین جامعه اسلامی که باید به دستور قرآن با یکدیگر مهربان باشند، دارو را احتکار می‌کنند! یعنی نه تنها به دستور قرآن عمل نمی‌کنیم و به جان برادر دینی خود رحم نمی‌کنیم، که درواقع رفتاری را نسبت به یک‌دیگر در پیش می‌گیریم که باید مقابل کافران داشته باشیم. یا افزایش بی‌حساب و کتاب اجاره مسکن که واقعاً در توان مستأجر نیست. این رحماء بینهم نیست. در روابط بین همسران هم همینطور. روابط با فرزندان و دیگران نیز به همین صورت باید بر پایه گذشت و مهربانی باشد. بنابراین در سبک زندگی اسلامی، رحمت و مهربانی به‌عنوان یک اصل باید کلیه شئون اجتماع را در بر گیرد. چون انسان نیازمند به مهربانی و رحمت بندگان نسبت به یکدیگر است، همانطور که نیازمند رحمت خداست.

آیا به نظر شما سبک زندگی جاری در حال حاضر جامعه با توجه  به آن‌چه ذکر شد، اسلامی هست؟  افراد در زندگی‌هایشان به میزان کافی با یکدیگر مهربان هستند؟
متأسفانه وقتی در فضای جامعه قدم می‌زنیم باید اعتراف کرد که این فضای رحمت و مهربانی را که شایسته جامعه اسلامی است، کمتر مشاهده می‌کنیم.
با این حال؛ نمی‌توان یک نظر کلی را به تمام جامعه بسط داد. بسیاری از انسان‌ها را داریم که واقعاً دنبال کار مردم‌ هستند. انفاق می‌کنند، اخلاق پسندیده دارند و به راحتی به دیگران کمک می‌کنند. اما باز در عین حال،  بعضی از مردم توان گذشت از یک هزار تومانی به نفع دیگران را هم بندارند!

علت این امر را درچه می‌بینید؟
طبیعی است که اصلی‌ترین علت این امر، ضعف باورهای اعتقادی است. ببینید: فعل انسان از  اندیشه و اخلاق و رفتار او تشکیل شده است. اندیشه عامل اخلاق است و اخلاق نیز عامل رفتار. مثلاً معرفت و خداشناسی(اندیشه) عامل محبت به خداست (اخلاق) و این محبت به خدا، خود را در انجام عبادات نشان می‌دهد که یک رفتار است. حالا اگر در جامعه، رفتار ما با یکدیگر براساس رحمت و مهربانی نیست، به دلیل این است که اخلاق ما عوض شده و عامل اصلی این امر نیز، ضعیف شدن باور و اندیشه ماست.ما اگر باور داشته باشیم که «إن احسنتم احسنتم لأ نفسکم» بدین معنا که: هرچه کنی به خود کنی*گرهمه نیک و بد کنی و بدانیم که تمام رفتارهای ما در زندگی دنیا و آخرت ما اثرگذار است و  اگر این مطلب را به‌عنوان سنت الهی باور داشته باشیم، اخلاقمان و در نتیجه رفتارمان خوب می‌شود. من درصورتی به کوچکتر از خود سلام می‌کنم که بدانم اثر این سلام متوجه من خواهد بود.

در سبک زندگی اسلامی، پدرومادر چه جایگاهی در انتقال فرهنگ و نهادینه کردن آن را بر عهده دارد؟
پدر و مادر در نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی و غربی در خانواده نقش اساسی دارد. به همین دلیل است که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم، پدر و مادر را به خود می چسباند. پدر و مادر منبع تربیت فرزند هستند، چه بخواهند و چه نخواهند. کودک تنها زمانی می‌تواند مفهوم رحمت و مهربانی را درک کند که در این فضا تنفس کرده باشد. قبل‌ترها بدین صورت بود که بهترین نوع غذا را برای مهمان می‌گذاشتند و فرزند هم ناخودآگاه اکرام مهمان را یاد می‌گرفت. وقتی گوسفندی را می‌خواستند بکشند و گوشت آن را قرمه کنند، می‌کشتند و به آن همسایه‌ای می‌بخشیدند که نیازمند به این گوشت بود. فرزند خانواده انفاق را یاد می‌گرفت. این حرکت درون فرزند نهادینه می‌شد. طبیعی است که پدر و مادر اولین معلمین بچه‌ها هستند و اگر آن‌ها طبق دستور دینی رعایت کنند، به‌طور ناخودآگاه فرزندان رفتار صحیح از آنان را یاد می‌گیرند. اما متأسفانه باز درحال حاضر؛ فضا به گونه‌ای عکس آن چیزیست که باید باشد. به عنوان مثال؛ مادرخانواده، زمانی که بخواهد برای تدارک مهمانی مرغی بگیرد،برای قوم و خویشان خود مرغ گوشتی انتخاب میکند و برای قوم و خویشان همسر،  مرغ لاغر. بچه وقتی می‌بیند که برای مهمان‌های مادر، سفره پر چرب است و برای مهمان‌های  پدر، سفره کم چرب؛ طبیعی است که ناخودآگاه یک جنجال‌هایی را یاد می‌گیرد که دقت والدین را در رفتارها میطلبد.

آیا اخلاق اجتماعی در زندگی غربی هم جایگاهی دارد؟
ما نمی‌توانیم غرب را در کل رد کنیم. در بسیاری از موارد شاهد این هستیم که غربی‌ها بیشتر از ما به قوانین و به یک‌دیگر احترام می‌گذارند. به خصوص به قوانین راهنمایی و رانندگی، این‌ها از جمله مواردی است که ما نمی‌توانیم نفی کنیم و به غرب به‌عنوان زباله‌دانی بنگریم. اما قرآن چه می‌گوید؟ می‌فرماید: من عمل صالحا و هو المؤمن، از دید قرآن، فقط عمل صالحی دارای ارزش است که از روی ایمان باشد . بنابراین تفاوت کار خوب در سبک زندگی اسلامی و غیراسلامی، به ایمانی است که در پس عمل وجود دارد. در سبک زندگی اسلامی حتی مطرح شده که اگر شما به کسی خدمت کردی، در حالی که امید به جبران آن عمل را داشتی، این خدمت فاقد ارزش است. بنابراین در فرهنگ اسلامی عمل خیر، تنها در صورتی ارزش دارد که  قربه‌الی‌الله باشد. در غیراین‌صورت هیچ ارزشی ندارد؛ اما در غرب انجام اعمال خیر یا برای مزد است یا ترس از جریمه. باز اگر در غیر ازین موارد هم باشد با توجه به اینکه قربهالی الله نیست، فاقد ارزش است. اسلام زمانی که می‌گوید با یکدیگر مهربان باشید در واقع به دنبال رشد شخصی ما در این بستر است، می‌خواهد از این طریق، ما خودمان را به خدا برسانیم. اما در غرب انگیزه افراد از انجام امور این‌چنینی رفاه اجتماعی است. بله؛ بسیاری از موسسات خیریه هم در غرب هستند که به انجام امور عام‌المنفعه اشتغال دارند و به مردم کمک می‌کنند اما متأسفانه هیچ گونه انگیزه الهی ندارند. طبیعی است که وقتی انگیزه الهی نباشد اثرات فردی و اجتماعی مد نظر اسلام هم رخ نخواهد داد.

چرا توجه به دیگران در دین و در سبک زندگی دینی، این مقدار مورد تاکید قرار گرفته است؟
انسان یک موجودی اجتماعی است. همه ما در طول روز  با بقال و کفاش و دکتر و خیاط و مهندس و معلم سر و کار داریم. بنابراین روابط باید به‌گونه‌ای باشد که همه‌چیز در بهترین شکل در خدمت ارتقای جایگاه کرامت انسان باشد. گاهی اوقات در برنامه‌های تلویزیونی گروهی از دزدان را می‌بینیم که با هم رفاقت دارند و مشکلی هم ندارند و اتفاقاً به هدفشان هم خوب دسترسی پیدا می‌کنند.  یکی از دلایل اصلی این موفقیت ظاهری همین انسجام گروهی است. حتی در اهداف پست مانند دزدی. ولی در جامعه دینی، انسان می‌خواهد رشد پیدا کند تا به خدا برسد. از آنجا که در روابط اجتماعی دنبال رفاه و آسایش و امنیت و رشد و تعالی به‌صورت یکجا هستیم؛ لذا باید همه‌چیز حساب‌شده باشد. به این خاطر است که می‌فرماید: تجسس نکنید، غیبت نکنید، تهمت نزنید، سوء‌ظن که گناه است حتی ظن هم نباید به مردم داشت و براساس ظن هم نباید عمل کرد و تا علم نسبت به مسئله‌ای پیدا نکرده‌ای، قضاوت نکن. یعنی من حتی در خاطر شما هم باید امنیت روانی داشته باشم. طبیعی است که محصول چنین جامعه‌ای، انسانی رشد یافته خواهد بود که به سلوک دست می‌یابد. رحمت بین مردم که آمد فضای اجتماع، فضای رشد و تعالی خواهد شد.

اثرات توجه به دیگران  در جامعه کجا خود را نشان خواهد داد؟
اول اینکه رابطه مردم با یکدیگر خوب می‌شود، در این صورت دیگر نسبت به یک‌دیگر حالت تدافعی نداریم، بلکه جاذبه هم داریم. بنابراین دشمنی‌ها از بین می‌رود و فضا برادرانه می‌شود. دقت کرده‌اید که قرآن، مؤمنان را با یکدیگر برادر می‌داند. شما وقتی با برادرت به قصد خرید می‌روی هرکدام سعی می‌کنند خودشان حساب کنند، تا به برادر فشار وارد نشود. یا جنس اعلا را با قیمت مناسب به برادرت می‌فروشی. در سبک زندگی دینی  مردم نسبت به یکدیگر ‌هم باید همینطور عمل کنند. هیچ دکتری برادرش را یک ماه در نوبت نگه نمی‌دارد. ببینید در فضایی که انسان از این حداقل‌ها عبور کرده باشد، به راحتی در مسیر کمال گام بر‌میدارد. این خیلی اهمیت دارد. انسان‌ها پله‌های نردبان ترقی یکدیگر می‌شوند. برخلاف زمانه‌ای است که زیرآب‌زنی متأسفانه در آن رایج است تا رشد نکردن خودش را با تخریب دیگران توجیه کند. در مرتبه بعدی هم امنیت اجتماعی ایجاد می‌شود. با رخت بربستن گناه از جامعه معنویات خیلی افزایش می‌یابد. فضا برای تربیت نسل جدید در یک محیط استاندارد ایجاد می‌شود. به علاوه در اجتماعی که سبک زندگی اسلامی در آن جریان دارد، افراد هم بانشاط هستند. زندگی اسلامی با نشاط است. اگر بتوانیم زندگی با نشاطی به جامعه ارائه دهیم، بسیاری از مشکلات اجتماعی حل و فصل خواهد شد.

مهمترین نقش اجتماعی  برای نهادینه کردن اخلاق پسندیده در سطح اجتماع را کدام نهاد می‌دانید؟
قطعا در نهادینه کردن این رفتار و هر رفتار دیگری در سطح اجتماع، خانواده محوریت دارد. ما متأسفانه امروز خانواده را با سایر امور خلط کرده‌ایم. در حال حاضر متاسفانه جوانی که قصد ازدواج دارد دنبال تنها چیزی که نیست، همسر برای خود و مادر برای بچه‌هایش است. در واقع همه دنبال دکتر خوب و مهندس خوب می‌گردند نه دنبال همسر خوب. متاسفانه کسی در هنگام خواستگاری تحقیق نمی‌کند که فلانی توانایی شوهر بودن را دارد یا نه؟ در خانه به‌عنوان همسر چگونه فردی است؟ بنابراین اساس خانواده بر بنیان کج بنا می‌شود.

وقتی هم که زندگی کج برنامه‌ریزی می‌شود خانواده یا تبدیل به پادگان می‌شود یا محل کار یا اینکه در بهترین حالت منزل تبدیل می‌شود به محل تحصیل والدین! اگر به دنبال درست کردن جامعه هستیم باید خانواده را درست کنیم. باید صددرصد زوایای خانواده اسلامی را در تشکیل خانواده لحاظ کنیم. بیشترین لطافت و مهربانی هم در قرآن، باید نسبت به والدین باشد. فرزندی که در خانواده نسبت به پدر و مادر رئوف نباشد در اجتماع هم بزهکار می‌شود. خانواده وقتی غنی نیست در جامعه هم احساس خلاء دارد.

سبک زندگی اسلامی به معنای توحید محوری است. یعنی خدا باید در همه‌جای زندگی باشد. در تغذیه، استراحت، کار، خانواده، ورزش، ازدواج و سایر وجوه زندگی خدا باید حضور داشته باشد تا انسان از حیوانیت خود رها شود و به رشد حقیقی برسد. اما درغیر اینصورت یعنی اگر به دنبال خواسته‌های خودمان رفتیم ثروت که هیچ، حتی با دانشمان هم دچار غرور می‌شویم. در این صورت دانشی که باید پله‌های رشد باشد، موجب بی‌احترامی به پدر و مادر می شود ثروت که جای خود دارد. در این حالت وای به‌حال آن اجتماع که شخصی با چنین خصوصیتی وارد آن جامعه شود. کسی که در خانه و به پدر و مادر خود هم رحم نمی‌کند، با دیگر مردم چه رفتاری خواهد داشت.

چه عاملی منجر می‌شود که در اجرای  سبک زندگی اسلامی با اشکال مواجه باشیم؟ چه مانعی در اجرای آن وجود دارد که به آن نمی‌پردازیم؟
همانطور که قبلاً هم عرض شد معتقدم با درست کردن اندیشه، اخلاق، تأثیر می‌پذیرد و در نهایت رفتار ما از اخلاق سرچشمه می‌گیرد. معتقدم ما برای انجام کار درست، می‌ترسیم و شجاعت لازم را نداریم. شجاعت اینکه به همسر خود ابراز محبت کنیم را هم نداریم. اصلاح بسیاری موارد زندگی آنقدر با فشارهای اجتماعی همراه است که می‌ترسیم انجام دهیم. الگوهایمان را عوض کرده‌ایم چون نظام ارزشی ما تغییر کرده است. لذا کار تا آنجا پیش می‌رود که برای اصلاح

تغذیه خود نیز منتظر چراغ‌ سبزهای اجتماع می‌مانیم و شجاعت لازم را نداریم.






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 8 = 13