سرگذشت یک مسلمان قبل از اسلام

خداوند متعال در قرآن کریم در اشاره به بشارت آمدن ختمی مرتبت، حضرت محمد مصطفی(ص) میفرماید: «اهل کتاب همانقدر که درباره خصوصیات فرزندانشان میدانستند، با خصوصیات پیامبر اسلام(ص) هم آشنا بودند.»
از اینرو ابوالفضل بیهقی، مورخ نامدار ایرانی نقل میکند: بزرگمهر حکیم، وزیر فرزانه انوشیروان، نخست مسلمانی بود که پیش از اسلام با خواندن وصف ویژگیهای پیامبر رحمت و مودت، حضرت محمد مصطفی(ص) در کتاب آسمانی مسیحیان به دین اسلام گروید و در راه باور خود کشته شد.بیهقی میگوید: «چون بوذرجمهر(بزرگمهر) حکیم از دین گبرکان دست برداشت که دین با خلل(وهن و فساد) بوده است و دین حضرت عیسی پیغمبر(ص) را برگزید. برادران دینی خود را سفارش کرد که در کتب خواندهام که آخرالزمان پیامبری خواهد آمد که نام او محمد مصطفی(ص) است و من اگر تا آنروز زنده ماندم و روزگار یافتم، نخست کسی باشم که به او بگروم و اگر مردم و زنده نماندم، امیدوارم که با امت او محشورم کنند، شما هم فرزندان خود را به پیروی از آیین آن حضرت همچنان وصیت و سفارش کنید تا رستگار شوید و اهل بهشت شوید.»
چون خبر این سفارش وزیر دانشمند و روشنفکر را به انوشیروان بردند، او ناراحت شد و به کارگزار خود نامه نوشت که فورا بوذرجمهر حکیم را با بند گران و غل و زنجیر به درگاه پادشاه بفرست.
چون بوذرجمهر حکیم را نزد سلطان رساندند، شاه از کرامات و بزرگی او گفت و خواست که توبه کند و دوباره به دین اجداد و پدران خویش بازگردد.
بزرگمهر در پاسخ گفت: «زندگانی شاه دراز باد. مردمان مرا حکیم و دانا و خردمند روزگار خواندهاند، پس چون من از تاریکی به روشنایی آمدم، دیگر به تاریکی نمیروم که در اینصورت فردی بیخرد باشم.»
شاه گفت: دستور دهم تا گردنت را بزنند. بزرگمهر در جواب گفت: «داوری که من پیش او خواهم رفت، عادل است و شاهد نمیخواهد و مکافات میکند. جزای بدکار را میدهد و رحمت خود را از تو دور خواهد کرد.»
این سخن، خشم شاه را سبب شد و دستور داد تا بزرگمهر را در شرایطی سخت زندانی کنند. به این ترتیب وزیر دانشمند دو سالی در زندان استقامت کرد و چون اطرافیان راز این پایداری را از او پرسیدند، بگفت: «که من در زندان برای خودم در این ۲سال خوراک و غذایی تهیه نمودم که از آن تغذیه میکردهام و آن هم شامل شش جز بوده است و هر روز قسمتی از آنرا میخوردم تا به اینگونه زنده و سالم ماندهام.
ابتدا به خدای عزوجل اعتماد کردم که هرچه خداوند خواسته است و تقدیر نموده، صحیح است. دوم اینکه به قضا و خواست الهی رضایت دادم(الهی رضا به قضائک). سوم لباس صبر و بردباری رغا پوشیدم(انا… مع الصابرین).
چهارم اینکه اگر صبر نکنم، باری سودا و ناشکیبایی را به خود راه دهم. پنجم آنکه خدای را شکر و سپاس میگویم که ممکن است برای یک آدمی از این وضع من، بدتر پیش آمده باشد و خلاصه ششم آنکه از خداوند باریتعالی ناامید نیستم(لا تقنطوا من رحمها…) زیرا که از این ساعت تا آن ساعت ممکن است فرجی حاصل شود(ان مع العسر یسرا).»
و چون خبر به انوشیروان رسید، دستور داد او را مثله کردند. به این ترتیب حکیم فرزانه، بیآنکه آخرین پیامبر خدا را ببیند، مسلمان شد و به دین او به دیدار حق شتافت.
محمد مشیری* *مولف و پژوهشگر حوزه دین
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید