فرا رسیدن دهه فجر، عید استقلال و آزادی، جشن فرار مزدوران استکبار جهانی از ایران اسلامی و بازگشت فرشته عدالت و آزادی، و پیروزی انقلاب اسلامی، بر مسلمین سراسر جهان و مبلغان گرامی، مبارک باد. «فَقُطِعَ دابِرُ القَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَالحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمِـینَ»^(۱)

یکی از نعمتهای خداوند به مردم ایران و جهان، پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ ش بود. انقلابی که با قیام دوازدهم محرّم (۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ش) به رهبری امام خمینی رحمه الله و روحانیّت آغاز شد و سرانجام تحوّلی شگفت در فکر و فرهنگ و سیاست و اقتصاد جهان پدید آورد و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ش. به پیروزی رسید. در جریان این تحوّل بزرگ اجتماعی، بار دیگر آوای قدسی «اَلْعِزَّهُ لِلّهِ» از زبان عالمی عارف و بیدار و مرجعی آگاه و فداکار شنیده شد و زلزله ای در ارکان استبداد و استعمار جهانی پدید آمد. کاخ دو هزار و پانصد ساله سلطنت در ایران فرو ریخت و کنگره های فراوانی از قصر بیداد جهانی تَرَک برداشت. صدای امام خمینی رحمه الله پژواک فریاد ابراهیم علیه السلام و محمّد صلی الله علیه و آله بود که از حلقوم مردی از قبیله خورشید به گوش جان بشریت رسید.
پیروزی انقلاب اسلامی، شیرین حادثه تاریخ معاصر در کام دین باوران ایران و جهان بود که بذر امید و نشاط و سازندگی و جهاد و آزادی و استقلال و حکومت الهی را در قلب میلیونها مسلمان و مستضعف جهان در داخل و خارج کشور افشاند و آرزوهای شیطانی آمریکا و انگلیس و شوروی آن روز را نقش بر آب کرد.

فریاد بلند «الله اکبر» در بیست و دوم بهمن ۵۷ در آفاق زمین و زمان طنین افکند، بانگ آزادی بود که از خاوران بر می خاست و فریاد مظلومیت بشریت بود که از نای جان ملت ایران به گوش می رسید. اعلام طوفانها بود و آتش فشان قهر ملتهای دربند، که با گرد آمدن بر محور ولایت فقیه، تبختر باختر نشینانِ ستمگر را هدف گرفته بود. توده های محروم جهان که آن روز با آوای قدسی امام رحمه الله بیدار شدند، هنوز هم به میثاق خود با خمینی بزرگ وفا دارند و یک لحظه در «حق بودن» خروش خمینی تردید نکرده و نمی کنند، گرچه انقلاب ریزش و رویش دارد و امروز برخی نامحرمان غاصب مقامات اجتماعی، عاشقان آوای امام را به آشتی با استکبار و لبخند در برابر جلاّدان جهانی فرا می خوانند.
هنوز هم سرود الله اکبر، خمینی رهبر، که آن روزها ساخته و از خانه، خانه ملت ایران پخش می شد، دلنشین ترین سرود ملت ایران و محرومان جهان است.
واژه، واژه این سرود با خون شهیدان انقلاب اسلامی ایران نوشته شده است و عصاره آرمانهای محرومان جهان در آن موج می زند. مخالفان انقلاب اسلامی بخواهند یا نخواهند، این سرود در عمق جان همه فرزندان خمینی بزرگ جا دارد و تارهای قلب محرومان لبنان و عراق و افغانستان و تاجیکستان و هند و پاکستان و بسیاری از نقاط جهان را به صدا در می آورد.
انقلاب اسلامی، به راستی مردگان گورستان سلطنت را حیاتی نوین بخشید، و شور نشور در جهان پدید آورد.
ایمان، آگاهی، آزادی، خودباوری، شجاعت، حماسه، ایثار، استقلال، نشاط و عاطفه و عدالت و ظلم ستیزی، مقدس ترین و محبوب ترین واژه های قاموس انقلاب ما بود، واژه هایی که هیچکدام برای بسیاری از تحلیل گران سیاسی امروز و تئوری پردازان پس از انقلاب اسلامی مفهوم نیست.
در فرهنگ انقلاب اسلامی واژه های ترس و یأس و کفر و شرک و استثمار، سرمایه داری و شاه و انگلیس و امریکا و صهیونیزم، منفورترین واژه ها بود؛ واژه هایی که امروز برخی مسئولان سیاسی به آن عشق می ورزند و برخی با آن انس گرفته اند، و می خواهند مردم مسلمان را هم با این مفاهیم شیطانی آشتی دهند.
مبلغان گرامی به عنوان وارثان اندیشه راستین خمینی کبیر، باید به کارگزاران سیاسی یادآوری کنند که:
انقلاب اسلامی جلوه ای از تفکر پیامبران الهی است و امت اسلامی هیچگاه از راه پیامبران دست نخواهد کشید.
انقلاب اسلامی، آرمان هزار و چهار صد ساله توده های محروم است و ملت مسلمان ایران و ملل مظلوم جهان هیچگاه از این آرمان کوتاه نخواهند آمد.
انقلاب اسلامی، صدای فطرت بشریت مظلوم است و این آوای مقدس هرگز خاموش نخواهد شد.
انقلاب اسلامی، جوشش سرخ سید الشهداست و این خون تا قیام قیامت از جوشش نخواهد ایستاد.
انقلاب اسلامی، شعله ای از مشعل عدالت خواهی «مهدی موعود علیه السلام » است و این شعله تا نابودی کفر و شرک و بیداد جهانی روز به روز گرم تر و درخشان تر خواهد شد.
بیگانگان و ریزشهای انقلاب اسلامی بدانند، امروز هم میلیونها جوانه در باغ انقلاب اسلامی در حال رویش است.
شعارهای انقلاب اگر از نوارها و برخی در و دیوارها پاک شده اند، در ذهن و قلب میلیونها انسان ستمدیده از نظام استکبار می درخشد. استکبار و صهیونیزمِ پنهان در زیر نقاب سازمان ملل به اصطلاح متّحد، نمی توانند فرزندان خمینی را فریب دهند. آرمانها و استانداردهای مصوّب این سازمانها با فرهنگ و معیارهای انقلاب اسلامی فرسنگها فاصله دارد و واژه توسعه و پیشرفت با مفهوم غربی آن هرگز در شعارهای مردم نبوده و نیست. مردم هنوز هم استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را می خواهند، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد!

روحانیت و خطرهای امروز
روحانیت متعهد و آگاه مسئولیت بزرگ پاسداری از فرهنگ انقلاب اسلامی را بر عهده دارد. رسالت جهاد فکری و فرهنگی بر دوش حوزه ها و وارثان خطّ سرخ پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام است. مرزبانان فرهنگ انقلاب اسلامی امروز با مجموعه ای از آفات و خطرات مواجه اند:
خطر کفر و شرک عقیدتی؛
خطر ارتجاع از فرهنگ توحیدی؛
خطر تعرّب پس از هجرت و ارتداد سیاسی؛
خطر جهل و بی خبری از مبانی تفکّر اسلامی؛
خطر ترک دو فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکر؛
خطر ظهور بدعتها؛
خطر تغییر بینش و آرمانهای الهی؛
خطر رفاه زدگی مسئولان؛
خطر تحریف اندیشه انقلاب اسلامی؛
خطر تحریف تاریخ انقلاب اسلامی؛
خطر غفلت از دشمنان خارجی و داخلی و حیله ها و نیرنگهای آنان؛
خطر تحجّر و جمودگرائی؛
خطر التقاط و نواندیشی و پلورالیسم مذهبی؛
خطر فراموشی فرهنگ قرآن در غوغای مسابقات ورزشی و دلارگرایی؛
خطر مهجوریّت سنت و احادیث نبوی در لابلای تئوریهای غربی؛
خطر اختلاف و پراکندگی امت، زیر شعار ملی گرایی و دموکراسی؛
خطر سلطه قوانین و معیارها و استانداردهای کفار بر بلاد اسلامی؛
خطر یأس و ترس و بی اعتمادی در روابط اجتماعی؛
خطر گسترش فقر و گرسنگی عمومی.
شناخت استکبار جهانی به عنوان دشمن اصلی، شناخت اهداف و شگردهای آن، و شناخت راهکارهای جهاد و مبارزه و دفاع از فرهنگ انبیاء علیهم السلام و ایمان و صبوری، شرط موفقیت در نگهبانی از فرهنگ انقلاب اسلامی است.

ارکان انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی سه رکن اصلی داشت: مکتب، رهبر، مردم.
برخی خطرها، رکن اوّل؛ یعنی، اندیشه و ایدئولوژی انقلاب اسلامی و تفکر قرآنی را تهدید می کند و آرمانهای انقلاب اسلامی را از فرزندان امت می گیرد.
برخی آفتها، رکن دوم انقلاب، و مهم ترین عنصر تأثیرگذار بر وحدت اجتماعی؛ یعنی، رهبری و حوزه های علوم اسلامی را از مردم جدا می کند و از کارایی می اندازد.
برخی آسیبها، توان حرکت و اقدام را از رکن سوم انقلاب؛ یعنی، مردم سلب می کند.
گسترش فقر و فساد از یک سو و تشدید رفاه زدگی و مصرف گرایی و تقویت حرص و آزمندی، دست و پای مبارزان را می بندد. گروهی به دلیل فقر و فشار زندگی از انجام وظایف الهی و اسلامی باز می مانند و گروهی به دلیل غوطه ور شدن در رفاه و فساد، انگیزه ای برای دفاع از محرومان و مستضعفان ندارند.
روحانیت از یک سو، مسئول آموزش، تبلیغ و اطلاع رسانی و انتقال معارف وحیانی به امت اسلامی و جامعه بشری است. از سوی دیگر وظیفه پاسداری از وحدت و هماهنگی امت را حول محور قرآن و عترت بر عهده دارد و از سوی سوم، باید انیس و امین محرومان باشد تا دین را به دنیا نفروشند و از سلطه نامحرمان و مرّفهان بی درد بر اموال و سمتهای اجتماعی جلوگیری کند. گرسنگی مظلومان و شکمبارگی ظالمان را بر نتابد، تا امید عدالت از قلبها رخت برنبندد و فرهنگ انقلاب اسلامی تداوم یابد.
«یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامِـینَ بِالقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَلَوْ عَلی أَنْفُسِکُمْ أَوِ الوالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِـینَ إِن یَکُنْ غَنِـیّاً أَوْ فَقِـیراً فَاللّهُ أَوْلی بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوی أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِـیراً»^(۲)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! کاملاً قیام به عدالت کنید. برای خدا شهادت دهید، اگر چه [این گواهی] به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد؛ [چرا که] اگر آنها غنی یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوی و هوس پیروی نکنید؛ که از حق، منحرف خواهید شد. و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است.»

---

پی نوشت :

۱) انعام/ ۴۵٫
۲) نساء/ ۱۳۵٫