ازدواج با زنان یهودی و مسیحی جایز است با زنان شیعه نه!

یکی از مفتی‌های سلفی به نام ابوبکر حنبلی از اعضای شورای علمای مصر فتوایی صادر کرده مبنی بر آنکه ازدواج با اهل کتاب مانند مسیحیان و یهودیان جایز اما ازدواج با رافضی‌ها (شیعیان) حرام است.

در خصوص یکی از فتاوای تازه صادر شده و عجیب از سوی وهابیت با حجت الاسلام علی امیرخانی، پژوهشگر پژوهشگاه اهل البیت (ع) در دانشگاه قرآن و حدیث به گفتگو نشسته ایم؛ گفتگوی ما را با این کارشناس ارشد مذاهب اسلامی می خوانید:

IMG16491592

به تازگی فتوای شاذ و نادری از وهابیت مبنی بر حرمت ازدواج مسلمانان با زنان رافضی (شیعه) شنیده شده است؛ لطفا این مساله و چرایی آن را تشریح بفرمایید.

بله، یکی از مفتی های سلفی به نام ابوبکر حنبلی از اعضای شورای علمای مصر فتوایی صادر کرده است مبنی بر این که ازدواج با اهل کتاب(کافر کتابی) مانند مسیحیان و یهودیان جایز است اما ازدواج با رافضی ها (شیعیان) حرام است به دلیل اینکه آنها(شیعیان) بودایی هستند!

این فتوای یک مفتی مصری است که تفکر سلفی دارد و از باب تکفیر وارد این موضوع شده است یعنی ابتدا روافض (شیعیان) را تکفیر کرده، سپس آنها را از اهل کتاب و کافر کتابی هم بدتر دانسته است و تحلیل وی هم (لأنّهم بودایی) روافض بودایی هستند، است یعنی این فرد شیعیان را مانند بوداییان و هندوها و لائیک ها شمرده است در حالی که معیارهایی که برای کفر وجود دارد، اتفاقا در شیعه نیست چرا که تمام مولفه های اسلام را می پذیرد.

مهمترین مولفه ای که میان کافر و مسلمان تمیز می دهد و در واقع نشانگر مسلمان بودن است، چیست؟

دو معیار در اینجا برای مسلمان شمردن فرد در اسلام تعریف شده است؛ نخست شهادت به توحید و پذیرفتن آن به قلب و زبان و دیگری هم شهادت به رسالت حضرت محمد (ص)، که شیعه هر دوی این موارد را می پذیرد. اما اینکه وهابیت شیعه را تکفیر می کند، به دلیل حقد و کینه و بغضی است که نسبت به آنها دارد.

آیا می توان پاسخ مستدلی و متقنی بر فتوای یاد شده از سوی وهابیت، اقامه کرد؟

بله؛ این شبهه را می توان در دو مرحله پاسخ داد؛ نخست آن که فرض بگیریم که طبق فتوای وهابیت، شیعه کافر باشد، با این حساب چه تفاوتی است میان کفار اهل کتاب و شیعه کافر؟! اگر کفار اهل کتاب اعتقاد به توحید و خدا و پیامبر خود و شریعتی خاص دارند، شیعه نیز اعتقاد به توحید و خدا و پیامبر خود (ص) و شریعت اسلام دارد و اگر آنها در دین خود محدودیت هایی دارند و لاابالی نیستند، شیعه هم همین طور است، پس با چه حرف منطقی و معقولی شیعه را کافر و بدتر از کفار اهل کتاب حساب می کنید؟! آیا این دلیلی جز حقد و کینه و بغض با شیعه دارد و این مساله مصداق آن سخن نیست که حب و بغص انسان را کر و کور می کند؟

این پاسخ در صورتی است که ما با وهابیت همراه شده و شیعه را کافر بدانیم در حالی که شیعه کافر نیست و این مساله ثابت شده است که به آن اشاره می شود.

اما پاسخ دومی که می توان به وهابیت در خصوص صدور این فتوا داد آن است که هیچ یک از ملاک های تکفیر را در شیعه نمی توان یافت؛ ملاک اسلام در سیره رسول (ص) و مسلمانان و در فرمایشات آن حضرت (ص)، اظهار شهادتین است.

به طور مثال در این زمینه می توان به ماجرای فتح مکه توسط مسلمانان اشاره کرد که به صورت اجماعی در منابع شیعه و سنی ذکر شده است با این مضمون که وقتی پیامبر (ص) و مسلمانان به سمت مکه می آمدند، کفار مکه به سردمداری ابوسفیان در مقابل آنها تشکیل دادند؛ وقتی کفار با خیل عظیم مسلمانان مواجه شدند و دیدند تعداد آنها بیشتر است و با خود تحلیل کردند در جنگ های قبلی که تعداد آنها(مسلمانان) کمتر بود، مسلمانان پیروز می شدند چه رسد به آن که امروز تعداد نفرات آنها بسیار بیشتر است.

از این رو کفار به ناچار شمشیر را در غلاف کردند و همین ابوسفیان و یارانش که کینه از رسول خدا (ص) در دل داشتند، بدون تمایلی اظهار کردند ما می خواهیم مسلمان شویم و به ظاهر ایمان آوردند و شهادتین را به زبان جاری کردند. پیامبر (ص) با این که می دانستند این اظهار اسلام و مسلمانی از روی ظاهر است و آنها در دل ایمان نیاورده اند، اما فرمودند هر کس شهادتین را بر زبان جاری کرد، مسلمان است. یعنی جان و مال و ناموس او محفوظ است و با همین دو جمله هر چند ابراز ظاهری، فرد مسلمان محسوب می شود.

با این بیان، باید به وهابیت گفت شیعه نه تنها شهادتین را باور دارد و بر زبان جاری می کند، بلکه اصول اساسی اسلام و احکام آن را قبول دارد لذا شما با چه معیاری شیعیان را تکفیر می کنید!

البته وهابیت معتقد است آن چه موجب خروج شیعیان از اسلام شده است، انکار خلفا و خلافت و صحابه آنهاست؛ در پاسخ به این مساله نیز باید گفت وهابی ها حتی کتاب های کلامی و اعتقادی خود را قبول ندارند چرا که بر اساس آنها، خلافت و امامت را جزو فروع دین است (هر چند شیعه امامت را جزو اصول دین برمی شمارد) و البته تمام مسلمانان جز شیعه، خلافت را از فروع دین می دانند. بنابراین اگر شیعه با دیگر مسلمانان بر سر این مساله اختلاف دارد، این اختلاف بر سر یکی از مسائل فروع دین است و اختلاف در فروع دین میان مسلمانان، موجب خروج دین و کفر نمی شود. لذا دلیل صدور چنین فتاوایی چیزی جز تعصب و کینه نیست.

هدف پنهان و در واقع پشت پرده این قبیل حرکت ها از سوی وهابیت چیست؟

هدف از چنین اقداماتی، ایجاد حساسیت نسبت به شیعیان است به حدی که شیعه را در جوامع اسلامی منزوی کنند و رفت و آمد مسلمانان را کاملا با شیعه منقطع کنند. وهابیت در این زمینه از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کند و تا جایی پیش می رود که یهودی های صهیونیست را برتر از شیعه مسلمان می خواند!






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


4 + = 6