آیتالله عطاردی؛ سرمشقی شایسته در روزگار فقر معرفت/ مسئولیت رسانهها در معرفی شخصیتها
شخصیتهای تراز اول رسانهای باید چشم و گوششان را برای شنیدن نواهای خاموش که میتواند راهی پر تلألؤ در این فضای ظلمتزده باشند، بگشایند و دنیای تشیع و جهان اسلام را با شخصیتهایی همچون مرحوم استاد عطاردی بیشتر آشنا کنند.
در کشوری که میلیاردها تومان پول خرج بسیاری از کارهایی که یک هزارم این اثر را برای فرهنگ و تمدن این کشور ندارد میشود، چرا باید شخصیتهایی مثل جناب استاد عطاردی در یک گوشه انزوا و در یک عسرت و تنگدستی مالی، آن هم برای تحقیق و تتبع فرهنگ بالابلند شیعی روزگار بگذرانند.
این جای سؤال و جای انتقاد و اعتراض به همه کسانی دارد که در این زمینه مسئولیتی داشته و دارند. آنها هستند که باید با چراغ گرد شهر بگردند و این مردان مرد را پیدا کنند.
حجتالاسلام و المسلمین ناصر نقویان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) به بیان نکاتی در مورد جنبههای مختلف فعالیتها و شخصیت علمی مرحوم آیتالله عطاردی پرداخت و در این رابطه بر نقش رسانهها در معرفی چنین شخصیتهایی تأکید کرد. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
ایکنا: جناب آقای نقویان از ابعاد شخصیت آیتالله عطاردی آن گونه که برای شما نمود یافته است، بفرمائید.
من ابتدا تشکر میکنم از دوستانی که زحمت تهیه یک شرح حال و بیوگرافی اجمالی از یک شخصیت کمتر شناخته شده و یکی از بزرگان و نادرههای دوران را تحمل میکنند و او را با ابزاری که امروز در دستشان است، به مشتاقانش معرفی میکنند. بایستی از همه کسانی که در این زمینه زحماتی را متحمل میشوند، تشکر کرد و اجر اصلی آنها هم با صاحب این معارف است.
جناب استاد عطاردی فکر میکنم یکی از شخصیتهای کمنظیر روزگار ما بودند، اگر چه تاریخ علم و علمای شیعه نمونههای دیگری را در این آسمان و در این کهکشان پرستاره دارد، اما در روزگار ما که به یک معنا روزگار فقر معرفت و علم میشود اسم آن را گذاشت و در این زمینه کمتر کسانی به یک مرحله رشد و بلوغ نهایی میرسند و یک روزگار کمبرکت و ابتری میشود واقعاً آن را نام گذاری کرد فکر میکنم که جناب استاد عطاردی یکی از شخصیتهای والایی است که میتواند برای پژوهندگان و طالبان دانش در این زمینه الگو و سرمشق و نمونه خوبی باشد؛ شخصیتی که از لغت گرفته تا ادب، تا تاریخ، تا روایت و تا سیره ائمه(ع) تحقیقات و تتبعات در خور توجه و شایسته تأمل دارد.
بعضیها مطالبی مینویسند؛ خیلی جسته گریخته و صوری و ظاهری، اما کتب ایشان به خصوص در بخش مسانید اهل بیت(ع) از امیرالمؤمنین(ع) تا انتها، کار یک شخص عادی نمیتواند باشد یعنی روایات و تاریخ و شرح حال و مسانیدی که ایشان جمع کرده است همه گویای این امر است.
ایکنا: البته باید این را هم توجه داشته باشیم که ایشان از بیش از نیم قرن گذشته که امکانات امروزی در دسترس بشر نبود کار خود را آغاز کرده است!
بله، این نکته مهمی است. ایشان در همان شرایط گاهی برای پیدا کردن یک مطلب به کشورهای مختلف و شهرهای گوناگون و کتابخانههای فراوانی سرکشی کرده است. یادم هست یک زمان خدمت ایشان بودیم و یکی از عزیزان میفرمودند که در تابستانهای گرم بدون داشتن لوازم خنککننده با یک بادبزن مشغول نوشتن و استنساخ مطالب بودند و خداوند البته پاداش یک چنین شخصیتهایی را در آن دریای رحمت و کرامت خودش خواهد داد. اما این میتواند برای ما و امروزیها یک الگوی زیبا و نمونهای باشد که میشود حتی با کمبود امکانات و نبود بسیاری از ابزار و وسایل به یک کار بزرگ دست زد و نتیجه و میوه شیرینی را برای آیندگان به ارمغان گذاشت.
ایکنا: اشارهای به گستره فعالیتهای علمی ایشان داشتید، توضیحات بیشتری در این مورد بفرمائید.
همین طور که اشاره شد گستردگی تتبعات ایشان از روایات و مسانید گرفته تا لغت، ادبیات و سیره را در بر میگرفت و این سیرهنگاری حتی افرادی را هم که برای ما خیلی افراد موجهی نیستند مانند هارون الرشید و فرزندش مأمون شامل میشد. همین طور که میدانید ایشان یکی از کارهای اصلیاش تاریخ و فرهنگ خراسان بوده و حتی مناطق جغرافیایی خراسان بزرگ را بررسی و تتبع کردهاند. ایشان در این رابطه حتی به سیره و شخصیت افرادی مثل مأمون و هارون الرشید نیز پرداختهاند؛ به خصوص که دوران مأمون دوران مشعشع تمدن اسلامی بوده و بسیاری معتقدند که مأمون دانشمندترین شخصیت بنیعباس بوده است. به همین خاطر هم جناب استاد عطاردی در مباحث و تتبعات خود حتی به این بخش هم پرداخته است.
از طرف دیگر در تاج العروس که کتاب لغوی بزرگی است به رجال آن پرداخته است. این خود یک تحقیق و تتبع جداگانهایست که از شدت علاقه این مرد به استخراج شخصیتهایی که در تاریخ علم و فقه و ادب و اخلاق این فرهنگ و تمدن بزرگ اسلامی، اعم از شیعه و اهل سنت مؤثر بودهاند، نشئت میگیرد و ایشان خود را ملزم دیدند که به شرح حال و تراجم این افراد بپردازد.
یکی دیگر از کارهای ایشان تصحیح و تحقیق ویژهایست که راجع به نهجالبلاغه و مسانید آن و احیاناً خطبی که ممکن است از قلم مرحوم سید رضی افتاده باشد داشتهاند و در این زمینه تحقیقات قابل توجهی دارند.
یکی دیگر از آثار نامبردار ایشان بررسی شرح احوال مرحوم امامزاده واجب التعظیم جناب عبدالعظیم حسنی است که اولین تألیف ایشان بوده است. این اثر مرحوم آیتالله عطاردی مورد توجه شخصیتی مثل شیخ آقابزرگ تهرانی قرار گرفته است. شیخ آقابزرگ را محققین میدانند که … گفت «نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد» … اگر تحقیقی و تألیفی مورد توجه یک چنین شخصیتهای بزرگی و مثل مرحوم آیتالله عظمی مرعشی نجفی قرار بگیرد حکایت از عمق تتبع و توجه نویسنده دارد.
ایکنا: اما متأسفانه ایشان چندان در نزد عموم جامعه شناخته شده نیستند. علت این امر را چه میدانید؟
بله، با همه گستردگی زحمات و تحقیقات این مرد، تنها جای تأسف و نگرانی همین است که چرا فروغ و تلألؤ چنین ستاره درخشانی در روزگار ما برای مردم خیلی مشخص نبود و بعد از مرگ و رحلت او تازه اندک اندک حتی روحانیون و حوزههای علمیه و طلاب علوم دینی دارند با اسم این انسان بزرگ آشنا میشوند.
این مسئله زمانی بیشتر متأثرکننده میشود که بشنویم که یکی از نزدیکان او در همین روزهای برپایی مجالس ایشان به من میفرمود رفته بودم کتابی از ایشان بگیرم و گفت فلانی من مجبورم که پول این کتاب را از شما بگیرم، به خاطر این که با همین پولها و اندک درآمدی که از فروش این کتب دارم، زندگی میکنم. حتی میگفت که برای پرداخت ماهیانه پرستاری که این اواخر میآمد و ایشان را دیالیز میکرد در تنگنا و عسرت بود.
باید پرسید که در کشوری که میلیاردها تومان پول خرج بسیاری از کارهایی که یک هزارم این اثر را برای فرهنگ و تمدن این کشور ندارد میشود، چرا باید شخصیتهایی مثل جناب استاد عطاردی در یک گوشه انزوا و در یک عسرت و تنگدستی مالی، آن هم برای تحقیق و تتبع فرهنگ بالابلند شیعی روزگار بگذرانند.
این جای سؤال و جای انتقاد و اعتراض به همه کسانی دارد که در این زمینه مسئولیتی داشته و دارند. آنها هستند که باید با چراغ گرد شهر بگردند و این مردان مرد را پیدا کنند؛ چون مناعت تبع و بزرگواری روحی آنها هرگز اجازه نخواهد داد و نمیدهد که خودشان را در معرض دید و درخواست قرار بدهند. این همچنین یک استغفار بزرگ برای امثال ماها به جا میگذارد که بدانیم چه خبط و خطاهایی در این زمینه انجام دادهایم؛ به خصوص رسانهای مثل صدا و سیما.
صدا و سیمایی که برای بزرگ کردن یک ستاره سینما، یک بازیکن فوتبال، یک خواننده، یک موزیسین و حتی آدمهایی که در آن حد از افتخار و هنرآفرینی نیستند، مثل یک بازیگر تازه به دوران رسیده، چه هزینههایی میکند، چه برنامههایی میگذارد و آدمهایی را که اصلاً قد و قامت بلندی ندارند یکشبه و یکروزه به چه بالابلندیای میرساند، اما متأسفانه چنین شخصیتهایی و خورشیدهای درخشانی و آنهایی که یک جهان هستند بنشستهاند در گوشهای؛ آنها بیخبر و اینها هم بدون عرضهکنندگی خود. در نهایت این خجلت و شرمندگی برای امثال این رسانهها تا ابد خواهد ماند که چرا چنین کوتاهیهایی کردهاند.
نمونه دیگر این مسئله مرحوم آیتالله سیدمجتبی موسوی لاری بود که او هم حدود یک سال است رخ در نقاب خاک کشیده است. او هم شخصیت بینظیر و منحصر به فردی بود که با کتابهایش و خون دل خوردنهایش دهها هزاران نفر از بیش از ۱۱۰ کشور را مورد آموزشهای اسلامی قرار داده بود و بسیاری از پرتو آثار او به اسلام و تشیع گرویده بودند. افراد مختلفی از کشورهای مختلف به مرکز ایشان آمده بودند؛ از اساتید بزرگ دانشگاه مثل پرفسور حامد الگار گرفته که با کتابهای ایشان به شیعه پیوسته است تا شخصیتهای عادی کوچه و بازار، اما حتی دریغ از یک برنامه تلویزیونی برای ایشان. البته مسئولین و آشنایان به این امور میدانند که برای چنین برنامههایی در مورد یک چنین شخصیتهایی باید شخص اول مسئول و مسئول تراز اول یک مؤسسه درخواست کند و نه این که مسئول رده پائین از آن آقا درخواست کند و مسلم آن آقا هم چنین اجازهای نخواهد داد.
چطور است که مسئولین برای حضور در صحنه ساخت یک سریال حاضر میشوند که معلوم نیست چقدر ارزشمند است، یا در دفتر کارشان دعوت میکنند اما برای حضور در منزل و محفل علمی این اشخاص حتی دریغ از یک تلفن … . اینها نگرانیهایی است که جامعه علمی و دانشگاهی و حوزوی ما را رها نخواهد کرد.
مسئولین ما، شخصیتهای تراز اول رسانهای ما باید من بعد چشمشان را بیشتر باز کنند و گوششان را برای شنیدن نواهای خاموش که در گوشه و کنار میتواند یک راه پر تلألؤ و نورانی در این فضای ظلمتزده باشند، بگشایند؛ تا انشاءالله برای بعدیها و شخصیتهایی که در این زمینه قطعاً به روزگاران به دوران خواهند آمد دیگر این مسیر بسته نباشد و مردم ما، جوانهای ما، طلاب و روحانیون ما با این شخصیتها و بلکه دنیای تشیع و جهان اسلام با چنین شخصیتهایی بیشتر آشنا باشند.
همچنان که عرض کردم میبینید که در سایر مقولات همهی دنیا فلان بازیگر را میشناسند، فلان خواننده را باهاش آشنا هستند، با فلان بازیکن ورزشی خوب انس دارند و حتی بعضی از شخصیتهای علمی سایر ملل را خوب میشناسند. امروز چه کسی است که ویکتور هوگو را نشناسد؟ چه کسی هست که اسم انیشتین را نشنیده باشد؟ و چه شخصی است که با شکسپیر یا بعضی از نوشتههای او آشنا نباشد؟ و چطور است که ما در مجموعه خودمان و در این گنجینه بزرگ شیعه شخصیتهای بسیار کمنظیر و گاهی بینظیری داریم ولی در خود کشور ما این شخصیتها غریب و مهجور و ناشناختهاند؛ چه رسد به دنیای اسلام و بلکه همه عالم!؟
امیدوارم انشاءالله این گونه مصاحبهها و پخش تراجم و شرح احوال این شخصیتها یک تلنگری برای ماها باشد که در یک خواب غفلت به سر بردهایم و من بعد این نگرانیها را انشاءالله از جامعه علمی و فرهنگی خودمان بزداییم.
ایکنا: به طور مشخص چه پیشنهادی در این زمینه دارید؟
من فکر میکنم که راجع به شخصیت کمتر شناخته شده اخلاقی و معرفتی ایشان اگر در حوزه و دانشگاه و حتی در بعضی از شبکههای صدا و سیما جلساتی گذاشته شود و افرادی که از نزدیک با ایشان حشر و نشر و انس و الفتی داشتهاند شخصیت ایشان را بیشتر معرفی کنند.
ایکنا: در مورد فعالیتها و اقداماتی که در راستای فعالیتهای علمی مرحوم آیتالله عطاردی و با استفاده از میراث علمی ایشان میتواند انجام شود، چه پیشنهادی دارید؟
برخی از مباحث ایشان تخصصی است. برای مثال در بخش لغت، در بخش شعر و ادبیات، که برای مثال در مورد ترکیببند سروش اصفهانی، رباعیات محمدرضا نوعی و سرودههای ادیب نیشابوری کارهایی انجام داده است، در بخش جغرافیای خراسان و … در این قسمتهایی که ایشان ورود تخصصی داشتهاند، اگر نشستها و همایشها و برنامههایی گذاشته شود و با یک تبلیغات گسترده، افرادی که در این زمینهها تحقیق و تتبع خوبی داشتهاند و به خصوص در تألیفات ایشان تحقیقات داشتهاند، برای جویندگان و طالبان این مباحث سخن بگویند و جلساتی این چنینی گذاشته شود و عمق تحقیقات ایشان موشکافی و بیان شود قطعاً در زمینه ترویج و انتشار زحماتی که ایشان کشیده است مؤثر خواهد بود و یک نوع شکفتگیای در این مباحث پیش خواهد آمد و زمینه را برای محققان بعدی قطعاً آمادهتر خواهد کرد.
ایکنا: در پایان اگر سخنی دارید بیان بفرمائید.
من به همین بخش کوتاه و وجیزه عرایض اکتفا میکنم و البته من جزء پائینترین افرادی خواهم بود که در این زمینه عرایضی داشتهام و شخصیتهایی که بیشتر و از نزدیک با ایشان انس فراوانتری داشتهاند میتوانند مطالب دقیقتر و عمیقتری را برای طالبان و پژوهندگان بفرمایند و همه ما هم استفاده خواهیم کرد. تشکر مجدد میکنم از عزیزانی که این توفیق را و مجال را برای حقیر فراهم فرمودند.
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید