وظایف مدیران و مبلّغان در برابر خانواده (قسمت اول)

 

 

 

 

 

 

پیامبر(صلی الله علیه وآله) هنگام مواجهه با مانع سازی همسران، ابتدا به تبیین راه حق و باطل می پردازد. و به این ترتیب به آنها توضیح می دهد که: جمع بین توسعه زندگی و بهره گیری از زندگی و زینت ها و همسری پیامبر و زندگی در خانه اش جمع شدنی نیستند.


الف) آموزش و تبیین حق

 

سیره پیامبران آکنده از این روش است. تنها به عنوان نمونه به مورد ذیل اشاره می کنیم:

(( وَ وَصَّى بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یَعْقُوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنیهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدی قالُوا نَعْبُدُ إِلهَکَ وَ إِلهَ آبائِکَ إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ))؛[۱] و ابراهیم و یعقوب (علیهما السلام) پسران خود را به آن [آیین] سفارش کردند که این پسران من! در حقیقت خدا برای شما این دین را برگزیده است، پس نمیرید، مگر در حالی که مسلمان باشید. آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید (شما) شاهد بودید؟ وقتی که به پسرانش گفت: پس از من چه چیز را می پرستید؟ گفتند: معبود تو و معبود نیاکانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق(علیهم السلام) را می پرستیم و ما تنها تسلیم او هستیم.

مفسّران در ذیل این آیات به حقوق متقابل پدر و فرزند پرداخته اند.[۲] اما روشن است که زندگی این اشخاص به عنوان پیامبران الهی و رهبران دینی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این رهبران خانواده های خود را آموزش می دهند و در حساس ترین لحظات (هنگام مرگ) آموزه های خود را به صورت پند و وصیت مورد تأکید قرار می دهند.

پیامبر(صلی الله علیه وآله) هنگام مواجهه با مانع سازی همسران، ابتدا به تبیین راه حق و باطل می پردازد. و به این ترتیب به آنها توضیح می دهد که: جمع بین توسعه زندگی و بهره گیری از زندگی و زینت ها و همسری پیامبر و زندگی در خانه اش جمع شدنی نیستند. همین طور هر یک از دو طیف (دنیا ـ آخرت) را مقید به طرف دیگر می کند و منظور از اراده حیات دنیا و زینتهایش اصل قرار دادن آن است؛ چه آخرت را هم اراده کنند یا نه. و مراد از اراده حیات آخرت هم اصل قرار دادن ا در تعلق قلب به آن است، چه توسعه دنیوی ایجاد شود یا نه.[۳]

پی نوشت:

[۱]. بقره / ۱۳۲ ـ ۱۳۳٫

[۲]. تفسیر الکاشف، محمد جواد مغنیه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ ق، ج۱، ص۲۰۹٫

[۳]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۰۵٫






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


+ 5 = 11