برترین جوانان بهشتی

در این مقوله به ذکر۲ روایت اکتفا میکنیم
الف :پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : خیر رجالکم علی ابن ابیطالب و خیر شبابکم الحسن والحسین وخیر نسائکم فاطمه بنت محمد – بحار/۳۸/ص۹
در این روایت پیامبر بهترین افراد را معرفی میکنند .
در جامعه امروزی ما در دنیا برترین ها و ترین ها را به مردم معرفی می کنند و گاهی در این زمینه کتابهایی مثل کتاب های رکوردها و ترینها نوشته میشود ودر سینما – اینترنت وشبکه های ماهواره ای و اجتماعی الگوهایی به جوانان معرفی میکنند و جوانان امروزی دنبال الگوی میگردند و گاهی در مسیر الگو گیری الگوهای غلط و کاذبی را به آنها معرفی میکنند.
پیامبر برای ما الگوهایی را معرفی کردند که تا قیام قیامت به عنوان الگوهای مادی و معنوی – دنیایی و آخرتی مطرح میباشند ولی میبینیم که در بعضی جوامع در معرفی آنها سهل انگاری یا غفلت یا غرض ورزی صورت میگیرد وبه طبع مردم دنبال الگوهای کاذب حرکت میکنند .الگوهایی چون زنان فاسد – مردان بد کاره –تئوریسینهای غربی و…
پیامبر اکرم بهترین الگوها را اهل بیت خود معرفی می فرمایند، اهل بیتی که تا قیام قیامت میتوانند برای همگان به عنوان سرمشق ونمونه باشند .
ب :پیامبر :الحن والحسین سیدا شباب اهل الجنه –مسند احمد حنبل/ج۴/ص۸ –امالی صدوق/ص۱۱۲
در این روایت نیز سیادت و آقایی امام مجتبی و ابی عبدالله ذکر گردیده است .
در اینجا چند نکته حائز اهمیت است :
اول اینکه شباب الجنه از مرد و زن چه ویژگیهایی دارند
دوم :ابی عبد الله به عنوان آقای جوانان ، آن صفت و ویژگی را چقدر دارا می باشند؟
حال به ویژگیهای اهل بهشتدر قرآن و روایات اشاره میکنیم تا ببینم ابی عبدالله چقدر این صفات را دارا می باشند
ابتدا به ۴ آیه از آیات قرآن که ناظر به ابی عبدالله می باشد اشاره می کنیم :
۱-۵:ان الابرار لفی نعیم/۱۳ انفطار
امام باقر علیه السلام فرمودند : ابرار و نیکان ما هستیم و فجار و نافرمانان دشمنان ما می باشند / تفسیر البرهان ذیل آیه
پس یکی از صفات بهشتیان صفت بر و نیکویی میباشد که ابی عبدالله در حد اعلی این صفت را دارا می باشند . میتوان در این زمینه مثالهایی از زندگی اجتماعی اهل بیت زد .
۲-۵:فاالذین هاجرو و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی وقاتلوا وقتلوا لاکفرن عنهم سیئاتهم ولادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار / ال عمران۱۹۵
یکی از صفات مومنان در این آیههجرت از نقطه باطل برای حفظ دین و جهاد در راه خدا می باشد که ابی عبدالله این ویژگی را در مرتبه اعلی داشت به طوری که نه تنها از جان خود بلکه از هر چه داشت در راه خدا و حفظ دین جد بزرگوارشان گذشت
۳-۵ لئن اقمتم الصلاه و آتیتم الزکاه وآمنتم برسلی ….لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار /مائده۱۲
در این آیه نیز از جمله صفات بهشتیان اقامه نماز وایتائ زکات معرفی شده و حضرت این صفت را نیز در مرتبه کمال خود داشتند به طوری که از نماز جماعت در میدان کارزار و مقابل دشمن نگذشتند و این درس را به همگان دادند که نماز به عنوان یک پایه و اساس دین باید سرمشق همگان باشد.این توصیه را امامان دیگر ما نیز داشتند و در این زمینه داستانهای زیادی از جمله نماز امیرالمومنین در میدان جنگ وسفارش به نماز امامان خصوصا امام علی و امام صادق در آخرین لحظات عمر شریفشان اشاره کرد .
در آیات فراوان دیگری نیز اهمیت نماز آمده واز نماز به عنوان یک امری که انسان را از گناه و زشتیها باز می دارد نام برده شده است(ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر /۴۵عنکبوت)
در سوره مائون میخوانیم ک فویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون …وای بر نماز گزاران کسانی که در نماز سهل انگارند .
اینجا نکته ظریفی دارد که چرا خداوند نمی فرماید وای بر آنهایی که نماز نمی خوانند؟ جواب اینکه آنها سرنوشتشان معلوم است-آتش و غضب الهی . بله بی نمازی انسان را به غضب الهی دچار می کند.بهشتیان از جهنمیان سوال میکنند : چه چیز باعث جهنمی شدن شما شد؟جواب می دهند :قالو لم نک من المصلین /۴۳مدثر
۴-۵: ان لله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون /توبه۱۱۱
در این آیه از قرآن نیز یکی دیگر از صفات بهشتیان جهاد در راه خدا است که چه کشته شوند یا بکشند جایگاه آنها در بهشت خواهد بود. ابی عبدالله نیز این صفت را به نحو اکمل و اتم داشتند به طوری که در راه خدا نه تنها از جان خویش بلکه تک تک عزیزانش در راه خدا به شهادت رسیدند و اهل بیتش اسیر دشمن گردید وهر چه داشت در راه خدا داد .
آیات در این زمینه فراوان است ولی چون بنا بر اختصار است به همین مقدار اکتفا شده و به سراغ روایات می رویم .

صفات متقین:
در نهج البلاغه مولا علیه السلام نیز صفات بهشتیان ذکر گردیده.
در خطبه متقین۱۹۳ حضرت صفات متقین و اهل بهشت را ذکر میکنند که این صفات باز به نحو اتم و اکمل در ابی عبد الله وجود دارد. حضرت میفرمایند :
اما المتقون فیها هم اهل الفضائل /متقین دارای فضیلتهای برترند .توضیح: رفتار و منش ائمه در زندگی فردی و اجتماعی به گونه ای بود که زبانزد همگان بود حتی دشمنان آنها نیز این فضائل را ذکر میکردند
چند نمونه:معاویه بارها و بارها از فضائل علی صحبت کرد حتی در زمانی که بعضی افراد بدگویی و سب علی رادرجلو معاویه به خاطر خوش خدمتی میگفتند معاویه از فضایل علی علیه السلام میگفت و می گفت شما چه میشناسید که علی چگونه انسانی است وحتی گاهی گریه میکرد و از علی علیه السلام به نیکی ذکر میکرد(البته قابل ذکر است که این تعریفها علنی و در جلو مردم نبود بلکه در خفا بود به طوری که در انظار عمومی چهره موزیانه خود را نشان می داد و به علی علیه السلام دشنام می داد) .
نمونه دیگر: خلیفه دوم در بالای منبر۹فضیلت از علی علیه السلام ذکر می کند که در احدی جز علی وجود ندارد-از جمله اول مسلمان –کسی که در خانه خدا به دنیا آمد-کسی که عمر ابن عبدود سردار کفر را بر زمین میزند-کسی که بجای پیامبر خوابید و…..
در مورد ابی عبد الله نیز دوست و دشمن از شجاعت سخاوت زهد و پارسایی او سخن به میان آوردند(چند نمونه ذکر گردد)
اینها همه گویای این است که اهل بیت ما دارای فضائل زیادی هستند
منطقهم الثواب/بهشتیان سخنشان راست است . این هم درس دیگری است
اهل بیت اهل صدق و راستی بودند به طوری که لحظه ای در زندگی حتی برای حفظ جان خودشان دروغ نگفتند
در روایت امام عسکری علیه السلام داریم تمام بدیها در اتاقی جمع است و کلید آن دروغ میباشد/بحار۷۸ص۳۷۷)دروغ باعث ایجاد دروغهای دیگر می شود
وکسی که دروغ بگوید طعم ایمان را نمی چشد(علی علیه السلام/کافی ج۲/ص۳۴۰)
امام صادق علیه السلام فرمودند(وسائل/ج۱۲/ص۲۵۴): سخن سه گونه است راست و دروغ وآشتی دادن میان مردم . عرض کردندآشتی دادن میان مردم چیست؟فرمودند از شخصی سخنی میشنوی که اگر به گوش او برسد، بد دل می شودولی چون تو او را میبینی میگویی:از فلانی شنیدم که درباره تو نیکیها میگفت خلاف آنچه شنیده بودی.
مردی به رسول خدا گفت : به من چیزی بیاموزید که خیر دنیا وآخرت من در آن جمع باشد.حضرت فرمودند:دروغ نگو /بحار/ج۷۲/ص۲۶۲
پیامبر آنقدر راستگو بود که به محمدامین مشهورشده بود.
اینها همه گواه بر این است که انسان از دروغگویی به بهشت نمیرسد
ابی عبدالله صداقت را سر لوحه کار خود قرار داده بود بطوری که اگر وعده میداد دشمن روی قول و وعده آقا حساب باز میکرد
اینجا لازم است ذکر این نکته که اگر انسان میخواهد به بهشت برود باید صداقت را سر لوحه کار خود قرار دهد.حتی در این دنیا هم اگر میخواهد کاسب خوب باشد،صداقت اگر میخواهد کارمند خوبی باشد،صداقت اگر میخواهد معلم بازاری کارمند دانشجو خانه دار وخلاصه هر شغلی که داشته باشد با صداقت میتواند در کار خودش پیشرفت کند واعتماد مردم را به خود جلب کند واین نکته نیز لازم است که صداقت هم در گفتار هست هم در کردار ودروغ هم در گفتار است هم در کردار
ملبسهم الاقتصاد: پوشش آنان میانه روی می باشد.
توضیح : اسلام دین میانه روی است و افراط وتفریط در هر کاری مذموم است.یکی دیگراز صفات مومنین و اهل بهشت میانه روی آنان است این میانه روی در تمام عرصه های زندگی مطرح است اماحضرت در اینجا میانه روی در لباس و پوشش را مطرح میکنند امام صادق علیه السلام فرمودند : نه لباس شهرت بپوش ونه لباسی که تو را بی مقدار جلوه دهد/میزان الحکمه ح۱۸۰۸۰
مشیهم التواضع : راه رفتن آنان با تواضع و فروتنی است
یکی دیگر از صفات متقین تواضع در راه رفتن است. تکبر صفت شاهان و سلاطین جور است و تواضع صفت مومنین.
پیامبر زمانی که به پیامبری رسیدند بین عرب و عجم-سیاه و سفید-زن و مرد تفاوتی قائل نشدندوکسی را بر کسی دیگر برتر ندانستند قرآن ملاک برتری را تقوا میداند(ان اکرمکم عند الله اتقاکم)
غضوا ابصارهم عما حرم الله علیهم:چشمهایشان را از آنچه خدا حرام کرده میپوشانند.
متقین و پرهیزکاران کسانی هستند که تقوای همه اعضای بدنشان از جمله چشمهایشان را رعایت میکنند.
نگاههای حرام از جمله نگاه به نامحرمان-نگاه به عکسها و فیلمهای شهوت انگیز و خلاف شرع-همه اینها حد و حدودی شرعی دارد که اگر از حد شرعی و خطوط قرمز الهی تجاوز کنیم مرتکب فعل حرام شدیم.
در قرآن در سوره نور که معروف است به سوره عفاف و پوشش وپیامبر فرمودند به دخترانتان سوره نور را تعلیم دهید ، در این سوره خداوند حکیم میفرماید: آیه ۳۰ : قل للمومنین یغضوا ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذالک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون(به مردان مومن بگو که چشمان خویش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند این برایشان پاکیزه تر است زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است)تفسیر این آیه چند نکته دارد که از تفسیر نور برگرفته شده:
شان نزول :جوانی در بین راه زنی را دید و به او چشم دوخت و دنبال او راه افتاد . طوری غرق نگاه بود که صورتش به دیوار برخورد کرد و مجروح شد. نزد پیامبر آمد و ماجرای خود را نقل کرد-این آیه نازل شد
چند حدیث از تفسیر نور ذیل آیه : حضرت علی علیه السلام فرمود :نگاه اول به نامحرم(برخورد اتفاقی)مانعی نداردولی ادامه نگاه اشکال دارد ، زیرا سبب فتنه میشود
از این حدیث به خوبی معلوم میگردد فتنه ها در کجای کار است.در ادامه نگاه وپیروی از هوسی که در دل ایجاد میگردد.ضمنا ذکر این نکته لازم است که زنانی که خود را نپوشانند وآرایش و بدن خود را در معرض دید نامحرم قراردهند نیز گناه کردند چون بذر چشم چرانی وهوس را در دل نامحرمان میکارند
حضرت علی علیه السلام فرمودند : العین رائدالقلب چشم دل را دنبال خود می کشد . العین مصائد الشیطان چشم قلاب شیطان است . وچشم پوشی بهترین راه دوری از شهوات است
پیامبر فرمودند : النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوته فی قلبه .
از این آیه و روایات میفهمیم که گناه را باید از سرچشمه جلوگیری کنیم وتقوا را از چشم شروع کنیم .پوشش نه تنها برای زنان بلکه برای مردان نیز واجب است و چشم چرانی مانع رشد معنوی میشود.امکان ندارد چشم چرانی کنیم و اشک چشم از خوف خدا بریزیم .امکان ندارد چشم چرانی کنیم وتوفیق نماز شب پیدا کنیم.
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند که چو پر شد نتوان بستن پیل
در آیه بعد میفرماید : وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن ولایبدین زینتهن الا ما ظهر منها والیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولایبدین زینتهن الالبعولتهن….
امام صادق علیه السلام فرمودند : مراد از آیه یغضضن من ابصارهن و یحفظوا فروجهن آن است که حتی زنان به عورت زنان دیگر نگاه نکنند و عورت خود را از نگاه دیگران حفظ نمایند
پیامبر اکرم در تفسیر جمله الا لبعولتهن فرمودند : خداوند آن دسته از زنان را که صورت و موی خود را برای شوهرآرایش نکنند ویا تقاضای شوهر را نپذیرند ، لعنت کرده است
= همه این آیات و روایات گواه بر این است که مساله پوشش و حجاب مساله مهمی است ودر پاکی جامعه و افراد نقش بسزایی دارد وهمه باید آنرا رعایت کنند تا جامعه پاک بماند واگر عدهای عمل بکنند و عده ای دیگر عمل نکنند مثل ویروسی تبعات آن دامن همه را خواهد گرفت
= حفظ حجاب و ترک آن آثار و تبعاتی دارد از جمله : آرامش روحی-استحکام یوند خانواده-حفظ نسل-جلوگیری از سوئ قصد و تجاوز-پیشگیری از امراض مقاربتی وروانی-پایین آمدن آمار طلاق-خود کشی-فرزندان نامشروع و سقط جنین-از بین رفتن رقابتهای منفی-حفظ شخصیت و انسانیت زن ونجات او از چشمها و دلهای هوس بازی که امروز دنیای شرق و غرب را در لجن فرو برده است.
= نکته دیگر اینکه عفاف و پوشش سن وسال برای آن تعریف نشده در جامعه امروزی علم به این درجه از شناخت رسیده که میگوید برای کودکان نیز تربیت جنسی باید آموزش داده شود البته نه آن آموزشهایی که در غرب مرسوم است باید پدر و مادر بدانند در مقابل سوالات جنسی کودکان چه جوابهایی بدهند باید آشنا شوند که در مقابل انحرافات و رفتارهایی که کودکان در سنین کودکی بروز میدهند چه عکس العملی نشان دهند؟گاهی رفتار کودکان در سنین کودکی انحرافات بزرگی را در سنین نوجوانی وبالاتر برای آنها بوجود می آورد که میتوان در دوران کودکی مثل بعضی امراض آنها را پیشگیری کرد. لذا ما باید در مقابل این تبعات آموزشهایی را ببینیم ودر مقابل خانواده خود مسئولیم .قرآن میفرماید : قوا انفسکم و اهلیکم نارا (تحریم۶) خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگها هستند نگه دارید
= دشمن برای فساد و فحشا در جوامع اسلامی خصوصا مملکت شیعی ما برنامه ریزی هایی کرده یکی از این راهها ترویج بی حجابی و بی بند وباری است.سالانه مبالغ هنگفتی شبکه های اجتماعی و ماهواره ای در قالب فیلم و سریال و…هزینه میکنند تا به هدف خود برسند حتی خودشان اقرار کردند که اگر بتوانند بی حیایی را در جامعه نهادینه کنند میتوانند مارا از درون شکست بدهند و به مقاصد شوم خود برسندلذا می بینیم انواع و اقسام فیلمهای سینمایی و خانوادگی و شبکه های ماهواره ای را برای مردم ما تدارک دیدند تا جوان دختر و پسر ما را به انحراف بکشند و کانون گرم خانواده را با ایجاد بدبینی به هم و ترویج خیانت و رواج اعمال منافی عفت متزلزل کنند.
از دیگر فعالیتهای دشمن در حوزه کودک و نوجوان است بخشی که ما از آن تا حدودی غافل شدیم یا آنرا کم اهمیت میدانیم.
در این حوزه نیز میبینیم دشمن فعالیتهای گسترده ای در حوزه فرهنگ و رسانه انجام داده انواع سی دی های کارتن=بازیهای کامپیوتری و موبایلی=فیلمهای سینمایی و…همه و همهدر جهت تخریب دین و فاصله گرفتن از معارف دینی و ضربه زدن به کانون خانواده تهیه شده است که در این زمینه باید اولیا نظارت بیشتری داشته باشند تا مبادا مشکلی برای آنها بوجود بیاید
و وقفوا اسمائهم علی علم النافع لهم : وقف کردند گوشهایشان را بر علمی که برایشان نفع دارد
بهشتیان کسانی هستند که گوشهایشان را در اختیار هر سخن لغوی قرار نمی دهند
در قرآن سوره مومنون خداوند میفرماید : والذین هم عن اللغو معرضون(۳)مومنین کسانی هستند که از سخن لغو و باطل دوری می کنند.واذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه و قالو لنا اعمالنا ولکم اعمالکم سلام علیکم لا نبتغی الجاهلین(قصص۵۵)
انسان باید مراقب گوشهایش باشد چون همینها فردای قیامت بر علیه انسان شهادت می دهند-ان السمع والبصر والفواد کل اولئک کان عنه مسئولا (اسرا۳۶) در جایی بنشینیم که غیبت این و آن نشود.پای درسی برویم که برایمان سودی داشته باشد سخنرانی و فیلمی ببینیم که آموزنده باشد . بهترین علوم علوم دینی است که انسان هم دنیایش را می فهمد هم آخرتش آباد می شود.در احادیث یکی از مصادیق لهو و لغو موسیقی وغنا مطرح شده است .
حال در این زمینه مختصرا توضیحاتی داده میشود: از لحاظ موسیقی دانان هر آوایی که طنین داشته باشدنوعی موسیقی در آن وجود دارد.از این رو در صدای آب-آوای پرندگان و موارد مشابه دیگر موسیقی وجود دارد.بنا بر این تعریف جامع هرآواز و آهنگی حرام نیست و در کل موسیغیهای طبیعت بلا اشکال میباشد .اما آنچه از لحاظ شرعی فرمودند حرام است موسیقی مطرب لهوی میباشد . موسیقی ای که مخصوص مجالس لهو ولعب میباشد و انسان را از خدا دور میکند. لذا در مصادیق لغو و حرام خوانندگی حرام شامل غنای زن و مرد. موسیغی مخصوص مجالس مختلط واشعار و آوازهایی که انسان را از معنویات و خدا دور میکند و به نوعی انسان را از حالت خود بی خود میکند. شبیه ریتمهای تندی که خواننده آن هم آنرا با ریتم تند حرکات دست و پا انجام می دهد پس یکی محتوا یکی آهنگ و یکی هم نفس مجلسی که بر پا شده میتواند از مصادیق حرام باشد.نکته دیگر اینکه این امر به نوعی نسبی نیز میباشد یعنی ممکن است ریتمی برای بعضی حالت غنا و طرب را در آنان ایجاد کند و برای بعضی دیگر این حالت ایجاد نشود. برای دسته اول حرام است و برای دسته دوم اگر مصادیق دیگر از جمله محتوا و نفس خواننده مشکلی نداشته باشد بلا اشکال باشد .
به هر حال اشتغال به موسیقی و کلاسهای آن و آموزش آن کار مفیدی از لحاظ دین نمیباشد و بهتر است انسان خود را به امور سرگرم کننده دیگر مشغول کند.
نکته بعد اینکه بعضیها از فواید موسیقی و اثر مفید آن بر روی انسان و حیوان میگویند که مثلا برای گاو باعث افزایش شیر دهی میشود یا برای انسان آرامش می آورد و چنین و چنان .
در اینجا باید گفت آن موسیقی که برای انسان آرامش و نشاط می آورد موسیقی طبیعت و صدار آبشار و چه چه بلبلها وصدای باد و از این قبیل می باشد که خدا انواع و اقسام آنرا در بهشت برای انسان فراهم کرده است.
اما اینکه انسان با آلات موسیقی بتواند اثر مثبت و بی ضرری بر روح و جسم انسان بوجود آورد از لحاظ علمی هنوز ثابت نشده وآنچه در این زمینه گفته شده تلقیناتی بیش نیست مثلا کسی که میگوید آرامش می آوردکدام آرامش؟این تلقینی بیش نیست اگر آرامش دارد پس چرا انسان در بینش خسته میشود وچرا اگر صدایش بیشتر شود اعصاب خورد کن میشود؟پس معلوم میشود مثل سیگار ضرری دارد که در کوتاه مدت اثر آن فهمیده نمیشود ودر دراز مدت اثر میگذارد.ما اگر سرگذشت برخی از موسیقی دانان غربی را ببینیم میبینیم که به مرض کوری و کری مبتلاشده اند.
حال بیاییم از لحاظ فیزیک مضرات موسیقی را عنوان کنیم .فیزیک دانان میگویند صدا دارای انرژی میباشد که هر چه این فرکانس تغییر کند یا بر طول موج امواج اضافه یا کم شود بر انرژی حاصل از صوت اثر می گذارد . به بیان دیگر وقتی یک صدایی با طول موج خاصی صادر شود انرژی از منبع صوت به محیط اطراف پخش میشود حال اگر این صدا افزایش یابد میتواند بر روی اجسام اطراف خود اثر تخریبی بگذارد مثلا شیشه ها را میشکند و اجسام به لرزه می آیند.از این میفهمیم صدا انرژی دارد و بر اجسام اطراف خود اثر میگذارد.
حال اگر موسیقی ای انسان گوش بدهد این صدا بر روی تک تک سلولهای بدن اثر میگذارد ودر دراز مدت آسیبهای آن آشکار میشود.کسی که هندزفری در گوش خود کرده و مثلا موسیقی گوش میدهد این صدا بر روی سلولهای گوش و مغز اثر میگذارد منتها چون این اثر کم است متوجه نمی شود ولی در دراز مدت اثر خود را آشکار خواهد کرد برای همین است که بعد از مدتی صدای کم آنها را قانع نکرده و مدام صدای آنرا زیاد میکنند ولی همین صدا برای بقیه آزار دهنده میشود .
مطلب دیگر آنکه اعضای بدن انسان دارای نوسان و هارمونیک خاصی هستند مثلا قلب نوسان خاصی دارد و با طول موج خاصی در حالت طبیعی طپش دارد مغز انسان نیز همینطور است ودر حال نوسان خاصی است و این مطلب را از نوار قلب و مغزی که میگیرند آشکار میشود . دیگر دستگاهها از جمله کبد و کلیه و سیستم گردش خون و حتی سلولهای انسان نیز در مقیاس خودشان همینطورند .
حال وقتی که پای موسیقی به میان می آید نوسان خاصی که تولید میکند تمام نظم و هارمونیک بدن انسان را به هم میزند.
این وضع را در افراد به وضوح شاهد هستیم به طوری که میبینیم کسی که به موسیقی گوش میدهد دست او دارد با آن آهنگ حرکت میکند-پاهای خود را با آهنگ به حرکت در می آورد و قلب و مغز و تمام اعضای بدن درگیر این نوسان میشوند
به تعبیر ساده تر وقتی پای موسیقی به میان می آید تمام نظم و نوسان بدن را به هم میزند وبا خود هماهنگ میکند برای همین است که وقتی ریتم تند می شود خواننده تکانهای شدید به خود میدهد و گاهی بالا و پایین میپرد و اعمالی انجام میدهد که وقتی کسی از دور میبیند میگوید دیوانه شده .لذا تکرار این حرکات نظم طبیعی بدن را به هم میزند و انسان در دراز مدت مشکلات اعصاب و بینایی و شنوایی میگیرد.
ولی بر عکس موسیقی طبیعت که صداهای واقعی طبیعت است چون این اثرات را ندارد برای همه دلنشین میباشد.
حال ادامه خطبه:
نزلت انفسهم منهم فی البلا کاالتی نزلت فی الرخا : در سختی و گرفتاری و گشایش حالشان یکسان است
انسان زمانی که در سختیها گرفتار میشود خدا را با حالت تضرع می خواند و دعا میکند اما زمانی که غم و غصه اش بر طرف گردید بعضیها خدا را فراموش میکنند. اما انسان متقی در زمان سختی و خوشی خدا را فراموش نمی کند در سختیها دعا می کند و در خوشی ها نیز خدا را فراموش نمیکند وهمه را از خدا میداند
ابی عبدالله نیز این گونه بود .ارتباط حضرت با خدا در مدینه و مکه همانقدر بود که در کربلاخدا را می خواند. اصلا این خانواده لحظه ای ارتباطشان با خدا قطع نمی شد و در همه حال خدا را میخواندند
داستان مردی که در زمان پیامبر بود و حضرت ۲درهم به او دادند .اول مسجد می آمد بعد ترک کرد…..
ولولا اجل الذی کتب الله علیهم لم تستقر ارواحهم فی اجسادهم طرفه عین شوقا الی الثواب و خوفا من العقاب : واگر نبود اجل و مهلتی که خدا برای اینها مقرر کرده بود، ارواحشان در بدنهاشان به اندازه یک پلک زدن قرارو سکون نداشت از شوقی کهبرای رسیدن به ثواب الهی داشتند ونیز از خوفی که از عقاب خدا داشتند .
به معنای ساده تر اینها آنقدر مشتاق بهشت و رضوان الهی هستند که لحظه ای ماندن در این دنیا را تحمل ندارند وآنقدر از عذاب الهی ترسناکند که میخواهند از ترس قالب تهی کنند . آری اینگونه است حال مومنین و متقیان.باز در احوال ابی عبدالله و شهدای کربلا داریم که حضرت مشتاق ملاقات با خدا بود وشهدای کربلا شب عاشورا از خوشحالی اینکه فرداشهید خواهند شد به شوخی و مزاح با یکدیگر میپرداختند . حضرت علی نیز زمانی که شمشیر بر فرق مبارک اصابت میکند فرمودند :فزت و رب الکعبه .حضرت زهرا نیز زمانی که از پدر میشنوند که اول کسی از اهل بیت هستند که به ایشان ملحق میشوند خوشحال شدند.
اینها همه نشان از این می دهد که انسان متقی نباید از مرگ بترسد چون مرگ نیستی و نابودی نیست بلکه شروع زندگی جاویدان است
عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم : خدا در نزد متقین بزرگ است و هرچیزی جز خدا در چشمشان کوچک است
برای حضرت اباالفضل در کربلا شمر امان نامه آورد اما حضرت آنرا قبول نکرد و با تندی این توهین آنها را جواب داد .
حضرت علی علیه السلام فرمودند دنیای شما به اندازه آب بینی بز برای علی ارزش ندارد و حکومت بر شما به اندازه این کفش وصله دار برای علی نمی ارزد
اما میبینیم آنهایی که در مقابل ابی عبدالله ایستادند به طمع حکومت ری و اندک غنایمی که نصیبشان بشود، پا در کربلا گذاشتند تا عزیز زهرا و پیغمبر را به شهادت برسانند .
خطبه چند فرازی ادامه می یابد و حضرت شب و روز پرهیزکاران را توصیف میکنند
….اما اللیل فصافون اقدامهم : پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده در نمازند
انسان مومن باید قسمتی از شب را به نماز و عبادت خدا بپردازد. ابی عبدالله اهل شب زنده داری و نماز بود و حتی در بحبوحه جنگ نیز نماز جماعت خود را ترک نکرد .حضرت زینب سلام الله علیها یک شب نمازشان ترک نشد حتی شام غریبان که آنهمه داغ دیدند باز نماز شب را نشسته می خوانند اما ارتباطشان را با خدا از دست نمیدهند .خدایا این حلاوتها ولذتهای مناجات را به ما هم بچشان . یکی از دلایلی که ما حال عبادت نداریم و از مناجات و نماز خسته میشویم چون خدا را به درستی نشناختیم و چون نشناختیم عبادتمان عاشقانه نیست .دیدید دو نفر عاشق را؟ لحظه شماری میکنند به هم برسند و از صحبت با هم هرچقدر هم طول بکشد خسته نمی شوند.آنها برای هم قرار ملاقاتهایی میگذارند و خصوصا شبها اگر از هم دور باشند آرام ندارند و خوابشان نمیبرد.
ارتباط با خدا و امام زمان اینگونه باید باشد باید آنقدر شوق و عشق الهی وجود انسان را پر کند که از ارتباط با خدا خسته نشود و برای صحبت با او لحظه شماری کند و اینگونه است نماز صالحان
تالین لاجزائ القرآن یرتلونها ترتیلا :قرآن را جزئ جزئ و باتفکر میخوانند
دستور و نسخه دیگری که حضرت برای شب میدهند تلاوت قرآن است . تلاوت قرآن در شب صفای خاصی دارد.قرآن شفای روح و جسم انسان است اگر انسان با قرآن مانوس شود از تنهایی در می آید .امام سجاد علیه السلام فرمودند تازمانی که قرآن با من هست هیچ خوفی ندارم این یعنی بد بختی ما آن زمانی است که از قرآن فاصله بگیریم و آنرا در حد یک کتاب تنزل بدهیم در صورتی که امانت پیغمبر است و دستور زندگی انسان از گهواره تا گور است .
خطبه حضرت ادامه دارد و روز پرهیزکاران و نشانه های پرهیز کاران را معرفی میکنند که به دلیل اختصار به همین مقدار بسنده میکنیم






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


9 + = 10