شیوههای تبلیغی حضرت موسی(علیه السلام)

پیشنیازهای تبلیغ
شیوههای تبلیغی حضرت موسی(علیه السلام)
محسن ملاحسینی قطرمی
مقدمه
اگر انسانهای روی زمین افراد منطقی و پیراسته از انگیزههای باطل بودند، فطرت و سرشت خداجویی که در آنها وجود دارد، همه را به سوی پرستش خدا هدایت میکرد و برهان و نصیحت و اندرز پیامبران الهی در رسیدن آنها به کمال کافی بود و پیامبران در تبلیغ خود بر این اهرمها تکیه کرده و به امور دیگر نیاز نداشتند؛ اما در میان مردم، اکثریت قابلتوجهی وجود داشته که در برابر فطرت و سرشت خدادادی و براهین و منطق پیامبران شکست میخوردند، ولی تسلیم حق نمیشدند و حتی دست به کارشکنی و سنگاندازی نیز میزدند. از اینجهت باید پیامبران الهی از روح نیرومند و ارادۀ قوی و صبر و استقامت فراوان بهرهمند باشند تا در مقابل توطئههای دشمن احساس عجز نکرده و بتوانند رسالت خویش را عملی سازند.
شاید بتوان سیر کلی دعوت هریک از انبیاء الهی، سه مرحلۀ «تعلیم و پند و اندرز»، «انذار و گوشزد کردن عذابها» و «مجازات و پاکسازی» را در بر داشته و آنان در مواقع مورد نیاز، عملکرد خاصی داشتهاند؛ در این میان حضرت موسی(علیه السلام) نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در مسیر تبلیغ دین از همۀ مراحل دعوت، بهره جُسته و شیوههای تبلیغی مختلفی را در جذب و هدایت مردم به کار گرفته است؛ در اینجا به برخی از شیوههای تبلیغی آن حضرت اشاره میشود:
حضرت موسی(علیه السلام) از پیامبران اولوالعزم و از نسل یعقوب و از تبار بنیاسرائیل است. نام او در قرآن ۱۳۶ مرتبه ذکرشده است؛ سیرۀ او تقریباً در ۳۴ سوره بیانشده[۱] و داستان زندگی او ازجمله داستانهای پرفراز و نشیب قرآن کریم است.
از نگاه قرآن کریم، زندگانی حضرت موسی(علیه السلام) به پنج برهۀ زمانی تقسیم میشود:
۱٫ تولد حضرت و پرورش در دامان فرعون؛
۲٫ فرار از مصر به مدین و زندگی در کنار شعیب(علیه السلام)؛
۳٫ دوره بازگشت به مصر و بعثت و درگیری با فرعون؛
۴٫ نجات بنیاسرائیل و غرق شدن فرعونیان و ورود به صحرای سینا؛
۵٫ همراهی و پیشوایی بنی اسرائیل.
حال با توجه به این مراحل پنجگانه، برخی روشهای تبلیغی حضرت موسی(علیه السلام) (در دو محور پیشنیاز تبلیغ و روشهای تبلیغی) ارائه میشود؛ با این امید که قابل استفاده باشد؛ چراکه روشهای تبلیغی حضرت موسی(علیه السلام) منحصر به زمان خاصی نیست و هدف قرآن کریم از بیان داستان زندگی ایشان، ارائۀ راهکار برای ادامهدهندگان این راه پرخطر و پر دلهره هست.
الف. پیشنیازهای تبلیغ
هر مبلّغی برای رساندن پیام خود و برخورد با ناهنجاریهای جامعه، پیشنیازهایی لازم دارد تا بتواند در رسیدن به هدف موفق باشد. حضرت موسی(علیه السلام) نیز قبل از رسالت و پیامبری، مدت زیادی در راه به دستآوردن این پیشنیازها تلاش کرده که در پرتو عنایت ویژه الهی توانسته به بهترین وجه این تجارب را به دست آورد؛ در اینجا به مواردی از آنها اشاره میشود:
۱٫ علم و آگاهی
مبلّغ قبل از ورود به عرصۀ تبلیغ باید از علم و آگاهی برخوردار باشد. شناخت هنجارها از ناهنجارها شرط اصلی در تبلیغ و دعوت است بهگونهای که اگر مبلّغ شناخت نداشته باشد، یا شناخت درست نداشته باشد، به جای برخورد با منکر و ناپسند با معروف و شایسته برخورد میکند. حضرت موسی(علیه السلام)هم قبل از نبوت به علم و آگاهی از جانب خداوند مزین و مجهز شده است:
]وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوَی آتَینَاهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ[؛[۲] «و چون به رشد و کمال رسید، به او حکمت و دانش عطا کردیم و نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم.»
از مجموعه آیاتی که در مورد حضرت موسی(علیه السلام) آمده است، معلوم میشود که در معلومات حضرت موسی(علیه السلام)به همین بسنده نشده است؛ بلکه حتی هنگام اعطای نبوت با اعطای مقام نبوت، علم و آگاهی آن حضرت کاملتر و بهره ایشان بیشتر شده است و در مرحلۀ بعد نزول تورات و در مرحلهای دیگر همراهی معلمی دلسوز و مشفق، بهعنوان مراحل رشد علمی ایشان میتوان شمرد.
۲٫ بهرهبردن از تجربه دیگران
علاوه بر علم و آگاهی که مبلّغ نیاز دارد، لازم است از تجربیات دیگران استفاده کند. حضرت موسی(علیه السلام)نیز از تجربیات پیامبر همعصر خویش، حضرت شعیب(علیه السلام) استفاده کرد؛ چرا که حضرت شعیب(علیه السلام)انواع روشها رابه کار بسته و سابقه بسیار مفیدی در امر تبلیغ دین داشت. البته باید توجه داشت که مبلّغ نباید نزد هر شخصی برای یادگیری اموری که دین مردم به آن وابسته است، زانو بزند، بلکه همراهی و استفاده از انسانهای خود ساخته که هوای نفس را مهار کردهاند، میتواند در امر تأثیرگذاری تبلیغ، یار و مددکار باشد.
علامه طباطبایی(ره) در «المیزان» وحی مربوط به حضرت موسی(علیه السلام) را به دو دستۀ «نبوّتی» و «رسالتی» تقسیم کرده و آیاتی را که در مورد معجزۀ عصای موسی(علیه السلام) است، از نوع دوم میداند.[۳] یعنی مثل اینکه با این آیات و نشانهها حکم رسالت او داده شد که بتواند نشانهای در برابر قوم خود ارائه کند.
۳٫ شروع از پیام اصلی
در هر تبلیغی نیاز است که آن تبلیغ پیامی را در برداشته باشد؛ یعنی برای آن، هدفی تعین شده باشد. خداوند در وحی به حضرت موسی(علیه السلام)شروع تبلیغ او را با یک پیام را متذکر میشود:
]فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ … یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ[؛[۴] «هنگامی که به سراغ آتش آمد ندا داده شد … ای موسی! منم خداوند، پروردگار جهانیان!»
در جای دیگر باز خداوند این پیام را متذکر میشود:
]إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِی[؛[۵] «من “اللّه”هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست.»
این پیام توحید است که موسی(علیه السلام)در برخوردهای اولیه با فرعون آن را بیان میدارد. این اصلیترین پیام همۀ انبیاء الهی بوده که آنها در برخورد با مردم بیان میکردند. حتی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز در ابتدای دعوت و تبلیغ خود این پیام بزرگ الهی را سرلوحۀ تبلیغ خود قرار داد و فرمود: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا؛[۶] ای مردم! بگویید “نیست خدایی جز الله”؛ تا رستگار شوید.»
۴٫ شناخت مخاطب و زمان
مخفی نیست که مبلّغ باید مخاطبان خود را بشناسد تا بتواند آنچه را که مقتضای حال است، ارائه کند؛ حضرت موسی(علیه السلام)مردم زمان خود را شناخته بود و میدانست که فرعونیان از چه راهی برای به انحراف کشیدن آنها استفاده میکند؛ بنابراین مجهز به معجزاتی میگردد که درست نقطۀ مقابل سحر باشد و هرگز آنها نتوانند حضرت را مغلوب کنند و این وسایل و معجزات چنان کارگر میافتد که ساحران در مقابل خدای موسی(علیه السلام)به سجده میافتند؛ چراکه آنها خوب میدانستند این کار موسی(علیه السلام)سحر نیست.
حال لازم است مبلّغ دینی مخاطب خود را به خوبی بشناسد و در مسیر جذب و هدایت آن، روش و راهکار مخصوص به مخاطب را به کار گیرد؛ البته در این مسیر بهترین ابزار، تجهیز متقن به علوم آلمحمد(صلی الله علیه و آله) و بهرهمندی از سلاح ایمان، علم و عمل است.
۵٫ داشتن سعۀصدر و شیوایی کلام
وقتیکه خداوند موسی(علیه السلام) را مأمور هدایت قوم بنیاسرائیل کرد، آن حضرت از خدا میخواهد نیرو و توانی به او بدهد که بتواند جهالتهای بنیاسرائیل را نادیده گرفته و در راه خدا تحمّل کند:]قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسَانِی[؛[۷] «(موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشاده کن و کار را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای.»
علاوه بر سعۀ صدر در برخورد با مخالفان در ابتدای امر به نرمی گفتار مأمور میشوند:]فَقُولاَ لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى[؛[۸] «اما به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد.»
در آیه دیگری نیز تلویحاً این سفارش به حضرت موسی(علیه السلام)داده میشود:
]اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَى أَنْ تَزَکَّى وَ أَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى[؛[۹] «به سوی فرعون برو که طغیان کرده است و به او بگو: آیا میخواهی پاکیزه شوی؟ و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی)؟»
این در برخورد با فرعونیان بود که لطافت بیان از سؤالی بودن کلام فهمیده میشود! اما در برخورد با قوم خود آنها را با کلماتی از قبیل «یَا قَوْمِ» و «رَبِّی وَ رَبِّکُمْ» استفاده میکند که به قوم خود میفهماند خود را تافتۀ جدا بافته از آنها ندانسته و خود را از آنها میداند و ابراز همراهی وهمنوعی و خود را از آنها دانستن، سبب پذیرفتن کلام و دعوت او خواهد شد.
پی نوشت ها:
[۱]. منشور جاوید، جعفر سبحانی، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۸۳ش، ج۱۲، ص۲۵٫
[۲]. قصص / ۱۴٫
[۳]. المیزان فی تفسیر القران، سیدمحمدحسین طباطبایى، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۴۳٫
[۴]. قصص/ ۳۰٫
[۵]. طه / ۱۴٫
[۶]. بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۰۲٫
[۷]. طه/ ۲۵-۲۷٫
[۸]. طه / ۴۴٫
[۹]. نازعات / ۱۷-۱۹٫
اخبار مرتبط
سخنرانی منتشر نشده از امام موسی صدر درباره حضرت زهرا(س)
«فاطمه و نماز» عنوان سخنرانی امام موسی صدر است که به مناسبت ایام ماه جمادیبیشتر بخوانید

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور:
زنان در اتفاقات اخیر در دهان دشمنان زدند/ غرب متجدد نسبت به مسئله زن جنایتبیشتر بخوانید